بزن دل به دریا؛ که دنیا، که دنیا، که دنیا، به خُسرانِ عقبی نیــرزد، به دوری ز اولادِ زهرا نیــرزد…●♪♫
و این زندگانیه فانی، جوانی خوشی های امروز وُ اینجا به افسوسِ بسیارِ فــــردا نیرزد…●♪♫
اگر عاشقانه هوادارِ یاری؛ اگر مخلصانه گرفتارِ یاری؛ اگر آبرو می گذاری به پایش؛ یقیناً! یقیناً! خریدارِ یاری…●♪♫
بگو چند جمعه گذشتی، ز خوابت؟ چه اندازه در ندبه ها، زارِ یاری؟●♪♫
به شانه کشیدی، غمِ سینه اش را و یا چون بقیه، تو سَربارِ یاری…●♪♫
اگر یک نفر را به او وصل کردی؛ برای سپاهش، تو سردارِ یاری…●♪♫
به گریه شبی را سحر کردی، یا نه؟ چه مقدار، بی تاب وُ بیمارِ یاری؟●♪♫
اگر بی قراری؛ بدان یارِ یاری و پایانِ این بی قـــراری، بهشـــت است…●♪♫
نسیمِ کرامت، وزیدن گرفته و بارانِ رحمت، چکیدن گرفته●♪♫
مبادا بدوزی نگاهِ دلت را به مردم، که بازارِ یوسف فروشی در این دوره ی بد، شدیداً گرفته!●♪♫