#شهیدانہ بچہ هاے تفحص تلاش زیادے ڪردند اما شهیدے پیدا نمےشد 💔یکے از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه راه گذاشت اشڪ همہ جارے شد😓 🌱آن روز ، رمز حرڪت ما نام مقدس مادر رزمندگان بود .مشغول جستجو بودیم ڪہ یڪ دفعہ استخوان یڪ بند انگشت نظرم را جلب ڪرد🍃 با سر نیزه مشغول ڪندن شدم ،یڪ تڪه پیراهن از زیر خاڪ نمایان شد مطمعن شدم شهیدے در اینجااست ،باذڪر یازهرا(س)خاڪ ها را ڪنار زدیم .متوجہ شدیم شهید دیڱرے هم درڪنارش قرار دارد بہ طورے ڪہ صورت هایشان روبہ همدیگر بود .🍃 🌱وقتے پیڪر شهدا را خارج ڪردیم باڪمال تعجب مشاهده ڪردیم ڪه پشت پیراهن هر دو شهید نوشتہ شده بود"" مےروم تا انتقام سیلے حضرت زهرا (س)بگیرم"" #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

🌹یک گلوله خورده بود توی بازوش، اعزامش کرده بودند به یک بیمارستان در یزد، دکتر عکس گرفته و به او گفته بود: «گلوله بین استخوان وگوشت گیر کرده و خیلی خطرناکه، حتماً باید عمل بشی» 🌹 ولی عبدالحسین نه به درد شدیدش فکر می کرده، نه به این که حتماً باید عمل بشود؛ فقط می‌خواسته تا عملیات شروع نشده، خودش را برساند به منطقه، ولی دکتر این اجازه را به او نداده بود، متوسل به اهل بیت علیهم السلام شده بود، مثل ابر بهاری اشک ریخته بود، خواسته بود گشایشی در کارش بدهند، در حال گریه خوابش برده بود، شاید هم درحالتی بین خواب و بیداری بوده که حضرت عباس علیه.السلام می آیند پیشش، دست می.برند طرف بازویش، چیزی بیرون می‌آورند و می‌فرمایند: « بلندشو، دستت خوب شده» 🌹 مجبور شده بود موضوع شفای خود را به دکتر بگوید، دکتر باور نکرده بود، گفته بود: «تا از دستت عکس نگیرم، نمی گذارم بری» 🌹 عبدالحسین گفته بود: «به شرط این که به کسی چیزی نگی» عکسش را گرفته و هیچ اثری از گلوله ندیده بود، عبدالحسین را با گریه بدرقه کرده بود. 🌷شهیدعبدالحسین برونسی 📚ساکنان ملک اعظم ۲، ص ۷۵ ✨ #شبتون_شهدایی ✨🌙

‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🦋 #زیارتنامه‌ی‌شهدا 🦋 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم #سلام_بر_شهدا صلوات 🌷🍃 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

#نکات_تاریخی_جنگ 🔻 کربلای ۴ محسن رضایی 🔅 ما در هیچ عملیاتی در دفاع مقدس غافلگیری ۱۰۰ درصد نداشتیم، عراق در زمان جنگ نه تنها بر تانک، توپخانه و هواپیما مسلط بود؛ بلکه از لحاظ اطلاعاتی، سیستم اطلاعاتی تمام دنیا در اختیارش بود و منافقین نیز از خانه‌های ما در تهران، اهواز و کرمانشاه اطلاعات جمع آوری می‌کردند و به صدام می‌دادند. ما در شرایط لو رفتگی پیروزی‌هایی در جنگ به دست آوردیم که این از افتخارات جنگ بود، زمانی که همه چشم‌ها برما متمرکز بود این جنگ را به پیروزی رساندیم. بحث لو رفتن اتفاقا از افتخارات جنگ است. از این بُعد ما نمی‌توانستیم حالت غافلگیری ۱۰۰ درصدی داشته باشیم و جنگ را در محیط لورفتگی با موفقیت به پایان رساندیم. هر سال دیماه با یک داستان تکراری مواجه می‌شویم و آن اینکه "عملیات کربلای ۴ لو رفته است، هزاران نفر شهید شدند و فرماندهان ما توجهی به جان بچه‌های مردم نداشتند"، بنده یک توئیت زدم و خواستم از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم. نظرم این بود که ما عملیات کربلای ۴ را تبدیل به فریب کردیم و چند روز بعد یک عملیات بزرگتر انجام شد که برداشت‌های متفاوتی از این گفته بنده ایجاد شد. 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

بخشی از وصیت نامه #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ❣ 🔹 "همسرم من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. محمود می داند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارت های عنوان دار" 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

شهیدی که... «جان رهبر معظم انقلاب را نجات داد » این اواخر، حاج حمید خیلی کتاب های عرفانی مطالعه می کرد. یکی از همان روزهای آخر همسرم نشسته بود و کتاب می خواند که من تلویزیون را روشن کرده و کنارش نشستم. تلویزیون، صبحت های حضرت آقا را پخش می‌کرد که ایشان در حال ذکر خاطره‌ای بودند. آقا فرمودند در زمان جنگ در یک مهلکه‌ای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد. همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود، گفت که آن بنده خدا، من بودم. اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد. راوی:خانم پروین مرادی همسر شهید #سردار_شهید_سید_حمید_تقوی_فر🌹 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

🔴 عکس یادگاری آمدند داخل چادر فرماندهي و به سردار شهید محمود کاوه گفتند: «حاجي مياي عكس بگيريم.» او نیز رفت و عکس گرفت. داشتيم مي‌رفتيم، صدایش زدند؛ «حاجي مياي با ما غذا بخوري؟» او هم رفت. سوار موتور بود؛ يكي دويد طرفش و گفت؛ «حاجي منو مي‌رسوني.» سوارش كرد. عصبانی شدم، به او گفتم: «كاوه جون! محمود جون! ناسلامتي تو فرماندهي!» گفت: «دوست ندارم از نيروهام جدا باشم. دوست دارم قدم به قدم با اونا باشم... كجاشو ديدي؟ صبر كن عمليات بشه!» وقتی عملیات شد خودش جلوتر از نیروهای لشکرش بود. آن هم در ارتفاع دوهزار و 519. شهید کاوه به منصوری، جانشینش گفته بود: - اون جلو خبرهایی هست... ملائکه به استقبال آمده بودند... 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

*🔴‏وقتی این تیتر درشت نشریه معروف آمریکایی چشمان جهان را به خودش معطوف کرد امثال من به ایرانی بودن مان افتخار می کردیم:* *"اول با آمریکا جنگید و حالا در حال له کردن داعش است"* سردار فاتح قلبها، محبوب آزادگان جهان 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran

مسئول بسیج سازندگی شهرستان آغاجاری: خدمات جهادی شهید به مردم محروم آغاجاری متعدد است، محمد و گروه جهادی‌اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان، مرمّت کردند و کار برق‌کشی و لوله‌کشی این مدارس را بدون دریافت ریالی دستمزد انجام دادند. تعمیر سرویس‌های بهداشتی مساجد و برق‌کشی و لوله‌کشی خانه‌های محرومین از جمله دیگر فعالیت‌های این گروه جهادی بود، محمد کاملا فنی و در کار تاسیسات استاد بود. چند روز قبل از اعزام به سوریه، سقف ریزش‌کرده‌ی یک خانواده دیگر را بدون هیچ دستمزدی تعمیر کرد، محمد وقتی فهمید یک پیرمرد و پیرزن مستضعف در خانه‌شان حمام ندارند، سریع دست به کار شد و علاوه بر ساخت حمام و تهیه آبگرمکن، سرویس بهداشتی‌شان را به طور کامل بازسازی کرد. 🌷شهید محمد هادی‌نژاد🌷 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 #کانال_شهدایی_یاد_یاران @yadyaaran