1_83112484.mp3
9.23M
#مهندسی_فکر 32
راههای فعال کردن تفکر 👇
- ایجاد خلوت
- استفاده از ابزاری که تفکر را فعال میکنند؛
مانند خواندن، شنیدن، دیدن ....
ـ تلقینِ تفکرات مثبت، و پرهیز از تفکرات منفی
@YasegharibArdakan
سلام...
خیلی منتظر قسمت آخر رمان مثل هیچکس....هستین نه؟!!!
خداوکیلی بخونید و اشکتون جاری نشه، خیلی بی معرفتید😭😭😭😭
مخصوصا دلنوشته های آخر قصه از زبان فاطمه...
دیشب ما رو که ریخت به هم😭😭😭😭😭😭😭
التماس دعا- محمد ابراهیمیان اردکانی
❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_شصت_وهفتم 7⃣6⃣
🍂وقتی در را باز کردم. دیدم مادربزرگ و پدربزرگم، زندایی و بچه هایش، همه به خانه ی ما آمده اند. مادر بزرگم فقط گریه می کرد😭 و خودش را می زد، پدربزرگم یک گوشه نشسته بود و دستش را روی سرش گذاشته بود. #مادر هم در گوشه ای از سالن قرآن📖 می خواند. زندایی، زینب و بچه هایش را به اتاق برده بود و سعی می کرد مشغولشان کند.
🌿فهمیدم از پدرم خبری آمده. وارد آشپزخانه شدم، یاسین مشغول آب قند درست کردن برای #مادربزرگ بود. گفتم:
_ دایی کجاست؟ از #بابا خبری آوردن⁉️
+ تا در خونه رو بستی و رفتی زنگ زدن گفتن یه پیکر از #سوریه اومده که قابل شناسایی نیست. اما احتمالا مال باباست. دایی رفته ببینه چه خبر شده😔
🍂مادرم به آشپزخانه آمد. لیوان آب قند را از دست #یاسین گرفت. همانطور که به سرعت قند ها را با قاشق هم می زد، گفت:
_ مامان جان میبینی حال مادربزرگت بده یکم زودتر درستش کن دیگه.
از آشپزخانه خارج شد و کنار مادربزرگم رفت. سعی کرد به زور کمی آب قند🍹 به او بدهد.
🌿در همین لحظه در خانه🏡 را زدند. به سرعت در را باز کردم. #دایی_محمد با چشم هایی که کاسه ی خون شده بود، وارد شد. همین که مادرم چشم های دایی را دید فهمید که بالاخره #پدرم_برگشته.
بدون اینکه چیزی بگوید جمع را ترک کرد. به اتاقش رفت🚪 و مشغول نماز خواندن شد. تا چند ساعت هم از اتاقش بیرون نیامد. هربار که خواستم به اتاقش بروم دایی جلوی مرا گرفت و گفت تنهایش بگذارم😔
🍂بعد از رفتن پدربزرگ و مادربزرگم، دایی محمد به اتاق مادرم رفت و من هم پشت سرش. نگران #مادرم بودم. او که تا آن لحظه همیشه مقاوم و #محکم بود و اشک هایش را از همه پنهان می کرد با دیدن برادرش او را در آغوش گرفت💞 و هق هق کنان گریه سر داد😭😭😭 دایی محمد هم دیگر نتوانست خودش را کنترل کند و با گریه گفت:
_«همیشه عجول بود، میخواست زود برسه... آخرشم از من جلو زد... دیدی رفیق نیمه راه شد... »😭
🌿باهم اشک میریختند و روضه می خواندند. وقتی #زینب از در اتاق بیرون آمد و فهمید چه خبر شده از حال رفت. روز سختی بود. آن شب از نیمه گذشت اما نمیتوانستم ثانیه ای پلکهایم را روی هم بگذارم. رفتم به زینب سر بزنم. وقتی در اتاقش را باز کردم دیدم مادرم بالای سر او خوابش برده😴 پتو آوردم و روی دوشش انداختم.
🍂چشمم به کاغذ📜 کنار دستش افتاد. فهمیدم هنگام نوشتن✍ به خواب رفته. کاغذ را برداشتم و خواندم:
✍« به نام خدای زینب (سلام الله علیها) معشوق آسمانی ام♥️ #سلام
شنیده ام که بر سر روی ماهت بلا آمده!
همان روی ماهی که تمام دلگرمی💖 زندگی ام بود. همان روی ماهی که تمام #پشت_وپناه روزهای غربتم بود. محمد می گفت #قابل_شناسایی نیستی، اما اشتباه می کرد.
🌿مگر می شود تو بیایی و عطر نرگس🌸 در کوچه ها نپیچد؟ مگر می شود تو بیایی و قلب #فاطمه_ات به طپش نیفتد؟ مگر می شود تو بیایی و زمین و زمان رنگ عشق نگیرد⁉️ تو از اولش هم #زمینی نبودی. همان شبی که از #پدرم برای ازدواجمان اجازه خواستم، همان شبی که بعد از یک سال به خوابم آمد و چادر عروس سرم کرد، همان شب فهمیدم که تو از تبار آسمانی💫 تو پر گشودی🕊 حق داشتی، زمین برایت #قفس بود.
🍂اما خودت بیا و بگو. چگونه باور کنم پیمان #وفاداری ات را با من شکستی؟ چگونه تاب بیاورم حکایت سوزان این جدایی💕 را؟ چگونه بی تو #زینبت را رخت عروسی بپوشانم؟ خدایا، خوب میدانم غفلت از من بود که همیشه عقب افتادم، اما چگونه بر داغ این جدایی ها مرهم بگذارم؟ #رضا_جانم، پاره ی وجودم♥️حالا که از آسمان صدایم را می شنوی بگو حال #بابایم خوب است؟
بپرس دلش برای دخترکش تنگ نشده😭
🌿اصلا بگو تو که یک شب تحمل بی خبری از مرا نداشتی، حالا دلتنگم💔 نیستی؟! میدانی، سرنوشت تو را با #وصال و سرنوشت مرا با #فراق نوشته اند. تو به من رسیدی، من از تو جا ماندم. تو به بابایم رسیدی، من از بابایم جا ماندم😞 اگرچه با رفتنت خاکستر قلب سوخته ام بر باد رفت، اگرچه روی ماهت ازهم پاشیده شد، اما خدا را شکر که #لباس_تنت را به غنیمت نبردند. خدا را شکر که دختر تبدارت #اسیر نیست. خدا را شکر پسرانت در #غل_و_زنجیر نیستند😭
🍂لا جرم اگر #مرور "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" نبود، زودتر از این ها از پا در می آمدم😭
خداحافظ عزیزم...خداحافظ انیس شبهای تنهاییم... دعا کن طاقت بیارم و امانت هات رو خوب بزرگ کنم...خداحافظ رضااااااااااااااااا
پایان
@YasegharibArdakan
طب اسلامی کانال مجمع
ویژه خواهران
👈 خوردن #قرص_ضدبارداری رو ترک بفرمایید.😱
👈👈 این قرص ها باعث تغییرات جدی در وضعیت هورمونی بدن می شوند.
🔸شایع ترین عارضه ی قرص های ضدبارداری، قاعدگی های منقطع و لکه بینی است.
🔹تهوع🤢
🔸سردرد🤦♂
🔹درد سینه ها
🔸جوش های پوستی
🔹کاهش میل جنسی
🔸افسردگی
🔹تغییرات خلق وخو
🔸افزایش وزن
🔹افزایش خطر فشار خون
🔸لخته شدن خون
🔹 افزایش خطر حملات قلبی و مغزی
🔸 تومورهای کبدی
🔹سنگ های صفراوی
🔸جدیدترین مطالعات نیز نشان میدهد خانم هایی که از قرصهای ضد بارداری استفاده میکنند، یک و نیم برابر بیشتر از سایر خانم ها به عفونت های روده ای مبتلا میشوند.
@YasegharibArdakan
بخشی از پیامهای ارسالی کاربران:
🏮سلام قصه رمان خیلی قشنگ بود،من واقعابه فکرفرومیرفتم،سازنده بود .
مطالب کانال مفید وسازنده هستن،نمیتونم بیام مجمع به خاطربچه های کوچیکم ،ولی ازطریق کانال فیض میبرم وهمیشه دعاگوتونم.خداخیرتون بده
🏮عرض سلام وخسته نباشید خدمت شماحاج ...........، ممنون وتشکرازرمان بسیارزیبا، هرچندپایان غمناک داشت، انشاالله رهرو خون شهداباشیم.😔😔🤲🤲بقیه مطالب کانال هم جالب و آموزنده هست، باکمال تشکر🙏🙏
🏮سلام خسته نباشید صوت جلسه هفته قبلی تو کانال نیست بیزحمت بزارید ممنون میشم
🏮باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما/ مطالب کانالتون خوب و جوون پسند/ولی اگه یکم بتونید بصیرت افزایی رو بیشتر کنیدبهتر بخصوص که مخاطب و اعضا اینجور کانال ها بیشتر جوون ها هستند و دنبال حقیقت/کانال پناهیان مطالبش مفید میتونید گاهی یکیش رو بزارید تو کانالتون/مردم اگه بفهمند ظهور نزدیک امیدوار میشن و خودشون رو برای آینده آماده میکنند/امام حسین میگه مهدی ما مظلوم تا میتونید ازش بگین/و در کل خسته نباشید وانشالله همیشه فعال
🏮سلام
زبان قاصراست از تشکر
واقعا ممنونم از حسن انتخابی که تو رمان دارید
من هرروز به امید اینکه قسمت جدید رمان توکانال گذاشته بشه به کانالتون سر می زنم البته مطالب دیگه هم جالبه و مفید
درکل دمتون گرم
4_5976489400891082485.mp3
10.27M
#مهندسی_فکر 33
🗞فاکتور مهم که در تمام تصمیماتِ اهل تفکر، مشترک و همیشگی است؛ 👇
★ کیفیت زندگیِ جاودانه ی آنان است.
💢تصمیماتی که با محوریت چنین تفکری اتخاذ میشوند، محال است به بن بست، پوچی یا هلاکت برسند.
@YasegharibArdakan
سال ها گذشت...
فهميدم هميشه اونى كه ميخواى نميشه!
فهميدم هركسى كه باهاته الزاماً "دوستت" نيست!
فهميدم كسى كه تو نگاه اول ازش بدت مياد يه روزى ميشه صميمى ترين دوستت و بلعكس!
فهميدم كه بى تفاوتى بزرگ ترين انتقامه...
تنفر يه نوع عشقه، دلخورى و ناراحتى از ميزان اهميته!
غرور بزرگ ترين دشمنه،
خدا بهترين دوسته و خانواده بزرگ ترين شانسه!
سلامتى بالاترين ثروته...
آسايش بهترين نعمته...!
فهميدم "رفتن" هميشه از روى نفرت نيست...
هركى زبونش نرمه دلش گرم نيست!
هركى اخلاقش تنده، جنسش سخت نيست!
هركى ميخنده، بدون درد و غم نيست!
ظاهر دليلى بر باطن نيست...
فهميدم كسى موظف به اروم كردنت نيست...
فهميدم جنگ كردن با خيليا اشتباهه محضه...
فهميدم خيلى موقع ها خواسته هات، حتى باگريه و التماس، انجام شدنى نيست...
فهميدم گاهى اوقات تو اوج شلوغى تنهاترينى!
گاهى اوقات دلت تنگه اون آدماى دوست داشتنى سابق ميشه...
گاهی اوقات صمیمی ترین کست میشه غریبه ترین آدم!
گاهی اوقات با همه وجودت کسیو دوس داریو اون نمیبینتت...
گاهی اوقات باید رفت،
باید دل کند،
باید گذشت،
باید رد شد و عوض شد..
جمعه شب مجمع یادتون نره...منتظرتونم
@YasegharibArdakan
#معرفی_کتاب📚
#رعنا
🔶رمان «رعنا»، نوشته مژگان شیخی، روایت دختری است که در کودکی در پی جدایی مادر از پدرش، ناگزیر در خانه نامادری بزرگ می شود و بدین ترتیب ناملایمات و مشکلات بسیاری پشت سر می گذارد. تا این که سرانجام با پسری آشنا می شود و به رغم اختلاف خانوادگی و پس از سختی های فراوان با او ازدواج می کند.
🔻زندگی برای همه قصه می سازد و گاهی افراد بی نام و نشان، قهرمانان بزرگ زندگی اند. چه بسا مردان و زنانی باشند که نه از روی سرشت بد، بلکه موقعیت های خانوادگی و اجتماعی از آنها انسان دیگری ساخته است؛ کسانی که با خود فاصله دارند. این داستان که برگرفته از "واقعیت" است به زندگی همین افراد می پردازد، کسانی که شاید بارها آنها را دیده ایم، سروکار داشته ایم، ولی نمی شناسیم.
رمان، از سال های دهه چهل در شیراز شروع می شود و تا پس از جنگ ادامه می یابد. دختری که در خانواده ای با مشکلات خانوادگی، تضادها و احساس های سرکوب شده بزرگ می شود، سعی می کند در میان همه آن آشفتگی ها راهش را پیدا کند و سختی ها را پشت سر بگذارد، تا اینکه به تهران می آید و ...
@YasegharibArdakan
ﺷﻴﺦ ﺟﺎﺑﺮ ، " ﺍﻣﻴﺮ سابق ﻛﻮﻳﺖ" ﺩﺭ کتاب ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ ؛
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺟﻨﮓ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖﺻﺪّﺍﻡ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺭفتم ؛ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺷﺨﺼﺎً ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺑﻨﺰ ﺗﺸﺮﻳﻔﺎﺕ ﻧﺸﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ...
ﺻﺪّﺍﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺑﺮﮒ ﮐﻮﺑﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ، ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ؛ انشاالله ﺳﻔﺮﯼ ﺑﻪ ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ، ﻣﻨﺘﻈﺮﺗﺎﻥ ﻫﺴﺘﻴﻢ ، ﺻﺪّام ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻦ ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ ؛ ﻛﻮﻳﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ ، ﺣﺘﻤﺎً ﻣﯽﺁﻳﻴﻢ !
ﻭ ﻣﻦ ﺳﺎﻝ ۱۹۹۰ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ عراق ﺑﻮﺩﻡ ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺷﺪﻡ ...!
ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻛﻮﻳﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ، ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﻳﮕﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ
نمیﭘﻮﺷﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ؛ ﺩﺭ ﻛﻮﻳﺖ ، من ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ نمیبینم ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻣﯽﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ دلیل ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ بودند !
ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ، ﻫﺮ ﺭﻭﺯ و حتی برای حضور در سالن صرف غذا ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻴﺸﺪ !!
به جاست ﯾﺎﺩﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ که روزگاری مردانه ایستادند و امروز بعضیها نامردانه چپاول می کنند...
@YasegharibArdakan
🌹 یک شب به یاد ماندنی.....
💠 کادر اجرایی مجمع عاشقان بقیع اردکان مهمان مادر شهید حسن زفاک
✅ مسئول بیت الزهرا س به همراه تعدادی از خادمین هئیت، مهمان مادر شهید حسن زفاک بودند.
🔹در این دیدار یک ساعته مادر شهید برخی خاطرات فرزندش را بیان و از خصوصیات بارز و لحظه شهادت این سردار شهرمان حال و هوای دیگری ایجاد شد.
🔹محمد ابراهیمیان ضمن تقدیر و تشکر افزود: امسال هم طبق سال گذشته بیت الزهرا این افتخار را دارد تا سالگرد شهید زفاک را در مجمع برگزار کند.
🔹مسئول هئیت ضمن دعوت از مادر و خانواده شهید بزرگوار بیان کرد: خادمین تمام سعی و تلاش خود جهت هرچه باشکوه برگزار شدن این یادواره انجام خواهند نمود.
🔹ضمنا مجمع عاشقان بقیع اردکان در ایام فاطمیه اول سه شب با حضور سخنرانان و مداحان کشوری برنامه خواهد داشت که این یادواره در این سه شب برگزار خواهد شد.
مادر شهید نیز ضمن قدردانی از مجمع عاشقان بقیع ، برای خادمین مجمع دعا خیر نمودند🤲
🔘روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان
@yasegharibardakan
📷 گزارش تصویری از دیدار خادمین بیت الزهرا س با خانواده شهید حسن زفاک 👇👇👇
طب اسلامی کانال مجمع
🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈
🔴اهمیت استفاده از نوره در احادیث :
🔻البته مراد نوره طبیعی است که با زرنیخ درست میشود، اولین کسی که نوره درست کرد حضرت سلیمان (ع) بود، نوره از آهک آبدیده و زرنیخ یا همان آرسنیک معدن درست میشود، مقدار زرنیخ باید یکششم آهک باشد برای مثال یک کیلو زرنیخ با شش کیلو آهک، آهک و زرنیخ باید بهخوبی پودر شوند و نکته مهم این است که آهک و زرنیخ باید بهخوبی باهم مخلوط شوند. البته برای رفع بوی بد میتوان به آن برگ درخت هلو اضافه کرد.
🔺از آنجا که اسلام توجه زیادی به پاکیزگی و طهارت دارد و روایات و احادیث زیادی در این باب از حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین وجود دارد، که از جمله مهمترین آن روایات حدیث مشهور "النظافه من الایمان" است، در باب نوره و استعمال آن نیز احادیث زیادی نقل شده که در این مقاله به ذکر تعدادی از آنها میپردازیم.
🔶امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
✅نوره بسیار پاک کننده است.
✅نوره، یک تعویذ (نگه دارنده) و مایه پاکى بدن است.
✅دوست دارم که هر فرد باایمان در هر پانزده روز یکبار، با نوره موزدایى کند.
🔶امام کاظم (ع)فرمودند:
✅نوره آب کمر را زیاد میکند و بدن را تقویت میکند و قلوه پیه را زیاد میکند و بدن را چاق میکند.
🔶رسول خدا (ص) فرمودند:
✅کسی که دوست دارد به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد، نباید نظافت عانه (کنایه از نظافت از موهای زائد قسمت های مربوط به عورت و نیز دیگر قسمت های پنهان بدن را بیش از چهل روز ترک کند.
⬅️ روایات فراوان دیگر نیز نقل شده است که محدوده استفاده از نوره که حدود پانزده روز است را تعیین کرده است، البته به نظر میرسد هر پانزده روز یک بار، زمان مناسبی برای ازاله موهای زائد باشد، زیرا در این مدت موهای زائد به اندازه کافی رشد کرده باید از بین برود.
🔶مولای متقیان(ع) فرمودند:
✅دوست دارم که مؤمن هر پانزده روز یک بار از نوره استفاده کند.
🔶امام صادق (ع) فرمودند:
سنت در استفاده از نوره هر پانزده روز یک بار است و اگر بر کسی بیست و یک روز بگذرد، باید برای استفاده از نوره قرض کند، و اگر بر کسی چهل روز گذشت و از نوره استفاده نکرد، آن شخص نه مؤمن است و نه مسلمان.
✅تراشیدن بهتر از کندن مو است و نوره از تراشیدن بهتر است.
(⚠️قابل توجه کسانی که از تیغ یا موم(اپلاسیون) برای از بین بردن موهای زائد بدن استفاده می کنند.)
🔴آداب نوره کشیدن:
🔶امام علی(علیه السلام):
✅ شایسته است که مؤمن از نوره گذاشتن در روز چهارشنبه بپرهیزد که روز چهارشنبه روز نحس پایدار است.
✅ یکبار نوره کشیدن در تابستان، از ده بار در زمستان بهتر است.
🔶امام صادق(ع) :
✅حنا مالیدن بر بدن بعد از نوره کشیدن، موجب ایمن شدن از جذام و پیسى است.
✅هر کس نوره بکشد و سپس تمام بدن را با حنا خضاب نماید، فقر و تنگدستى از او دور رانده میشوند.
ببین به حضرت عباس تا کجا باید به فکرتون باشیم ؟!!!! 😳😳😳بعد بگید مجمع بده😄😄😄😄
@YasegharibArdakan
📷 گزارش تصویری
🔘 جلسه هفتگی هئیت با سخنرانی حجت الاسلام مروتی با موضوع خانواده و مداحی حاج محمد ابراهیمیان جمعه مورخ ۸ آذر ماه ۹۸ با حضور هئیت دانش آموزی برگزار شد.
🔸روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان
تصاویر 👇👇👇👇👇
@yasegharibardakan