بسمالله الرحمن الرحیم
✅یادداشت ویژه دهه بصیرت و میثاق با ولایت (فتنه ۸۸) قسمت اول
🌸 امام خامنه ای مدظله العالی در ۲۹ دی ۱۳۸۸ می فرمایند:
«کار نهم دی ماه امسال هم همین جور بود ،شناختن موقعیت ،فهمیدن نیاز ،حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز ،»
🌸راجع به انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ و وقایع و اتفاقات آن کم و بیش مطلعید !!!
در این یادداشت بر آنم که فهرست وار نکاتی از چرایی فتنه و اهداف و عوامل شرائط فتنه و عمل فتنه گران و گناه آنان و عوامل خنثی کننده فتنه و عمل خواص و نحوه مقابله با در فتنه ها و....بیان کنم .
👈در تعریفی از فتنه میتوان گفت:
_پوشیده شدن حقایق از چشم مردم
_غبار آلودگی فضا
_جلوه ای از توطئه های دشمنان برای براندازی نظام
👈اهداف فتنه
_ساقط کردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران
_استحاله انقلاب(از بین بردن روح انقلاب و ماندن صورت آن)
_نابود کردن حقیقت دین و شعارهای دینی
_گمراه کردن مردم
_ایجاد شکاف و اختلاف در جامعه و دول اسلامی
_حرکتی در جهت جبران شکست های غرب در مقابله با انقلاب در عرصه های مختلف
_شکل دادن به دولت مطلوب خود توسط عناصر داخلی غربزده و غربگدا
👈عوامل فتنه انگیز در فتنه
_مال و ثروت
_حب نفس
_حب جاه و مقام و قدرت
_عداوت و دشمنی دشمنان
_محبت و وابستگی به دشمنان
👈شرائط فتنه
_دشواری شناخت عرصه
_غبار آلودگی فضا (پوشیده ماندن حقایق از چشم مردم )
_دشواری شناخت دوست و دشمن و ظالم و مظلوم
👈عمل فتنه گران در فتنه
_بی ایمانی
_غرور
_خدعه گری
_عدم توانایی خروج از فتنه و نجات خود
_تظاهر به دین
_کور شدن در فتنه ها
_یکسان نبودن دل و زبان و رفتار
_کم آوردن در امتحان
سهراب خلیلی
۸ دی ۱۴۰۱
دهزار میلیارد تومان
۴_ کاهش نرخ تورم از حدود ۶۰ به ۴۰ درصد
🌸امام خامنه ای مدظله العالی :علت العلل اصلی آشوب های اخیر را مقابله با پیشرفت و ترقی ایران اسلامی می دانند.
👈شواهد و قرائن موجود در کشور که گویای روند رو به رشد و توسعه اقتصادی در دولت مردمی دکتر رئیسی هستند عبارتند از :
۱_دو برابر شدن خرید تضمینی گندم از کشاورزان
۲_کاهش واردات بی رویه به کشور
۳_تامین امنیت نسبی غذایی با توجه به بحران. غذا در جهان بدلیل درگیری اوکراین با روسیه و...
۴_پیگیریو نهایی کردن پروژه آب خوزستان و همدان و کردستان
۵_توفیقات بی نظیر و زبانزد خاص و عام در مهار کرونا و ساخت واکسن
۶_پیشبرد و پیشرفت های شگرف در عرصه های هوا فضا و ماهواره ای و موشکی
۷_ مدیریت در مصرف آب و برق و گاز و عبور از زمستان و تابستان بدون قطع آب و برق و گاز
۸_بازگرداندن ریل قطار اقتصادی از رکود به رشد ۴درصدی
و.....
✅با پمپاژ امید به آینده روشن و حذف یاس و نا امیدی و تصویر از گذشته با فاکتورهای ناامید کننده در دولت روحانی و مولفه های ملموس و محسوس روند رونق و رشد اقتصادی و کمک و ارائه راه کار به دولت و همراهی با دولت مردمی و عملیاتی کردن گفتمان های امام خامنه ای عزیز و...میتوان بر مشکلات اقتصادی فائق آمد و از این گردنه هم مثل گردنه های سخت گذشته به سهولت و با موفقیت عبور کنیم.
انشاءالله
سهراب خلیلی
۵ دی ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 صداهایی که قابل شناسایی هستند!
🔹 شناسایی و دستگیری عوامل شعاردهنده در منازل توسط سازمان اطلاعات فراجا!
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#یادداشت_کوتاه
باسمه تعالی
انقلاب و انقلابی گری خط قرمز شهید حاج قاسم سلیمانی بود :👇🍀🌸🍀👇
یک فرد انقلابی کسی است که احساسات ، منطق و غیرت دینی و انقلابی را هم زمان دارا می باشد و آراسته به اخلاص ، بصیرت و عمل بهنگام است.
کسی که پاسداری از انقلاب اسلامی را با تمام وجود لمس کرده باشد به قول حکما سنخیتی برای ایشان حاصل می شود و همین سنخیت علت انضمام ایشان به انقلاب اسلامی است.
در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مدظلهالعالی فرمودند :
انقلاب و انقلابی گری خط قرمز جدی او بود.
به گفته خود حاج قاسم : از مهمترین شئون عاقبت به خیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب و داشتن رابطه قلبی و دلی و حقیقی با حکیمی است که امروز سُکّان انقلاب را به دست دارد... امروز امکان ندارد کسی بدون دفاع از ولی فقیه بتواند از اسلام دفاع کند ، دفاع از اسلام با دفاع از ولایت فقیه امکان پذیر است.
حاج قاسم ولی فقیه را نایب الامام می دانست و معتقد بود باب الحُجّه ، نایب الحُجّه است و کسی که دستش به شاخه پایینی نمی رسد به دلالت التزامی دستش به شاخه بالایی نمی رسد.
نگاه حاج قاسم یک نگاه فاطمی (س) بود یعنی همه باید فدایی امام خود باشند نه مثل مردم زمان امام حسین علیه السلام که نشستند تا امام فدایی آنها شد .
حاج قاسم معتقد بود : اگر ولایت مطلقه فقیه در این کشور نبود ، تفکر لیبرالی ، انقلاب اسلامی را استحاله کرده بود یعنی صورت انقلاب را نگه می داشت و سیرت انقلاب را نابود می کرد آنگاه به قول شاعر این بیت شعر تحقق پیدا می کرد که :
بس که ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببینی نشناسیش باز
✍ امراله عباسی
#ثامن #بصیرت #جانفدا
سلام:
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #سی_وشش
_مسخره..! خیلی بی مزه ای...!!😠
خواست از پشت بام پایین رود، که علی، جدی شد، باصدای بلندی گفت:
_هادی رو که میشناسی، از بچه های هیئت.😊
یوسف برگشت. منتظر ادامه جمله رفیقش بود.
_سیدهادی حیدری. یادته میخاست بره سپاه...؟ رفته.حالا هم رسمی شده.
_خب. این چه ربطـ...
علی_امشب ساعت ٩شب🕘 باخانواده اش میان خونه محمداقا اینا،خاستگاری.😊
همانجا ایستاد....
زمان برایش متوقف شده بود... علی هیچوقت دروغ نمیگفت. بحرفش شک نداشت.
هنوز قلبش تپش داشت..😣
چهره اش درهم شد.😖دیگر درد قلبش را نمیتوانست تحمل کند..! با زانو روی زمین افتاد..
علی بسمتش آمد. او را بلند کرد.
_وایسا یه قرصی چیزی برات بیارم..!
علی زود پایین رفت.
از تو کمد قرص یوسف را پیدا کرد.پشت بام رفت.قرص را با یه لیوان آب به یوسف داد.
یوسف_ من همه کار کردم.😣همه کار..! دیگه باید چکار میکردم، که نکردم. دیدی خاستگاری هم کردم، دوبار، هربار بهم خورد...!!! آخخخ...😖😣
علی، موکتی را...
که برای نشستن خودش آورده بود، را پهن کرد. یوسف دراز کشید. و خودش، کنارش نشست.😊
علی_اون شب بهت گفتم، خونه آقابزرگ، یادته...؟ باید بجنگی..!!😊 یه دکتر هم برو اینهمه درد، زمینگیرت میکنه..!😕
خیلی آرام زمزمه کرد.
_چیزیم نیس.خوبم.استخاره کن برام
_دِکی...داری میمیری دیوونه..! دکتر باید بری. استخاره..!؟ استخاره راهی نداره.! وقتی به کارت مطمئن هستی..!😕
_خب چکار کنم.!؟😒
علی_هیچی رفیق.فراموشش کن.
یوسف سریع بلند شد. نشست.
_میفهمی چی میگی...!؟😠 میگم استخاره کن میگی نه. میگم چکار کنم میگی فراموشش کنم؟؟!!! 😠🗣
_آروم باش پسر..!😒 هنوز که چیزی معلوم نیس.. بعدشم.. گفتم زودتر خبرت کنم.. همین امشب تمومش کنی!😊
گوشی علی زنگ خورد...
برداشت و مشغول حرف زدن شد.از یوسف #فاصله گرفت.یوسف هم متوجه شد که مخاطب علی، #همسرش هست.
یوسف، لبه پشت بام نشست...
آرنج دستانش را روی زانوهایش گذاشت. سرش را درحصار دستانش قرار داد.
«خدایا خودت گفتی من به تو #توکل کنم برام کافیه..!همه تلاشمو کردم توکل کردم به نامت، به اسم اعظمت.!خدایا کسی رو #غیرتوندارم. خودت #کمکم_کن. میخام تموم بشه ولی نمیشه.😣 کمکم کن..! »
صدای زنی از پایین می امد...
نزدیک میشدند، به پشت بام.سرش را بلند کرد.مرضیه خانم و علی بودند. فکری مثل جرقه به ذهنش رسید.
مرضیه خانم_سلام.
یوسف_سلام از بنده ست. راستش یه زحمتی براتون دارم.😔
بانگاهش به علی، #تاییدی میخواست تا #ادامه_حرفهایش را بگوید. لبخند علی😊 تایید بود.
مرضیه خانم_ بفرمایید.
_من خواهر ندارم. میخام برام خواهری کنین. 😔باعمو صحبت کنین. البته خودم، بهشون زنگ میزنم.به مامان هم میگم دوباره به مادرتون حرف بزنن.و اینکه برنامه امشب رو... مجلس امشب.. رو..😔🙏
نمیدانست جمله اش را چطور کامل کند.
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار
💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
#فاطمیه
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••