7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل زمین میسوزه از داغی
که تا ابد تو سینه میمونه
#شهادتامام_محمد_باقر
•یاوران گمنام امام زمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
🌸روز شمارِ عیدِ بزرگِ غدیرِ خم🌸 •یاورانگمنامامامزمان• @yavaranegomnam_315
🌸روز شمارِ عیدِ بزرگِ غدیرِ خم🌸
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نجفچهجایقشنگیبرایتدفیناست
کفنکنیدمراروبهقبلهحرمش؛
#یکشنبههایعلوی
#ایواننجف
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
می گویند
آدم های خوب به بهشت میروند…
اما من میگویم
آدمهای خوب هر کجا باشند
آنجا بهشت است...
#سخنبزرگان
یاوران گمنام امام زمان عج
@yavaranegomnam_315
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز
#انگیزشی
یاوران گمنام امام زمان عج
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق ❤️ 🌺 قسمت سیزدهم: ✒ایمان به خدای امیر حسین من مسلمان شدم و به خدای امیرحسین ایمان آوردم
#رنگعشق ❤️
🍃 قسمت چهاردهم:
هتل پذیرشم نکرد ... نمی دونم پذیرش هتل با راننده تاکسی بهم چی گفتن ... سوار ماشین شدم ... فکر می کردم قراره منو اداره پلیس یا سفارت ببره اما به اون کوچه ها و خیابان ها اصلا چنین چیزی نمی اومد ...
کوچه پس کوچه ها قدیمی بود ... گریه ام گرفته بود ... خدایا! این چه غلطی بود که کردم ... یاد امام رضا و حرف های اون پزشک کفشدار افتادم ... یا امام رضا، به دادم برس...
توی این حال و هوا بودم که جلوی یه ساختمان بزرگ، با دیوارهای بلند نگه داشت ... رفت زنگ در رو زد ... یه خانم چادری اومد دم در ... چند دقیقه با هم صحبت کردند ... و بعد اون خانم برگشت داخل ..
دل توی دلم نبود ... داشتم به این فکر می کردم که چطور و از کدوم طرف فرار کنم ... هیچ چیزی به نظرم آشنا نبود ... توی این فکر بودم که یک خانم روگرفته با چادر مشکی زد به شیشه ماشین ...
انگلیسی بلد بود ... خیلی روان و راحت صحبت می کرد ... بهم گفت: این ساختمان، مکتب نرجسه. محل تحصیل خیلی از طلبه های غیر ایرانی ... راننده هم چون جرات نمی کرده من غریب رو به جایی و کسی بسپاره آورده بوده اونجا ... از خوشحالی گریه ام گرفته بود ...
چمدانم رو از ماشین بیرون گذاشت و بدون گرفتن پولی رفت ...
اونجا همه خانم بودند ... هیچ آقایی اجازه ورود نداشت ... همه راحت و بی حجاب تردد می کردند ... اکثر اساتید و خیلی از طلبه های هندی و پاکستانی، انگلیسی بلد بودند ... .
حس فوق العاده ای بود ... مهمان نواز و خون گرم ... طوری با من برخورد می کردند که انگار سال هاست من رو می شناسند ... .
مسئولین مکتب هم پیگیر کارهای من شدند ... چند روزی رو مهمان شون بودم تا بالاخره به کشورم برگشتم ... یکی از اساتید تا پای پرواز هم با من اومد ... حتی با وجود اینکه نماینده کشورم و چند نفر از امورخارجه و حراست بودند، اون تنهام نگذاشت ... .
سفر سخت و پر از ترس و اضطراب من با شیرینی بسیاری تموم شد که حتی توی پرواز هم با من بود ... نرفته دلم برای همه شون تنگ شده بود ... علی الخصوص امیرحسین که دست خالی برمی گشتم ... .
اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم بیشتر از هر چیز، تازه باید نگران برگشتم به کانادا باشم ... .
ادامه دارد...
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق ❤️ 🍃 قسمت چهاردهم: هتل پذیرشم نکرد ... نمی دونم پذیرش هتل با راننده تاکسی بهم چی گفتن ...
#رنگعشق❤️
🌺 قسمت پانزدهم
✒به جرمِ عشق
از هواپیما که پیاده شدم پدرم توی سالن منتظرم بود ... صورتش مملو از خشم ... وقتی چشمش به من افتاد، عصبانیتش بیشتر شد ... رنگ سفیدش سرخ سرخ شده بود ... اولین بار بود که من رو با حجاب می دید ...
مادرم و بقیه توی خونه منتظر ما بودند ... پدرم تا خونه ساکت بود ... عادت نداشت جلوی راننده یا خدمتکارها خشمش رو نشون بده ...
وقتی رسیدیم همه متحیر بودند ... هیچ کس حرفی نمی زد که یهو پدرم محکم زد توی گوشم ... با عصبانیت تمام روسری رو از روی سرم چنگ زد ... چنان چنگ زد که با روسری، موهام رو هم با ضرب، توی مشتش کشید ... تعادلم رو از دست دادم و پرت شدم ... پوست سرم آتش گرفته بود ...
هنوز به خودم نیومده بودم که کتک مفصلی خوردم ... مادرم سعی کرد جلوی پدرم رو بگیره اما برادرم مانعش شد ...
اون قدر من رو زد که خودش خسته شد ... به زحمت می تونستم نفس بکشم ... دنده هام درد می کرد، می سوخت و تیر می کشید ... تمام بدنم کبود شده بود ... صدای نفس کشیدنم شبیه ناله و زوزه شده بود ... حتی قدرت گریه کردن نداشتم ...
بیشتر از یک روز توی اون حالت، کف اتاقم افتاده بودم ... کسی سراغم نمی اومد ... خودم هم توان حرکت نداشتم ... تا اینکه بالاخره مادرم به دادم رسید
ادامه دارد....
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
4_5899982749015476504.mp3
11.98M
بهمحرمتبرسمحسین!)..🥺❤️🩹
@yavaranegomnam_315
جمعی از خانوادههای معظم شهدا صبح امروز با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.❤️
#رهبر_انقلاب
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315