🔴 تبرک جستن خاخام های اسرائیلی از پوکه موشک ایرانی 😂😂
🔴https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ای خونت خراب، مصالح ساختمانی این جور بار نمیکنن😳😳😔😔
البته این فیلم را برای خندیدن اینجا منتشر نکردیم . کانال ما طنز و سرگرمی نیست . اینجا نکته مهمی وجود دارد. این مردم بیچاره که اینگونه با خفت و تحقیر وارد کشور ما میشوند به امید زندگی بهتر ، در سرزمین خود بزرگترین و غنی ترین معادن دنیا را دارند بزرگترین معادن مس و آهن و....در دنیا را دارند.استعمار و اشغالگران غربی در طول ۲۰۰ سال گذشته روزگار این مردم را سیاه کرده اند....
قدر کشورمان رو بدانیم....
🔴 https://eitaa.com/yasegharibardakan
- این چیه؟
+ عکس دخترمه
- بده ببینمش
+ خودم هنوز ندیدمش
- چرا؟
+ الان موقع عملیاته
میترسم مهر پدر و فرزندی
کار دستم بده ، باشه بعد ...
#شهیدسردارمهدےزینالدین
#یادش_باصلوات
🔻https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشگویی امام صادق علیه السلام از اختلاف در هیئتها
حجتالاسلام کاشانی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🔸نشانه ی حسادت🔸
شیخ_اسماعیل_رمضانی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺صحنه های بسیار زیبا از جهان
🍁https://eitaa.com/yasegharibardakan
عارفانه
چه غم که خَلق به حُسنِ تو عیب میگیرند؟
همیشه زخمِ زبان، خونبهای زیباییست
#فاضل_نظری
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
https://eitaa.com/yasegharibardakan
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
........به نام خدا........
فصل دوم پروانه ای,در دام عنکبوت با عنوان( #از_کرونا_تا_بهشت)
#قسمت اول 🎬
(امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السو ویجعلکم خلفاأ الارض)سوره نمل آیه ۱۰۵
امام صادق ع فرمود:آیه ی مزبور درباره ی قائم نازل شده،به خداسوگند ان حضرت مضطر است که خدا اجابتش فرماید وبدی را از وی دور کند واو را روی زمین,خلیفه قرار دهد....
وچه زیباست روزی که ما ندای اناالمهدی قایم را بشنویم وسراز پا نشناخته روبه سوی مکه رویم وسرتا پایمان رافدایی وجود نازنینش نماییم.......
همه جا تاریکی محض بود وبازهم صدای کودکی که من را به کمک میطلبید مامااااان...
با هول وهراس از جا پریدم...وای دوباره روی کاناپه ی انتظار خوابم برده بود,کاناپه ی انتظار...نامی که من وعلی ,برای این مبل انتخاب کردیم,دوباره کابوسهای قدیمی به سراغم امده بود.
به سرعت خودم را به اتاقهای خواب بچه ها رساندم ,دخترا مثل فرشته خوابیده بودند و دراتاق خواب پسرها را بازکردم ,اونا هم راحت خوابیده بودند,وقتی از بودن وسلامت جگرگوشه هایم مطمین شدم,در اتاق را ارام بستم ودوباره به سمت کاناپه انتظار امدم,اخه این اسمی بود که من وعلی روی این مبل گذاشته بودیم,هروقت امدن علی به درازا میکشید ومن با عصبانیت به علی زنگ میزدم وعلت تأخیرش راجویا میشدم,علی با لحن شوخ همیشگی اش میگفت:اوه اوه خانوم جان توپت رگباری هست هااا برو یه شربت گلاب درست کن وروی کاناپه انتظار ,نوش جان کن به یک ساعت نکشیده,خودم را میرسانم...آه علی,علی,علی......
نشستم روی کاناپه انتظار،کاش بودی..... ..
فکرم رفت به سالها پیش,همانموقع که با کمک نیروهای حاج قاسم ومبارزین فلسطینی از لانه ی عنکبوت فرار کردیم,حالم خوش نبود,یک هفته داخل ان کلبه ی باصفا میهمان یک خانم مهربان لبنانی به اسم صدیقه بودیم,چندین روز تب ولرز عارض وجودم شد,احتمال میدادم مال اون ماده ای که انور خبیث داخل کتفم فرو کرد ,باشدوهم عوارض گلوله ای که از بازویم دراوردند.
خوشبختانه بعداز چند روز استراحت حالم بهترشد ومتوجه شدم به فرزندم لطمه ای نزده فقط چندسال بعدازتولد بچه ها متوجه عقیم شدن دایمم شدم.
حالم که بهتر شد علی میگفت برای اینکه جانمان درامان باشد باید به ایران برویم ومن که دردهای زیادی تحمل کرده بودم,صبراز کف دادم با علی مخالفت کردم وپایم را درون یک کفش کردم ,یاعراق ویا هیچ جا وعلی این مرد زندگی من,بعداز مخالفتهای زیاد ,تسلیم خواسته ی من شد ,اما به,شرطها وشروطها....
ادامه دارد....
#قلم_پاک_ط_حسینی
#از_کرونا_تا_بهشت
قسمت ۲ 🎬
درست به یاد دارم که علی با حالتی که عصبانیتش راسعی میکرد پنهان کند گفت:ببین سلما جان, میدونم این چندسال اخیر خیلی سختی کشیدی والبته خیلی هم خدمت کردی ,الان هم برادران ایرانی وعراقی خواستار,سلامت ماهستند,اگر مابه ایران برویم ,سلامتمان تاحد زیادی تضمین است,اما بااین اوضاع عراق ,درسته که موصل ازاد شده وتکفیریها به عقب رانده شده اند اما جاسوسهای موساد واسراییل خیلی راحت درعراق نفوذ میکنند,درصورتی میتوانیم به عراق برویم اولا درشهر کربلا یانجف اقامت کنیم وثانیا باهیچ کس مراوده نداشته باشیم ,حتی اگر گاهی خواستی خانواده مان راببینیم باید مخفیانه باشد اما درایران راحت میتوانی امد وشدکنیم و...
به این ترتیب من زندگی مخفیانه در نجف درجوار بارگاه مولایم علی ع را برگزیدم.
بعداز ساکن شدن درنجف از علی خواستم خبری از,زهرا ,همان دخترک زیبا وچشم عسلی یمنی که قرار بود انور وهم دستانش با اعضای,این کودک ودیگر کودکان,تجارتخانه راه بیاندازند,به دست اورد.
علی چند روز راهی سفر شد وبعد بایک دسته گل زیبا به خانه امد....بله درست حدس زدید,چون زهرا کل خانواده واشنایانش را از دست داده بود,علی سرپرستی او رابه عهده میگیرد وزهرا شد دخترمن....بقیه ی بچه های ازاد شده هم به خانواده هایشان در کشور خودشان تحویل داده شدند وهرکدام از انهایی که کسی رانداشتند,یکی از رزمنده ها سرپرستیشان را به عهده میگیرد....
کم کم خانواده کوچک من ,بزرگ شد...من وعلی وزهرا و..
#ادامه دارد...
🖊به قلم...ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه چفیهتون رو بدید؟ دو روز دیگه کنکور دارم استرس دارم
رهبرانقلاب: استرس نداشته باش، قبول میشی😍
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اکنون سفارش پیتزا در دبی😂😂😂😂😂😂
https://eitaa.com/yasegharibardakan
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ داستانی تکان دهنده از آثار لقمه
اقای کافی
https://eitaa.com/yasegharibardakan