در اسلام نظام حكومتى خاصى براى تدبير جامعه معرفى شده است كه از آن به نظام امت و امامت ياد ميشود در اين نظام سلطان ، خان ، رئيس ، خليفه به معناى رايجش ، پاشا و .... برسميت شناخته نشده بلكه "امام " جايگزين آنها شده كما اينكه وقتى سخن از مردم و ملت در نظام سياسى ميرود از عنوان " امت " بهره ميگيرد اينكه تفاوت ماهوى و آثار مترتب بر هر يك از اين عناوين كدام است و اينكه چرا در منطق اسلامى از عنوان امت و امام استفاده شده از جنبه هاى گوناگون قابل تأمل است آنچه كه در اين مقال مد نظر است اينست كه نظام سياسى و اجتماعى در اسلام دو پايه و دو ركن بنيادى دارد "امام" و "امت " در زمان غيبت ولى فقيه ركن اول يعنى امامت را نمايندگى ميكند و بسيج ركن دوم يعنى امت را نمايندگى ميكند در حاليكه سپاه و ارتش و نيروى انتظامى و دولت و مجلس و قوه قضائيه و .... نهادها و ساختار هائى هستند نظام سياسى را قوام مي بخشند بسيج تنها نهادى است كه جمهوريت و امت را نمايندگى ميكند و به تعبيرى بسيج خود امت است لذا ميتوان گفت بسيج تالى تلو ولايت فقيه است و بالاترين جايگاهى است كه در يك نظام سياسى قابل تصور است

فرزندانم ، عزيزانم *************** خواهران من برادران من فرزندان من عزيزان من ، اين عبارات چقدر آشناست و چقدر زيبا و دلچسب عواطف انسانى در انها موج ميزند ، فوران شيفتگى و دلباختگى را به تصوير مى كشد عمق ارتباط ايمانى امام با امت اش را بنمايش ميگذارد امروز امام خامنه اى با فرزندان و عزيزان خود ملاقات داشت كه همواره اصلى ترين مخاطب ايشان بوده وهستند و در هر ملاقات حضرتشان سعى كرده اند انان را به خودشان معرفى كنند تا مبادا دچار اسيب و آفت شوند چه انكه فرمود : رحم الله من عرف قدره فرمانده كل قوا و محبوب دلهاى پاك در سراسر جهان نگاه به بسيج و بسيجيان را در دو كلمه خلاصه كردند : خدا باورى ، خود باورى اولى معطوف به كفر و شرك و نفاق دومى معطوف به غربگرائى و غربزدگى و خود تحقيرى . ايشان به يادمان اوردند كه ايمان به وعده هاى الهى و باور داشتن به قدرت و توان خود مسير رسيدن به جامعه اسلامى و تمدن اسلامى را هموار مى سازد اين جوهره يك نهاد مقدس بنام بسيج است متاسفانه طى ساليان گذشته جريان غربگرا تلاش كرده تصوير غلط و تحريف شده اى از بسيج در ذهن جمعى ايرانيان ايجاد كند و بزرگترين ذخيره و سرمايه ملى شان را به سطح يك جريان و جناح سياسى تنازل دهد و انجا كه از دستش بر امده بسيج اين نهاد مقدس را مورد تهاجمات ناجوانمردانه قرار داده و ترور شخصيت كرده تا ايرانيان را نسبت به اين شجره طيبه بدبين و ظنين كند سخنان امروز حضرت اقا به مثابه بارش آسمانى به زيبائى تمام باريد و باريد چهره نورانى بسيج را شفاف اشكار نمود كاش بسيجيان بتوانند امسال شان را به فهم و تحليل اين سخنان طلائى و جامع سر كنند حضرت اقا تميز و قرانى و عميق و حكيمانه سخن گفتند و رهنمود دادند تا امتش را به جنات تجرى من تختها الانهار رهنمون شوند خدايا ما را قدر دان و شاكر اين نعمت عظمايت قرار بده آمين يا رب العالمين

مكتب سليمانى *** شهيد امت ، شهيد قدس ، دو نشان طلائى يكى اهدائى از سوى امام ديگرى از سوى امت هردو نشان گواراى وجودت اى مرد ، توكه زير سلاسل زلفت هزار مجنون داشتى چشمان خمارت رخ بيمار ديد دل ربود و غبار زدود و بصيرت افزود . اى زاده كوير از فكر و انديشه طوفانى ات طوفان الاقصى بر امد و صلاى افول نظم خونين امريكائى را در جهان طنين انداخت ، به عيان ديديم كه پرده دلت فقط با زخمه نور به شور امد و شور افريد توكه بار دفاع از حرم را بدوش كشيدى و ايران را حرم خواندى و حرمتش نهادى امروز خود حرم شدى ديروز به رسم سليمانى مظهر قاسم الجبارين گشتى زوزه گرگ هاى گرسنه را بالا اوردى و لرزه بر اندام طواغيت انداختى اكنون بر خيز و ببين حتى از اسم ات و نام و نشانت هراسانند . اى زينت ايران و اى سالار امت ديرى نپائيد كه ياران و وارثانت به عشق قدس و به رسمى كه بنياد نهادى باب شهادت گشوده و صهيون درو ميكنند جهانى را به حركت در اورده اند انصار الله اين ياران يمنى ات را ببين كه لبيك گوى من انصارى الى الله شده و سپاه ابرهه را اواره اقيانوس ها كرده اند حرمله ها را در درياى سرخ نقره داغ ميكنند اكنون در جاى جاى اين كره خاكى تو را فرياد ميزنند و مكتب ات را جستجو ميكنند قهرمانت ميخوانند و تمدن بى تمدن غرب رسواى تاريخ كرده اند شهدا و مجاهدان مظلوم و مقتدر غزه چنان كرده اند كه ارزو داشتى ، اكنون اين منم بر فراز تاريخ و بلنداى زمان ايستاده و تو را تماشا ميكنم نه در تهران و بعداد و دمشق و بيروت بل در پاريس و لندن و واشنگتن و .... در سراسر عالم طلوع تو را مى بينم طلوع مكرر مكتب ات ، مگر نه انكه مولا و امام مان تو را يك مكتب خواند آرى امروز ميليونها عاشق شوريده در مكتب ات مشق جهاد ميكنند و سوداى طفل هندو دارند و بوى گيسوى تو را استشمام ميكنند ، گوئى عصر تازه اى را رقم ميزنند و عصر ظهور را به انتظار مى نشينند چرا كه انتظار مكتب تو بود و يك جهان امروز در پى مكت تو درود بر تو اى مدافع حرم اى قاسم سليمانى

حجت الاسلام والمسلمین سیداحمدحسینی الست مكتب سليمانى *** شهيد امت ، شهيد قدس ، دو نشان طلائى يكى اهدائى از سوى امام ديگرى از سوى امت هردو نشان گواراى وجودت اى مرد ، توكه زير سلاسل زلفت،هزار مجنون داشتى.چشمان خمارت رخ بيمار ديد دل ربود و غبار زدود و بصيرت افزود . اى زاده كوير از فكر و انديشه طوفانى ات طوفان الاقصى بر آمد و صلاى افول نظم خونين امريكائى را در جهان طنين انداخت ، به عيان ديديم كه پرده دلت فقط با زخمه نور به شور آمد و شور آفريد توكه بار دفاع از حرم را بدوش كشيدى و ايران را حرم خواندى و حرمتش نهادى امروز خود حرم شدى ديروز به رسم سليمانى مظهر قاسم الجبارين گشتى. زوزه گرگ هاى گرسنه را بالا آوردی و لرزه بر اندام طواغيت انداختى اكنون بر خيز و ببين حتى از اسم ات و نام و نشانت هراسانند . اى زينت ايران و اى سالار امت ديرى نپائيد. كه ياران و وارثانت به عشق قدس و به رسمى كه بنياد نهادى باب شهادت گشوده و صهيون درو ميكنند جهانى را به حركت در آورده‌اند . انصار الله اين ياران يمنى ات را ببين كه لبيك گوى من انصارى الى الله شده و سپاه ابرهه را آواره اقيانوس ها كرده اند حرمله ها را در درياى سرخ نقره داغ ميكنند اكنون در جاى جاى اين كره خاكى تو را فرياد ميزنند و مكتب ات را جستجو ميكنند قهرمانت ميخوانند و تمدن بى تمدن غرب رسواى تاريخ كرده اند شهدا و مجاهدان مظلوم و مقتدر غزه چنان كرده اند كه آرزو داشتى ، اكنون اين منم بر فراز تاريخ و بلنداى زمان ايستاده و تو را تماشا ميكنم نه در تهران و بغداد و دمشق و بيروت بل در پاريس و لندن و واشنگتن و .... در سراسر عالم طلوع تو را مى بينم طلوع مكرر مكتب ات ، مگر نه آنكه مولا و امام مان تو را يك مكتب خواند آرى امروز ميليونها عاشق شوريده در مكتب ات مشق جهاد ميكنند و سوداى طفل هندو دارند و بوى گيسوى تو را استشمام ميكنند ، گوئى عصر تازه اى را رقم ميزنند و عصر ظهور را به انتظار مى نشينند. چرا كه انتظار مكتب تو بود و يك جهان امروز در پى مكتب تو درود بر تو اى مدافع حرم اى قاسم سليمانى *حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمدحسینی الست 💠https://eitaa.com/yakhabir

ايام فاطميه ****** هر سال كه ايام فاطميه ميرسد بوى خاصى در مشامم مى پيچد بوى " مادر " نميدانم اجازه دارم مادر صدايش كنم ؟ ازاشگ و آه و افسوس ميگذرم ارام و بيمناك در كوچه اى شبيه كوچه هاى مدينه قدم ميزنم مغيره ، عمر ، سيلى ، چادر خاكى وصله دار ، فرشته اى كه زمين خورده ، قدى خميده دلم را مى لرزاند خانه گلى و محقرش را از تاريخ اين پير فرتوت جويا ميشوم فاطمه بنت محمد ص براى همه آشناست اما خانه اش مزارش چرا بى نام و بى نشانه شگفتا هزار و اندى سال ميگذرد اما همچنان گمنام ، مادر حسين و زينب "مادر پدر" و امروز مادر همه انانكه در كربلاى مقاومت ....

غربگرايان حرفهائى ميزنند خوشمان مى ايد هوى و هوس مان را بر مى انگيزد رفتارى ميكنند بدمان مى ايد روزگارمان را سياه ذليل مان ميكنند يكبار براى هميشه بايد تكليف خود را روشن و از "حرف " عيور كنيم عمل و انديشه را بكاويم تا براى چندمين بار از يك سوراخ گزيده نشويم و الا اسير و گروگان جريان نفاق خواهيم ماند

خداوند سگ را آفريد تا مراقب و نگهبان غذا و خانه انسان باشد غرب انسانى تربيت كرد كه مراقب و نگهبان سگ اش باشد و زندگى سگى را بنياد نهاد

حضرت امام ره از دو اسلام و دو جغرافياى دينى سخن گفتند اسلام ناب و اسلام امريكائى كه از دومى به اسلام رحمانى نيز ياد ميشود . خوب با اين حساب هيئت و مسجد و اخوند نيز دو نوع خواهند بود يا در جغرافياى اسلام ناب تعريف ميشوند يا در جغرافياى اسلام امريكائى ، غير از اين است ؟

درهاى بسته ******** وقتى خلق درها را مى بندند تو نا اميد نشو خداى آن درهاى بسته با خداى تو يكيست حضرت يوسف ميدانست كه همه درها بسته است اما بسوى انها دويد او براى خدا مى دويد خدا هم همه درها را برايش گشود وقتى به خدا اعتماد و او را ياد كردى خدا هم خدائى ميكند درهاى بسته را به رويت باز ميكند و لو انكه تمام خلق اراده كنند تمام درها را ببندند در همين ايام ديديم كه چگونه درها بروى حزب الله باز شد و تمام قدرتهاى جهنمى دنيا به در بسته خوردند پس نبايد از بن بست هاى ظاهرى و درهاى بسته بهراسيم و نا اميد شويم بيده مقاليد السوات و الارض

خانه محقر و گلين فاطمه و على كه سراسر عدالت و مملو از پاكى و عصمت و محبت و وفادارى بود چشم و دل ايرانيان را ربود چنين بود كه عظمت و شكوه كاخ هاى ساسانى كه سراسر ظلم و تبعيض و لشگر كشي و كشور گشائى و فشار بر مردم بود را رها كردند دل در گرو فاطمه و على و ان خانه محقر و گلين گذاشتند و به روى اسلام عزيز آغوش گشودند

فاطمه س از بين صدها نفر از صحابه فقط به هفت نفر اجازه داد تا در نماز و كفن و دفنش حاضر شوند يكى از انان حضرت سلمان است كه نامش در وصيت نامه انحضرت امده و اين از افتخارات ايرانيان است كه در يكى از بزرگترين حوادث صدر اسلام و در بدرقه نور و همراهى " ولايت " چنين حضور مباركى داشته اند بى دليل نيست كه حضرت سلمان يكى از چهار صاحب سر حضرت امير بوده است خوشا به سعادت سلمان كه جايگاهى چنين نزد فاطمه زهرا س و حضرت امير ع داشته اند

رجزِ حضور رجز ميدان *********** رجز ابراز وجود و مانور قدرت در برابر دشمن است كه در ميدان جنگ خوانده ميشود اما رجزى داريم كه پيش از رجز ميدان در شب عاشورا و در محضر مولا و مراد و معشوق خوانده ميشود " احلى من العسل" از اين جنس است رجز فدا شدن و سبقت در ايثار و جانبازى در راه ولايت . شهدا قبل از انكه به ميدان بروند و در برابر دشمن رجز بخوانند شب عاشورا را تمرين ميكنند و رجز شهادت و ايثار را ميخوانند و فرياد ميزنند : خونى كه در رگ ماست هديه به رهبر ماست تا اين رجز را نخوانى ان رجز ميسر نمى شود