eitaa logo
🍃🌺🍃دلنوشته ای برای یار 🍃🌺🍃
104 دنبال‌کننده
530 عکس
67 ویدیو
1 فایل
دلنوشته ای🍃 برای اقایمان در این هیاهوی غفلت 😞دمی بیادش باشیم 🌺 . روزی هزار بار دلش ❤ را شکسته ایم اینگونه زیستن ادب انتظار نیست 😭. . . . . تویاد مایی و ما یاد هر کسی جز تو 😞 . . . اللهم عجل لولیک الفرج الساعه 🍃🌺🍃 به امید گوشه چشمی 😭
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر امش________ب دلم برایت تنگ شده
٦٠ثانیه دیرآمدن صبح زمستان باعث شده یلداهمه بیدار بمانیم! ١٠قرن نیامد پسر فاطمه... اما شدثانیه ای تشنه دیدار بمانیم؟ برای پایان یلدای فرج قلب عالم"5"صلوات هدیه کنیم.
هر جای این عاالم که هستید رو فراموش نکنید اقای ما تنها نیست گرچه بدیم اما پای شدیم
نیامدی وبرای من شنبه تلخ ترین روز هفته است
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
خوب است كه كه عاشق جگري داشته باشد آشفتگي بيشتري داشته باشد حاجات بهانه است كه ما اشك بريزيم خوب است گدا چشم تري داشته باشد پرواز من اين است كه يك كنج بيفتم اين بال بعيد است پري داشته باشد اي يار سفر كرده نگاه پر لطفت وقتش شده بر ما نظري داشته باشد گر سنگ دلم باز تعلق به تو دارم هر كعبه اي بايد حجري داشته باشد سر مي زنم آنقدر به در تا بگشايي خوب است گدا هم هنري داشته باشد از دور خودت دور مكن چند گدا را خوب است كه شه دور و بري داشته باشد قبل از سفر آخرت اي دوست دلم را بگذار به سويت سفري داشته باشد انگار بنا نيست ببينم تو را .... پس بگذار دلم يك خبري داشته باشد لطيفيان
پایان کار "من" به وصل "او" نینجامید آخر چه شد قول و قراری که به من دادند ای جاده ها! ای جمعه ها! ای مردم دنیا کو وعده آن تکسواری که به من دادند من آرزوی دیدنش را می برم _ شاید ... ... گاهی بیاید تا مزاری که به من دادند
اگر این جمعه نیاید ؟!  آنقدر من خجل از کار خودم  اگر این جمعه بیاید ؟!
سلام مادر سلام مرهم دل خون زهرای. مرضیه سلام امام
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام قبل از ســلام ، جام  تشهّـد گرفته ایم ما ، کشتگان مسلخ عشقیم ، والسلام! #سلام_اقا_جااااانم
بازهم - صحبت فرداست قرارِ ما ها بازهم - خیر ندیدیم از این فردا ها چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند جگر "مادر ها " موی سر "بابا ها " سیزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود پس چه شد آمدنِ آن نفر ِ فردا ها سیزده قرن، نفسهایِ زمین پرشده از ... "پسر فاطمه"ها  ای "پسر زهرا "ها سیزده قرن، تو آنجایی و ما اینجائیم چه کنم راه به آنجا ببرند اینجاها دیدن یک نفر از ... یک نفر از آقاها باز کُرسی زمستانی ما گرم نشد بازهم سرد گذشتند ، شب یلداها علی اکبر لطیفیان