متن مناجات مهدوی ای یوسف زهرا سلام | جواد مقدم  ای آسمانی نام تو، افتاده دل در دام تو دل گشته در راهت ، رخ ماهت ، نهان از دیده ام با اشک چشمانم ، دل و جانم ، زِ غم باریده ام گشته سیه روی من ، ای دلجوی من ، ببین شرمنده ام منت گذاری سرم ، بر چشم ترم ، تو را من بنده ام یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ... ای یوسف زهرا سلام عشقم تویی و والسلام شامم سحر بنما ، سفر بنما ، به کوی این حقیر ما تشنه ی باران ، همه یاران ، گدائیم و فقیر جانها چون در بند تو ، یک لبخد تو ، گشته آرزوی ما ما را مران دلبرم ، ببین چشم تَر ، هستی آبروی ما یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ... ای مصلح کل جهان ای مهدی صاحب زمان بیتاب روی تو ، به کوی تو ، ببین آواره ام گشته گرفتارت ، شده زارت ، دل بیچاره ام دادم زِ کف چاره ام ، چون بیچاره ام ، فارغ از بلایم کن جان زهرا مادرت ، یاس دلبرت ، سوی کربلایم کن یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ... 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🍃 اللهم عجل لولیک الفرج ✨💔

#سلام_امام_زمانم ✨‌نگفته ‌ایم ‌و ندانی که‌چیست ‌در دل ِ‌ما ✨کفایت ‌است ‌بدانی که‌ بی تو آشوب ‌است... کانال اشعار مناجات با امام زمان عج

سلام_امام_زمانم 😍✋ با خیال رخ زیبای تو ای راحت جان فارغ از دیدن روی دگرانیم هنوز تا که تو کی برسی زین سفر دور و دراز حیف و صد حیف که از بی خبرانیم هنوز 🌹 اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ🌹 اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر

مناجات با امام زمان عج 🎙حاج ابوذر روحی 🔊 گوش به فرمان ضربان قلب من یابن الحسن ... یا ایها العزیز ای واسم همه چیز من تا تو رو نبینم ازت دست بر نمیدارم ای مهربون تر از پدر و مادرم دوست دارم گوش به فرمانم فرمانده تپش تپش ضربانم فرمانده سرباز سید علی آماده است راستی نیومدی نگرانم فرمانده ای فرمانده آماده ام آماده ام آماده ... دیر شدا مهدی بابای جوون من پیر شدا مهدی دیر شدا مهدی خبر اومدنت ببین فراگیر شدا مهدی ببین صدات میزنن از کجاها کجایی مهدی چشم به راها بیا منم میخواهم برات فدا شم میخواهم سید حسن تو باشم گوش به فرمانم فرمانده تپش تپش ضربانم فرمانده سرباز سید علی آماده است راستی نیومدی نگرانم فرمانده ای فرمانده آماده ام آماده ام آماده ... جات اینجاست اینجا توی قلب رزمنده ات جات اینجاست تو پناهی من پناهنده ات جات اینجاست منم حاج قاسم آینده ات جات اینجاست سرباز تموم عیارما ظلمو به زانو در میارما نگاه نکن قد و قواره مو منم یه یحیی سنوارما گوش به فرمانم فرمانده تپش تپش ضربانم فرمانده سرباز سید علی آماده است راستی نیومدی نگرانم فرمانده ای فرمانده آماده ام آماده ام آماده ... کانال اشعار مناجات با امام زمان عج هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس دعای فرج و عاقبت بخیری

🔴 عاقبت جوانی که به امام زمان بدبین بود و جشن های نیمه شعبان را مسخره می‌کرد. امام_زمان استاد_امینی_خواه اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج کانال اشعار مناجات با امام زمان عج هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری

. #میلاد_امام_زمان خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید شاید پرده از چهره گشاید شاید دست افشان پای کوبان میروم بر در سلطان خوبان میروم میروم بار دگر مستم کند بی سر و بی پا و بی دستم کند میروم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هرکه نشناسد امام خویش را بر که بسپار زمام خویش را دست ساقی چون سر خم را گشود جز محمد هیچکس آنجا نبود جان آن آیینه را سیراب کرد وز جمالش خویش را بی تاب کرد موج زلف مصطفی را تاب داد ذوالفقار غیرتش را آب داد در پی احمد علی آمد پدید بر کف او بود میزان و حدید بوالعجب بین روح حق را در دو جسم هر دو یک معنی ولیکن در دو اسم در حقیقت هر دو یک آیینه اند یک زبان و یک دل و یک سینه اند یک نظر بر پرده ی نقاش کن تاب گیسوی قلم را فاش کن آفرین گو پنجه ی معمار را تا نماید بر تو این اسرار را فاش میگوید به ما لوح و قلم از وجود چارده بی بیش و کم چارده گیسوی درهم ریخته چارده حبل فلک آویخته چارده ماه فلک پرواز کن چارده خورشید هستی ساز کن چارده پرواز در هفت آسمان هر یکی رنگین تر از رنگین کمان چارده الیاس در باد آمده چارده خضر به امداد آمده چارده کنعانی یوسف جمال چارده موسی به سینای کمال چارده نوح به دریا متصل چارده روح جدا از آب و گل چارده دریای مروارید جوش چارده سیل سراپا در خروش چارده گنجینه ی علم لدن چارده شمشیر پولاد آبگون چارده سر چارده سردار دین چارده تفسیر قرآن مبین چارده پروانه ی افروخته چارده شمع سراپا سوخته چارده شیر شکر آمیخته چارده شهد به ساغر ریخته چارده سرمست بی جام و سبو جرعه نوش از باده ی اسرار هو چارده میخواره ی ساقی شده وجه ربک گشته و باقی شده چارده منصور منصور آمده کلهم نورٌ علی نور آمده آفرینش بر مدار عشق بود مصطفی آیینه دار عشق بود میم او مرکز پرگار عشق در تجلی بر سر بازار عشق تا قلم بر حلقه ی صادش رسید شد علم نشرح لک صدرک پدید تا طریق عشق بازی را نوشت تا حروف سرفرازی را نوشت تا یقین عشق بازان را نگاشت حلق آدم بیش از این یارا نداشت دست حق تا خشت آدم را نهاد بر زبانش نام خاتم را نهاد نام احمد نام جمله انبیاست چونکه صد آمد نود هم پیش ماست از مناره پنچ نوبت پر خروش نام احمد با علی آید به گوش روز و شب گویم به آوای جلی اکفیانی یا محمد یا علی 🔹آرشیو 🔸#نماهنگ؛ #شعرخوانی #امام_زمان #نوستالژی #نماهنگ آیینه ی احمدی محمدرضا آقاسی .👇

#امام_زمان #نوستالژی #نماهنگ آیینه ی احمدی محمدرضا آقاسی