7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجلس روضه کجا برویم؟
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅امام صادق علیهالسلام: من این مجالس را دوست دارم...
🔰#استاد_رفیعی
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_انصاریان
🔹پولدارها گوش کنند
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_مطهری
🔘 بهشت و جهنم صحرای خالیست!!!
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🎥 تفاوت سلمان با یاران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشری
🎙 سخنران : حجت الاسلام دانشمند
"حرکت"، جوهرهی اصلی انسان است
و گناه زنجیر!
من سکون را دوست ندارم؛
عادت به سکون، بلای بزرگِ پیروان حق اسـت!
سکونم مرا بیچاره کرده...
خدایا!
به حرمت پای خستهی رقیه سلام الله علیها
به حرمـت نگاه خستهی زینب سلام الله علیها
به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر عج الله به ما حرکت بده!
#شهید_عباس_دانشگر
یادم است من همیشه با کسانی از فامیل و آشنا و حتی غریبه ها که فکرهای مخالف داشتند، جر و بحث می کردم. چه قبل از ازدواج چه بعدش. اما ابراهیم می گفت باید بنشینیم با همهشان منطقی حرف بزنیم. می گفتم: ولی این ها همهاش آدم را مسخره می کنند. می گفت: ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم. حق هم نداریم با آن ها برخورد تند بکنیم. از کجا معلوم که توی انحراف این ها تک تک ماها نقش نداشته باشیم؟ گفتم: تو کجایی اصلا که بخواهی نقش داشته باشی؟ تو را که من هم نمی بینم. گفت: چه فرقی می کند؟ من نوعی. با برخورد نادرستم، سهل انگاری ام، کوتاهی هام.
#شهید _محمد_ابراهیم_همت
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊کار اگر برای خداس گفتن پس برای چه؟!
.
.
#شهید_خرازی
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#ذوالجناح_رزمندگان!
🌷به من مأموریت دادند که برای استفاده عملیات در مناطق کوهستانی تعدادی قاطر بخرم و من هم برای خرید این چهارپا به مناطق عشایری و روستایی رفتم. در یکی از روستاها تعدادی قاطر انتخاب کردیم و قرار شد که نزد اهالی روستا بماند تا ما کامیون تهیه کنیم و آنها رو به جبهه انتقال دهیم.
🌷ما رفتیم و با کامیون برگشتیم و قاطرها رو سوار کامیون کردیم. یکی از آنها کم بود. سراغش رو گرفتیم و گفتند: صاحب قاطر برده لب رودخانه تا آبش بدهد. با ماشین رفتیم سمت رودخانه که از وسط ده رد میشد و با منظره عجیبی مواجه شدیم. دیدم یک پارچه سبزی روی این حیوان انداخته و با علاقهای خاص دارد اون رو شستشو میده و با این حیوان داره حرف میزنه.
🌷....به شوخی گفتم: بابا چی کار میکنی؟ رهاش کن کار داریم. داری لوسش میکنی. اون روستایی با صفا در جواب ما گفت: حاجی این حیوان از این به بعد سعادتمند است، او انتخاب شده. اون مرکب مجاهدان راه خدا خواهد شد. اون ذوالجناح رزمندگان خواهد بود. این مرد روستایی آنقدر گفت تا اشک ما رو درآورد....