eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
35 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
کندن از خاک مهران ... کار راحتی نبود ... داشتم نزدیک ترین جا به کربلا ... داغ دلم رو فریاد می زدم ... بلند شدم ... در حالی که روحی در بدنم نبود ... جان و قلبم توی مهران جا مونده بود ... چشم ابالفضل که بهم افتاد ... بقیه حرفش رو خورد ... دیگه هیچی نگفت ... بقیه هم که به سمتم می اومدن ... با دیدنم ساکت می شدن ... از پله ها اومدم بالا ... سکوت فضا رو پر کرد ... همهمه جای خودش رو به آرامش داد ... - علی داداش ... پاشو برگشت رو من بشینم کنار پنجره ... دوباره چفیه رو کشیدم روی سرم ... و محو وجب به وجب خاک مهران شدم ... حال، حال خودم نبود ... که علی زد رویشونه ام ... صورت خیس از اشکم چرخید سمتش ... یه لحظه کپ کرد ... - بچه ها ... می خواستن یه چیزی بخونی ... اگه حالشو داری ... جملات بریده بریده علی تموم شد ... چند ثانیه به صورتش نگاه کردم ... و میکروفون رو گرفتم ... نگاهم دوباره چرخید سمت مهران ... - بی سر و سامان توئم یا حسین ... تشنه فرمان توئم یا حسین ... آخر از این حسرت تو جان دهم ... کاش که بر دامن تو جان دهم ... کی شود این عشق به سامان شود؟ ... لحظه لبیک من و ، جان شود؟ ... . ⬅️ادامه دارد... 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 🌺 🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺
1_1739601558.mp3
7.05M
🎼 مثلا 🎧 زانکو
فرداشب انشاالله آخرین قسمت رمان....
فوری....فوری برای کاروان کربلا فردا مجمع ، یازده نفر جا خالی داریم، البته در کاروان دوم. اگر کسی مایله بیاد و پول و گذرنامه آماده داره بسم الله تماس با۰۹۱۳۲۵۶۸۹۸۱
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 💐✅ 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 💠 : سرباز مخصوص دردهای گذشته ... همه با هم بهم هجوم آورده بود ... اون روز عاشورا ... کابووس های بی امانم ... و حالا ... دیگه حال، حال خودم نبود ... بچه ها هم که دیدن حال خوشی ندارم ... کسی زیاد بهم کار نمی داد ... همه چیز آروم بود تا سر پل ذهاب ... آرامگاه احمد بن اسحاق ... وکیل امام حسن عسکری ... از اتوبوس که پیاده شدم ... جلوی آرامگاه، خشکم زد ... همه ایستادن توی صحن و راوی شروع به صحبت ... در شأن مکان و احمد بن اسحاق کرد ... و عظمت شهیدی که اونجا مدفون بود ... کسی که افتخار مهر مخصوص سربازی امام زمان "عج" در کارنامه اش دو داشت ... شهید "حشمت الله امینی" ... این اسم ... فراتر از اسم بود ... آرزو و آمال من بود ... رسیدن و جا نموندن بود ... تمام خواسته و آرزوی من از دنیایی به این عظمت ... آرزویی که توی مهران ... با التماس و اشک، فریاد زده بودم ... اما همه چیز ... فقط آرزویی مقابل چشمان من نبود ... اون آرامگاه و اون محیط، خیلی آشنا به نظر می رسید ... حس غریب و عجیبی وجودم رو پر کرده بود ... اما چرا؟ ... چرا اون طور بهم ریخته بودم؟ ... همون طور ایستاده بودم ... توی عالم خودم ... که دوباره ابالفضل از پشت زد روی شونه ام ... - داداش ... اسم دارم به خدا ... مثل نینجا بی صدا میای یهو میزنی روی شونه ام ... خندید ... - دیدم زیادی غرق ساختمون شدی گفتم نجاتت بدم تا کامل خفه نشدی ... حالا که اینطور عاشقش شدی ... صحن رو دور بزن ... برو از سمت در خواهران ... خانم حسینی رو صدا کن بیاد جای اتوبوس وسائل رو تحویل بگیره ... با دلخوری بهش نگاه کردم ... - اون زمانی که غلام حلقه به گوش داشتن و ... برای پیج کردن و خبر دادن می فرستادنش خیلی وقته گذشته ... داداش ... هم خودت پا داری ... هم موبایل ... زنگ زدی جوابنداد، خودت برو ... تازه این همه خانم اینجاست ... ـ به یکی از خانم ها پیغام دادم ... ما رو کاشت ... رفت که بیاد ... خودش هم که برنمی داره ... بعد از نماز حرکت می کنیم ... بجنب که تنها بیکار اینجا تویی ... یه ساعته زل زدی به ساختمون ... آرامگاه رو دور زدم ... و رفتم سمت حیاط پشتی که ... نفسم برید و نشستم زمین ... - یا زهرا ... یا زهرا ... چشم هام گر گرفت و به خون نشست ... 💠 داستان دنباله دار دهه شصتی : چشم های کور من پاهام شل شده بود ... تازه فهمیدم چرا این ساختمان ... حیاط ... مزار شهدا ... برام آشنا بود ... چند سال می گذشت؟ ... نمی دونم ... فقط اونقدر گذشته بود که ... نشستم یه گوشه و سرم رو بین دست هام مخفی کردم ... ـ خدایا ... چی می بینم؟ ... اینجا همون جاست ... خودشه... دقیقا همون جاست ... همون جایی که توی خواب دیدم... آقا اومده بود ... شهدا در حال رجعت ... با اون قامت های محکم و مصمم ... توی صحن پشتی ... پشت سر هم به خط ایستادن ... و همه منتظر صدور فرمان امام زمان ... خودشه ... اینجا خودشه ... زمانی که این خواب رو دیدم ... یه بچه بودم ... چند بار پشت سر هم ... و حالا ... اونقدر تک تک صحنه ها مقابل چشمم زنده بود ... که انگار دقیقا شهدا رو می دیدم که به انتظار ایستاده اند ... - یا زهرا ... آقا جان ... چقدر کور بودم ... چقدر کور بودم که نفهمیدم و ندیدم ... این همه آرزوی سربازیت ... اما صدای اومدنت رو نشنیدم ... لعنت به این چشم های کور من ... داخل که رفتم ... برادرها کنار رفته بودن ... و خانم ها دور مزار سرباز امام زمان ... حلقه زده بودن ... و من از دور ... ـ به همین سلام از دور هم راضیم ... سلام مرد ... نمی دونم کی؟ ... چند روز دیگه؟ ... چند سال دیگه؟ ... ولی وعده ما همین جا ... همه مون با هم از مهران میریم استقبال آقا ... اشک و بغض ... صدام رو قطع کرد ... اشک و آرزویی که به همون جا ختم نشد ... از سفر که برگشتم یه کوله خریدم ... و لیست درست کردم... فقط ... تک تک وسائلی رو که یه سرباز لازم داره ... برای رفتن ... برای آماده بودن ... با یه جفت کتونی ... همه رو گذاشتم توی اون کوله ... نمی خواستم حتی به اندازه برداشتن چند تا تیکه ... از کاروان آقا عقب بمونم ... این کابووس هرگز نباید اتفاق می افتاد ... و من ... اگر اون روز زنده بودم و نفس می کشیدم ... نباید جا می موندم ... چیزی که سال ها پیش در خواب دیده بودم ... و درک نکرده بودم ... ظهور بود ... ظهوری که بعد از گذر تمام این مدت ... هنوز منتظرم ... و آماده ... سال هاست ساکم رو بستم ... شوقی که از عصر پنجشنبه آغاز میشه ... و چقدر عصرهای جمعه دلگیرن ... میرم سراغش و برش می گردونم توی کمد ... و من ... پنجشنبه آینده هم منتظرم ... تا زمانی که هنوز نفسی برای کشیدن داشته باشم ...
و ما ز هجر تو سوختیم؛ ای پسر فاطمه .... خدایا بپذیر؛ امن یجیب های این نسل سوخته را .... یاعلی مدد .... التماس دعای فرج پایان 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 🌺 🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺
جمعه شب های پاک..... سلسله جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان جمعه(۱۴۰۱/۷/۱۵) همزمان با اذان مغرب _ همراه با اقامه نماز جماعت امام جماعت : حجه الاسلام قانعی سخنران : حجه الاسلام محسن طلایی موضوع : مهدویت مجتمع بیت الزهرا س( مجمع عاشقان بقیع اردکان) روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان @yasegharibardakan
... 😔😔 ✅ حرکت کاروان زیارتی کربلای معلی مجمع عاشقان بقیع اردکان از مقابل هئیت به سمت فرودگاه یزد 🤲 التماس دعا
🔶 دانلود صوتی مراسم جشن امامت امام زمان عجل الله 👤سخنرانی: 🗣ذاکر: 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
1sokhan.mp3
10.48M
بخش اول 👤سخنران: 🔶 مراسم جشن امامت امام زمان عجل الله 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
2sokhan.mp3
5.71M
بخش دوم 👤سخنران: 🔶 مراسم جشن امامت امام زمان عجل الله 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
4Sorood1.mp3
5.28M
1 (بده پر پروازم امشب، با غما نمیسازم امشب...) 🗣ذاکر: 🔶 مراسم جشن امامت امام زمان عجل الله 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
5sorood2.mp3
8.9M
2(عید امامت امام عصره ، پر زده تا جمکرونت دلامون...) 🗣مداح: 🔶 مراسم جشن امامت امام زمان عجل الله 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
جمعه شب های پاک..... سلسله جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان 🌹جشن میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق (ع) جمعه(۱۴۰۱/۷/۲۲) همزمان با اذان مغرب _ همراه با اقامه نماز جماعت 💠امام جماعت : حجه الاسلام قانعی 💠سخنران : حجه الاسلام مهدی دادآفرین 🔰مجتمع بیت الزهرا س( مجمع عاشقان بقیع اردکان) روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان @yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجمع عاشقان بقیع اردکان
جمعه شب های پاک..... سلسله جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان 🌹جشن میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعف
✋سلام 🌹🌹 عیدتون مبارک باشه 🌹🌹 🍀🍀 عیدی بدین تا عیدی بگیرین 🍀🍀 امشب مجمع جشن داریم 👏👏 ⏪ اگر نذری دارید یا دوست دارید برا میلاد پیامبر(ص) و امام صادق (ع) شیرینی بدین لطف کنید موقع اذان بیارید هئیت.... منتظرتونیم یاعلی✋
🔶 دانلود صوتی جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 👤سخنرانی: 🗣ذاکر: و 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
1sokhan.mp3
8.59M
بخش اول 👤سخنران: 🔶 مراسم جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
2sokhan.mp3
7.88M
بخش دوم 👤سخنران: 🔶 مراسم جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
3sokhan.mp3
540.2K
بخش سوم 👤سخنران: 🔶 مراسم جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
4sorood1.mp3
8.49M
(هوا بهاریه، عمر همه سیاهیا سر شد...) 🗣ذاکر: 🔶 مراسم جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
5 madh.mp3
7.23M
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله 🗣ذاکر: 🔶 مراسم جشن میلاد حضرت محمدمصطفی صلی الله و امام صادق علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan