اینقدر پرچم سرخ حرمت را متکان به خدا تاب فراق تو مرا نیست دگر 🌿#غزلیات

┅┄「هانادختری‌ازدیارمسیح. . .! ⃟🌸」┅┄ قسمت چهارم : خب حالا هانا باید تصمیم خودش رو بگیره ؛ پدر و مادر و کل زندگیش کنار یک خانواده خوشبخت یا دینی که انتخاب کرده ....❗️ -یعنی ارزششو داره بخاطر عقیدش پشت کنه به همه گذشته و امکانات رفاهی و زندگی خوبی که با خانوادش داشته !!!؟ قطعا توی ذهنش همه خاطرات رو مرور کرده .. جذابیت اندیشه علوی و کلمات حکمت آموز امام علی ﷺ از یک طرف (اخه هانا خیلی به نهج البلاغه و بیانات امیر بیان علاقه داره)و کلمات نورانی قرآن که هرگز تحریف نشده از طرف دیگه براش چاره ای جز تسلیم نذاشت : "ان الدین عندالله الاسلام" هانا قلبش رو تسلیم اسلام کرده بود.... و در این انتخاب اون روحانی جوان(علی) هم بی تاثیر نبود حالا یه اتفاق دیگه ؛ علی که اولین تصویر از یک مسلمان امروزی در ذهن هاناست همزمان از او خاستگاری کرده .... طلوع دو عشق همزمان در قلب این دختر جوان (عشق به مکتب اسلام و یک مرد مسلمان) قدرت عجیبی به او داده که مقاومت خانوادش در مقابلش کاری از پیش نمیبره ... و سرنوشت اینطور رقم می‌خوره که هانا یک دختر مسیحی یک شیعه علوی باشه و به عقد کسی هم نام علی علیه السلام در بیاد مراسم مسلمان شدنش و عقد ازدواجش در مشهد مقدس و به دست متولی آن زمان آستان قدس رضوی انجام شد ... چه لحظات عجیب و باشکوهی ! تحولی عظیم از جنس عشق در قاب چشمانش طرحی نو در انداخته بود ... و قطعا در آن لحظات او خوشبخت ترین آدم دنیا بود برگرفته از واقعیت به قلم : آزاده عسکری(روشنا)🖋 ⊰᯽─┈⃟🌸 𖤓─╌❊╌─ ⃟🌸 𖤓─┈⊰᯽⊱

عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ماست حسین جان😔💔 #پروف🖤 #عاشورا🥀 [🌙@yavaranegomnam_315‌]

✊الله اکبر_خامنه ای رهبر🕊

الان سکینه چه میکند؟

مگر نه او که سقای کودکان است؟!

مگر نه او که سرپرست کودکان در خیام حسین است؟!

اکنون پاسخ العطش بچه ها را چه میدهد؟

بچه های بی تاب را چگونه سرگرم میکند؟

پیش از این اگر پاسخی نداشت...

پیش از این اگر خودش هم بی تاب و کلافه بود...

پیش از این اگر خودش هم امید به هیچ سو نبسته بود...

اکنون

از ساعتی پیش تا کنون

ماجرا فرق کرده است

از وقتی که مشک را به عمو سپرده است

همه چیز تغییر کرده است

اکنون و از ساعتی پیش تا کنون

هر کودکی میگوید: آب...

سکینه میگوید: عمو..!

و آنقدر مفهوم آب و عمو بهم گره خورده است

که بچه ها به تدریج تشنگی را با گفتن عمو اظهار میکنند

یکی از بچه ها میپرسد

اگر عمو آب نیاورد..؟؟

سکینه پاسخ میدهد

مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل، کاری را بخواهد و نتواند؟!

مگر ممکن است...!