📢 *آیت الله شیرازی مرجع مشهوری که فتوای تحریم تنباکو را دادند پسری داشتند به نام سید هادی*
*سید هادی شیرازی ۴ پسر داشتند بنام های :*
*۱. سید حسن*
*۲.سید محمد*
*۳. سید صادق*
*۴. سید مجتبی*
*۱. حسن بعد از انقلاب در لبنان کشته شدند*
*۲. محمد در نجف ادعای مرجعیت کرد که چند تن از علما از جمله آیت الله خویی(ره) مرجعیت ایشان را تایید نکردند*
*وی در زمان اقامت امام خمینی(ره) در نجف، واکنشهایی منفی نسبت به ایشان داشت ، از جمله اینکه وقتی در نجف مردم تمایل داشتند امام خمینی(ره) امام جماعت نماز حرم امام علی علیه السلام باشند ، سید محمد مخالفت داشت*
*در زمان طاغوت ایران ، قرار بود شخصیت هایی چون سید محمد صدر در عراق و حضرت امام (ره) در ایران و سید موسی صدر در لبنان قیام کنند ، اما سید محمد صدر را شهید کردند و امام موسی صدر را نیز ربودند*
*لذا سید محمد شیرازی، توقع داشت امام (ره) ایشان را بعنوان مرجع عراق معرفی کرده و از ایشان حمایت کنند ولی این طور نشد لذا به کویت رفتند*
*بعد از انقلاب و پس از رحلت امام (ره) ، سید محمد شیرازی به ایران آمده و در قم ساکن شد*
*در این حال وی دست به تفرقه زده و سبب شد تا سال ۸۰ در حبس خانگی باشد و سپس از دنیا رفت و بنا به مصلحت در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) دفن گردید*
*بعد از سید محمد، برادرش سید صادق شیرازی جای او را گرفت و از اینجا، اتاق فکر انگلیسی شکل گرفت*
*یکی از تئوریسینها پیشنهاد داد: برای مقابله با حکومت شیعه در ایران باید یک حکومت شیعه را علم کنیم تا مذهب شیعه توسط خود شیعه از بین رود و بدین صورت، جریان شیرازی انتخاب شد و سید صادق در ایران و برادرش مجتبی در کویت با حمایت مالی دولت بریتانیا فعال شدند*
*بیش از ۱۵ سایت در اینترنت، وبیش از ۱۵ شبکه ماهوارهای در خدمت ایشان است*
*جریان شیرازی تخم نفاق را بین مذاهب اسلامی پاشیدند و با توهین به مقدسات اهل سنت توهین به عایشه، خلفا و ترویج جلسات لعن و قمه زنی و ... آتش کدورت بین سنی و شیعه را شعله ور کردند*
*توهینهای این جریان به ویژه توهینهای آشکار یاسر الحبیب مانند نگارش و انتشار کتاب الفاحشه وجه آخر للعائشه، سبب شیعه کشی بسیاری در مناطق مختلف دنیا شدند*
*این توهینها در شبکههای ماهوارهای مختلف جریان شیرازی به صورت مستقیم و در تندترین عبارات هیجان اهل سنت را علیه شیعه بر میانگیزد*
*یکی از این ویژگیهای؛ جریان شیرازی تکفیر است*
*علما و مراجع بسیاری مانند مرحوم حضرت آیتالله العظمی بهجت(ره) توسط این افراد تکفیر شدهاند*
*بنابراین به دلیل ممنوعیت فعالیت این جریان در ایران و سخنان مقام معظم رهبری علیه تشیع انگلیسی، حملات بسیاری را علیه ایشان آغاز کرده اند*
*جریان شیرازی در مقابل مقام معظم رهبری، هفته وحدت را به هفته برائت نامگذاری کردند*
*همچنین در تقابل با دیدگاه ایشان در مخالفت با قمهزنی به ترویج قمهزنی با تمام توان میپردازند*
*قمهزنی وجهه و تصویر بسیار نامناسبی را از شیعیان در رسانههای غربی ایجاد کرده است*
*هم اکنون این فرقه به بازوی دشمن برای تخریب شیعه و هجمه علیه علما و مراجع شیعی تبدیل شده است از آخرین اقدامات این افراد لیسیدن ضریح و حمله به حرم حضرت معصومه س در قم و شکستن درب حرم و حرم رضوی در مشهد است*
*شبکههای شیرازی نیز با پخش مستقیم این تصاویر، در راستای برنامههای هدایت شده انگلیس علیه تشیع حرکت میکنند که اسامی مدیران و برخی از شبکهها بشرح ذیل میباشد:*
🔥 *۱- صادق شیرازی*
🔥 *۲- سید مجتبی شیرازی*
🔥 *۳- حسن اللهیاری*
🔥 *۴- یاسرالحبیب*
🔥 *۵- محمد هدایتی*
🚫 *شبکهها:*
🚫 *۱- امام حسین۱*
🚫 *۲- امام حسین۲*
🚫 *۳- امام حسین۳*
🚫 *۴- اباالفضل العباس*
🚫 *۵- بقیع*
🚫 *۶- الانوار ۱*
🚫 *۷- الانوار ۲*
🚫 *۸- سلام*
🚫 *۹- چهارده معصوم*
🚫 *۱۰- شبكه اينترتی حضرت خديجه*
🚫 *۱۱- الزهرا*
🚫 *۱۲- المهدی*
🚫 *۱۳- مرجعیت*
🚫 *۱۴- امام صادق*
🚫 *۱۵- اهل بیت*
🚫 *۱۶- فدک*
*با انتشار گسترده این پیام در جهت بصیرت افزایی گام بردارید. اجرکم عندالله*
اینَ عمار
https://chat.whatsapp.com/GrH7YbJUPr79OmlWChcRXn
ببینید سابقه ی تمدّن علمی اسلامی ایران، هزار سال قبل چه قدر پیشرفته بوده !!!
یکی از افتخارات ایران اسلامی
طیف(اسپکتروم) گنبد مسجد جامع نطنز ، مربوط به دوره ایلخانی ، حدود ۱۰۰۰ سال پیش
👈👈در حالی که کشف طیف(اسپکتروم)، توسط نیوتن در حدود ۲۷۰ سال پیش اعلام شده است. واقعا زیباست
🆔 @news_fath
📌 *غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد.*
🔹️ سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر *شهیدحججی* به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت
🔹️ *ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسنحججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتون ببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
به نقل از کان
ال:
کانال مشتاقان شهادت🌹
این کلیات موضوع انتقال پیکر شهید حججی است که قرار بود شهید نیساری با جزئیات بیشتری شرح دهد که توفیق نشد...
https://chat.whatsapp.com/GrH7YbJUPr79OmlWChcRXn
*خطبه ۸۷ بخش۱
💠معرّفى بهترين بنده خدا (الگوى انسان كامل)
اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است، آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست، چراغ هدايت در قلبش روشن شده و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است. حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته، همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است. از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد. راه هموار و راست قدم برداشته، پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده، و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند، و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد، كليد باز كننده درهاى هدايت شد و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.
راه هدايت را با روشن دلى ديد، و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت و از امواج سركش شهوات گذشت. به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت، چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند. چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها، كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها، و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است. سخن مى گويد، خوب مى فهماند، سكوت كرده به سلامت مى گذرد، براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است، از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است، حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند. كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند، و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.
اختيار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است، هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد، و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.
https://chat.whatsapp.com/GrH7YbJUPr79OmlWChcRXn