eitaa logo
تربیت فرزندامام زمانے🌷
10هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
22 فایل
💞مطالب زیبا و نڪات #ڪاربردے تربیت فرزندازقبل ازانعقاد نطفه💞 کانال دیگرما👇 امیربیان💚 @Amire_bayan تأسیس◀۱۳رجب سال۱۴۴۱ نشرمطالب فقط باآیدی کانال جایزاست✅⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 #ثواب_آب_دادن_به_فرزند 💠پیامبر صلّی الله علیه و آله: ✍ هرکس به فرزند خردسالش #جرعه‌ای آب بنوشاند خداوند در روز قیامت #هفتاد جرعه از آب #کوثر به او بنوشاند. 📙کنزالعمال،ج ۱۶ص۴۴۳ح۴۵۳۳۹ 💚 #تربیت_فرزند_امام_زمانی💚 @yar_emam_zaman 🌷
🌸🍃🌸🍃🌸 ▪️ کنترل و تذکر بیش از حدّ به کودک و نوجوان، تأثیر معکوس داشته و اعتماد به نفس آنها را از بین می برد. ▪️ والدین باید مقتدرباشند، اقتدار یعنی آنقدر خوب ومهربان باشی که فرزندت تحمل ناراحتی ات را نداشته باشد. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
🤭وقتی بچه‌ها بدون ترس بزرگ شن دروغ نمی‌گن 🕋نه به خاطر اصول اخلاقی 🔴بلکه هیچ نیازی به دروغ گفتن نمی‌بینن ترس از کتک وتنبیه وجریمه بچه رادروغگو میکند. هیچوقت کودکان خودرا تهدیدنکنید🌹 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
🌹☺️🌹 👌دخترانی که در خانه مورد حمایت عاطفی پدر واقع شده‌اند در ارتباط با جنس مخالف دچار تصمیم‌های لحظه‌ای و احساسی نمی‌شوند به علت آن که از نظر عاطفی کاملا اقناع شده‌اند. 💕💕 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
🌸✨🌸✨🌸 📌اگر ميخواهيد فرزندتان پررو، لجباز يا خجالتي با حرمت نفس پايين نشود هرگز هرگز هرگز او را در مهماني يا مقابل مهمانها دعوا يا تنبيه نكنيد، اول او را از جمع خارج كنيد. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
🌟🌟🌟 💕کودکی که درخانواده سالم و تحت مراقبت پدرومادر متعهد که به یکدیگر مهر می‌ورزند رشد کند تصویر مثبتی از ازدواج دریافت کرده، برای تشکیل زندگی خانوادگی مثبت درآینده آماده می‌شود🎉 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
🔆 ♥️اجازه بدهید در دو سال اول زندگی، کودک از چشمه محبت در خانواده سیراب شود،بهتر است تا پایان دو سالگی او را به مهدکودک نفرستید. مادرانی که می خواهند اززیر بارمسئولیت تربیت فرزندشانه خالی کنند کودکانشان را به مهد کودک میسپارند بهتراست کودک بامهرمادری بزرگ شود واین مهرمادری برای سلامت روح کودک نیازاست واورا دربزرگسالی بیمه می کند.👌 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹 پری کوچولو، دختری خوب و مهربان و با سلیقه بود که اتاق مرتّب و منظمی داشت. اتاقش صندلی خیلی خوشگلی داشت و گل های قشنگی روی میزش گذاشته بود. او کتاب هایش را منظّم می چید و لباس و کیف و کفش مدرسه اش را تمیز نگه می داشت و حتّی اسباب بازی هایش را تمیز و مرتّب نگه می داشت. پری کوچولو، عروسک زیبایی داشت که خیلی آن را دوست داشت و همیشه با عروسکش صحبت می کرد. اگر کسی عروسکش را دست می زد، به او می گفت که عروسکم را خراب نکنی. روزی دوستانش را به خانه شان دعوت کرد. آنان به اتاق پری کوچولو رفتند و شروع کردند به بازی کردن. مادر پری کوچولو برای دوستانش کیک پخته بود، به پری کوچولو گفت: بیا به من کمک کن میوه ها و کیک را به اتاقت ببریم تا از دوستانت پذیرایی کنی. پری کوچولو به مادرش کمک کرد کیک و میوه ها را به اتاق آورد و از دوستانش پذیرایی کرد. یکی از دوستان پری کوچولو گفت: پری جان! عروسکت چقدر قشنگ است، آن را بیاور بازی کنیم. پری گفت: مواظب باشید عروسکم خراب نشود؛ چون من به این عروسکم خیلی علاقه دارم. او همیشه با من صحبت می کند و خیلی مهربان است. او عروسک را از کمد برداشت و به دوستش داد، ناگهان عروسک از دست دوستش افتاد و شکست. پری خیلی ناراحت و عصبانی شد، گفت: چرا این کار را کردی؟ من عروسک زیبایم را از دست دادم. پری شروع کرد به گریه کردن، دوستش خیلی خجالت کشید و از او معذرت خواهی کرد. مادر پری به اتاق آمد و گفت: دخترم! چرا گریه می کنی؟ پری مادرش را بغل کرد و گفت: مادرجان! عروسک شیشه ای زیبایم شکست. من چه کار کنم؟ مادر پری گفت: دخترم! اشکالی ندارد. دوست تو که قصد بدی نداشت. تو نباید این قدرنگران باشی، من برایت یک عروسک دیگر می خرم، برو از دوستانت عذر خواهی کن؛ زیرا آنان مهمان تو هستند. تو باید با آنان با مهربانی رفتار کنی؛ زیرا مهمان حبیب خدا است. پری از دوستانش عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید! آخه من خیلی به این عروسکم وابسته بودم، بعد شروع کردند به خوردن میوه و کیک. دوستان پری بعد از مهمانی خداحافظی کردند و به خانه های شان رفتند. آن دوست پری که عروسک را شکسته بود خیلی چهره اش نگران بود. وقتی به خانه شان رفت مادرش پرسید: دخترم! مهمانی به شما خوش گذشت یا نه؟ چرا ناراحتی؟ دختر شروع کرد به گریه کردن، گفت: مادر امروز مهمانی برای من خیلی غم انگیز بود؛ من یکی از بهترین عروسک های پری را شکستم. مادرش گفت: دخترم! نگران نباش، بلند شو با هم به بازار برویم. آنها تمام مغازه های عروسک فروشی را نگاه کردند تا عروسکی مثل عروسک پری پیدا کنند، ناگهان دوست پری عروسکی شبیه عروسک پری دید، مادرش فوراً آن عروسک را خرید و کادو کرد، آن گاه به طرف خانه پری رفتند. وقتی به خانه پری رسیدند مادر پری از دیدن آنها خیلی خوشحال شد و گفت: خوش آمدید! پری کادو را از دست دوستش گرفت و باز کرد و از دیدن آن عروسک خیلی خوشحال شد و گفت: خدایا! این عروسک مثل عروسک خودم زیبا و دلنشین است دستت درد نکند، چرا زحمت کشیدی؟ پری از مادر دوستش تشکر کرد و گفت: خانم! خیلی از شما ممنونم، شما خیلی خوب و مهربان هستید. من به عروسکم خیلی علاقه داشتم، به خاطر همین، آن روز رفتار خوبی با دوستانم نداشتم. امیدوارم دوستانم مرا ببخشند. آن وقت دوست پری او را بوسید و خداحافظی کردند و رفتند. بچه ها! نباید به خاطر یک اتفاق کوچک دوستی تان را به هم بزنید. ─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─ 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷