خبر ، جانسوز و جانکاه است، ای وای
دلم ، درگیرِ صد آه است.... ، ای وای
بگو با من که این کابوس و خواب است
سراپایم ، سوالِ بی جواب است
اگر خوابم ، که بیدارم نمایید
اگر کابوس ، هشیارم نمایید
مرا این رنجِ حیرانی ست مشکل
دلم را ، داغ و ویرانی ست مشکل
خبر میگفت، مرد کار هم رفت
همان پر کارِ بی تکرار هم رفت
همان که خادم شمس الشموس است
همان که رهبرش را دست بوس است
همان قاضی القضات کشور جان
رئیس جمهور مردمدارِ ایران
غلام و خادمِ آقا رضا جان
شهید خدمت و یار ضعیفان
همان که زنده کرد آیین خدمت
سقوط بالگردش حین خدمت
نشد یک لحظه، در آرام و راحت
مگر اکنون،که سهمش شد شهادت
رئیسی را ، ریاست در نگنجد
بجز خدمت به ملت در نگنجد
رئیسی، خادمی را ، کرده ثابت
خدومِ واقعی را ، کرده ثابت
زهی این بخت و اقبال و سعادت
گوارا و حلالت ...، این شهادت
عجب مزدی گرفتی از رضاجان ع
چه خیری شد نصیبت خط پایان
بحق رای ما.... ، یار ولایت ،
بکن روز جزا ، از ما شفاعت. محمد حسین ناصری ملک ۲ کد ۳۱۴
┄┅┄✶🍃🌸🍃✶┄┅┄
سه سال پیش گفتم کاش روزی که میروی
از رأی خودم به شما پشیمان نباشم.
نمیدانستم روزی رأیم را کف دست میگیرم
و در دادگاه الهی به بینشم مباهات میکنم.
خدایا من ابزار شفاعت دارم،
من به یک شهید رأی دادم ...
شهادتت مبارک مرد خدا💔😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔
#ایران_تسلیت 🖤
#شهید_جمهور
زهرا احمدی کد ۱۷۳
🌹ای تاریخ قلمت بشکند اگر ننویسی که:
رئیس جمهوری بود
شب را در کوه های صعب العبور، زیر
بارش شدید باران و دمای منفی 16 درجه
ودر حین انجام ماموریت سپری کرد و
مردمانش در خانه هایشان در سلامت و
امنیت کامل برای سلامتی او دعا کردند.... 😔🖤🌹
کد ۲۶۱
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمانده دژبان ارتش: هروقت برای استقبال و بدرقه از رئیسجمهور مراسم میگذاشتیم میگفت به خدا من راضی نیستم جوانانِ سرباز در گرما و سرما بایستند
زمانی هم که با اصرار من مراسم برگزار میشد رئیسجمهور از تکتک سربازان تشکر میکرد.
کد ۱۵ ملک ۲۴
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*
نماهنگ شهید خادم الرضا ویژه شهادت
رئیس جمهور با شعری بسیار زیبا😔😢
*کد 419
🔺دلمان تنگ میشود برای بودنت
برای با مردم بودنت
تو را میسپاریم به مادرت زهرا...
خداحافظ سیدِ عزیزما
خداحافظ رئیس جمهور محترم و #مغتنم ایران 🖤 کد 121 ملک 2
#دستنوشته✍
همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب میگفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صفهای قامت بسته پشت شانههای آقا. صفهای توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیونها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانههایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسهای یا فاتحهای. رفت و توی دفتر شخصیاش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتیهای همسایهها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچهها را بغل میکند. به آدمبزرگها میگوید هیچنگران نباشید. خللی پیش نمیآید. سکنات او آراممان میکند. ابراهیم تو توی دامن کوهها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی دادهایم این داغ را. حالمان خوب است، کوهمان استوار هنوز. نگران ما نباش.