یاران وفادار
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_پنجم🎬: بچه ها جلوی در آشپزخانه کز کرده بودند و روح الله به طرف فاطمه ر
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_ششم🎬:
فاطمه داخل اتاق شد و در را پشت سرش بست، حسین که اشک چشمانش با آب دماغش قاطی شده بود با دیدن مادر صدایش بدجور بلند شد.
فاطمه نگاهی به حسین انداخت، دلش نیامد این بچه بیش از این اذیت بشود، آغوشش را باز کرد و همانطور به طرفش می رفت گفت: مامانی عزیزم، گریه نکن،مامان ناراحت میشه!
حسین بینی اش را بالا کشید و با زبان شیرین کودکی و بریده بریده گفت: د...عوا...نکنید، من...میترسم.
فاطمه، حسین را محکم بغل کرد و گفت: منم از این خونه میترسم، منم از بابات میترسم، اصلا من از این دنیا میترسم و بعد موهای حسین را نوازش کرد و ادامه داد: می خوای بریم پارک؟
حسین با تکان دادن سرش جواب بله را داد.
فاطمه سریع به سمت کمد لباس داخل اتاق رفت و اولین مانتو و روسری که دم دستش بود پوشید و چادرش را روی سرش انداخت، کاپشن و کلاه حسین که همیشه روی دراور و آماده بود، به تن حسین کرد و از اتاق بیرون آمد.
روح الله و بچه ها که بی صدا هرکدام روی مبلی آبی رنگ با کمینه های طلایی نشسته بودند با ورود فاطمه به هال از جا برخواستند.
روح الله قدمی به طرف فاطمه برداشت، فاطمه با یک دستش حسین را بغل کرده بود و با دست دیگرش اشاره کرد و گفت: به خدا اگر جلوم را بگیری یا بخوای دنبالم راه بیافتی چنان جیغ و دادی بکشم که کل کارمندای زیر دستت و همسایه ها بفهمن که آقا چه دسته گلی به آب داده...
روح الله زیر لب لااله الاالله گفت و برگشت روی مبل نشست.
فاطمه از خانه بیرون آمد، بی هدف در خیابان های تبریز می گشت، شهری غریب که حتی یک دوست و آشنا و قوم و خویشی در آن نداشت.
نمی دانست چکار باید بکند که صدای ضعیف حسین بلند شد: اینجا یه پارک هست، همون که همیشه ما را میاری..
فاطمه بوسه ای از گونهٔ سرد حسین گرفت و با پشت دست، اشک هایی را که ناخواسته خودشان میریختند پاک کرد و به طرف پارک رفت، پارک به دلیل سردی هوا و بیماری کرونا خلوت تر از همیشه بود و روی اولین نیمکت سیمانی سبز رنگی که کنار وسایل بازی قرار داشت نشست.
حسین را پایین گذاشت و گفت: برو با وسائل بازی کن و اصلا حواسش نبود که حسین هیچ وقت تنهایی سوار وسایل نمیشود.
حسین که انگار حال مادر را درک میکرد و نمی خواست مزاحم خلوت مادر بشود، نگاهی به سنگریزه های زیر پایش کرد و خم شد و مشتی برداشت و خود را با پراندن سنگریزه ها سرگرم کرد.
فاطمه غرق فکرشد، یعنی کجای راه را اشتباه رفته بود؟! یعنی چه چیزی برای همسرش کم گذاشته بود که او به سمت شراره...با یادآوری نام شراره، لرزشی تمام بدنش را گرفت و زیر لب گفت: عجب مار خوش خط و خالی بود، من چه کارها براش نکردم و اون چقدر برام زبون میریخت و خودش را جای خواهرم جا میزد، درست یادش بود که چند بار با پدر و زن بابای روح الله به خاطر شراره درگیر شده بود، به طوریکه آنها، فاطمه را به دلیل حمایت از شراره از خانه خودشان بیرون انداخته بودند تا اینکه شوهر شراره مرد و مادر شراره به فاطمه زنگ زد و تاکید کرد دیگه با دخترش ارتباط نگیره،چون نمی خواست شراره با ارتباط با اقوام شوهر مرحومش یاد شوهرش بیافته و اذیت بشه و فاطمه هم سعی کرد کمتر با شراره ارتباط داشته باشه، گرچه خود شراره گهگاهی به فاطمه زنگ میزد و با روح الله هم صحبت می کرد اما فاطمه هیچ وقت به مخیله اش هم خطور نمی کرد که انتهای این ارتباط اینجور بشود...
فاطمه باید خوب فکر میکرد، باید تمرکز می کرد و بهترین راه را انتخاب می کرد..
اگر می خواست میدان را خالی کند و از روح الله جدا بشود، سرنوشت سه تا بچه اش چی میشد؟! مردم پشت سرش حرف میزدند...پدر و مادر و خانواده اش چه برخوردی می کردند؟!
باید عاقلانه تصمیم میگرفت،چرا که سرنوشت سه انسان دیگه به تصمیم او گره خورده بود.
اما هر چه بیشتر فکر می کرد، بیشتر به این نتیجه میرسید که یک کاسه ای زیر نیم کاسه شراره هست، فاطمه مطمئن بود از قضیه اجازه نامه ازدواج هیچ وقت با هیچ کس و حتی شراره حرف نزده، پس اون از کجا میدونست؟ اون از کجا از انباری خانه فاطمه خبر داشت؟!
فاطمه دستش را مشت کرد و روی پاهایش کوبید و گفت: باید این زن را از زندگی خودم و بچه هام حذف کنم، روح الله گفت که صیغه اش کرده، پس میتونه راحت صیغه را باطل کنه...آره بهترین راه همینه...منم به کسی نمی گم که روح الله همچی کاری کرده..
در همین حین صدای حسین و باد سردی که به صورتش خورد فاطمه را به خود آورد: مامان! من سرمام هست، میشه بریم خونه؟!
👈 #ادامه_دارد....
#رمان واقعی #تجسم_شیطان
✍ نویسنده ؛ « ط_حسینی»
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
نهضت کتابخوانی شهید ابراهیم هادی
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یه نون بخر باهاش کل محل رو صبحونه بده😂
ولی شاتره خیلی کارش درسته😁
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
شیاع السودانی در تهران چه گفت و چه شنید؟/ هدف اصلی سودانی انتقال پیام ترامپ بود
علیرضا مجیدی کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با فرهیختگان:
سودانی اهداف مختلفی برای سفر به تهران دارد و اصلیترین این اهداف، انتقال پیام ترامپ است. سودانی میخواهد درباره سرنوشت حشد و گروههای مقاومت رایزنی کند. البته این رایزنی نباید به معنی جلب موافقت ایران تلقی شود، زیرا اساساً این موضوع یک مسئله داخلی عراق است. رایزنی به معنی هماندیشی در این باره است که اگر شروط ترامپ پذیرفته شود، چه پیامدهایی برای منطقه خواهد داشت. این سرفصل اول و مهمترین موضوع است.
اما احتمالاً موضوع دوم، بحث وضعیت سوریه است. ما در حال حاضر با حکمرانان جدید دمشق هیچ کانال ارتباطی نداریم، اما عراق دارد. به نظر میرسد عراق میتواند یک کانال ارتباطی موقت و کوتاهمدت برای ما باشد تا بتوانیم کانالهای ارتباطی مستقیم خود را تعریف و ایجاد کنیم.
یک ملاحظه دیگر نیز وجود دارد که عراقیها در نظر دارند، و آن نظم عمومی منطقه است. ازاینحیث، این مسئله را دنبال میکنند. ما نیز دو ملاحظه داریم. میخواهیم تا قبل از شش ماه آینده، دو پرونده پیش برود؛ اول، پرونده راهآهن بصره- شلمچه؛ دوم، بحث گمرکات و اتصال عراق به سامانه یا پیمان تی.آی.آر.
ورود مستقیم ایران به این موضوع [حشد] بهشدت اشتباه و زیانبار است و باعث تضعیف حشد میشود. اما وقتی از ما نظر میخواهند، میتوانیم مشاوره بدهیم. شواهدی هم وجود دارد که میشود به آنها استناد کرد، ازجمله اینکه در غیاب حشد، امکان کودتا در عراق وجود دارد.
کدام کشور میتواند به دولت دیگری فشار بیاورد که یکی از ارکان نیروهای مسلحش را تعطیل کند؟ مثل این است که مثلاً به ایران فشار بیاورند که ارتش و سپاه خود را تعطیل کند یا یکی را در دیگری ادغام کند. در اینجا داریم درباره آمریکایی صحبت میکنیم که آسمان عراق را در اختیار دارد. درباره کشوری صحبت میکنیم که تمام درآمد نفتیاش، یعنی فروش نفت عراق، ابتدا بهحساب فدرال رزرو آمریکا میرود و سپس در یک چهارچوب خاص، پول به عراق حواله میشود. دولت عراق نمیتواند مستقیماً پول حاصل از نفتی را که خودش فروخته، دریافت کند. این وضعیت استقلال عراق را بهوضوح نشان میدهد. همانطور که عرض کردم، خود وزیر خارجه عراق میگوید ما کشوری نیستیم که استقلال کامل داشته باشیم. در چنین شرایطی، میزان نقض حاکمیت عراق کاملاً روشن است.
#انقلابیون
🔵 نبرد آخر
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐭ویدیویی پربازدید از وضعیت متروی نیویورک😵💫
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
محبوب پورابراهیم
📣 عکس بالا غزه است و عاملش بمب های آمریکایی!
🔸عکس پایین کالیفرنیای آمریکاست و عاملش بلایای طبیعی!
🔸 و امان از اون روزی که اراده الهی بخواد اتفاق بیفته!
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آتش به بیمارستان رسید
🔺چه تصاویر آشنایی...
🔸بیماران درحال تخلیه بیمارستان، اما اینبار نه در غزه، بلکه در لس آنجلس
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🔰 پیرمرد مومنی که بخاطر فراموشی امام زمان (عج) تمام اعمال خوبش از بین رفت!
🌹پیرمردی مذهبی اهل مسجد و هیئت تعریف میکرد: من دچار مرگ موقت شدم. تمامی اعمال خوبم را در چیزی شبیه چمدان مشاهده کردم اما این اعمال هیچ کدام نمیتوانست مرا کمک کند! آنجا به من گفتند درست است که شما کارهای خوبی داشته ای، اما شما هیچ عملی برای امام زمان (عج) انجام ندادی. جوابی نداشتم، نه دعایی نه توسلی و نه تلاشی در جهت شناخت ایشان. من نگران اعمال خوبم بودم که حبط شده بود. در همان شرایط و در پیشگاه ملائک دستانم را به سوی آسمان بردم و از عمق جان گفتم: «اللهم عجل لولیک الفرج» و این ذکر را بارها تکرار کردم. در همین حال دیدم درب صندوقچه اعمال من باز شد و اعمال خوبم به سوی من آمد. از روزی که خداوند عمر دوباره به من داد هرجا میروم و هر کاری انجام میدهم امام زمان را یاد میکنم و به همه میگویم دعا کنید تا ظهور و فرج امام زمان (عج) صورت بگیرد که گشایش تمام گرفتاریهای بشر در فرج امام زمان (عج) است.
📗کتاب نسیمی از ملکوت
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
ارسال کننده : علی ملکی
بزرگوارانی که افتخار دادند و عضو کانال شدند.
سلام علیکم
خیلی خوش آمدید
آن شاء الله با کمک همدیگر بتوانیم قدمی در راه ولایت و انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان برداریم
حزب الله پیروز است
18.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرلشکر سلامی: ما سرزمین دیگری را میدان نبرد خود نکردهایم
🔹عمیقترین و پیچیدهترین نبرد جریان دارد که مثل نبرد سخت ملموس و محسوس نیست. ما با آثار این نبرد بیشتر آشنا می شویم تا با هویت فیزیکی آن.
🔹در این نبرد دشمن میخواهد با اصوات و کلمات ما را شکست دهد. جنگ روایتها برای تخریب ذهنها و قلبها و باورها جریان دارد.
🔹اگر باور ما شکست بخورد شکست میخوریم.
🔹میخواهند عظمت و باور ما را مخدوش کنند. میگویند ایران بازوان خود را در منطقه از دست داده و دیگر قدرت قبل را ندارد.
🔹ما از سوریه و لبنان تیری به دشمن نزدهایم و با پخش زنده پاسخ دشمن را دادیم.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرلشکر سلامی: مردم از ما درخواست وعدهٔ صادق ۳ میکنند
🔹مردم از ما درخواست وعدهٔ صادق ۳ میکنند؛ چرا؟ به این دلیل که مردم مواجهههای سخت را به زیبایی به عنوان یک فضای جنگی حس میکنند.
🔹مردم ما علاقه دارند که ما همواره در همه عرصهها با اقتدار عمل کنیم.
🔹مردم به اعتبار قدرت خیلی احترام میگذارند. اجازه نمیدهیم اشتهای مردم ما برای اقتدارطلبی و عزتطلبی کور شود.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
یمنیها ناو آمریکا را هدف قرار دادند
🔹سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داد که ناو هواپیمابر آمریکایی «ترومن» را با چند موشک و پهپاد هدف قرار دادهاند.
🔹نیروهای مسلح یمن با این حملات موفق شدند یک حملۀ هوایی دیگر از روی ناو ترومن را ناکام بگذارد و این ناو از منطقۀ شمال دریای سرخ فرار کرد.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar