eitaa logo
کانال یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی ولا تهلکنی
18.6هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
14هزار ویدیو
490 فایل
بسمه تعالی احتراما بدینوسیله اعلام میگردد ، کانال فوق وابسته و تحت مدیریت و نظارت مجموعه بزرگ موسسه فرهنگی مذهبی قرآنی و مرکز نیکوکاری پیروان شهدای کربلا در جنوب تهران میباشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
‏فیلم از طرف محمد ابراهیمی ورکیانی
تا کنون چنین خواستگاری دیده بودید ؟؟؟؟؟ خواستگاری مسعود رجوی از مریم که شوهر داشت!!!! ***** فیلم لو رفته از جاهلیت مدرن! افتخار کسانی که از این ددمنشان خارج از حیطه انسانیت دفاع می‌کنند!!!
لطفانشرحداکثری👆
🏴🏴🏴🏴🏴 امروز روز بیست و یکم ماه محرم مصادف است با روزی که در سال ۶۱ هجری قمری پس از گذشت چندروز از شهادت امام حسین(ع) و یاران آن حضرت، بدن خدمتکار امام حسین(ع) به نام «جون» توسط گروهی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند دفن شد. در رخداد روز بیست و یکم محرم سال ۶۱ ه-ق پیرامون واقعه کربلا در این‌باره می‌خوانیم: بعد از ۱۰ روز از واقعه عاشورا جمعی از قبیله «بنی اسد» بدن شریف “جون” غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند. «جون» کسی بود که امیرالمومنین(ع) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به منطقه «ربذه» تبعید کردند این غلام برای کمک به او به آن‌جا رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمومنین(ع) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی(ع) و سپس به خدمت امام حسین(ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین(ع) آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی، اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. «جون» خود را بر قدم‌های مبارک امام حسین(ع) انداخت و بوسید و گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه‌لیس شما بودم و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟   «جون» با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! بنابراین گفت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی‌شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می‌گفت و گریه می‌کرد به حدی که امام حسین(ع) گریستند و اجازه دادند. با آن‌که جون پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچه‌ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت کرد و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آن‌که اطراف او را گرفتند و زخم‌های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین(ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست و دست مبارک خود را بر سر و صورت جون کشید و فرمود: « بارالها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (ع) محشورش نما. از برکت دعای حضرت، روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنان‌که وقتی بدن او را بعد از ۱۰ روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. 🏴اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیها بِالْحُسَینِ علیه السلام فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»🏴 🏴https://www.mizan.news/456518// 🌸🌹❤️🤍💚💜💚🤍❤️🌹🌸 https://chat.whatsapp.com/Fh75f7U4PwQ4NZvLi6g2ph
‏GIF از محمد ابراهیمی ورکیانی
‏فایل صوتی از طرف محمد ابراهیمی ورکیانی
🌹بنام خداوند جان و خرد🌹 برنامه حفظ قرآن هر روز یک آیه امروز ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ سوره مبارکه بقره آیه شریفه ۱۵۱ 🌹🇮🇷 🍃بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏🍃 كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ(۱۵۱) همان گونه که (دعای ابراهیم را در حقتان اجابت کردیم و) پیامبری از (جنس) خودتان به سویتان فرستادیم که آیات و نشانه‌های ما را برشما می‌خواند و شما را ( از پلیدی های روحی) پاک می‌کند و به شما کتاب (آسمانی) و حکمت می‌آموزد و آنچه را که هرگز نمی‌توانستید بدانید، به شما یاد می‌دهد (، بر شما لطف کردیم و خانه‌ای را که ابراهیم بنا کرد و از ما خواست که خیرات و برکات به آن سرازیر شود، قبله‌ی شما قرار دادیم). https://chat.whatsapp.com/Fh75f7U4PwQ4NZvLi6g2ph