🛑 اینستاگرام صفحه نیما نکیسا را در حمایت از اغتشاشگران حذف کرد!
🔹صفحه نیما نکیسا کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران که اغتشاش و نا امنی در ایران را محکوم کرده بود توسط اینستاگرام حذف شد!
🔹اینستاگرام یک شبکه اجتماعی امریکایی است که با انتشار فراخوانهای اغتشاش، آموزش ساخت سلاح و بمب، اخبار دروغ و بازدیدهای فیک باعث تعطیلی بازارها و کسب و کارهای صنوف و خسارتهای زیاد به اموال عمومی ایران شده بود.
🔹این اقدام اینستاگرام در چارچوب سانسور و #امپراتوری_دروغ ارزیابی می شود
@dana_news
🌹کوثر🌹
https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
جو بایدن رییسجمهور آمریکا:
«من بخاطر مسائل ایران، به عربستان سفر کردم» !!!...
⁉️از این صریحتر بگوید که اغتشاشات اخیر در ایران، برنامهریزی آمریکا و همپیمانانش بوده است ‼️
🔮کانال مرجع گفتمان
#فتنه
@goftemansazan
14010727_42804_64k.mp3
25.1M
🎙 بشنوید | صوت کامل فرمایشات امام خامنهای (مدظلهالعالی) در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی. ۱۴۰۱/۷/۲۷
#ولی_فقیه #لبیک_یا_خامنه_ای
•┈┈••✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/4292411452C68d2f026d8
🔴معامله نحسِ مهناز افشار با مریم معمار صادقی مدیر بنگاه دروغ پردازی توانا وابسته به رژیم تروریستی آمریکا!
♦️مریم معمار صادقی بارها خواستار جنگ علیه ایران و تحریم مردم کشورمان شده است.
🔮کانال مرجع گفتمان
#فتنه
@goftemansazan
🔴امام خامنه ای :
♦️یکی از عواملی که در جامعه از بدیها جلوگیری می کند ؛ نهی از منکر و منکر ساختن منکرست ؛
♦️نگذاریم "منکر " "معروف "و "معروف " منکر" شود
♦️بنابراین اولین فایده ی امر به معروف از منکر همین است که نیکی و بدی ، همچنان نیکی و بدی بماند
🔮کانال مرجع گفتمان
#نهی_از_منکر
#امر_به_معروف
@goftemansazan
مادر شاه در کتاب خاطراتش آورده است به فرح و دوستانش بابت روابط آزادی که با مردها داشتند اشکال میگرفتم فرح می گفت اختیار بدن خودم را دارم(البته تعبیر بسیار زشت تر از این هست)
حتی مادر شاه، گاهی در مورد فرح، به شاه انتقاد می کرد و شاه سکوت می کرد...
شاه و فرح سال ها قبل به این موضوع رسیده بودند که برای حفظ خانواده سلطنتی اسما کنار هم باشند نه واقعا
این نتیجه زن، زندگی، آزادی هست. که حتی زندگی خودش را نمی تواند حفظ کند.
🔮کانال مرجع گفتمان
#پهلوی_بدون_روتوش
@goftemansazan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نیما نکیسا:
🔹 اینایی که از سلاح و چاقو و کوکتل استفاده میکنن تجزیه طلبها هستن، اینا مردم کشور من نیستن... چرا که الان به کوری چشم دشمنانمون ایران یکی از مقدرترین کشورهای نظامی جهانه.
🔹 حرفای من شاید به مذاق خیلی ها خوش نیاد که خوشحالم خوش نمیاد.
🌹کوثر🌹
https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
سلام:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_نهم
💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینهام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگهای بدنم از هم پاره شد.
در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریههای کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس میکردم که نفسم هم بالا نمیآمد.
💠 عباس و عمو مدام با هم صحبت میکردند، اما طوری که ما زنها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی #مرگ میداد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.»
💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته میفهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟»
همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمیدونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمیآمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه میرسم #تلعفر، ان شاءالله فردا برمیگردم.»
💠 اما من نمیدانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را بهخوبی حس کرده و دستش به صورتم نمیرسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!»
خاطرش بهقدری عزیز بود که از وحشت حمله #داعش و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس #تهدید وحشیانهاش لحظهای راحتم نمیگذاشت.
💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند.
اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً میمانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به #آمرلی بیاورد.
💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر بهجای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالیکه داعش هر لحظه به تلعفر نزدیکتر میشد و حیدر از دستان من دورتر!
عمو هم دلواپس حیدر بود که سرش فریاد زد :«نمیخواد بمونی، برگرد! اونا حتماً خودشون از شهر رفتن!» ولی حیدر مثل اینکه جزئی از جانش را در تلعفر گم کرده باشد، مقاومت میکرد و از پاسخهای عمو می فهمیدم خیال برگشتن ندارد.
💠 تماسش که تمام شد، از خطوط پیشانی عمو پیدا بود نتوانسته مجابش کند که همانجا پای تلفن نشست و زیر لب ناله زد :«میترسم دیگه نتونه برگرده!»
وقتی قلب عمو اینطور میترسید، دل #عاشق من حق داشت پَرپَر بزند که گوشی را برداشتم و دور از چشم همه به حیاط رفتم تا با حیدر تماس بگیرم.
💠 نگاهم در تاریکی حیاط که تنها نور چراغ ایوان روشنش میکرد، پرسه میزد و انگار لابلای این درختان دنبال خاطراتش میگشتم تا صدایش را شنیدم :«جانم؟» و من نگران همین جانش بودم که بغضم شکست :«حیدر کجایی؟ مگه نگفتی صبح برمیگردی؟»
نفس بلندی کشید و مأیوسانه پاسخ داد :«شرمندم عزیزم! بدقولی کردم، اما باید فاطمه رو پیدا کنم.» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر میشنیدم که با گریه التماسش کردم :«حیدر تو رو خدا برگرد!»
💠 فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی #عاشقانه تشر زد :«گریه نکن نرجس! من نمیدونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟»
و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیباییام را شکست که با بیقراری #شکایت کردم :«داعش داره میاد سمت آمرلی! میترسم تا میای من زنده نباشم!»
💠 از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بیخبر از تپشهای قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :«اگه من #اسیر داعشیها بشم خودمو میکُشم حیدر!»
بهنظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمیزد و تنها نبض نفسهایش را میشنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه میزدم تا صدایم را بشنود :«حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم میخواد یه بار دیگه ببینمت!»
💠 قلبم ناله میزد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمیآمد بیش از این زجرش بدهم که غرّش وحشتناکی گوشم را کر کرد.
در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمیخواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا میکردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمیآمد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•