#دختر_شینا🌸
#قسمت_بیست_و_چهارم
بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می دانستم صمد الان توی کوچه ها دنبالم می گردد.
می خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه دایی ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: «چی شده قدم؟! چرا رنگت پریده؟!»
گفتم: «چیزی نیست. عجله دارم، می خواهم بروم خانه.» دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: «پس بیا برسانمت.» از خدا خواسته ام شد و سوار شدم.
از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینه بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می کرد.
مهمان بازی های بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می خواست ادا کند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرد.
صبح زود سوار مینی بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینی بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینه کش کوه بالا می رفت.
راننده گفت: «ماشین نمی کشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند.» من و خواهرها و زن برادر هایم پیاده شدیم.
صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت در این فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو می افتادم و یا می رفتم وسط خواهرهایم می ایستادم و با زن برادرهایم صحبت می کردم.
🔷سردار باقری: اگر شهید سلیمانی نبود، حاکمیت عراق و سوریه در اختیار داعش بود
🔸رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: اگر ورود شهید بزرگوار سردار سلیمانی و همرزمان و فرماندهانی که امر مستشاری را برعهده داشتند نمیبود، و همراهی و همدلی این فرماندهان و مستشاران با ملت و حاکمیتهای سوریه و عراق اتفاق نمیافتاد و حمایت و فتوای مرجعیت نبود. قطعاً حاکمیت این کشورها اکنون در اختیار داعش و امثال آن بود.
🍃🌸
🍀 #خاطرات_همسرداری
🍀 هر چی از پشتِ درِ آشپزخونه خواهش کردم فایده نداشت.
در رو بسته بود و میگفت: «چیزی نیست الآن تموم می شه».
🍀 وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده، کفِ آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سرِ جاشون، روی اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل.
🍀 گفتم: «با این کارها منو خجالت زده می کنی». می گفت: «فقط خواستم کمکی کرده باشم».
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
صبحت بخیر زیبا ترین بهانه زندگی❣
خوشا صبحے ڪہ خیرَش را #تو باشے
ردیفِ نابِ شعرش را #تو باشے
خوشا روزے ڪہ تا وقٺِ غروبش
دعاےِ خوب وذڪرش را #تو باشے
#اللﮩـم_عجـل_لولیڪ_الفـرجــــ
#صبحتون_مهدوے🌸🍃
ﻣﻦ ﻣـﯿـــﺎﻥ ﺟﺴـــﻢﻫﺎ ﺟــﺎﻥ ﺩﯾـــﺪﻩﺍﻡ
ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺍﻓﮑﻨـــﺪﻩ ﺩﺭﻣـﺎﻥ ﺩﯾـــﺪﻩﺍﻡ
ﺩﯾــــﺪﻩﺍﻡ ﺑــﺮ ﺷـــﺎﺧﻪﻫﺎ ﺍﺣـﺴـــﺎﺳــﻬﺎ
ﻣﯽﺗﭙــﺪ ﺩﻝ ﺩﺭ ﺷﻤﯿــــﻢ ﯾﺎﺳﻬﺎ
ﺯﻧــﺪﮔــﯽ ﻣﻮﺳـﯿـﻘـﯽ ﮔﻨـﺠﺸـﮑﻬﺎﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﻍ ﺗﻤﺎﺷـــﺎﯼ ﺧﺪﺍﺳــﺖ
ﮔـــﺮ ﺗـــﻮ ﺭﺍ ﻧــﻮﺭ ﯾـﻘﯿــــﻦ ﭘﯿــــــﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﺷــﺖ ﻫﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﺷــﻮﺩ
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ، ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺍﺣﺴـﺎﺳﻢ ﮔﻢ ﺍﺳﺖ
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ، ﻋﺸﻖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺖ
ﺯﻧـﺪﮔــﯽ ﯾــﻌﻨـﯽ ﻫﻤﯿـــــــﻦ ﭘــﺮﻭﺍﺯﻫــﺎ
ﺻﺒـــﺢﻫـﺎ ، ﻟﺒـﺨﻨﺪﻫـﺎ ، ﺁﻭﺍﺯﻫـــﺎ
ﺍﯼ ﺧــــﻄﻮﻁ ﭼﻬــــﺮﻩﺍﺕ ﻗـــــــﺮﺁﻥ ﻣﻦ
ﺍﯼ ﺗـﻮ ﺟـﺎﻥ ﺟـﺎﻥ ﺟـﺎﻥ ﺟـﺎﻥ ﻣـﻦ
ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﺍﺷــــﻌﺎﺭﻡ ﭘـﺮ ﺍﺯ ﺗــﻮ ﻣــﯽﺷـﻮﺩ
ﻣﺜﻨﻮﯼﻫﺎﯾـﻢ ﻫﻤــﻪ ﻧﻮ ﻣﯽﺷـﻮﺩ
ﺣﺮﻓـﻬﺎﯾـﻢ ﻣــــﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺟــــﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫــﺪ
ﻭﺍﮊﻩﻫﺎﯾـﻢ ﺑﻮﯼ ﺑـﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽﺩﻫـــﺪ
مولانا
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
#میلاد_امام_هادی_علیهالسلام
💠 *صلوات خاصه امام هادی علیهالسلام*
✨ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.»
🍃شهید حاج حبیب الله ولایی متولد روستای سنگ بست از توابع بخش مرکزی شهرستان آمل که در 15 دی ماه سال 1348 به دنیا آمدند.🍃
4⃣
در عشق
اگرچہ
منزل آخر
شهادت است....،
تڪلیف اول است
شهیدانہ زیستن....،❤️❤️❤️
#من_غدیرےام
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran