eitaa logo
یاران ابراهیم
153 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🌷 شہیدبابـ‌ک‌نوری: شہیدخوشتیپ‌ما-••͡"‹🧔🏻›! حقوق‌میخوند-••͡"‹👨‍🎓›! تازه‌ارشددانشگاه‌تهران‌ هم‌قبول‌شده‌بود-••͡"‹🎓›! آلمان‌هم‌بورسیش‌کرده‌بود-••͡"‹💸›! ولی ...رفت‌سوریہ-••͡"‹🌱›! فرمانده‌بهش‌میگفت‌ :آخہ‌تو‌اینجا‌ چیکار‌میکنی‌دماغ‌عملی؟! توالان‌باید‌تو‌خیابون‌هایِ‌‌گلسار رشت‌بگردی‌وخوشبگذرونی-••͡"‹🚖›! ولی‌بہ‌قول‌ِ‌دوستاش‌بابک‌کار‌هایی‌میکرد کہ‌مافقـ‌ط‌توقصـہ‌ها‌شنیده‌بودیم-••͡"‹🤭› وآخرهم‌‌امام‌رضا‌خریدارش‌شد‌ن وشب‌شهادت‌امام‌رضا‌<؏>شربت‌ شہادت‌رونوشیدن-••͡"‹💚›
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬با ديدن اين كليپ همه با هم براي فرج آقا و مولايمان حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه الشريف دعا كنيم 🌸ای بیقرار یار ، دعای فرج بخوان 🌸با چشم اشکبار ، دعای فرج بخوان 🌸عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو 🌸پنهان و آشکار دعای فرج بخوان...
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠میوه از باغ بیرون زده رو میشه خورد؟! آیتم‌ شماره ۱۱ از مجموعه «احکام به زبان ساده»
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۰) 📚 انتشارات عهدمانا آن روز چهارشنبه ۲۵ شوال از سال ۳۶ هجرت بود. سپاه امام ، کوفه را به سوی شام ترک کرد. فصل پایانی سال بود. به سرزمین صفّين رسیدیم و به طلایه داران سپاه که فرماندهش مالک اشتر بود ، ملحق شدیم. لشکر معاویه با فاصله ای نه چندان دور ، مقابلمان بودند. آنها بر ساحل رود فرات خیمه زده بودند. خبر رسید که معاویه دستور داده لشکر علی حق نزدیک شدن به رود و برداشتن و نوشیدن از آب فرات را ندارد. کم آبی و تشنگی سپاهیان را می آزارد. امام پیکی نزد معاویه فرستاد تا پیش از آغاز جنگ ، با تن دادن به بیعت ، مسلمانان را به کشتن ندهد همچنین از او خواست تا سربازانش را از ساحل فرات دور کند تا لشکریان کوفه از آب فرات بنوشند. اما معاویه با هر دو پیشنهاد مخالفت کرد. امام رو به لشکریانش گفت: «سپاه معاویه با بستن آب بر شما ، شما را به پیکار فرامی خواند. اکنون بر سر دو راهی هستید ؛ یا به ذلّت در جای خود بنشینید یا شمشیرها را از خون آنان سیراب کنید تا خود از آب فرات سيراب شوید. » ما شمشیرهایمان را رو به آسمان بلند کردیم و خواستار جنگ با سپاه معاویه شدیم. علی از مالک اشتر و اشعث خواست تا با سربازان تحت امر خود ، محاصرهٔ فرات را پایان دهند. عقب راندن سربازان معاویه ، با کمترین تلفات صورت پذیرفت ، لشکر معاویه در نقطه ای مرتفع و بی آب و گیاه قرار گرفتند. ما خوشحال بودیم که جنگ ما با شامیان ، بدون نبردی چندان سخت به پایان خواهد رسید. ↩️ ادامه دارد...
🌱 🔰 چطور به دروغگویی مبتلا نشویم؟ 🔻اگه آدم حرفی را شنید، قبل از اینکه از درست بودن آن مطمئن شود ، نباید برای بقیه تعریف کند وگرنه آدم دروغگویی خواهد شد. 📚 ، برگرفته از نامه ۶۹ 💌
❣ 🔅 السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام... 🌱تمام سلام‌ها و تمام تحیّت‌ها نثار تو باد، ای مولایی که حقیقت سلام هستی و روز آمدنت، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
: ✍شهیدیعنے انسانے ڪہ دنیا،رفاه وحیات خود راڪف دست گرفتہ تااز ڪشور، وارزش ها ڪہ در واقع ازیڪایڪ آحادمردم است دفاع ڪند..
1_1168176083.mp3
6.64M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم : از حکمت ۳۹۰ تا ۴۰۲ نهج_البلاغه ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم از حکمت ۳۹۰ تا حکمت ۴۰۲ ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : مؤمن بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم كند، زمانی برای نيايش و عبادت پروردگار و زمانی برای تامين هزينه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذّتهایی كه حلال و مایهٔ زيبایی است. خردمند را نشايد جز آنكه در پی سه چيز حركت كند، كسب حلال برای تامين زندگی، يا گام نهادن در راه آخرت يا به دست آوردن لذتهای حلال. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : از حرام دنيا چشم پوش، تا خدا زشتيهای آن را به تو نماياند و غافل مباش كه لحظه ای از تو غفلت نشود. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : سخن گوييد تا شناخته شويد، زيرا كه انسان در زير زبان خود پنهان است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : از دنيا آن مقدار كه به تو می رسد بردار و از آنچه روی گرداند، روی گردان و اگر نتوانی در جستجوی دنيا، نيكو تلاش كن. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : بسا سخن که از حمله مسلّحانه كارگرتر است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : هر مقدار كه قناعت كنی كافی است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : مرگ بهتر از تن به ذلت دادن، به اندك ساختن بهتر از دست نياز به سوی مردم داشتن است، اگر به انسان نشسته در جای خويش چيزی ندهند، با حركت و تلاش نيز نخواهند داد، روزگار دو روز است، روزی به سود تو و روزی به زيان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است به خوشگذرانی و سركشی روی نياور و آنگاه كه به زيان تو است شكيبا باش. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : چه خوب است عطر مشك، تحمل آن سبك و آسان و بوی آن خوش و عطرآگين است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : فخرفروشی را كنار بگذار، تكبّر و خود بزرگ بينی را رها كن، به ياد مرگ باش. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : همانا فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقی است؛ حق پدر بر فرزند اين است كه فرزند در همه چيز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت كند و حق فرزند بر پدر آنكه نام نيكو بر فرزند نهد، خوب تربيتش كند و او را قرآن بياموزد. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : چشم زخم حقیقت دارد، استفاده از نيروهای مرموز طبيعت حقیقت دارد، سحر و جادو وجود دارد و فال نيك راست است و رويداد بد را بدشگون دانستن، درست نيست و اعتقاد به رسیدن بیماری به دیگری صحیح نیست، بوی خوش درمان و نشاط آور، عسل درمان کننده و نشاط آور، سواری بهبودی آور و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : هماهنگی در اخلاق و رسوم مردم، ايمن ماندن از دشمنی و كينه های آنان است. ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄ 📒 : (شخصی در حضور امام سخنی بزرگتر از شان خود گفت، فرمود،) پر درنياورده پرواز كردی و در خردسالی آواز بزرگان سر دادی (شكير، نخستين پرهایی است كه بر بال پرنده می رويد و نرم و لطیف است و سقب، شتر خردسال است زيرا شتر بانگ در نياورد تا بالغ شود.) ┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄
1_1168286842.mp3
1.95M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۳۹۰ تا ۴۰۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۱) 📚 انتشارات عهدمانا وقتی مالک اشتر و اشعث پیروز از جنگ نزد علی بازگشتند ، اشعث رو به علی گفت : « حال تو را خشنود ساختیم ای امیرالمؤمنین ؟ اینک فرات در اختیار ماست و این دشمن است که باید از تشنگی هلاک شود یا بیعت با شما را بپذیرد. » علی گفت : « به اندازهٔ نیازتان از آب بردارید و به اردوگاه خود برگردید. بگذارید سپاه معاویه هم از آب بردارند. » یاران علی از این تصمیم شگفت زده نشدند ، امّا سربازان معاویه ناباورانه فکر می کردند که چگونه علی آب را از دشمن خود دریغ نمی کند. روزها می گذشت ؛ نه صلح بود و نه جنگ. علی پیوسته هم پیمان با زندگی بود و در پرهیز از جنگ و معاویه دوستدار همیشگی ستیز و مرگ . در سپاه علی زمزمه هایی به گوش می رسید ، می گفتند : « باید پس از نبرد بر سر فرات ، حملهٔ بزرگ آغاز می شد... علی باید بیش از این ملاحظه نکند و بردشمن بتازد... ما برای جنگ آمده ایم نه صلح... باید از کشته های دشمن پشته بسازیم... آیا علی از مرگ می هراسد ؟ آیا سپاه شام از ما قوی تر است ؟ » على سپاه خود را به صبر و آرامش فرا می خواند و می گفت : « اینکه می گویید به خاطر ترس از مرگ فرمان جنگ نمی دهم؟ به خدا سوگند ، باکی ندارم که به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید. به خدا سوگند ، هیچ روزی جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید اینکه گروهی به من بپیوندند و هدایت شوند. این برای من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهیشان - هرچند در گناه باشند - در جنگ نابود شوند. » بالاخره پیکار صفین آغاز شد. چندین روز طول کشید و سپاه معاویه شکست سختی خورد و جنگ در حال پایان بود که ناگهان از میان سپاه معاویه ، عده ای قرآن ها را بر نیزه زده پیش آمدند و فریاد زدند : « ای مردم عراق! علی و معاویه را به حال خود رها کنیم ! بر همسران و فرزندان خود رحم کنیم ! دست از جنگ بشوییم و به قرآن تمسّک جوییم و راه حکمیت را در پیش گیریم ! » ↩️ ادامه دارد...
🔵 درباره عطر مُشک 💠 چه خوب است عطر مشك، تحمّل آن سبك و آسان و بوی آن خوش و عطرآگين است. 📒 ، حکمت ۳۹۷