eitaa logo
زمینہ‌سازان‌ظہورإِمٰام‌مَهْدےٖ«عج»🇵🇸
2.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
3 فایل
✾﷽✾ ☎️ارتباط‌باخـادم ‌ڪانال: @rahbaramSeyedalikhameney ♻ڪُپـےباذڪــر #صـلـوات آزاد , , 🤲خدایاخـدایا تا انقلاب مهـــدے از نهضت خمینے محافظت بفرما خامنه‌ای‌امـام مرجع عالےمقام ‌نصـرت عطا بفرما🤲 🤲أللّهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الْفَرَجْ‌بحق‌زینب‌"س"🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🌺🍃 🔞مردی که در حمام زنانه کار می کرد... نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد هم ارضای شهوت. ••••●❥ گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. ••••●❥ او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد. دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. ••••●❥ از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود. ••••●❥ کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش ‍ کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و... ••••●❥   این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند. نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند، ناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت: خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد. ••••●❥ نصوح از ته دل توبه واقعی نمود ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص ‍ شد و به خانه خود رفت. ••••●❥ او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت. ••••●❥ چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید. ••••●❥ شبی در خواب دید که کسی به او می گوید:"ای نصوح! تو چگونه توبه کرده اى و حال آنکه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئیده شده است؟ تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از بدنت بریزد.» همین که از خواب بیدار شد با خودش قرار گذاشت که سنگ هاى سنگین حمل کند تا گوشت هاى حرام تنش را آب کند. ••••●❥ نصوح این برنامه را مرتب عمل مى کرد تا در یکى از روزها همانطورى که مشغول به کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ ••••●❥ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر مى داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. ادامـه داسـتـان در پست زیر👇👇👇
وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند. رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست. مامورین چون این سخن را به شاه رساندند  شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم. پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند و چون پادشاه پسرى نداشت، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. چنان کردند و نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت، ازدواج کرد و چون شب زفاف و عروسى رسید، در بارگاهش ‍ نشسته بود که ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام، مالم را به من برگردان.  نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند، گفت چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى. . گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند... ❇️🍃 ❇️توبه ڪنید به سمت خدا، توبه‌ای راستین🍃 ⊰❖⊱┈┈┅┅✾✿✾┅─┈┈⊰❖ـ⊱ ◊◊◊◊◊◊◊◊✐✐◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ⊰❖⊱┈┈┅┅✾✿✾┅─┈┈⊰❖ـ⊱ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝ ▁▂▄▅▆▇██▇▆▅▄▂▁ باتشڪر حُسن‌توجه‌تون به این کانال که متعلق به خودته😊 باارسال و به صورت ناشناس مارو در بهتر شدن مطالب و فعالیت‌های کانال یاری ڪنید🙏 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16211652350387 ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌹•° زِ هَرچِه‌غِیـریـٰــآر أَستَغفِرُاللهـ.... ـ🌹ـ 🎙 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ دختر خانمی که توسط مداحی (شهید گمنام)😭😍 در اردوی راهیان نور متحول شد🍃💚 🕊🌹🕊🕊🌹🕊 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
50.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 (ع) 🌴داروی هر درد ما از دم تو می رسد 🌴حک شده بر سینه یا باب الحوائج مدد 🎤 ⏯ زمینه ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰❖⊱┈┈┅┅✾✿✾┅─┈┈⊰❖⊱ 🍃🌺🌺🍃 : درزندگے، آدمےمـــوفق‌تر است ڪه در برابر عصبانیـت دیگران صبــــــور باشد• ❃ —《》— ❃ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
مداحی آنلاین - آروم ‌آروم آب میشم - سیدرضا نریمانی.mp3
6.42M
🔳 (ع) 🌴دارم آروم ‌آروم آب میشم 🌴 آخه اجلم نزدیکه 🎤 ⏯ زمینه 👌 بسیار دلنشین ╔━━━━━━━━━━╗ 🖤↳@ghoran_va_etrat🥀 ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷،سهم کسانی می شود که عالم را، می دانند🌿 🌴وکسانی که عالم رامحضرخدا بدانند نمی کنند❌ و شهدا،اینگونه اند✅ و ما نیز راسهمِ خود کنیم با گناه نکردن...⛔️ 🕊🌹یاد شهدا با 🌺 ❤️ •┈••✾❀✿🍃🍃✿❀✾••┈• ╔━━━━━━━━━━╗ 🕊↳@ghoran_va_etrat🌷 ╚━━━━━━━━━━╝
4_6025861969808983576.mp3
4.33M
🔳 (ع) 🌴هستم گدای موسی بن جعفر 🌴جانم فدای موسی بن جعفر 🎤 ⏯ واحد 👌 بسیار دلنشین ╔━━━━━━━━━━╗ 🖤↳@ghoran_va_etrat🥀 ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ همچون شهید ابراهیم هادی که برای خدا کار کرد و همواره و همه جا تلاش کرد و پیشه کرد و خود را از هر گناه و نامحرمی🔞 دور کرد و خدا هم همه ی کارهای خالصانه ش را بین مردم آشکار و نهان کرد😊 ♥️ پس بکوش که هر چقدرم باشی گمنام تر و خالص‌تری🌷 و خدا هم همه ی اعمال وکارهای گذشته‌تان را در بین زمینیـ🌍ـان و آسمانیان پر رنگ و پر رنگ تر از قبل می کند و نوری تمام نشدنی🎆 به آن می دهد پس تقوا کنید و اصلا و ابدأ گرد و وسوسه‌های شیطانی نچرخید🚫 تا داشته باشید• 🌹🕊🕊🌹 ❃❃❃❃❁❁❃❃❃❃ ╔━━━━━━━━━━╗ 🕊↳@ghoran_va_etrat🌷 ╚━━━━━━━━━━╝
مداحی آنلاین - اخلاق خوب امام کاظم - استاد رفیعی.mp3
3.36M
🏴 (ع) ♨️اخلاق خوب امام کاظم(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام رفیعی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ◆◇◆◆◇◆ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝