eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
36 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره جالب نوه امام از ماجرای عصبانیت ایشان! ♨️ توصیه امام خمینی به خواندن 🔹 برشی از سخنرانی ، به مناسبت آغاز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقِيم خدایا بہ راہ راسٺ هدایٺمان کن .. 🌹روزے ڪہ بہ چشمان تو، ﭼﺸﻤﻢ بشود باز اے جان دﻟﻢ ،صبح من آن روز ﺑﻪ خیر است
🎁 هدیه دوشنبه سوری همراه اول یادتون نره😍 📲 مکالمه یا اینترنت رایگان فقط امروز 👇 *100*64*1# ✅️ روابط عمومی بیت الزهرا س 😉 @yasegharibardakan
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 از ما، عمل چندانی نخواسته اند، مهم تر از عمل کردن، عمل نکردن است! تقوا یعنی عمل گناه را مرتکب نشدن. همه میپرسند چه کار کنیم؟ من میگویم: بگویید چه کار نکنیم و پاسخ اینست: گناه نکنید. شاه کلید اصلی رابطه با خدا گناه نکردن است.
💠 🔸 امیرالمومنین علی علیه السلام: ای فرزند آدم! غصه رزق آن روزی که نیامده را بر آن روزی که آمده، اضافه نکن؛ چرا که اگر عمرت باشد، روزی ات را خداوند در آن روز خواهد داد و اگر نباشد چرا اندوه خوری؟ پس امروزت را با غم فردایی که نیامده برای خود سخت نگردان. 📚 نهج البلاغه/حکمت 379
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔴مراقب حرکات رونالدینیویی خدا باشید خدا بعضی موقع عمدا یه کاری می‌کنه،که ترو بِپرونه از ایمانت و بِری جایی دیگه . مثلاً هیئت میری به جای اینکه وضع زندگیت رو به راه بشه بدتر میشه،و حتی به پیغمبر هم فرمود إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ ‌‌‌https://eitaa.com/yasegharibardakan ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــ
◾مراسم‌ختم مرحوم‌زنده‌یاد منصورحسن خانلو ✍چیزی که‌هنگام ورود به‌مسجد نظر مردم رو جلب کرد و همچنین تحسین اکثر شرکت کنندگان برانگیخت ، تعداد زیادی حدود ۵۰ دستگاه ویلچر بود که اقوام، دوستان و آشنایان صاحبانِ عزا بجای تاج گلهای چندمیلیونی موقتی، برای عرض ارادت و تسلیت آورده بودند ودرمحلِ مراسم کنار هم چیده و درپایان مراسم هم "ویلچرها " جمع آوری و به مراکز خیریه ارسال شد، بدیهی است با اینگونه اقدامات خداپسندانه مشکل دهها ناتوان نیازمند حل خواهدشد وقطعا" ثوابی هم به روح متوفی عاید و واصل خواهدشد. ✍یه استادی داشتیم می‌گفت همیشه دنبال کارهای خیری که کمتر میشه برید و انجام بدید ✍تو احوال یکی از بزرگان هست که پولی رو داده بودن برای ساختن سرویس بهداشتی چند نفر به حالت تمسخر گفته بودن آخه پول خرج سرویس میکنید این بزرگوار فرمودن الان این سرویس برای این منطقه نیاز هست ✍تو این وضعیت جامعه که متاسفانه بعضی از مسئولین کم لطفی دارن می‌کند تو انجام وظیفشون 😔بیشترهوای همو داشته باشیم
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 هشدار خیلی مهم / تا می توانید نشر دهید! اگر وای فای خانه شما همیشه روشن هست، پس حتما این فیلم رو ببینید! https://eitaa.com/yasegharibardakan
بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند. مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود. 🌷 https://eitaa.com/yasegharibardakan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
مراسم اختتامیه با روایتگری حاج حسین یکتا تموم شد عالی بود وقتی برگشتم خونه دیدم هیچکس خونه نیست ساعت ۱۰شبه 😐😐😐یعنی کجا رفتن یه برگه رو در اتاقم بود دست خط پدرم بود نوشته بود رفته بودن پارتی 😔😔 وارد اتاقم شدم چند تا از عکسای حاج ابراهیم همت تو اتاقم زده بودم روسریم باز کردم زدم به چوب لباسی داخل کمد نشستم رو تخت روبروی عکس با اشک گفتم داداش هوای خانوادمو داشته باش دست اونام را هم بگیر از گناه نجاتشون بده ساعتم کوک کردم رو ساعت ۲:۳۰برای نماز شب هرزمانی دلم میگرفت نمازشب میخوندم دلم هوای شلمچه ،طلائیه و حاج ابراهیم همت کرده بود زیارت عاشورا خوندم بعدش خوابیدم ساعت دونیم از جیغای ساعت پاشدم برای نماز برای وضو که رفتم فهمیدم هنوز خانواده ام برنگشتن 😔😔 وضو گرفتم برگشتم اتاقم قامت نماز شب بستم بنظرمن حال هوای آدم با نماز شب عوض میشه بعد نماز همون جا کنار سجاده دراز کشیدم خوابم برد خواب دیدم تو طلائیه ام روضه بود انگار زینب برام دست تکون داد: حنانه حنانه بیا اینجا رفتم نشستم کنارش آروم گفتم: چ خبره؟ زینب: حضرت آقا(رهبر)دارن میان طلائیه بچه ها میگن حاج ابراهیم همت و حاج ابراهیم هادی هم قراره بیان -وای خدایا 😭😭 نیم ساعت نشد رهبر اومدن دیدم صف اول یه سری از شهدا نشسته بودن آقا حرفهاشون تموم شد رفتن همه بچها جمع شدن دور شهدا منو زینبم رفتیم سمت حاج ابراهیم همت سرمو انداختم پایین که یهو حاجی گفت: خانم معروفی درسته من برادرتم اما نامحرمم بهتون هرزمان که میحواهید با بنده صحبت کنید روسری سر کنید یهو از خواب پریدم صدای اذان صبح تو اتاقم میومد اشکام جاری شد 😭😭😭 خانم معروفی روسری کن 😭😭😭 دوباره وضو گرفتم برای نماز از خواب به بعد هرزمان که میخوام با حاجی حرف بزنم روسری سر میکنم فردا حلقه صالحین دارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کلاس صالحین که تموم شد مسئول پایگاه اومد تو حلقه گفت :خواهرای که عضو گردان هستن هفته بعد پنجشنبه برنامه داریم لیلا :حنانه بریم ثبت نام؟ -حالا میریم غافل از آینده که این دیدار دومین اتفاقی که زندگیمو عوض میکنه لیلا: حنانه فردا اعلام نتایج حوزه است بیا خونه ما -إه لیلا همش من بیام خونتون خب توام یه بار بیا لیلا: حنانه جان خانواده ات از تیپ من خوششون نمیاد نمیخام اذیت بشن تو ناهار بیا -نه مزاحمت نمیشم لیلا: پاشو جمع کن تعارف معارف رو ناهار بیا دیگه مهدی خونه نیست منم تنهام -خوب خجالت میکشم لیلا: برو بابا منتظرتما -باشه باشه نزن لیلا : نزدم خخخخ سر میز شام به خانواده ام گفتم: فردا جواب آزمون حوزه علمیه میاد بابا: از دستت خل میشیم امل بازی هات داره شدیدتر میشه من فقط سکوت کردم بعداز نماز صبح تا ساعت ۹خوابیدم بعداز صبحونه حاضر شدم رفتم خونه لیلا دیگ دیگ لیلا: بیا بالا -ن پس میمومدم این پایین رفتم بالا با چادر بودم لیلا: حنانه چادرتو دربیار من برم لب تاپ بیارم مهدی جان رفته سرکار -مهدی جان 😁😁😁 لیلا رفت لب تاپ آورد مشخصاتمونو وارد کردیم وای جیغ جیغ هردو قبول شده بودیم تا عصر پیش لیلا بودم خیلی خوش گذشت .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄