8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅🎥 تحلیلگر برجسته جهان عرب: صادرات پهپادهای ایرانی باعث افتخار ما عربها و مسلمانان است؛ این قدرت ایران را نشان میدهد!
"عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه "رایالیوم" در واکنش به نشست "آستانه" در تهران و دیدار سه جانبه رؤسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه گفت:
"رهبر ایران در دیدار با اردوغان از موضع قدرت هشدارهایی داد؛ کار به جایی رسیده که روسیه از ایران اسلحه وارد می کند و این یعنی معادله بازدارندگی ایران محقق و رو به گسترش است"
#ایران_قوی
@hagigei
⭕️ بسم الله الرحمن الرحیم⭕️
#بیانیه_گام_دوم(۹۸)
⚪️ درون زایی اقتصاد کشور،
مولّد شدن و دانش بنیان شدن آن،
مردمی کردن اقتصاد
و تصدّیگری نکردن دولت،
برون گرایی با استفاده از ظرفیّت هایی که قبلاً به آن اشاره شد،
بخشهای مهمّ این راه حل ها است.⚪️
⭕️ دوره آموزش مجازی؛ مدیریت رسانه محله
(ویژه ادمین کانال ها و صفحات مجازی)
🔰 با سرفصلهای کاربردی و مفید:
▪️ رسانه محله و کارکردهای آن
▪️ مدیریت صفحات مجازی در رسانه محله
▪️ اصول تولیدمحتوا در رسانه محله ها
📆 از هم اکنون تا ۳۱ تیرماه بصورت آفلاین
در سامانه آموزش مجازی نسرا
🔸با حضور بهترین اساتید کشوری
https://lms.nasraa.ir/IdeaPortal/ClassRegister/103355
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
*🟣 #خبر_خوب ِ امنیتی ...؛ اطلاعات سپاه سرکرده باند قاچاق دختران ایرانى به اربیل را بازداشت کرد*
🔹 این فرد زهرا منصوری همدانی با نام مستعار ساره است که دستگیری او از سوی رسانههای فارسی زبان خارج از کشور با عنوان ظلم جمهوری اسلامی به یکی از اقلیتهای جنسی مطرح شده بود.
🔹ترویج همجنسبازی، قمار، کلاهبرداری و قبح زدایی از روابط نامشروع و انتشار آن در فضای مجازی ازجمله اقدامات این فرد بوده است ...
┈┈••❀🍃💠🍃❀••┈┈
🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
﷽
*🟣 رهبر انقلاب در دیدار پوتین :*
🔹 مسئله سوریه بسیار مهم است. موضع جمهوری اسلامی، مخالفت با حمله نظامی به این کشور و لزوم جلوگیری از آن است. یک مسئله مهم دیگر در موضوع سوریه، اشغال مناطق حاصلخیز و نفتخیز شرق فرات بوسیله آمریکاییها است که این قضیه باید با بیرون راندن آنها از آن منطقه علاج شود. ۱۴۰۱/۴/۲۸
┈┈••❀🍃💠🍃❀••┈┈
🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
*🟣 هدف، اخراج آمریکا از منطقه 😎*
*🔻 رهبر ایران: آمریکاییها باید از منطقه شرق فرات در سوریه بیرون رانده شوند.*
*🔻 بعد از اینکه نیروی هوایی روسیه عملا تبدیل به نیروی نظامی ایران و جبهه مقاومت در جنگ سوریه شد، امروز رهبرانقلاب در دیدار با پوتین حداقل در ۴ مورد با ادبیاتی دستوری و استفاده از تعبیر "باید" نکاتی را خطاب به او مطرح کردند.*
*🔻 اما از منظر عقل کوچک غربگراها، ایران مستعمره روسیه است!*
*✍️ امیرحسین ثابتی*
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_سه
❥••●❥●••❥
💠 از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید و تنها حضور حرم حضرت زینب (علیهاالسلام) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت اینهمه نامحرمِ تشنه به خونم جان ندهم که در حلقه تنگ محاصرهشان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم.
ایکاش به مبادلهام راضی شده بودند و هوس تحویلم به ابوجعده بیتابشان کرده بود که همان لحظه با کسی تماس گرفتند و مژده به دام افتادنم را دادند.
💠 احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد که رگبار گلوله لحظهای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای مقاومت به جانشان افتاده بود که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند :«ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!»
صدایش را نمیشنیدم اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم نرخ تعیین میکند و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند.
💠 پیکرم را در زمین فشار میدادم بلکه این سنگها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانهام را با تمام قدرت کشید و تن بیتوانم را با یک تکان از جا کَند.
با فشار دستش شانهام را هل میداد تا جلو بیفتم، میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود.
💠 پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم روی سنگ راهپله زمین خوردم.
احساس کردم تمام استخوانهایم در هم شکست و دیگر ذکری جز نام حضرت زینب (علیهاالسلام) به لبهایم نمیآمد که حضرت را با نفسهایم صدا میزدم و میدیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است.
💠 دلم میخواست خودم از جا بلند شوم و امانم نمیدادند که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند. شانهام را وحشیانه فشار میدادند تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس میکردم و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمیرفت که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف میزند.
مسیر حمله به سمت حرم را بررسی میکردند و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد.
💠 کریهتر از آن شب نگاهم میکرد و به گمانم در همین یک سال بهقدری خون خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود.
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
•❖•◇•❖•❣️•❖•◇•❖•
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_چهار
❥••●❥●••❥
تماسش را قطع کرد و انگار برای جویدن حنجرهام آماده میشد که دندانهایش را به هم میسایید و با نعرهای سرم خراب شد :«پس ازوهابیهای افغانستانی؟!»
💠 جریان خون به زحمت خودش را در رگهایم میکشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بیصدا در سینه مانده بود و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت :«یا حرف میزنی یا همینجا ریز ریزت میکنم!»
و همان تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم و او از همانجا با تیزی زبان جهنمیاش جانم را گرفت :«آخرین جایی که میبرّم زبونته! کاری باهات میکنم به حرف بیای!»
💠 قلبم از وحشت به خودش میپیچید و آنها از پشت هلم میدادند تا زودتر حرکت کنم که شلیک گلوله پرده گوشم را پاره کرد و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت.
از شدت وحشت رمقی به قدمهایم نمانده و با همان ضربی که به کتفم خورده بود، از پله آخر روی زمین افتادم. حس میکردم زمین زیر تنم میلرزد و انگار عدهای میدویدند که کسی روی کمرم خیمه زد و زیر پیکرش پنهانم کرد.
💠 رگبار گلوله خانه را پُر کرده و دست و بازویی تلاش میکرد سر و صورتم را بپوشاند، تکانهای قفسه سینهاش را روی شانهام حس میکردم و میشنیدم با هر تکان زیر لب ناله میزند :«یاحسین!» که دلم از سوز صدای مظلومش آتش گرفت.
گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر میشد، پیراهنم از پشت خیس و داغ شده و دیگر نالهای هم نمیزد که فقط خسخس نفسهایش را پشت گوشم میشنیدم.
💠 بین برزخی از مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بیوقفه، چیزی نمیفهمیدم که گلوله باران تمام شد.
صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود، چیزی نمیدیدم و تنها بوی خون و باروت مشامم را میسوزاند که زمزمه مصطفی در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد.
💠 گردنم از شدت درد به سختی تکان میخورد، بهزحمت سرم را چرخاندم و پیکر پارهپارهاش دلم را زیر و رو کرد. ابوالفضل روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود، از تمام بدنش خون میچکید و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان میداد...
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
•❖•◇•❖•❣️•❖•◇•❖•