توفیق دیدار با فقیه عالیقدر آیت الله سید حسن مرتضوی شاهرودی
عضو شورای عالی حوزه خراسان و از شاگردان امام و آیت الله خویی
تواضع، ساده زیستی، فهم دقیق از جهان
سه ویژگی خاصی یود که از این فقیه آموختم
@yahyajahangiri
حجتالاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری، استاد حوزه و مبلغ بینالمللی در این نشست، گفت: با آسیبشناسی فعالیت حوزه صرفاً دنبال تنقیص گذشته نیستیم بلکه میخواهیم مسیر آینده را روشنتر دنبال کنیم؛ آسیبشناسی شناخت راه فردا هست و نه صرفاً نقد گذشته. شهید مطهری گفته اگر به نقد درون گفتمانی نرسیم دیگری ما را نقد خواهد کرد و به محک کشیدهشدن توسط دیگری نوع دیگری خواهد بود که میبینیم حتی درباره آینده مرجعیت و مصلحت در فقه شیعه در کشورهای دیگر مقاله مینویسند و کنفرانس برگزار و ما را نقد میکنند.
وی افزود: رابطه روحانیت و انقلاب گزارههای حقیقی است و به محض اینکه ما روحانیت شیعه را تصور کنیم انقلاب اسلامی به ذهن متبادر خواهد شد؛ یعنی روحانیت شیعه هرگز نمیتواند از انقلاب شانه خالی کند و به اسم روحانیت نوشته شده و از طرف دیگر هم انقلاب نمیتواند از روحانیت شانه خالی کند و این دو بهم گره خوردهاند.
جهانگیری اضافه کرد: یکی از آرزوهای بنده این است که مدل ایزوتسو در عرصه قرآن را به حوزههای دیگر مانند فقه و انقلاب هم تسری بدهیم، اگر انقلاب را در مدل ایزوتسویی تحلیل کنیم چند مفهوم محوری وجود دارد که مفاهیم دیگر به صورت دور و نزدیک در پیوند با آن است؛ مثلاً کوخنشینی از مفاهیم پیوندخورده با انقلاب است که در برابر آن کاخنشینی است؛ یعنی اگر روحانیت به کاخنشینی روی آورد از انقلاب جدا شده است.
وی افزود: جداشدن از انقلاب به معنای دوری از مفاهیم محوری انقلاب است که یکی از آنها سادهزیستی و کوخنشینی است؛ مفهوم هجرت و فرامرزی اندیشیدن هم از دیگر مؤلفههای اصلی انقلاب بوده است لذا اگر حوزه فقط دغدغههای بومی و منطقهای داشته باشد از انقلاب فاصله گرفتهایم. صدور انقلاب از مفاهیمی است که بد فهمیده شد زیرا برخی تصور کردند صدور انقلاب یعنی اینکه ما چند حرکت پارتیزانی داشته باشیم ولی امام(ره) این مسئله را نفی کردند و رهبری هم در ابتدای رهبری خود از صدور انقلاب به معنای صحیح سخن گفتند.
این مبلغ عرصه بینالمللی با طرح این سؤال که چرا انقلاب نتوانست بسط گفتمانی بیشتری داشته باشد، گفت: یکی از عوامل این مسئله آن است که ما مفهوم مشترک با ملتهای دیگر تعریف نکردهایم؛ اگر فرمت تبدیل گفتمان بینالمللی نداشته باشیم گفتمان ما قدرت بسط قلمروی نخواهد داشت لذا باید ادبیات گفتمانی را باید اصلاح کنیم.
وی افزود: من با یک کشیشی در لبنان صحبت کردم و او از من پرسید شما کسانی مانند ابن رشد داشتید ولی چرا بعد از او فلسفه سقوط کرد؟ ما واقعاً فلاسفه زیادی مانند ملاصدرا را بعد از او داشتیم ولی چرا این تصور برای او وجود دارد؟ و چرا ما را این طور میبینند؟ این نشان میدهد ما ادبیات و گفتمانی را که برای خودمان تولید کردهایم همیشه در فضای بیرونی به نفع ما نیست.
تولید ادبیات گفتمانی مشترک؛ ضرورت صدور انقلاب
جهانگیری تصریح کرد: مثلاً ما انقلاب را به revolution معنا میکنیم ولی ذهن یک فرد غربی از این واژه، کارهای پارتیزانی و چریکی است و وقتی سخن از حوزه انقلابی به میان بیاید آن را حوزه پارتیزانی میدانند؛ یا ذهنیت غرب از بسیج کسانی است که فقط کار نظامی میکنند، لذا ما باید برای صدور انقلاب مفاهیم همسو با آن را هم تعریف و تبیین کنیم. آیا روحانیت برای بسط گفتمان انقلاب ادبیات و تصویر مناسب را برای بیرون آماده کرده است؟ اینکه بگوییم ما 20 کتاب را به زبانهای دیگر ترجمه کردهایم کفایت ندارد و گاهی ممکن است نتیجه معکوس برای ما داشته باشد
جهانگیری اضافه کرد: انقلاب در دنیای امروز به معنای جابجایی قدرت که در یک مکان و زمان مشخص صورت میگیرد ولی امام(ره) انقلاب را جابجایی قدرت و افراد نمیدانست بلکه تغییر ساختار و سیستم میدانست بنابراین محدودکردن انقلاب به جایجایی افراد بزرگترین ظلم به امام(ره) و انقلاب است.
وی با بیان اینکه انقلاب امام(ره) فقط سیاسی نبود بلکه مجموعه چندوجهی است، افزود: براین اساس ظلم است که انقلاب امام(ره) را به revolution ترجمه کنیم، بنابراین روحانیت در این زمینه چقدر تلاش کرده است؟ همچنین انقلاب امام یک زمانی و پروژه نبود بلکه امام(ره) انقلاب را روند و فرایند میدانست؛ یعنی تازه پیروی انقلاب را آغاز کار دانستند بنابراین برای شناخت انقلاب باید امام خمینی(ره) را بشناسیم.
جهانگیری با تأکید بر تولید ادبیات مشترک برای انتقال مفاهیم انقلاب، افزود: با این سخنان ادبیات انقلاب نیاز به تفسیر و تصویر در فضای بینالمللی دارد و نقش روحانیت در اینجا خیلی مهم است؛ انقلاب ما چند وجهی است و اگر تغییرات ساختاری آن هم ذوابعاد نباشد همانند انقلابهای دیگر ثمر لازم را نخواهد داشت و فرزندان خود را خواهد خورد
انقلاب در فقه
این مبلغ بینالمللی اظهار کرد: انقلاب مبتنی بر فقه نیازمند انقلاب در فقه و این دانش است، انقلابی که میخواهد چندوجهی باشد باید فقه آن هم چندوجهی باشد؛ گاهی دستاوردهای انقلاب صرفاً به پشرفتهای صنعتی و خدماتی منحصر میشود، در حالی که این همه در علم انسانی و اسلامی نظریهپردازی میشود که باید تبییت کنیم؛ ما ماتریالیستتر از ماتریالیستها شدهایم و دستاوردها را فقط در تولید لوله و سیم و ... میبینیم. البته در عرصه فقه سیاسی خوب کار شده ولی نیازمند فقه اقتصادی و فرهنگی و ... هم هستیم لذا برای انقلاب مبتنی بر فقه انقلاب در فقه هم لازم است.
وی تأکید کرد: امام(ره) وظیفه تحقیق، پژوهش و ترویج و تبلیغ را که بر دوش روحانیت بود تأیید کرد ولی در کنار آن وظیفه تحقق را هم اضافه کرد؛ یعنی نظریات تولید شده باید اجرایی هم بشوند لذا امام(ره) در بحث ولایت فقیه این مسائل را پیاده کرد و روحانیت وظیفه دارند که تئوریهای عرصههای دیگر را هم ترویج و تبلیغ کنند
موضوع بسیار جالب که اولین بار از دکتر شمالی آموختم
بجای unity of God
تلاش کنیم برای unity in God
@yahyajahangiri
، حجت الاسلام و المسلمین دکتر یحیی جهانگیری، در درسگفتار « تأثیر اندیشههای امام خمینی(ره) در فرامرز با رویکرد گفتمانی » در هشتمین اردوي فرهنگي ـ آموزشي طريق جاويد، خاطر نشان کرد: عنوان طریق جاوید به ما نشان میدهد که خمینی بیش از اینکه برای ما یک نام باشد، یک مرام است و بیش از اینکه یک اسم باشد یک رسم است به همین خاطراست که پس از 30 سال هنوز نه تنها نام بلکه، مرام و رسم او را باید بازخوانی کنیم نه فقط بازخوانی بلکه باید باز روایت کنیم و نه فقط باز روایت که باید ایدههای او را بازسازی کنیم.
وی افزود: ما امروز گرد هم آمدهایم تا اثبات کنیم که خمینی یک نام نیست که فقط در موزهها و کتابخانهها و در مرقدش او را جستجو کنیم، بلکه نام، مرام، ایده، ایدئولوژی و مکتب است که میتوان امروز هم از او یاد گرفت. مردی که فقط به عشق او ربع میلیون انسان، جانشان را دادند و شهید شدند، که البته این تعداد بدون در نظر گرفتن تعداد جانبازانی که همچنان دست و پنجه نرم میکنند هست. اینها را برای خارجیها میگویم تا بدانند مردی که تشیع پیکرش هنوز جزء رکوردهای گینس است، باید بازشناسی و باز روایت شود و توسط من و تو بازسازی! چه شعر زیبایی بود در دبیرستان از سلمان هراتی که:
بسیار بود رود در آن برزخ کبود اما دریغ، زهرهی دریا شدن نداشت
فیلسوفها و روحانیها و فقهای زیادی در طول تاریخ آمدهاند و مثل من و تو هم آمدهاند و میآیند و خواهند آمد، فقط نام برخیها برجسته خواهد شد. نام آنهایی که تاریخ را فقط نمیخوانند و صرفاً تقلید کنند بلکه تاریخ را میسازند و امام(ره) یکی از این افراد بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما امروز از امام(ره) صحبت نمیکنیم که او را بشناسیم بلکه صحبت می کنیم تا خود را بشناسیم، رسالت و هویت خود را دریابیم. امروز بیشتر از آنکه از خمینی- روح خدا – بگوییم از خودمان میگوییم و طریق جاوید را پیشرو میگذاریم تا راه و مسیرمان باشد، رسم و مراممان باشد. من باید چه کنم؟ ما بیشتر جمله خبری به کار میبریم تا پرسشی، به عنوان مثال: او این کار را انجام داد. بسیار خوب، وظیفه من چیست؟ چه اتفاقی باید بیفتد تا خمینیها تکثیر شوند؟ سلولهای خمینی(ره) امروز نه فقط در ایران که باید در دنیا تکثیر شود! خمینی نباید اپسیلون باشد. او میتواند به تعداد تکثر انسانها از اندونزی تا آفریقا و از استرالیا تا اروپا تکرار شود و این تکرار فقط توسط من و شما آفریده خواهد شد. امروز آمدهایم اینجا تا بتوانیم راه خود را بشناسیم و دیگر اینکه این اپسیلون را به تعداد متکرر و متکثر زیاد کنیم.
وی تشریح کرد: با توجه به موضوع سخنرانی، میخواهم یافتههای امام و انقلاب و رسالت خودم را روایت کنم تا بفهمیم که رسالت ما در دنیای امروز در این جایگاه چیست؟! قصه ما از دوران تحصیلم در دانشگاه ژاپن آغاز میشود تا روزی که در آفریقا بسر میبردم و سپس به ایران برگشتم... ما از امامی صحبت میکنیم که انقلابش فقط برای ایران نیست و تنها یک انقلاب ایجاد نکرد که ما به آن اکتفا کنیم؛ بلکه انقلاب ایشان، چند وجهی بود و این تفاوتی است بین انقلاب ایران و انقلابهای دیگر که تنها و تنها یک انقلاب است. اگر ما به این انقلاب بسنده کنیم با کشوری مثل آفریقایجنوبی و زیمباوه هیچفرقی نخواهیم داشت و آنوقت میتوانید آن جمله معروف «فرانتس فانون» را روایت کنید که: انقلاب فرزندان خود را میبلعد.
وی ادامه داد: باید به حقیقت بگوئیم که امام انقلابی در مفهوم انقلاب کرد، معنا و مفهوم انقلاب را جابهجا کرد و به خاطر همین است که انقلابهای دیگر فقط در سرزمین خودشان محصور هستند ولی انقلاب ما در سرزمین ما زمینگیر نشد و ذاتاً فرامرزی بود.
وی با تأکید بر اینکه 15 خرداد 1341، روز تولد و آغاز تحقق انقلاب کشورمان است، خاطر نشان کرد: در سال 1340 عدهای خدمت امام میرسند و از ایشان میپرسند که چه در سر دارید؟ ایشان میفرمایند که من خواهان این هستم که انقلاب در کشور ایران اتفاق بیفتد و بعد باز هم میپرسند که پس از آن چه و ایشان دوباره میفرمایند که میخواهم انقلاب در جهان اسلام روی دهد و باز هم در ادامه میفرمایند که خواهان تحقق انقلاب در سطح جهان هستم. کدام انقلابسازی چنین ایدهای داشته است؟ از موگابه زیمباوه بگیرید تا هر شخصیت دیگر. آنها در حقیقت بهدنبال این بودند که در جایگاه حاکمان زمان خود قرار گیرند، اما امام(ره) فرمودند که هدف من تغییر اشخاص نیست ولذا پس از آمدن به ایران فرمودند من آمده بودم که یک سیستم، رویکرد، باور و رهیافت را تغییر دهم و یکسره به قم رفتند.
وی در ادامه افزود: بزرگترین خدمتی که امام به دنیا و دانش سیاسی کرد این بود که معنای انقلاب را دگرگون ساخت(انقلابی در انقلاب). در همین راستا اگر نگاهی به کشورهایی مثل اندونزی بیاندازیم میبینیم که به انقلاب ما تأسی نموده و کتابهای دکتر مطهری و دکتر بهشتی به عنوان ایدئولوگ در آنجا انتشار یافته و داستانهایی از انقلاب ایران و... در بین مردم رایج است و نکته دیگر اینکه با عنایت به نفوذ فرهنگ ما در میان خود، شیفتهوار اسامی خود را از نام افراد مؤثر در انقلاب ایران برگزیدهاند.امروز انقلاب ما و خمینی در کجاست؟ سه تصویر موجود است اما قبل از آن اجازه دهید که من نگاه کوتاهی به گذشته داشته باشم.اگر شما سفری به هند و در پی آن به کشمیر داشته باشید خواهید دید که در آنجا منزل و خیابانی نیست مگر اینکه تصاویر شهدای ایرانی نظیر شهید حججی و... بر آن نقش بسته است! به همین خاطر است که به کشمیر، «ایران صغیر» میگویند. که به عقیده بنده، از حیث کمیتی، ایران صغیر اما از حیث کیفیتی و انقلابی، ایران کبیر یا ایران اکبر است! این تصویر خوبی از انقلاب ایران و امام خمینی است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: تصاویر مبهمی از ایران در کشورهای دیگر وجود دارد: دو سال پیش در دانشگاه زیمباوه(آفریقا) من تدریس میکردم. روز اولی که به دانشگاه رفتم با کت و شلوار و به صورت کاملاً رسمی وارد شدم تا اینکه دانشجویان سؤال کردند که خود را معرفی کنید. تا گفتم که از ایران آمدهام. بسیار متعجب و حیرتزده به من نگریستند و خواستند بدانند که بعد از صدام، اوضاع کشور ما چگونه است! و تازه فهمیدم که آنها فرق بین ایران و عراق را نمیدانند و نکته دیگر اینکه جنگ به اتمام رسیده . مثال دیگری برای تصویر مبهم از جمهوری اسلامی ایران: یکبار آقای نجفزاده خبرنگار واحد خبر در آمریکا با مردم مصاحبه میکردند در خصوص ایران، که متأسفانه آنها ایران را به عنوان یک کشور نمیشناختند و پس از آگاهی تصورشان این بود که ایران، کشوری در آفریقاست.
وی ادامه داد: برخی میگویند انقلاب ما دنیا را فراگرفته است که با گزارش بالا همخوانی ندارد ولی از طرفی انقلاب خمینی تا اندونزی رفته است؛ چرا اهل تسنن عشق به امام دارند؟ چون ایشان هیچوقت بهدنبال تغییر دینها نبود و تنها بهدنبال بیان کردن حق بود لذا سنی در عین سنی بودن عشق او را در سینه خود داشت آنچنان که اندونزیایی تسنن و کشیش استرالیایی او را دوست داشتند به گونهای که این کشیش اظهار میکرد که یک مدافع حرم است و برای جنگ به سوریه رفته است.
جهانگیری بیان کرد: تصویر دیگری وجود دارد: من در دانشگاه کیوتو(پایتخت سابق ژاپن) تدریس میکردم و هنگامیکه دانشجویانم مطلع شدند که ایرانی هستم بهت و حیرت چهرههایشان را فرا گرفت و اظهار داشتند که تصورشان از ایران مردمی بوده که در خانههایشان چاه نفت دارند و با فروش نفت روزگار خود را سپری میکنند. با خود گفتم که چگونه میتوانم این تصویری که در ذهن آنهاست و مربوط به کشوری عقبمانده و متعلق به قرن 11 است را عوض کنم، لذا چند تصویر از پایتخت را نشانشان دادم ولی باور این مطلب برایشان سخت بود و این موارد را متعلق به سوئیس یا کشورهای پیشرفته دیگر میدانستند نه ایران.
وی با اشاره به اینکه تصویر سومی وجود دارد، که دشمن در حال ساخت آن است و مخرب و خطرناک است گفت: در آخرین سفرم به سیدنی، در فروشگاه کتاب فرودگاه کتابی درخصوص ایران توجه مرا به خود جلب کرد وقتی آن را تورق کردم، متوجه شدم که ایران را بسیار خطرناک معرفی نموده، نظیر تصویری که در حال حاضر ما از سوریه داریم. ضمن اینکه باید بگویم هماکنون هم در سوریه اماکنی هست که اصلاً تصور ما به آنجا نمیرسد و مردم آنجا هم در حال زندگی عادی خود هستند و ... .
این وظیفه همگی ماست که اجازه ندهیم که تصویر ایدهآلی که بیرون از مرزها وجود دارد، مبادا با عملکرد اشتباه و ناقص ما به چالش کشیده شود و البته نسبت به تصویر مبهم هم همینطور، از این جهت که باید آن تصویر را به ایدهآل تبدیل کنیم! حتی شما دانشجویان خارجی که باید این راه و اندیشه را به دنیا معرفی کنید. باور کنید اگر چنین اتفاقی بیفتد همه استقبال خواهند کرد.
وی افزود: قصد گفتن و باز کردن تصویر مخرب را ندارم اما در حد چند جمله عرض میکنم که اسلام به کجا رفته است؟! در اروپا و برخی کشورهای دیگر صدای اللهاکبر به جای اینکه صدای تکبیر باشد، صدای تکفیریهاست که مردم را از گرد مسلمانان پراکنده میکند، صدایی که بلال و بلالها با مقاومتهای سرسختانه، تحمل مشقتها و شکنجههای ناجوانمردانه به ما رساندند اکنون از صدای تکبیر به صدای تکفیر تبدیل گردیده؛ نام اسلام بهشدت ایجاد هراس میکند، آیا امروز به خمینی نیاز نداریم؟ ایشان تشنگی به اسلام را در مردم ایجاد کردند و پس از انقلاب اسلامی، آمار گرایش به دین اسلام به شدت رو به افزایش نهاد؛ اما چه کسی این زمین آماده برای کشت را بهرهبرداری نمود؟ ترکیه و عربستان؛ عربستان با ساخت دانشگاههای وسیع و بزرگ در دنیا و جذب نخبهها و نابغههای علمی، بیشترین تألیف و کتاب و بیشترین مبلغ را در سراسر دنیا دارد. با این هدف که ایران و اسلامی که مد نظر دارد باید از بین رفته و نابود شود. بهمنظور رسیدن به این هدف و با ایجاد اسلامهراسی از نوع ایرانی است که عربستان مزدورهای خود را برای حوادثی نظیر حادثه فرانسه گسیل میدارد و علیرغم مقصر دانستن ایران، پس از دستگیری افراد دستاندرکار این واقعه، افراد اعتراف میکنند که تبعه کشور عربستان هستند! ما باید تلاش کنیم با تأسی از نام و راه امام کاری کنیم که در چنین حوادثی، دیگران نیز همراه با ما فریاد برآورند که این حادثه ربطی به ایران ندارد و ایران از این ماجرا جداست!
جهانگیری با تأکید بر اینکه ترکیه، کشوری لائیک است و در حال صدور اسلام به خارج از مرزهای خود میباشد بهطوری که تنها مسجد ژاپن به همت ترکیه بنا شده، همینطور در ژوهانسبورگ کلی مدرسه و مسجد بنا کرده و در بیشکک دو دانشگاه، چندین مسجد و مدرسه ساخته اظهار کرد: انقلاب امام یک پروژه نبود بلکه پروسه بود، یک پدیده نبود بلکه یک روند بود. یک فرایند بود که همیشه باید ادامه پیدا کرده و ساری و جاری باشد.
وی یادآور شد: که این انقلاب با نفس قدسی این مرد بزرگ شروع شد ولی با راهی که او آفرید باید ادامه پیدا کند و مطمئن باشید که این انقلاب خواهد رفت اما مهم این است که ما نقشی در آن بیافرینیم یا نه!
این آب میرود پای سپیداری، این انقلاب میرود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه دلی، دلی در زیمباوه، دلی در اندونزی، مردمان سر رود آب را میفهمند، گل نکردندش... من و تو که در ایران هستیم، آب را و انقلاب را گل نکنیم.