🌹22 دی ماه سالروز شهادت دانشمند هسته ای دکتر مسعود علی محمدی🌹
♦️همسر شهید علیمحمدی :ملتی که الگویی مثل امام حسین (علیه السلام) دارد از مرگ نمیترسد/ بمب روز حادثه میتوانست 300 نفر را به شهادت برساند
🕊شادی روح بلندش صلوات
🇮🇷🇵🇸
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🎙امام خمینی(ره): "این یک توطئه است که می خواهند مساجد را خالی کنند"
❓چند سوال مهم:
⚠️ تاحالا چندبار شنیدید بچه های فلان مسجد، قبلا خیلی فعال بودن و در مدت کوتاهی به مشکل خوردن و منهدم شدن یا کلا از مسجد اومدن بیرون؟!😵💫
⁉️خب به نظرتون همه اینها اتفاقی هست؟
⁉️آیا این انهدام عقبه و سنگر های انقلاب، الگوی مشخصی ندارند؟
⁉️چقدر تا الان این موضوع دغدغه مسئولین فرهنگی و امور مساجد بوده؟!
⁉️متولیان رسیدگی به امر مساجد، چقدر در حفظ و صیانت از سنگر های انقلاب موفق بوده اند؟
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🔻امام جعفر صادق علیه السلام:
به خدا سوگند امتحان میشوید، به خدا سوگند جدا میشوید و به خدا سوگند غربال میشوید، تا زمانی که کمیابترین شما باقی بماند
📚 منبع: اصول کافی، کتاب الحجه
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
سپاه تهران: خبر روزنامهٔ شرق به نقل از سردار حسنزاده کذب و ساختگی است
🔹در پی انتشار خبر کذب و کاملا ساختگی از سوی روزنامه شرق و طرح ادعای «ثبت نام ۲۷ هزارتبعه افغانی برای شرکت در رزمایش» به نقل از فرمانده سپاه تهرانبزرگ، روابطعمومی این سپاه، ضمن تاکید بر ساختگیبودن این نقل قول، مطلب زیر را منتشر کرد:
🔹انتشار یک خبر ساختگی، عجیب و مشکوک به نقل از سردار حسنزاده از سوی روزنامه شرق پس از استیصال رسانههای معاند خارجی از استقبال مردم و رسانهها از برگزاری رزمایش ۱۱۰ هزار نفری پایتخت، یک اتفاق نادر و کم سابقه درباره نیروهای نظامی و اقتدار دفاعی کشور است.
🔹در شرایطی که حضور ۱۱۰ هزار نیروی بسیجی مردمی سازمان یافته از اقشار مختلف، مومن و پای کار با دریایی از کمک های مومنانه، پیام آرامش و امنیت برای داخل و آمادگی دشمنشکن مقابل دشمن خارجی را مخابره می کند، یک رسانه رسمی با داستان سرایی از قول فرمانده سپاه تهرانبزرگ، مدعی ثبت نام اتباع بیگانه برای شرکت در رزمایش راهیان قدس می شود!
🔹برخی در داخل با تولید اخبار جعلی، خط دشمن برای تضعیف رزمایش مهم، وحدتآفرین و دشمنشکن «راهیان قدس» را دنبال میکنند.
🔹روابطعمومی سپاه محمد رسولالله(ص) ضمن تاکید مجدد بر کذب بودن خبر روزنامه شرق، ناظر به این اقدام غیرحرفهای که احتمالا با هدف تضعیف نیروهای مسلح به ویژه بسیج مردمی انجام شده است، موضوع را از مراجع قضایی و قانونی پیگیری خواهد کرد.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ واکنش ثابتی به گفتگوی شبگذشته جبرائیلی و باهنر؛ از حجم بی اطلاعی اش (آقای باهنر) حیرت کردم! یاد ۵ سال قبل افتادم که مشخص شد اصلا نمیداند در برجام چه نوشته شده!
🔸ثابتی، نماینده مجلس ضمن انتشار ویدیو فوق نوشت: سخنان باهنر در مناظره با جبرائیلی درباره FATF را شنیدم و از حجم بی اطلاعی اش حیرت کردم. باورش سخت است که ایشان تصور میکند علت بازنشدن حسابهای بانکی برای ایرانی ها FATF است! یاد ۵ سال قبل افتادم، وقتی علت حمایتش از برجام را پرسیدم و مشخص شد اصلا نمیداند در برجام چه نوشته شده.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜🌹🌸🍀 برمدارعشق 🍀 🌸🌹💜
🔸پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی
🔸پدرت حضرت خورشیدوخودت ماه تمامی
🔸غنچهای نیست که عطرنفست رانشناسد
🔸تو که ذکرصلواتی و درودی و سلامی
🎊ولادت باسعادت ابن الرضا،حضرت
🎊 جواد الائمه علیه السلام مبارک باد
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ زن آمریکایی: ریختن بمبهای ۲۰۰۰ پوندی در مدت ۱۵ ماه بر روی غزه، مستقیما با آتش سوزی در لسآنجلس آمریکا مرتبط است.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
موادمخدر هم ورود کند!»
🔹رفتار بنیاد مستضعفان واکنش نمایندگان مجلس را هم برانگیخته؛ سخنگوی هیئترئیسۀ مجلس در تذکری علنی گفت :«مدیران بنیاد باید پاسخ دهند که با چه مجوزی منابع بیتالمال و پولی را که باید صرف محرومیتزدایی و توسعهٔ اقتصاد کشور شود، خرج تولید محتواهای بیهوده و ضدفرهنگ میکنند؟ اولویت شما باید پرداخت حقوق کارگران کارخانههای تحتمدیریت خود و تقویت تولید ملی باشد؛ نه هدردادنِ دارایی و سرمایهٔ عمومی».
@Farsna
یاران وفادار
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_ششم🎬: فاطمه داخل اتاق شد و در را پشت سرش بست، حسین که اشک چشمانش با آب
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_هفتم🎬:
با صدای حسین تازه فاطمه متوجه تاریکی هوا شد، از جا بلند شد، چادرش را تکاند و حسین را بغل کرد، حسین مظلوم تر از همیشه شده بود.
فاطمه چادر را محکم دور تن حسین پیچید و حسین را به خودش چسپاند و به سمت خانه حرکت کرد.
بالاخره بعد از دقایقی پیاده روی جلوی خانه رسید و چون با دستپاچگی بیرون آمده بود، کلید را یادش رفته بود با خود بردارد.
دستش را روی زنگ در گذاشت.
بلافاصله در باز شد، انگار روح الله منتظر همین زنگ، پشت در حیاط ایستاده بود.
روح الله با صورتی قرمز از خشم و سرما در را باز کرد و گفت: کجا بودی زن؟ کل شهر را با ماشین دنبالت گشتم...تو واقعا نمی فهمی من نگراااانت میشم؟! چرا گوشیت را همرات نبرده بودی هااا؟
روح الله بی وفقه و تند تند سوال و توبیخ میکرد و اجازه حرف زدن به فاطمه را نمیداد..
فاطمه هیچ حرفی نزد و به سمت در ساختمان حرکت کرد، از باغچهٔ رنگ پریده که درست مثل زندگی فاطمه بود گذشت و به در هال رسید، روح الله با عصبانیتی بیشتر حرف میزد.
وارد هال شدند و فاطمه حسین را از بغلش پایین گذاشت، زینب که انگار خیلی نگران شده بود با باز شدن در هال به سرعت خودش را به هال رساند و زانو زد و حسین را محکم در آغوش گرفت و گریه شدیدش نشان از نگرانی این دخترک مهربان داشت.
فاطمه آه بلندی کشید و رو به زینب گفت: مامان، حواست به بچه باشه و بعد دست روح الله را گرفت و همانطور که به دنبال خودش می کشید گفت: شما هم بیاین داخل اتاق کارتون دارم.
روح الله مثل پسرکی تخس که دنبال مادرش راه افتاده، دنبال فاطمه داخل اتاق شد.
فاطمه روی تخت نشست و به روح الله اشاره کرد کنارش بنشیند، روح الله که مثل آدمی گیج بود،کنار فاطمه قرار گرفت.
فاطمه خیره در چشم های سیاه و مهربان روح الله که روزگاری تمام عشق عالم هستی را در اون جستجو میکرد، شد و گفت: ببین روح الله، من خیلی فکر کردم، میفهمم که ما انسانیم وممکن الخطا و تو هم مستثنی نیستی، خطا کردی، الانم اومدی صادقانه اعتراف کردی، منم به حرمت صداقتت میبخشمت و می خوام زندگی خودم، تو و بچه هامون نپاشه و حفظ کنمش، من فرض می کنم هیچ اتفاقی نیافتاده اما به شرطی بی خیال شراره بشی، گفتی صیغه اش کردی، خوب این راه داره، رهاش کن، صیغه را باطل کن ..
روح الله مثل مجسمه ای سنگی خیره به صورت زیبا و معصوم فاطمه شده بود و حرفی نمیزد.
فاطمه با استیصال دست های روح الله را در دست گرفت و تکان داد و گفت: راه خوبیه مگه نه؟! تو راحت میتوتی بی خیال شراره بشی...بگو که صیغه را باطل می کنی،بگو روح الله...جان من بگوووو
روح الله سرش را پایین انداخت و گفت: نمیشه فاطمه، نمیشه، مگه شراره جا تو و بچه ها را تنگ کرده؟!
اونم زندگیش میکنه مگه تو نگفتی شیعه ها باید زیاد شن،مگه نگفتی باید ده دوازده تا بچه بیاریم حالا بزار دوتا بچه هم سهم شراره بشه...
لرزشی شدید سراسر وجود فاطمه را گرفت و گفت: یعنی تو به خاطر بچه شراره را گرفتی؟ به خاطر دین اسلام و شیعه؟! شراره اگر بچه بیار بود برای داداشت بچه میاورد، بعدم اگر بهانه ات این بود، من خودم حاضرم هر چند تا بچه بخوای برات بیارم، روح الله شراره را ول کن...
روح الله که انگار تبدیل به انسانی با قلبی از سنگ شده بود گفت: نمیشه چون شراره را عقد دائم کردم و الان چون می خواستیم ثبت محضرش کنیم می بایست تو در جریان باشی و از دادگاه نامه برات میومد تا به عنوان همسر اول اجازه عقد زن دوم را بدی ...
با شنیدن این حرف دنیا دور سر فاطمه به چرخش افتاد...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان واقعی #تجسم_شیطان
✍ نویسنده ؛ « ط_حسینی»
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟