🌷نکته تفسیری صفحه ۱۷۰🌷
🌷رحمتی فراگیر:
خدای بزرگ، در قرآن، خود را با صفات و ویژگیهایی معرفی فرموده است؛ صفاتی مانند علیم(بسیار دانا)، عزیز(شکست ناپذیر)، سمیع(همیشه شنوا) و... . از میان این صفات امّا دو ویژگی بیشتر از بقیه تکرار شده است: «رحمان» و «رحیم». واژه ی رحمان به معنای «بسیار مهربان» است و در قرآن 157 بار تکرار شده؛ و واژه ی رحیم نیز به معنای «همیشه مهربان» است و در قرآن 146 بار آمده است. این تکرار، نشانگر لطف بی حدوحصر و مهربانی بی نهایت خدای جهان آفرین است.
دقّت در جهان اطراف و بررسی زندگی موجودات نیز ما را با رحمت فراگیر خدا آشنا می کند. مثلاً به وجود آمدن انسان در شکم مادر و در محلّی امن و راحت، و رشد و تربیت او در دامان مادری مهربان، نمونه ی روشنی از رحمت خداست. همچنین حمل شدن دهها تُن آب در هوا به صورت ابر، و جابجایی آن از روی دریاها تا زمینهای خشک و بی آب وعلف، و نزول باران، و بخشش زندگی به آن زمین ها، نشانگر آفریدگاری مهربان است. آری، به هر سو که می نگریم، آثار لطف و مهربانی خدا پیدا و سرتاسر زندگی ما را فراگرفته است. امّا جهانی که ما هم اکنون می بینیم با همه ی لطف و رحمتی که خدا در آن گسترده است مقدّمه ی جهانی بسیار بزرگ تر با لطف و رحمتی بسیار گسترده تر است. یکی از تفاوت های موجود بین این دو جهان این است که در دنیا، رحمت و لطف خدا به همه ی افراد می رسد، همه ی انسان ها با هر عقیده و عملی از نعمت های خدا بهره می برند، باران بر سر مؤمنان و کافران می بارد و هر دو گروه از روزی های خدا استفاده می کنند؛ امّا در جهان آخرت، رحمت خدا مشروط به عملکرد افراد در این جهان است و اگرچه لطف او در آخرت بسیار بزرگ تر از لطفش در دنیاست، به کسانی می رسد که در دنیا از دستورهای او پیروی کرده باشند. به همین سبب، خدا در این آیه می فرماید: « رحمتم در دنیا همه چیز را فرا گرفته است؛ ولی در آخرت آن را برای افراد پرهیزکاری که زکات می دهند و به آیات و نشانه های ما یقین دارند، مقرّر خواهم کرد.» البته جهان آخرت، زمان نمایش وجوه دیگری از رحمت خداست. در آنجا خدا معنای مهربانی را به مردم می آموزد و جز کسانی که حقیقتاً شایسته ی لطف خدا هستند، بسیاری از افراد گنهکار و آلوده که سزاوار عذاب هستند نیز مشمول رحمت او می شوند. در روایتی از پیامبر اسلام می خوانیم:
«خداوند یکصد رحمت دارد، و یکی از آنها را به زمین فرو فرستاده و بین مخلوقاتش تقسیم کرده است. با آن یک رحمت است که مخلوقات با هم مهربانی می کنند و به یکدیگر مهر می ورزند. نود و نه رحمت دیگر را برای خود نگه داشته و زمان آشکار کردن آن را عقب انداخته است و در روز قیامت با آن نود و نه رحمت به بندگانش رحم می کند.»
در روایتی دیگر آمده است که خدا آن یک رحمت را نیز حاضر می کند و روز قیامت با همه ی صد رحمت خویش به بندگانش رحم می کند. البته روشن است که رحمت خداوند، نهایت ندارد و تعبیر صد رحمت برای فهم بهتر ماست.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
✍ #یک آیه یک تدبر
این پیامیست از خدا برای خودِخودِ شما:
🎡چرخ و فلکِ دنیا میچرخه، و بالأخره تموم میشه، تموم که نه! وارد دنیایی میشی که لذتهاش ابدی هست و هرگز تموم نمیشه
#خدا_با_ما_حرف_میزند
#پیام_خدا_را_جدی_بگیریم
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤👈 آیتالله مرتضی تهرانی
◾️حاج اکبر شالچی از پدرش نقل کرد که: سال پیش از انقلاب با دوستم عازم عتبات بودیم. در مرز خسروی مأمور گمرک که سنّی متعصبی بود، وقتی متوجّه شد که ما شیعه هستیم، برای اینکه ما را اذیّت کند، اثاثیه ما را در هوای گرم بارها تفتیش کرد و از صبح تا ظهر ما را معطل کرد.
◾️ دوستم به مأمور گفت: شکایت تو را به مولایم می کنم، امّا او اعتنایی نکرد. وقتی به حرم امام حسین علیه السلام مشرّف شدیم، دوستم، در حرم دو زانو نشسته بود. در یک لحظه احساس کردم که چُرت می زند، ولی دیدم لبخندی زد و گفت: شکایت آن مرد را به آقا کردم و از ایشان خواستم که وی را گوشمالی دهد.
◾️ آقا فرمود: نمی توانم کاری بکنم. او بر ما حقّی دارد! گفتم: ما از شیعیان شما هستیم و او ما را اذیّت کرده! آقا فرمود: هفده سال پیش این شخص در کربلا شبگرد بود.
◾️ در شبی مهتابی چشمش به آب فرات افتاد. با خود گفت:«چه می شد که به طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام آبی می دادند، زنده می ماند یا نمیماند». چشمش تر شد و حقّی بر ما پیدا کرد.
◾️ در بازگشت مجدداً همان مأمور ما را در گمرک دید و خطاب به دوستم گفت: شکایت کردی؟ میبینی که چیزی نشد و من سالم هستم. دوستم گفت: بیا برویم در کناری بشین تا بگویم.
◾️ کنارش نشست و گفت: من شکایت تو را کردم، ولی آقا چنین فرمود. آن مرد به محض شنیدن این سخن حالش منقلب شد و شروع کرد به اشک ریختن و گفت: آن شب هیچ کس با من نبود و این ماجرا را جز من و خدا کسی نمی داند. حقّ با آقای شماست. و همانجا شیعه شد.
📚خاطرههای آموزنده، ص ۳۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩ماجرای مقام کسی که فقط به خاطر چایی مجلس روضه میرفت...
🔰#استاد_عالی
💠داستان
در تفسیر ابوالفتوح رازی آمده است: جوانی در اوقات نماز بالای مأذنه ی مسجد اذان میگفت. یک روز در حال اذان گفتن به خانه های اطراف مسجد نظر انداخت، ناگهان نگاهش به دختر زیبایی افتاد. دل به او داد، پس از اذان در آن خانه را کوبید. صاحب خانه در را باز کرد. جوان گفت: اگر دخترتان را به شوهر میدهید، من مایلم. صاحب خانه گفت: ما «آسوری» مذهب هستیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنی، دخترم را به ازدواج تو در می آورم. جوان که به زیبایی و جمال دختر دل بسته بود از پذیرش شرط پدر دختر استقبال کرد. از اسلام دست برداشت و به شرک روی آورد. اما در روز عقد ، از بالای پله های خانه با سر به زمین افتاد و به هلاکت ابدی دچار شد.(۶)
💠داستان
یکی از داستان های تاریخی که به موضوع بحث مربوط است داستانی است که طبق نظر مفسرین این آیه به آن اشاره دارد ؛ «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ الَّذی ءاتَینـهُ ءایـتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاَتبَعَهُ الشَّیطـنُ فَکانَ مِنَ الغاوین• ولَو شِئنا لَرَفَعنـهُ بِها ولـکِنَّهُ اَخلَدَ اِلَی الاَرضِ واتَّبَعَ هَوهُ» و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد!و اگر میخواستیم به آن آیات او را رفعت مقام میبخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید.)
هنگامی که سپاه حضرت موسی(ع) جهت آزاد سازی سرزمین شام از دست حاکمان ستمگر عمالقه به آن منطقه لشکر کشی کرد ، حاکمان عمالقه روشهای مختلفی برای مقابله و شکست لشکر حضرت موسی(ع) به کار گرفتند از جمله اینکه به عالم مستجاب الدعوه بلعم بن باعورا گفتند تا سپاه حضرت موسی(ع) را نفرین کند او ابتدا قبول نمیکرد اما با وسوسه های چه انجام دادند او راضی شد که بالای کوه رفته و سپاه موسی(ع)را نفرین کند.
بلعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای کوه رود، الاغ پس از اندکی حرکت سینهاش را بر زمین مینهاد و برنمیخاست و حرکت نمیکرد، بلعم پیاده میشد و آنقدر به الاغ میزد تا اندکی حرکت مینمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بلعم گفت:
«وای بر تو ای بلعم کجا میروی؟ آیا نمیدانی فرشتگان از حرکت من جلوگیری میکنند.» بلعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها کرد و پیاده به بالای کوه رفت، و در آنجا همین که خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنیاسرائیل را نفرین کند اسم اعظم را فراموش کرد و زبانش وارونه میشد به طوری که قوم خود را نفرین میکرد و برای بنیاسرائیل دعا مینمود.
به او گفتند: چرا چنین میکنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو میکند.»
در این هنگام بلعم باعورا به حاکمان ظالم گفت: اکنون دنیا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حیله و نیرنگ باقی نمانده است. آنگاه چنین دستور داد: «زنان را آراسته و آرایش کنید و کالاهای مختلف به دست آنها بدهید تا به میان بنیاسرائیل برای خرید و فروش ببرند، و به زنان سفارش کنید که اگر افراد لشکر موسی (علیهالسّلام) خواستند از آنها کامجویی کنند و عمل منافی عفت انجام دهند، خود را در اختیار آنها بگذارند، اگر یک نفر از لشکر موسی (علیهالسّلام) زنا کند، ما بر آنها پیروز خواهیم شد.»
آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرایش کرده به عنوان خرید و فروش وارد لشکر بنیاسرائیل شدند، کار به جایی رسید که «زمری بن شلوم» رئیس قبیله شمعون دست یکی از آن زنان را گرفت و نزد موسی (علیهالسّلام) آورد و گفت: «گمان میکنم که میگویی این زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستور تو اطاعت نمیکنم».
آنگاه آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا کرد، و این چنین بود که بیماری واگیر طاعون به سراغ بنیاسرائیل آمد و همه آنها در خطر مرگ قرار گرفتند.
که به گفته بعضی طاعون موجب هلاکت ۹۰ هزار نفر از لشکر موسی (علیهالسّلام) گردید.(۷)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. مستدرك الوسائل : ج ۱۵ ص ۱۶۴
۲ّ.مستدك الوسائل ، ج ۱۲ ص۳۳
۳.بحارالأنوار، ج۵۱، ص۲۱۹
۴.جامع الاخبار،ج۱،ص۱۳۰
۵.وسائل الشیعه،ج۲۷،ص۹۲
۶. هزار و یک حکایت اخلاقی،ج۱،ص۵۲۶
۷.بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۵.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
هدایت شده از سه شنبه ها
87-11-21-shab 14-ROZE HAZRATE ALI AKBAR.mp3
2.27M
أَلسَّلامُ عَلَی علی بن الحسین
◾️ روضه و مرثیه◾️
#استاد_رفیعی
🔘شب هشتم محرم 🔘
🔻موضوع🔻
#حضرت_علی_اکبر سلام الله علیه
#شب_هشتم_محرم