eitaa logo
|مـَهـدیِ‌فـاطـِمـِه|
474 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
32 فایل
•‹بِسم‌رَب‌ِّمولاناٰ،صاحِب‌ألزَمان'؏ـج›•❤️‍🔥 «اگریک‌نفررا به‌او‌وصل‌کردي‌ برای‌سپاهش‌ تو‌سرداریاري»🌱💚 برایِ او که حضرت یارست...🌚✨ مایل‌به‌صلوات‌برای‌ظهور‌مهدی‌فاطمه؟؛) شهید نشی میمیری؛) 🌱اللهمـ‌عجل‌لولیکـ‌الفرجـ🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم❤️ 🌸صفحه شصت و نه قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران 🌱 💚 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
🖇 🌱 -حکمت کشیدن مسح سر در وضو🩵 در جمجمه یک درز و شکاف وجود دارد که در منابع طب سنتی به آن یافـوخ و در طب نوین درز ساژیتال گفته میشود. وموجب خشکی مغز؛کم خوابی؛سوت گوش و برهم زدن آرامش فرد می شود! 🌧کشیدن مسح سر هست که در طی شبانه روز چندین مرتبه به مغز رطوبت بخشیده وباعث آرامش اعصاب در فرد میگردد. 🦋شاهکارخدا رو می بینی؟ ما رو باش تا حالا فکر می کردیم برای خـدا نمازمیخونیم اما هرچی علم پیشرفت میکنه بیشترشرمنده خالقمون میشیم...(:' مسح کشیدن در وضو کار قرص اعصاب رومیکنه(: ✨ 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست به شکوهت به وقارت به کلامت زینب پی نبردیم به یکتایی نامت زینب(((: | 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
حَیاو‌صَبرو‌شُکوه‌و‌وَقار‌و‌حِلم‌و‌شَرَف چہ‌واژه‌هاکه‌شُده‌اِستِعاره‌اَش‌زِینَـب... ‌ | 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
عاشق شوید ؛ شبیه علی ، مثل فاطمه :))
‍ خاطره‌ای جالب از شهید حمیدرضا الداغی به نقل از هم‌دانشگاهی او مهدی عرفاتی: شهید حمیدرضا الداغی هم‌دانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات می‌خوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشی‌ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می‌نوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ... رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوش‌هامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوش‌بریده‌ها… شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه. پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ 🙂💔
بله حتما امار 200+ میتونید ایدی‌تون رو ناشناس ارسال کنید خدمتتون پیام میدم🌱📍