.....:
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
قصه از اون جایی شروع شد از دانشگاه پیام اومد میخوان ببرن راهیان نور
منم از خدا خواسته دوست داشتم از زندگی روز مره ام یکم جدا باشم
ولی خیلی مانع وجود داشت تا بتونم برم و اولین سفر دور از خانواده و بدون اونا بود بعد از چند روز که پیام ها رو دیده بودم و مانع هایی که وجود داشت
رفتنم به کل کنسل شد ....اما یه روز دانشگاه کلاس داشتم بعد از کلاس رفتم نماز خونه
دقیقا بعد از خوندن نماز دیدم کنار پاهام یه برگه افتاده برداشتمش
نوشته بود اردو راهیان نور زمان تا فردا
باز گفتم خدایا چیکارکنم این کاغذ چرا کناره من افتاده......
همه چیو سپردم به خودش ...همه چیو ول کردم کار و درس و .....
و راهیه راهیان شدم😊
قشنگ ترین سفر عمرم بود و هرگز فراموشش نمیکنم
اونجا که رفتم هیچ کدوم از دوستام نیومدن و تقریبا تنهای تنها بودم......
تو قطارم کسی رو نمیشناختم برای همین با کسی زیاد حرف نمیزدم و گوشیم دستم بود و داشتم با دوستم حرف میزدم
که یه دفعه گفت،، این عکسه چیه گذاشتی پروفایلت نکنه رفتی راهیان
گفتم اره ...گفت منم اومدم تو کجایی کدوم کوپه ای
من باور نکردم و بهش گفتم خب دیگه شوخی بسته چیکار میکنی
گفت باور کن منم تو قطارم
اینو که گفت دیگه داشتم شک میکردم همه آدرس هایی که میداد درست بود
از کوپه اومدم بیرون دنبالش گشتم و پیداش کردم
از دوران راهنمایی با هم دوست بودیم و من خیلییییی خوشحال شدم دیدمش چون خیلی احساس تنهایی میکردم
اونجا که رسیدیم خیلی جاها رفتیم
شرهانی...کانال کمیل...فکه ...شلمچه....جزیره مجنون
ولی یه خاطرش یادم نمیره .....توی اوتوبوس بهمون یه برگه هایی میدادن که نامه هایی بود از طرف شهدا
و این شهدا اسمشون و تاریخ شهادتشون کاملا متفاوت بود
نامه ای برای من بود از طرف شهید سید مصطفی موسوی بود😊
من اصلا نمیشناختمش و نمیدونستم اهل کجاست فقط اینو میدونستم که شهید مدافع حرمه و سال ۹۴ شهید شدن
بعد از اینکه از راهیان برگشتم یک هفته بعدش رفتم بهشت زهرا
اولین بار دومین بار سومین بار
دیگه زندگی بدون دیدن اونا معنی نداشت
اونا آرامشِ محض هستند
سومین بار
سومین بار که رفتم بهشت زهرا ظهر شد
منم خسته با دوستم داشتیم دور خودمون میچرخیدیم و تقریبا اینم بگم گم شده بودیم😅
که یه دفعه چشمم خورد به عکسه یه شهید بالای سنگ قبرش
خودش بود
شهید سید مصطفی موسوی
راستش این ما نیستیم که دوست شهید انتخاب میکنیم....
اونا خودشون مارو انتخاب میکنن
امیدوارم لیاقت اینو داشته باشم که بتونم راهشونو ادامه بدم......
ان شالله
یا زهرا🌹
۲۷ آذر ۱۳۹۹
وقتی خیال سید مصطفی راحت شد که مادر سراغ کارهایش رفته، برگه دومی را از لای کتابش بیرون کشید و به آقا سید گفت: «رضایت نامه دوم. امضا می کنی؟» آقا سید لبخندی زد و گفت: «ای کلک😏. فکرشو می کردی مامان بیاد نه؟» سید مصطفی لبخندی زد 🙂و به امضایی که آقا سید پای برگه می انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو. باشه؟🙏» آقا سید نگاهی به چهره خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا آن قدر اصرار داری بری؟ برو دانشگاه. درس بخون📚. الآن مملکت ما به آدم های تحصیل کرده بیشتر احتیاج داره. جنگ حالا حالا ها هست.»
چهره سید مصطفی جدی و لحنش جدی تر شد☝️. نگاهی به چشمان آرام پدر انداخت و گفت: «شاید جنگ حالاحالا ها تموم نشه؛ اما ممکنه من عوض بشم... هیچ تضمینی نیست که پنج سال دیگه، دو سال دیگه که درس من تموم شد، اون موقع هم همین آدم باشم.»👌🌹🍃
#کوچکترین شهیـد مدافـع حـرم سیـد مصطفـے موسوے🌺🍃
@modafeaneharaam
۲۷ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از فاطمیام
مادر شهید سید مصطفی موسوی میگوید: تابستان امسال، بسیاری از عکسهایش را پاره کرد که علتش را زشت بودن آنها میدانست...
ولی در واقع میخواست کمترین خاطره را برای ما به جا بگذارد.😔
یکی از دوستانش گفت که به سختی توانسته چند عکس از او بیندازد.😔
@modafeaneharaam
۲۷ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از فاطمیام
ماجرای امضای سردار سلیمانی بر کتاب جوان ترین شهید مدافع حرم
مصطفی به قدری اهل مطالعه بود که 3 کتاب همراه خود به سوریه برده بود و یکی از کتابها درباره زندگی #حاج_قاسم_سلیمانی بود، همرزمانش تعریف میکردند وقتی سردار سلیمانی به محل اقامت آنها رفته بود، مصطفی از او خواسته بود که کتابش را امضا کند، ولی سردار خجالت کشیده😢، او را بوسیده و گفته بود: «من دست شما را میبوسم. من باید از شما امضا بگیرم😘» و تشکر کرده بود که مصطفی با این سن کم به این عقیده رسیده است که مدافع حریم اهل بیت(ع) شود.
👌پسر فوق العاده خندان و خوش رویی بود تا جایی که وقتی در سوریه یکی از ماشینهای "هامر" تروریستها به غنیمت گرفته میشود، سوار آن میشود و در حال خنده عکس انداخته📸 و میخواسته به دشمنان بفهماند به آنها غلبه کردهاند. این عکس را به ما دادهاند و آن را قاب کردهایم.
مادر #کوچکترین_شهید_مدافعحرمسیدمصطفیموسوی🌹
@Modafeaneharaam
۲۷ آذر ۱۳۹۹
۲۷ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از شهادت زیباسـت
#قرارشبانه_ڪانال_شهادت_زیباست
#هرشب_معرفےیک_شهید
🌷شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🌷
نام: سید مصطفی موسوی
نام پدر: سید محمد
ولادت: 1374/8/24 (تهران)
شهادت: 1394/8/18 (سوریه/حلب)
وضعیت تاهل: مجرد
نام جهادی: ــ ندارند اما معروف به جوانترین شهید مدافع حرم هستن
اخرین مقام: سرباز بی بی زینب(س)
نحوه شهادت: اثابت گلوله به گلو
سن شهادت: 20ساله (3 روز بود که وارد سن 20 سالگی شده بودن)
علاقه: شهید عباس بابایی و شهید حسن باقری
قسمتی از وصیتنامه شهید:
ــــ ندارند
#یادش_باصلوات
(معرفی از ما تحقیقات بیشتر از شما
ڪپی برای تمام گروه ها و کانال ها ازاد است)
زڪات دانستن این مطلب ارسال برای دیگران است
نظرات و پیشنهادات👇
💟 @mokhles_28
✧ڪانال شهـادت زیبـاست✰
۲۷ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از شهادت زیباسـت
#کرامات_شهدا
🌷حضرت زهرا سلام ا... علیها گفتند: فردا خودم عملیات را فرماندهی میکنم🌷
روز قبل از شهادتش به اتفاق جمعی از دوستانش منطقهای را گرفته بودند و دو شهید هم داده بودند. دوستان انصار که همراهش بودند گفتند بعد از عملیات و گرفتن روستا خوابید و روز بعد با چهره بشاش گفت دیشب مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در خواب دیدم که گفت شب گذشته که عملیات کردید، لحظه لحظه آن را دیدم. اما عملیات فردا را خودم فرماندهی میکنم. عملیات انجام شد و منطقه مهمی را هم در سوریه آزاد کردند.
راوی: سردار علیاصغر گرجیزاده فرمانده حفاظت سپاه درباره شهید سید مصطفی موسوی (مسلم) از لشکر فاطمیون
#فرزندان_فاطمه
#شهیدمصطفےموسوی
#یادش_باصلوات
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
۲۷ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از شهادت زیباسـت
🔴گوگل هم نمیتواند ...
🔸در گوگل که شهید #سید_مصطفی_موسوی را سرچ🔎 کنید عکس دونفر👥 آدم با دوتا قیافه متفاوت میآید. جالب است بدانید که اشتباهی رخ نداده❌ و #هر_دو سید مصطفی موسوی هستند.
🔹هر دو عکس از شهدای مدافع حرم🌷 هستند. هر دو از #جوانترین شهدای مدافع حرم هستند. هر دو متولد سال ۷۴📆 هستند. هر دو در #حلب شهید شدهاند🕊 هر دو تا در سال ۹۴ #شهید شدهاند. فقط یکی ایرانی🇮🇷 است و یکی #افغانستانی است.
🔸حالا #جالبتر اینکه این دو شهید نزدیک دو ماه🗓 تاریخ #شهادت شان باهم فرق دارد ⚡️ولی خبرشهادت اولی که فردای همان روز منتشر شد خیلی ازسایتها با عکس #دومی کار کردهاند. باور کردنی نیست.
🔹سید مصطفی موسوی ( #ایرانی) ۲۱ آبان ۹۴ سه روز بعد از #تولدش و در بدو ورود به سن بیسـ۲۰ـت سالگی وقتی در ریف جنوبی حلب #شهید_شد🌷 سید مصطفی موسوی (افغانستانی) زنده بود. داشت بیخبر از شهید ایرانی درحلب میجنگیـ💥ـد ولی عکس رزمنده افغانستانی زنده را در سایتها💻 بعنوان #شهید_ایرانی منتشر کردند.
🔸 #خون_شریکی❣ در دفاع از حرم کاری کرد که حتی الآن هم بعد از ۴ سال، گوگل🔍 هم دیگر #نمیتواند ما ها را از هم تفکیک کند😇
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷
#یادش_باصلوات
🆔 @loveshohada28
ڪانال شهادت زیباست🕊☝️
۲۷ آذر ۱۳۹۹
۲۷ آذر ۱۳۹۹
۲۷ آذر ۱۳۹۹
۲۷ آذر ۱۳۹۹
۲۷ آذر ۱۳۹۹