فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوتچند آیه #قرآن
سوره انفال آیه ۴۶
دعای عهد.mp3
21.59M
سلام مهدی فاطمه (س)
هر روز صبح با تو عهد
میبندم که تا زنده هستم
در رکابت با جان و دل
بایستم
✨اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب(س)✨
1_1002066518.mp3
19.79M
سلام امام زمانم
✨ امام زمان (عج) فرمودند این طور به من سلام کنید✨
🍃 زیارت آل یاسین
💫 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب(س) 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷
السلام علیک یا صاحب الزمان علیه السلام
امروز نگاهت به خدا باشه
امروز یه قدمی بردار برای
لبخند امام زمانت☺️
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷🍃
زنـدگی یک پاداش است
نه یک مکافات.
فرصتی است کوتاه،
تا ببالی، بدانی، بیندیشی
بفهمی، و زیبا بنگری...
"زندگیتون را خوب زندگی کنید..."
سلام صبحتون پر خیر و برکت
🌸
🔴 وضعیت شیعیان در آخرالزمان
🔹امام علی علیهالسلام فرمودند:
🟢 در آخرالزمان شیعیان ما همانند وضعیت یک انبار گندم را خواهند داشت که آن را آفت بزند و صاحب انبار آنها را بیرون میآورد و آن قسمتهایش را که آفت زده دور میریزد و بقیه را داخل انبار قرار میدهد و این کار مجددا آنقدر استمرار پیدا میکند تا جایی که به اندازه مشتی از آن گندمها بیشتر سالم باقی نمیماند.
📚 غیبت نعمانی، باب۱۲
⚪️ وقتی حاج آقا خودش پیراهن یک جوان را دوخت
سید علی اکبر ابوترابیفرد قبل از پیروزی نهضت اسلامی، یک مبارز انقلابی بود. ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در جبهه حق علیه باطل حاضر شد و در سال ۱۳۵۹ به اسارت دشمن بعثی درآمد و بیش از ده سال سختی های اسارت را تحمل کرد و با وجود تمام سختی ها، در مقاومت به الگویی برای رزمندگان مبدل شد
او با سعه صدر،بردباری بسیار بالا و با تمسک به اهل بیت(ع) شمعی در محفل رزمندگان ایرانی بود و امید و ایمان را در آنها تقویت می کرد
حسین مندنیزاده در خاطرهای از ایشان روایت میکند:
توی حیاط اردوگاه نشسته بود.هرکس میآمد و حرفی پیش میکشید؛ یکی از برنامههای فرهنگی اردوگاه میگفت، یکی از مشکلش میگفت، یکی به روش او در رهبری اردوگاه انتقاد میکرد. او هم با حوصله به حرفهایشان گوش میداد.توی این گیرودار بسیجی جوانی سر رسید.به حاجآقا گفت «چند دقیقهای کارتون دارم». حاجآقا گفت «درخدمتم آقاجون». جوان که سرش را پایین انداخته بود گفت «پیرهنم گشاد بود،شکافتمش و دوباره اندازه کردم. بردم پیش خیاط اردوگاه. خیاط میگه باید یک ماهی صبر کنم.من جز آن پیرهن لباسی ندارم. اگه میشه شما بگید پیرهن رو زودتر بدوزه». حاجآقا کمی فکر کرد و گفت «باشه، پیرهن رو بیار تا بگم برات بدوزن»
یک هفته تمام، وقتی همه خواب بودند، حاجآقا بیدار مینشست و پیراهن را با دقت میدوخت. یکروز صبح، جوان را در محوطة اردوگاه پیدا کرد و پیراهن را دستش داد
جوان هیچ وقت نفهمید خیاط آن پیراهن خود حاجی بوده
👆📷 ابوترابی فرد، در زندان زمان شاه // در بند اسارت صدام
🇮🇷
زینب جان!❣
◽️ای کاش که از تبار غم بودم، کاش...
◾️يک مصرع شعر محتشم بودم کاش
◽️در روضه ی عباس به خود می گفتم
◾️ای کاش مدافع حرم بودم،....
🥀#شهید_گمنام_علی_آقاعبداللهی🥀
#فرزند_شهید
#ابوامیر
#شیرخانطومان
🇮🇷