eitaa logo
رهروان ولایت
135 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
147 فایل
ارتباط با ادمین @ya_ali118
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻«هشت‌سال عبرت»، کافی نیست؟! [1]. یکی از بزرگان حوزوی گفته‌اند: گرانی برای مردم طاقت‌فرسا شده و این‌که با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است. [2]. عبارت ایشان، دلالت بر همان معنایی دارد که رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوّم انقلاب از آن با تعبیر «تحلیلِ سراپا غلط» یاد کرده است؛ این‌که مشکلات معیشتیِ مردم را نه به اراده و توانمندیِ مسئولان و ظرفیّت‌های وطنی و بومی، بلکه به مناسبات خارجی متصل کنیم و در اقتصاد برون‌زا باشیم. [3]. جالب است که این حرف را حسن روحانی، «هشت سال پیش» مطرح کرد و به واسطۀ آن، عوام ظاهربین و بی‌تحلیل و سطحی‌نگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البتّه غلط‌بودن این تحلیل، در «عمل» ثابت شد، و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفرۀ مردم نداشت. امّا امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یکی از بزرگان حوزوی می‌شنویم. هم تقلیدِ سیاسیِ ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم هست، هم تأخیرِ سیاسیِ ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمی‌دانم «تقلیدِ» ایشان را مذمّت کنم یا «تأخیر»ش را. [4]. صدق گفتۀ ایشان، از حامیان سخن‌شان پیداست؛ علی مطهری و مهدی نصیری و فرید مدرسی. ورشکستگان سیاسی، در کمین نشسته بودند که لقمه‌ای را از دهان ایشان بربیایند و بر آن، موج‌سواری رسانه‌ای کنند. [5]. استاد مطهری، بسیار نسبت به «بیوت علما»، حسّاس بود. ایشان زمانی به حاج احمدآقا گفته بود: مراقب باشید بیت آقای خمینی، مانند بیت آقای بروجردی نشود. اغلب این‌گونه است که مراجع به دلیل «ارتباطات محدود» و «محیط بسته»‌ای که در آن هستند، با واسطه با «واقعیّت» تماس دارند و این واسطه‌ها، همان «اعضای دفتر» هستند. در واقع، اعضای دفتر، «مهندسان مواضع» و «طرّاحان ذهن» این بزرگان هستند. این وضع، خاص آیت‌الله بروجرودی نبود، بلکه آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری نیز دچار این آسیب بودند. برخی دیگر نیز چنین هستند که لازم به نام‌بردن نیست. [6]. اینکه بعد از هشت سال «سرافکندگیِ ملّی» و «فقر عمومی» که حسن روحانی با فریب‌کاری رسانه‌ای و خطابه‌های دروغین بر مردم تحمیل کرد، بدانیم این بیراهه به مقصد نمی‌رسد، محتاجِ بصیرت نیست. امروز مردم کوچه و بازار هم از غرب ناامیدند و می‌دانند و مشکل اصلی، «کفایت حاکمان» بوده است نه «سیاست‌های کلّیِ نظام». مشکل این بوده که حسن روحانی، «تنبلی» و «ناکارآمدی» و «بی‌کفایتیِ» خویش را بر ایران تحمیل کرد و سرمایه‌های ملّی را به باد داد و آتشِ «فساد دولتی» را شعله‌ور ساخت. امّا افسوس که این بزرگِ حوزوی، چنین برداشتی ندارد و همچنان چشم به «بیرون» دارد. [7]. عالِم راستین و محقّقِ طالبِ نفس‌الامر، در این اندیشه نیست که سخن و داوری‌اش، با چه کسی اصطکاک می‌یابد و منزلت و اعتبار چه جریانی را می‌خراشد، بلکه دل و جان در گروی «حقیقت» دارد و آن را «محافظه‌کارانه» در پای «بزرگان»، قربانی نمی‌کند. در عمل مشخص شد که این تحلیل، «سراپا غلط» است. مهمّ نیست چه کسی به آن معتقد است: آنان که محقّق هستند نباید اشخاصِ هر چند بزرگ را بر «حقیقت» ترجیح دهند. [8]. باب «نقادی»، به دو صورت بسته می‌شود: یکی با «استبداد آشکار» و دیگری با «قدیس‌سازی از اشخاص». دوران قرون وسطی و کلیسای کاتولیک و سلطنت پاپ‌ها گذشته و نمی‌توان نفهمید و نگفت و نخواست. [9]. بعضی دوستان، هر گاه ناخشنود می‌شوند، پای «ادب» و «ادبیات» و «اخلاق» را به میان می‌کِشند و در قالب تذکرِ اخلاقی، «نسبت ناروا» می‌دهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک بزرگ حوزوی، حسّاس نیستند و برآشفته نمی‌شوند، امّا این قبیل یادداشت‌های انتقادی را برنمی‌تابید و وظیفۀ شرعیِ خویش می‌دانند که بی‌درنگ، موضع‌گیریِ منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوّسازی کنند، نشان می‌دهد که پای «سوگیری سیاسی» در میان است. [10]. اگر برای اثبات سخنم، به «آیت‌الله خامنه‌ای» استناد کنم و نظر ایشان را به عنوان «ولیّ‌فقیه» به میان آورم، متهم به «دخالت‌دادن اقتدار سیاسی در بحث» و «مواجهۀ متعبّدانه و متعصّبانه با ایشان» می‌شوم، و اگر به «واقعیّت‌های عقلی یا تجربی» استناد کنم و «مجتهدانه» و «محقّقانه»، نظرورزی نمایم، متهم به «خودمحوری» و «خویش‌مرکزبینی» می‌شویم. مسأله را به حاشیه نرانیم: نه این‌که انقلاب با بسیاری از کشورها، قهر است، صحیح است؛ و نه این‌که راه‌حل مشکلات معیشتیِ مردم، ارتباطات خارجی و اقتصاد برون‌زا است. هر دو پیش‌فرض ایشان ناصواب هستند و این ناصواب‌بودن، متّکی به هشت‌سال تجربۀ عینی است: «هشت‌سال خسارت محض» و «هشت‌سال عبرت». کافی نیست؟! می‌خواهید به عنوان یکی از بزرگان حوزه، دوباره مردم را سرگردان «مذاکره» و «برجام» و «غرب» و «تعلیق» و «شرطی‌شدن اقتصاد» و ... کنید؟! ✍مهدی جمشیدی @tabyin_tahlil_ejtehad [کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
رهروان ولایت
🔻«هشت‌سال عبرت»، کافی نیست؟! [1]. یکی از بزرگان حوزوی گفته‌اند: گرانی برای مردم طاقت‌فرسا شده و این
🔴یک‌بام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه 🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغه‌مند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه‌الله) نکته‌ای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروه‌های سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن می‌گویند و می‌نویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند. جالب است که پیش از همه جریان‌های سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، نداشته‌اند، به حمایت همه‌جانبه از این مرجع بزرگوار قیام کرده‌اند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایت‌ها و غیرت‌ها فقط به دفاع از یک موضع‌گیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاه‌های این مرجع عالیقدر و عظیم ‌الشأن از جمله دیدگاه‌های ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیت‌های اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیم‌الشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضع‌گیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاه‌های فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد. 🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایه‌ای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی می‌دانید که از روز رحلت آملی تاکنون به صورتی بی‌وقفه، سیل تهمت‌ها و افتراها و لعن‌ها و ناسزاها از سوی عده‌ای از مخالفان ولایت و همچنین عده‌ای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزه‌های علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمت‌ها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عده‌ای از سکولارهای عمامه‌ به سر و بعضاً خارج‌نشین، علامه حسن‌زاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفته‌اند. و عده‌ای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمت‌شکنی‌ و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیده‌اند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهره‌های نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره‌ای چشم و دل آشنایان را می‌نوازد». اما دریغ از یک موضع‌گیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها! از خدای بزرگ می‌خواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید. ✍احمدحسین شریفی @tabyin_tahlil_ejtehad 📌کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
*📸 صفحه اول روزنامه حکومتی اطلاعات در ۷ آبان سالهای ۵۷-۱۳۴۱ رو ببینید* ✍ در این روزنامه‌ها به اخباری مثل هواپیماربایی، ترور و سیل و بیرون زدن فاضلات‌های تهران اشاره شد، اما خبری از «روز کوروش» نبود! ✍ پهلوی نسبت به تاریخ باستانی و کوروش بی‌توجه بود یا این مناسبت جدیداً من درآوردی هست؟ #۷آبان 📲 *همه‌با‌هم علیه غربزدگی* *https://eitaa.com/joinchat/1277165587C3198641c83*
‏ 🆔 @hamiz_t
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👹👈ارتباط کوروش با صهیونیزم 🆔 @hamiz_t
📚 عنوان کتاب: راسته آهنگرها ✍️ نویسنده: محمدحسین شمشیرگرزاده 🏡 ناشر: سوره مهر 📖 صفحات: ۱۴۴ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب نوشته‌های سربازی است که مسیر زندگی خود را در خدمت مقدّس سربازی پیدا کرد و به این جمله که از قدیم‌الایام بر سرِ زبان‌ها جاری بود مهر تأیید زد. «برو خدمت تا آدم بشی!... » جنگ در نفس خود زشت و پلید و نامرد است. امّا جنگ ما زیبا و دوست‌داشتنی بود. اصلاً ما اهل جنگ نبودیم. ما حتی دل کشتن یک گنجشک را هم نداشتیم. فرهنگ ما فرهنگ مسالمت و نوع‌دوستی است. جنگ بر ما که تازه تمرین آزادی می‌کردیم تحمیل شد. ما جنگ نداشتیم، دفاع می‌کردیم. از پشت میز مدرسه وارد معرکه جنگ شدیم. مشق جنگ را در معرکه جنگ می‌گرفتیم. تمرین مردانه جنگیدن و ایستاده مُردن را. واه که چه مردانه مرد می‌شدیم. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب یک روز قبل از عملیات موهایش را کوتاه کردم. روز عملیات یک‌پایش قطع شد. ناراحت بودم. روی برانکارد دیدمش، روحیه بالایی داشت. نزدیکش که رسیدم، پرسیدم: «ابوالفضل پات قطع‌شده؟!» خندید و گفت: «دیروز تو سرمو کوتاه کردی، امروز بعثی‌ها پایم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 🌷 پایگاه مقاومت بسیج حجتیه (عج) حوزه ۳۵۵🌷
هدایت شده از شناخت رهبری
‍ ✅به استقبال كارهاى دشوار و سخت برويد.😳 💠برويد سراغ ، تا . تصميم بگيريد بر برداشتن كارهاى سنگين، تا برداريد. «وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ». خب، زحمتهايش چه؟🙄 رنجهايش چه؟😢 محروميتهايش چه؟🙈 💠جوابش اين است كه: 🕊«وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً»؛ خدا را فراموش نكن، خدا . در ميزان الهى، رنج تو، محروميت تو، كفّ نفس تو، حرصى كه خوردى، زحمتى كه كشيدى، كارى كه كردى، خون دلى كه خوردى، دندانى كه روى جگر گذاشتى، اينها هيچ وقت فراموش نميشود؛ «وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً». 📗20/07/1390 @rahro_khamenei
بازگشت انقلاب به تنظیمات کارخانه
هدایت شده از خبرگزاری بسیج ری
🔴‏دقت کردید اصلاح‌طلبان و نشریات شون اگر بدترین ادبیات را برای رهبر انقلاب به کار ببرند، منطقی و عاقل و فرهیخته و باشعورند و همه رو به چنین کاری دعوت می‌کنند! 🔹اما اگر یکی از بچه‌های انقلاب یک یادداشت منتقدانه درباره یک روحانی بنویسه، اسمش می‌شه حمله، اونها هم می‌شن تندرو!؟
⭕️ خوب آبرو داری کردید 🔸خداقوت،خداقوت به حوزه های علمیه، جامعه روحانیت مبارز،جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دادستانی کل کشور و برادر و.. عملکرد چند روز اخیرتان حقیقتا جای خداقوت گویی داشت. در این یکی دو روز زمین و زمان را بهم دوختید که وامصیبتا و واسلاما و وامحمدا که به کیان حوزه های علمیه و نهاد مرجعیت و... توهین و هتک حرمت صورت گرفته. توهین؟ هتک حرمت؟ عجب! چهار بند انتقاد مبنایی واصولی و مودبانه به یک صحبت غیر واقع بینانه شد توهین؟ احتمالا توهین ندیده اید و نشنیده اید و یا خودتان را به نشنیدن زده اید که نام این متن ساده را توهین میگذارید. میخواهید آدرس بدهم تا با توهین آشنا بشوید؟ 🔸هنوز چند ماهی از توهین ها و لجن پراکنی های مردک بی حیا و بی ادب وابسته به برخی حضرات نمی گذره. زشت ترین و رکیک ترین فحاشی ها به یک عالم انقلابی شد و صدایی از هیچ کدامتان شنیده نشد. آقای چند هزار نفر درخواست محاکمه اون هتاک را مطالبه‌ کردند؟ آقای ریاست جامعه مدرسین، اون همه توهین ارزش یک پیام دادن خشک و خالی را هم نداشت؟ آقای امام جمعه قم، نمی گوییم مثل دیروز در خطبه ها بلکه در حد یک صحبت کوتاه شفاهی، بی ادبی به ساحت عقبه تئوریک نظام ارزش دفاع کردن نداشت؟! حضرات جامعه روحانیت مبارز که یقه دریده اید،آن ابتذال گویی ها ارزش یک بیانیه صادر کردن نداشت؟! آقای قالیباف امروز نگران نهاد حوزه و مرجعیت شده اید؟! در آن هنگام که پادوی رسانه ای شما یعنی دست به بیان شنیع ترین کلمات می زد چرا احساس تکلیف نکردید توئیت بزنید؟! چون آنجا حسین قدیانی بود و توهین به مصباح عزیز شده بود و امروز پای و جریان خاص حوزوی در میان است؟! 🔸اصلا مصباح عزیز هیچ، موقعی که به علامه شدید ترین اهانت ها توسط جریان غیر انقلابی حوزه و مخالفین فلسفه و عرفان صورت می گرفت کجا بودید؟! بازم مصلحت نبود؟! آری،وقتی نامت قدیانی باشد و اسمت گره بخورد به و شهدا و اصولگرایان و.. نباید هم کسی کاری به کارت داشته باشد.اما وای به روزی که مثل برادر عزیرمان دکتر جمشیدی،هویتت متصل باشد به مصباح انقلاب که تازه اول فحش خوردن و انگ زدن و برچسب زدن است. 🔸تازه داریم از مصباحی سخن میگوییم که سالها در اوج دوران اصلاحات وسط میدان و در خط اول مبارزه با جریان اصلاحات در حال دفاع کردن از کیان اسلام و مرجعیت و حوزه های علمیه بود. امروز همان کسانی که روزی هم پیاله امثال (کسی که گفت بود تقلید کردن کار میمون است) بودند نگران مرجعیت شده اند. 🔸همان کسانی که دیروز استاد مصباح در نبرد ایدئولوژیک یک تنه مقابلشان صف آرایی کرد،امروز همانان مزورانه ندای حمایت از مراجع سر داده و شاگردان علامه مصباح را به جرم دفاع از مبانی انقلاب اسلامی و بیان تجربه تلخ هشت ساله دولت روحانی و سیاست خارجی اش به تندوری متهم می کنند. خلاصه که بازم خداقوت. خوب آبرو داری کردید. 💥 بصیر 💥 ♻️ @basire_basir ♻️