eitaa logo
زمینہ‌سازان‌ظہورإِمٰام‌مَهْدےٖ«عج»🇵🇸
2.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
✾﷽✾ ☎️ارتباط‌باخـادم ‌ڪانال: @rahbaramSeyedalikhameney ♻ڪُپـےباذڪــر #صـلـوات آزاد , , 🤲خدایاخـدایا تا انقلاب مهـــدے از نهضت خمینے محافظت بفرما خامنه‌ای‌امـام مرجع عالےمقام ‌نصـرت عطا بفرما🤲 🤲أللّهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الْفَرَجْ‌بحق‌زینب‌"س"🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5960854805105610334.mp3
5.43M
"عطرنرگس" 👤علی لهراسبی ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ❤️«عجل‌الله‌تعالےفرجه» ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
ڪشڪول شیخ بهایـے✦ 🍃در ماه رمضان به «احنـف» گفتند: ✦ توپیرمردی مسنّ و سالخورده هستے! و روزه برایت مضر و همراه مشقت است. جواب داد: شڪیبایـے و صبر بر اطاعت خداوند، آسان‌تر از صبر نمودن بر عذاب اوست! 🍂 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
🔸🔹╰☆╮╰☆╮╰☆╮🔹🔸 📗 توصیه‌های آیت‌الله‌بهجـــت«رحمةالله‌علیه» برای شفا بیماری‌های صعب‌العلاج ✨ معظم‌لہ توصیه می‌ڪردند این ڪارها را به این نیت ڪه اگر مُردن بیمار، حتمے نیست و بوسلیه این دعاها شفا می‌یابد انجام دهید ۩ ✦۩ ✦ ✦۩ ✦ ✦ ✦۩ ✦ ✦ ✦ ✦۩ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✧✦✦✧✦✦✧✦✦✧✦✦✧✦✦✧ 👥🗣گفتگوی خودمانے و اصحاب رسانه با رهبر انقلاب، در مورد وضع ڪنونے جامعه و ضعف‌ها و ڪم‌ڪاری‌ها ❤️ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
مظلوم، مهربان، اهل نماز شب و کم حرف بود.🤐🤗 به مادرش میگفت میخواهم بقیع را آزاد کنم.😭 دوست داشت اگر می‌کشد⚔ صهیونیست بکشد و اگر کشته می‌شود به دست صهیونیست‌ ها🛡 کشته شود. که همین طور هم شد.❤️ 🌹''شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر'' 💫 📱 🕊 ◦•●◉✿✿◉●•◦ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
✦✧ڪشڪول شیخ بهایـے✦✧ 💫از گوشه نشین خلوت گزینـے پرسیدند: چرا گوشه‌نشینـے را برگزیدی؟ 💫گفــت: میترسیدم چیزی از دینم را بدزدندد! 🍂 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃🌸🔸🌸🍃🌸🍃 🔹هیچ‌وقت از توبه و استغفار در خونه‌ی خدا خسته نشوید... 🎤 ✿✿✿✿✿✿ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
✨﷽✨ 🔸️🔷️ داستان های آموزنده 🔶️🔹️ 💠 آقا سید مهدی کشفی که از یاران مخصوص میرزا جواد نقل می کرد: شبی توی خانه خوابیده بودم ، دیدم که صدای ناله ی سوزناکی از حیاط می آید. از بس شدید و سوزناک بود ، هراسان ازخواب برخاستم که چه خبر است؟ رفتم در را باز کردم، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکی است،یک کاروانسرای بزرگی است و دور تا دورش حجره می باشد . و صدا از یک حجره می آید.... ✴ دویدم پشت حجره هرکار کردم در باز نشد. از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است! دیدم یکی از رفقای ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان، سنگ آسیاب روی او چیده اند. و یک شخص بد هیبت از آن بالا ، توی حلقوم دهان او چیزهایی میریزد. ناراحت شدم ، هرچه کردم در باز نشد . هرچه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما این طور میکنی ! اصلا نگفت : تو کی هستی ؟ این قدر ایستادم که خسته شدم برگشتم آمدم توی رختخواب ، ولی خواب از سرم بکلی پرید. نشستم تا صبح شد. ✳ حال نماز خواندن نداشتم . رفتم در خانه میرزا جواد آقا و محکم در زدم . میرزا جواد آقا از پشت در گفت چه خبره ؟ چه خبره ؟ حالا یه چیزی بهت نشون دادند نباید که اینطوری کنی؟ ! گفتم من همچو چیزی دیدم. گفت بله ، شما مقامی پیدا کرده اید. این مکاشفه است.آن رفیق بازاری شما رباخوار بود و در آن ساعت داشت نزع روح (روح از بدنش کنده ) می شد. من تاریخ برداشتم . بعد خبر آمد که آن رفیق ما در همان ساعت فوت کرده است... 📚 کتاب شرح حال آیت اللّه العظمى اراکى,ص 299. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ╔━━━━━—━━━━━╗ 🆔↳@ghoran_va_etrat◄🌹 ╚━━━━━—━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹💢🔸💢🔹💢🔸 روز قیامـت اَسرار فاش میشه ڪسانے بهشتے و جهنمے می‌شوند ڪه فڪرش را هم نمی‌ڪنیم 🎤 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
✨﷽✨ ⚜ در محضر بزرگان⚜ 💠 آرامش دل ها با یاد خدا ✳ حاج اسماعیل دولابی: اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داری ، به تو بگوید نگـران نباش وغصّـه ی بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می بخشد و راحت می شوی! 🌹 خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است: ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ، آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟ یعنی ای بنده ی من ، بـرای همه ی کسری و کمبودهای دنیوی و اخروی ات من هستم. این سخن خدا چقدر انسان را راحت می کند و به او آرامش می بخشد؟! لذاست که فرمود: ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ، دلها با یاد خدا آرامش می یابد. 📚 مصباح الهدی، ص179 ════°✦ ✦°════ ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ 🥀🥀 ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◦•●◉✿🍃🌹🍃✿◉●•◦ 🎥باین ڪلیپ حالتون خوب میشه 🌺مستم آقا به هوات ، محتاج نیمه نگات 🌺مرغ دل پر میزنه ، تا صحن و سرات 🎋✦🎋✦🎋 \❤️\ ╔━━━━━━━━━━←╗ ❖•↳@ghoran_va_etrat◄•❖ ╚→━━━━━━━━━━╝
♡💌 ✿ نامه‌ای برای من و شما ❀ یادداشتے از سردار سیدمجتبےهاشمے، فرمانـده جنگهای نامنظم 🔹💠🔹 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
1_28372469.mp3
5.81M
🔊ما بسیجےها پیرو خط دین و قرآنیم 🎤 💚 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ❀✿❀✿❀✿❀✿ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
…|گفـــــتم: از عشـــــق نـــــشانے …|بــہ مـــــن خستـــــہ بگـــــو ؟! …|گفتـــــ جـــــز عشـــــق حسیـــــن(ع) …|هـــــر چـــــہ ببینـــــے بَدَلیستـــــــــ ..!✨ ↜🕊 ❤️ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈• سخنان شیرین🍬و پُرمغز زیبای ❃▒▒▒▒▒▒❃ 🌹🕊 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️ نماز استيجاری 🔷س 5486: کسی که برای قرائت قرآن يا يک سال نماز برای میت شده، میتواند در این کار از دیگری هم کمک بگیرد؟ ✅ج: اگر ضمن ، شرط شده یا با توجه به قرائن معلوم باشد که مقصود اجیر کننده این بوده که خودِ اجیر انجام دهد، نمی تواند بدون اجازه اجیر کننده، از دیگری کمک بگیرد؛ در غیر این صورت می تواند تمام کار را به همان قیمت یا با قیمت بیشتر به دیگری واگذار کند یا مقداری از کار را خودش انجام دهد و باقیمانده آن را با قیمتی توافقی یا رایگان به دیگری بسپارد. ❁✰▒▒▒▒▒▒✰❁ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊✿✿🌸❀❀🌸✿✿🕊 شوخے با یڪے از دوستانش😍 . ۰—•⫷⫸•—۰ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
⊰❖⊱┈┈┅┅✾✿✾┅─┈┈⊰❖⊱ ✨ ڪه در عالم رؤیا امام‌زمان«عجل‌الله‌تعالےفرجہ» به او فرمود: از تو راضےام... 💠 هم‌یرزقون 🌀 ★ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✦ ✰ ✰ ✦ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔸🍃 ✨با یڪ شب تمنا مگه میشه ظهور رو جلو انداخت؟ 🎙 ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
39.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۩❃۩❃❃❃❃۩❃۩ 🔸نمازشـب هرڪس به هرجایی رسیده، از بیداری و عبادت شبانه رسیدهـ.... 🎤 ☆✎✎ ✎✎☆ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
🌺🍃 🖌خاطره‌ای از سردار آقامحمـودڪاوه ✨وقتی مانند این فرمانده خاڪی شدیم ، افلاڪی می‌شویم 🌹 🌟بااین می‌شود راه را پیدا ڪرد ★⫷⫸★ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
❗️ به ڪی رأی بدهیم؟ 🔰هرموقع در مناطق جنگی راه رو گم ڪردید ، نگاه ڪنید آتش دشمن ڪدام سمت را میڪوبد ، همان جبهه خــــودی است.❤️ ✍خولستید رأی بدید نگـــــــاه ڪنید دشمن ڪی رو داره می‌ڪوبه ، به همون رأی بدید👌 ❀✿ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝
‍ ‍ ✨﷽✨ از شهداء ✨ ماجرای رزمندگانی که با توسل به (س) از دست کوسه نجات پیدا کردند‼️ 💠 من بودم و شهید امیر فرهادیان‌فرد و شهید عباس رضایی. یک چیزی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. قد یه کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد». آروم گفتم: «امیر، کوسه!» گفت: هیس!... دارم می‌بینمش... دیدم داره ذکر می‌خونه. من هم شروع کردم. همین‌طور داشت حرکت می‌کرد. اگه کوچکترین صدایی در می‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم. ✳ کوسه به ما پشت کرد و مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست. آروم گفتم: امیر... گفت: هیس!... شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما رو کرد، برگشت و نزدیک و نزدیک‌تر شد. امیر ذکر می‌گفت؛ من هم همین‌طور. نزدیک‌تر شد. با خودم گفتم لعنتی! یا شروع کن، یا برو، انگار گرسنه نیستی... کوسه شروع کرد دورمون چرخید. می‌گفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش می‌چرخه، بعد حمله می‌کنه و دیگه تمومه. دور اول دورمون زده بود. من اشهدم رو خونده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همه‌چیز و همه‌کس خداحافظی کردم: خانواده‌ام، بر و بچه‌های شناسایی، غواص‌ها و... نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچ‌وقت یادم نمی‌ره: 🌷- یا مادر، یا فاطمه زهرا(س)، خودت کمک‌مون کن... کوسه داشت همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. دیگه با ما فاصله‌ای نداشت. گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم. کوسه از کنارمون رد شد. اون طرف‌تر ایستاد. صدای امیر یک بار دیگه به گوشم رسید: - یا مادر... کوسه از ما دور شد و رفت. امیر توی آب گریه‌اش گرفت. ✴ باورمون نمی‌شد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، عجیب عوض شده بود. این‌قدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگه‌اس. بیشتر وقت‌ها غیبش می‌زد. پیداش که می‌کردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و قرآن زیپی کوچیکش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از عملیات والفجر هشت افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا(س) رو می‌شنید، گریه امونش نمی‌داد. راوی: احمد شیخ حسینی 📚منبع: کتاب آسمان زیر آب ⇧🌹⇧⇧🌹⇧ ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝