صفحه ۳۸۸ مصحف شریف
سوره مبارکه قصص
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
4_5935778784576800356.mp3
983K
🔸ترتیل صفحه 388 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_
مقام رست
🛑 فایل بدون ترجمه
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
قرآن ترجمه المیزان
سوره 28
سوره مبارکه القصص
صفحه 388
وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ (22)
و چون به سوى مديَن روى آورد، گفت: اميد است پروردگارم مرا به راه راست هدايت کند. (22)
وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ (23)
و هنگامى که به آب مدين رسيد گروهى از مردم را بر آن يافت که [چهارپايان خود را] آب مى دادند و غير از آنان، دو زن را يافت [که چهارپايانشان را ]بازمى داشتند، گفت: کار شما دو زن چيست؟ گفتند: ما [چهارپايانمان را] آب نمى دهيم تا اين چوپانان [چهارپايان خود را] برگردانند و پدر ما پيرمردى کهن سال است [و نمى تواند به اين کار بپردازد]. (23)
فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ (24)
پس [موسى چهارپايان آن دو را] برايشان آب داد، سپس به سوى سايه برگشت و گفت: پروردگارا! من به هر خيرى که برايم فرو فرستى نيازمندم. (24)
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (25)
پس يکى از آن دو زن در حالى که با حالت حيا راه مى رفت، نزد او آمد گفت: همانا پدرم تو را مى خواند تا مزد اين که [چهارپايان را] براى ما آب دادى به تو بدهد; پس چون نزد او آمد و سرگذشت خود را برايش شرح داد [او] گفت: [ديگر] نترس که از آن قوم ستمکار نجات يافتى. (25)
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ (26)
يکى از دو زن گفت: اى پدر! او را اجير کن زيرا بهترين کسى که اجير مى کنى آن است که نيرومند و امين باشد [و او چنين است]. (26)
قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَىٰ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ ۖ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ ۖ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ ۚ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (27)
گفت: من مى خواهم يکى از اين دو دختر خود را به نکاح تو در آورم، به شرط آن که هشت سال اجير من شوى و اگر ده سال را تمام کنى اختيارش با تو است و من نمى خواهم بر تو سخت بگيرم و ان شاءاللّه مرا از صالحان خواهى يافت. (27)
قَالَ ذَٰلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ ۖ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ ۖ وَاللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ (28)
گفت: اين [قرار] ميان من و تو باشد، هر کدام از اين دو مدّت را به پايان بردم هيچ گونه تجاوزى بر من [روا ]نيست و خدا بر آنچه مى گوييم نگهبان است. (28)
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۸۸🌷
توجّه به خدا در همه حال:
موسای جوان که با ترس و دلهره از مصر گریخته بود، به سوی مدین حرکت کرد؛ زیرا آنجا تحت حکومت فرعون نبود و دست فرعونیان به او نمی رسید. جوانی که در قصر بزرگ شده بود، اینک دست خالی و بدون توشه و غذا بود و سفری سخت در پیش داشت؛ ولی در این راه، یک سرمایه ی مهم داشت: ایمان و توکّل به خدا. از این رو هنگامی که در مسیر مدین گام نهاد، گفت: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راه درست هدایت کند.» او چند شبانه روز حرکت کرد و در راه، برای ادامه ی زندگی، از علف های صحرایی و برگ درختان می خورد؛ تا آنجا که به شدّت ضعیف و لاغر شد.
به هر حال، پس از چند روز به نزدیکی شهر مدین رسید و بیرون شهر، جمعیّتی نظرش را به خود جلب کرد. جلوتر که آمد، متوجّه شد که آن ها شبان هایی هستند که برای سیراب کردن گوسفندانشان، دور چاهی جمع شده اند؛ امّا با تعجّب دید که دو زن با گله ی گوسفندی در گوشه ای ایستاده اند. موسی نزد آنان رفت و علّت این کارشان را جویا شد. آنان گفتند که پدرشان، پیرمردی کهنسال است و آنان باید برای امرار معاش، گوسفندانشان را به چرا ببرند، و هر روز برای آب دادن به آنها، به اینجا می آیند و صبر می کنند تا چوپانانِ دیگر به گوسفندانشان آب بدهند و پس از رفتن همه، گله شان را سیراب کنند. موسی با وجود خستگی و گرسنگی، از چاه آب کشید و به گوسفندان آن دو زن آب داد. سپس به گوشه ای رفت و در زیر سایه ای نشست و بی آن که لب به شکایت و ناراحتی بگشاید، با کمال ادب و فروتنی به خدا عرض کرد: «پروردگارا، من به هر نیکی و خیری که برایم بفرستی، نیازمندم.» البته او چیز زیادی از خدا نمی خواست؛ بلکه تنها تکّه نانی می خواست که با آن سیر شود؛ ولی همان را نیز به زبان نیاورد و از روی ادب، تنها نیازمندی خود را به خدا عرض کرد. خدا نیز دعای او را شنید و پس از مدّت کوتاهی آن را اجابت کرد؛ ولی بسیار فراتر از یک تکّه نان. آری، دوران ترس و وحشت و گرسنگی و رنج او دیگر به پایان رسیده بود. یکی از دو زن، با شرم و حیای خاصّی نزد موسی آمد و به او گفت که پدرش می خواهد مزد آب دادن گوسفندان را به او بدهد. موسی فهمید که پدرِ او، مثل دیگران نیست؛ بلکه انسانی است که نمی خواهد کوچک ترین حقّی از کسی ضایع شود. از این رو نور امید در دلش روشن شد و به خانه ی او رفت. پس از وارد شدن به خانه ی پیرمرد، موسی فهمید که نزد یکی از پیامبران والامقام خدا ـ یعنی شعیب ـ آمده است. موسی شرح حالش را برای شعیب بازگو کرد و شعیب به او اطمینان داد که دیگر خطری تهدیدش نمی کند. در این هنگام، دختر شعیب مخفیانه به پدر پیشنهاد کرد که موسای جوان را استخدام کند، و پدرش را از قدرت جسمی، فکری و عفّت و امانتی که در دو برخوردش با موسی دیده بود، آگاه کرد. شعیب نیز به موسی پیشنهاد کرد که به شرط هشت سال کار برای او می تواند با یکی از دخترانش ازدواج کند، و اگر دو سال بر آن اضافه کند، لطف و محبّت بیشتری به شعیب کرده است. موسی نیز با کمال میل این شرط را پذیرفت و خدا را بر این پیمان گواه گرفت، و بدین ترتیب، داماد شعیبِ نبی شد.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
👈 ببین رفیق، چه بخوای چه نخوای
تو کسی هستی که می بینی، می شنوی، می خوابی، رابطه داری و هزار چیز دیگه ای که اگه خوب دقت کنی می بینی نمیتونی ازشون فاصله بگیری
👈نحوه ی برخوردت با این مسائل میشه ......سبک زندگیت👍
پس برای پیشگیری از آلودگی و فساد چیزهایی که هر روز درگیرشونی، بهتر نیست برنامه داشته باشی؟🤔
یکی از این مسائل روابط توست🫂
اگه روابطت رو بر اساس دوست داشتن دیگران برنامه ریزی کنی، میشی یک آدم الهی😇
🍃حاج قاسم سلیمانی🍃
یک نمونه از آدم های الهی بود که همه رو دوست داشت به خاطر خدا
و خدا به زیبایی پاداشش رو داد
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
🌸🍃﷽🌸🍃
✍️ راههای برگشت ناپذیر
⁉️ تا حالا دیدید بعضیا هر جا خودشون میرن، هر کاری خودشون میکنن، رفیقاشونم با خودشون میبرن👬
هی میگن امتحانش ضرر نداره، بیا امتحان کن😉
🗣 میخوام بگم حواستون باشه:
❌بعضی از تجربهها، #راه_برگشت نداره❌
👈مثلِ کورشدن چشم، با یک ضربه.
🔔چشمی که کور شده، دیگه بینا نمیشه.😱
🗣پس اگر تا حالا تجربه گناهی رو نداشتی🔞
❌بهتره گولِ رفیقت رو نخوری❌
👌چون #گناه اینطوریه، راههای تعقل رو میبنده.....
👇👇👇
🕋 صمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ(بقره،آیه ۱۸)
✨آنان كر و گنگ و كورند، پس ايشان (به سوى حقّ) باز نمىگردند.
☝️یواش یواش، به جایی میرسی، که دیگه خودت نمیفهمی داری چیکار میکنی🙄
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخن عجیب آیت الله بهجت
درباره نماز اول وقت
#نمازاول_وقت
🆔 لینک کانال 👇
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸موضوع: «#اعمال_ماه_ذیالقعده»
♦️ ماه ذیالقعده از ماههای حرام و طبق روایات ماه اجابت دعاست و اعمال زیادی در این ماه وارد شده که بخشی از آن، بدین شرح است:
1️⃣ گفتن هر روز ١٠٠ بار صلوات بر محمد و آل محمد، ٣۶٠ مرتبه الحمد لله رب العالمین، ٧٠ مرتبه استغفرالله، ٧٠ مرتبه اتوب الی الله، ١٠٠ مرتبه سبحان الله، ١٠٠ بار الحمدلله، ١٠٠ مرتبه لا اله الا الله، ١٠٠ مرتبه الله اكبر، ١٠٠ مرتبه لا اله الا الله الملك الحق المبین، و ١٠٠ مرتبه لاحول ولاقوة الا بالله؛
2️⃣ فرستادن هزار بار صلوات بر محمد و آل محمد در هر شب و روز جمعه در این ماه؛
3️⃣ مداومت بر خواندن نماز جعفر طیار در این ماه، حداقل هفتهای یكبار؛
4️⃣ مداومت بر خواندن نماز شب و نوافل يوميه در این ماه؛
5️⃣ خواندن نماز اول ماه و دادن صدقه؛
6️⃣ اهتمام به خواندن تعقیبات نمازها و تلاوت «آیة الكرسی» بعد از هر نماز در این ماه، چنانچه امام صادق (ع) در اینباره فرمودند: «تعقیبات، در جلب روزی برای شما از مسافرتهای تجارتی مؤثرتر است»؛
7️⃣ مداومت بر تسبیح حضرت زهرا (س)؛
8️⃣ خواندن نماز روز یکشنبه ماه ذیالقعده، که شرح آن در مفاتیحالجنان آمده؛
9️⃣ گرفتن روزه در این ماه، مخصوصاً در روز اول ماه و همچنین ٢۵ ماه ذیالقعده «روز دحوالارض» که طبق روایات ثواب آن برابر با روزه هفتاد سال است؛
🔟 بهجا آوردن زیارت امام رضا (علیهالسلام) در این ماه شریف، مخصوصاً در روز ٢٣ و ٢۵ ماه که دارای ثواب عظیمی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خاطره بسیاردرس آموز استاد محسن قرائتی ، که اشک مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی را درآورد!
حتما ببینید ومنتشرنمایید.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر_قوی موقع اذان 💚
فقط یک روز انجامش بده تا در #فرکانس_ثروت قراربگیری
هدایت شده از 🌴 یاوران نماز 🌴
💯 🟩 ناباروری در اوج ناباوری 🟩 💯
⚜️ با سلام ⚜️
❤مجموعه درمانی سلامت پیشگان آلند❤
برای فرزندآوری
دیگر نیازی به (IVF) و (IUI) نیست
💢درمان قطعی و بدون عوارض 💢
تمام مشکلات ناباروری بانوان و آقایان
🔸️یائسگی زودرس 🔸️تنبلی تخمدان
🔸️انواع کیست 🔸️عفونت
🔸️ضعف اسپرم 🔸️آزو اسپرم
🔸️واریکوسل 🔸️HPVوHSV
⬇️ برای درمان وارد کانال زیر شوید ⬇️
┅─═ঊঈ❤🎀❤ঊঈ═─┅ https://eitaa.com/joinchat/2238513809Ce24cb550a3
┅─═ঊঈ❤🎀❤ঊঈ═─┅
فرم مشاوره رایگان : ⤵️
https://formafzar.com/form/izote
هدایت شده از یکشنبه ها
🔴نماز یکشنبه های ماه ذیقعده رو از دست ندید
هر کسی این نماز را بخواند
🔸گناهانش آمرزیده میشود
🔹روزی او وسعت پیدا میکند
🔸با ایمان از دنیا میرود
🔹ملک الموت با او موقع قبض روح مدارا میکند
🔸قبرش نورانی و وسیع میشود
🔹والدین از او راضی میشوند
🔸 ثواب این نماز هم به خود او هم والدین و اولاد او هم میرسد...
🌟نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده🌟
هدایت شده از یکشنبه ها
157.5K
🌼 پاسخ به سه سوال درباره #نماز_یکشنبه ماه #ذیقعده 🌼
🆔 لینک کانال 👇
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
صفحه ۳۸۹ مصحف شریف
سوره مبارکه قصص
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
4_5938030584390485498.mp3
847.9K
🔸ترتیل صفحه 389 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
_مقام نهاوند
🛑 فایل بدون ترجمه
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
قرآن ترجمه المیزان
سوره 28
سوره مبارکه القصص
صفحه 389
۞ فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (29)
پس چون موسى آن مدّت را به پايان برد و با خانواده اش حرکت کرد، از ناحيه طور آتشى ديد به خانواده اش گفت: توقّف کنيد که من آتشى ديدم [مى روم ]شايد از آن براى شما خبرى بياورم يا گيرانه اى از آن آتش [برگيرم] به اميد اين که شما گرم شويد. (29)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (30)
پس وقتى که نزد آن [آتش] آمد از کناره راست آن دَرِه در آن سرزمين مبارک، از آن درخت ندا شد: اى موسى! من خود، خدا صاحب اختيار جهانيانم; (30)
وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ ۖ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ (31)
و عصايت را بيفکن، پس چون آن را [در صورت اژدهايى] ديد که چنان جست و خيز مى کند که گويا مارى کوچک و سبک خيز است، پشت کنان فرار کرد و به عقب برنگشت [گفتيم:] اى موسى! پيش بيا و نترس همانا تو [از گزند آن] در امانى. (31)
اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ ۖ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (32)
دستت را در گريبانت ببر تا بى هيچ آسيبى سفيد بيرون بيايد و به جاى ترس [هم چون پرنده آرام گرفته] بالت را به خود بچسبان [و بر خويشتن مسلّط باش]; پس اين دو [معجزه]، دو برهان از جانب پروردگارت به سوى فرعون و مهتران او است، همانا آنان قومى فاسق اند. (32)
قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ (33)
[موسى] گفت: پروردگارا! همانا من يک تن از آنان را کشته ام و مى ترسم مرا بکشند. (33)
وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي ۖ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ (34)
و برادرم هارون زبانش از من فصيح تر است، پس او را با من بفرست که کمک باشد و تصديقم کند زيرا من مى ترسم تکذيبم کنند. (34)
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا ۚ بِآيَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ (35)
[خدا] گفت: به زودى بازويت را به وسيله برادرت محکم مى کنيم و به وسيله آيات خود براى شما دو تن، تسلّطى قرار مى دهيم که آنان بر شما دست نيابند، شما و کسانى که پيروى شما کنند غالب خواهيد بود. (35)
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۸۹🌷
دریافت مأموریت از سوی خدا:
بر اساس روایات، حضرت موسی(ع) تعهد هشت ساله اش را به پایان برد و دو سال نیز فراتر از آن، به شعیب خدمت کرد. حضرت شعیب(ع) با او قرار گذاشته بود که در این مدّت، گوسفندانی را که علامت خاصّی داشته باشند، به موسی ببخشد. اتّفاقاً در سال آخر، تمام گوسفندان با آن علامت به دنیا آمدند. پس از به پایان رسیدن مدّت مقرّر، موسی با همسر و فرزندان خود و همراه گوسفندانش به سمت مصر حرکت کرد؛ زیرا او همچنان به یاد وطن بود و به یاری قوم مظلوم خویش می اندیشید؛ امّا در وقت بازگشت و در شبی سرد، راه را گم کرد و حال همسر باردارش نیز بد شد. موسی(ع) که کمی نگران شده بود، در دوردست، شعله ی آتشی را مشاهده کرد. به خانواده اش گفت که در جایشان بمانند تا او نزد آتش برود و راه را از افروزندگان آن بپرسد یا دست کم شعله ی آتشی برای خانواده اش بیاورد تا گرم شوند. آتش از دامنه ی کوهِ مقدّسی به نام «طور» خودنمایی می کرد. موسی از کوه بالا رفت و به نزدیک آتش رسید؛ ولی کسی را آنجا نیافت، و در کمال شگفتی دید که آتشِ شعله ور، از شاخه های درختی سرسبز فروزان است! در همین حال که موسی به درخت خیره شده بود، این ندا از میان آتش برخاست که ای موسی، این منم؛ خدا؛ پروردگار جهانیان.
البته بدون شک صدایی که موسی شنید، امواج صوتی بود که خداوند پدید آورده بود؛ و الّا خدا اصلاً جسم نیست که صدایی داشته باشد. موسی با ادب و احترام در پیشگاه خدا ایستاد. خدا فرمود: چوب دستی ات را به زمین بینداز. هنگامی که آن را افکند، چوب دستیِ بی جان، به فرمان خدا به ماری وحشتناک تبدیل شد. موسی از ترس پا به فرار گذاشت ؛ ولی خدا به او فرمود که کاملاً در امان است و آن مار هیچ آسیبی به او نخواهد رساند و با گرفتن آن، دوباره به چوبدستی تبدیل میشود. همچنین به او فرمود هنگامی که چوب دستی اش را به زمین می افکند، برای برطرف شدن ترس احتمالی از مار، دستانش را به سینه اش بچسباند تا آرامش یابد. سپس خدا به موسی معجزه ای دیگر عطا فرمود؛ بدین ترتیب که با وارد کردن دست در گریبان و بیرون آوردن آن، دستش همچون خورشید می درخشید. آنگاه خدا مأموریت مهم خود را به موسی ابلاغ کرد و به او فرمان داد که با این دو معجزه و هفت معجزه ی دیگر نزد فرعون رود و او را به یکتاپرستی دعوت کند و از انجام دردناک کفر و ظلم و جنایتش بترساند و بنی اسرائیل را از چنگال او برهاند. در اینجا موسی به یاد آورد که برای انجام این مأموریت مهم، دو مشکل اساسی دارد: نخست این که او در گذشته یکی از فرعونیان را کشته و احتمال دارد فرعون با دیدن او، به این بهانه او را بکشد؛ دوّم اینکه او به تنهایی نمی تواند پیام خدا را به فرعون و دار و دسته اش برساند و خوب است که برادر بزرگ ترش هارون ـ که شخصی بسیار سخنور و خوش بیان است ـ هم با او همراه و یاور شود. خدا نیز به هر دو دغدغه ی موسی توجّه کرد و برادرش هارون را پیامبر خود و یاور موسی قرار داد و به او اطمینان داد که با وجود معجزات الهی، فرعونیان نمی توانند به آنها و پیروانشان آسیبی برسانند. بدین ترتیب، موسای چهل ساله که اکنون به پیامبری برانگیخته شده بود، همراه با معجزات خدا، برای مقابله با بزرگ ترین طاغوت زمان به سوی مصر حرکت کرد.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
⚜ ذکر صالحین ⚜
📚داستان و عبرت📚
✨مرد منافق و اِعجاز بسم الله
گويند: مردي بود منافق امّا زنی مؤمن و متديّن داشت اين زن تمام كارهايش را با بسم الله آغاز مي كرد. شوهرش از توسّل جستن او به اين نام مبارك بسيار غضبناك مي شد و سعي می كرد كه او را از اين عادت منصرف كند. روزي كيسه اي پر از طلا به زن داد تا آن رابه عنوان امانت نگهدارد زن آن را گرفت و با گفتن «بسم الله الرّحمن الرّحيم» در پارچه اي پيچيد و با بسم الله آن را در گوشه اي از خانه پنهان كرد. شوهرش مخفيانه آن طلا را دزديد و به دريا انداخت تا همسرش را محكوم و خجالت زده كند و بسم الله را بي ارزش جلوه دهد سپس به مغاره ي خود برگشت در بين روز صيّادي دو ماهي را براي فروش آورد آن مرد ماهي ها را خريد و به منزل فرستاد تا زنش آن را براي ناهار آماده سازد.
زن وقتي شكم يكي از آن دو ماهي را پاره كرد ناگهان ديد همان كيسه ي طلا كه پنهان كرده بود درون شكم يكي از ماهي هاست آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مكان اول خود گذاشت شوهر به خانه برگشت و كيسه زر را از زن طلب كرد زن مومنه فوراً با گفتن بسم الله از جاي برخاست و كيسه زر را آورد. شوهرش خيلي تعجب كرد و سجده ي شكر الهي را بجا آورد و از جمله مومنين و متقين گرديد.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd