از اون طرف، پس از گذشت حدود بیست ساعت، سوزان چشماشو وا کرد و دید رو تخت بیمارستان خوابیده. وقتی چشماشو بیشتر وا کرد، دید آلادپوش بالا سرش هست. آلادپوش با خوشحالی گفت: بالاخره به هوش اومدی؟ خدا رو شکر.
سوزان که خیلی خسته به نظر میرسید، با اخم و ناراحتی به آلادپوش گفت: اینجا کجاست؟ چرا من اینجام؟ چی شده؟ چرا چیزی یادم نمیاد؟
آلادپوش هول شد و بهش گفت: آروم باش. منم نمیدونم چی شد! وقتی به هوش اومدم، دیدم تو کف خونه ما افتادی و ...
سوزان شروع کرد به گریه کردن. وسط گریه هاش گفت: دروغ نگو! دروغ نگو! تو خیلی آدم کثیفی هستی! چیکار کردی با من؟
آلادپوش که احساس کرد آدمای دور و برشون دارن بهشون نگا میکنند، پرده اطراف تختِ سوزان رو کشید و گفت: نه ... اشتباه نکن ... به جان خودم ... به جان تک دخترم من کاری نکردم!
سوزان که داشت زار میزد گفت: من چقدر بدبختم که فکر کردم تو تمام تمرکزت روی کارِت هست. نمیبخشمت.
آلادپوش گفت: روحمم خبر نداره که چرا ناراحتی! اما بهم فرصت بده. به خودت فرصت بده. من سه چهار ساعت قبل از تو به هوش اومدم. منم هیچی یادم نیست. اما همه چیو میفهمیم. بهت قول میدم.
سوزان وسط گریه هاش گفت: من دیگه ادامه نمیدم. همین امروز تقاضا میکنم که این پروژه رو از من بگیرن و بدن به یکی دیگه. وای به حالت اگه بفهمم وقتی بی هوش بودم، غلطی کردی و دست از پا خطا کردی!
آلادپوش که هول شده بود گفت: اصلا تو بزن منو بکش اگه کاری کرده باشم. من تا بیدار شدم، ترسیدم و تورو رسوندم بیمارستان. همین. اما ... لطفا حرف از قطع همکاری نزن. من تازه فهمیدم چقدر این پروژه برای مریم و سازمان ما حیاتی هست.
سوزان گوشه چشماشو پاک کرد و گفت: چطور؟ چی شده؟
آلادپوش گفت: همین نیم ساعت پیش ... حالا بذار بعدا بهت بگم. بذار ترخیص بشی و بریم بیرون ... سر فرصت...
سوزان صورتشو پاک کرد و گفت: همین حالا بگو!
آلادپوش گفت: همین نیم ساعت پیش برام زنگ زدند و بعد از کلی وقت، به خودِ مریم ارتباط دادند.
سوزان پاشد نشست و خیلی جدی گفت: خب ... خب ... زود باش!
آلادپوش نشست کنار تخت سوزان و خیلی آروم به سوزان گفت: من واقعا به تو مدیونم. نمیدونم تو به بالادستی هات و اطرافیان شاهزاده چیا درباره من گفتی که قرار شده منو ببینن. قرار شده بخوان که طرحو براشون توضیح بدم. مریم میگفت اگر تصمیم به اجراش نداشتند، پیشنهاد ملاقات نمیدادند.
سوزان گفت: من از این ماجرا خبر ندارم اما بهت گفتم که طرح براشون خیلی جالب بوده و قرار شده روش فکر کنند.
آلادپوش گفت: بخاطر همین ... ازت خواهش میکنم ... اتفاقی که امروز برا دوتامون افتاد، بین خودمون بمونه تا سر فرصت درباره اش تحقیق کنم و ببینم چی شد که ... راستی لبِت ...
سوزان فورا گفت: آره ... میسوزه ... تو مطمئنی منو کتک نزدی؟ سرم هم درد میکنه ... مطمئنی نیاز نیست بیشتر بمونم اینجا؟
آلادپوش گفت: نه قربون شکل ماهت برم. نه کلیدِ خوشبختی من! من غلط بکنم که دست رو تو دراز کنم. بهم فرصت بده. خودم ته و توشو درمیارم.
سوزان گفت: خب نگفتند کی و کجا قراره بری؟
آلادپوش با پوزخند گفت: چرا ... جشن تولد نوردخت ... دختر شاهزاده!
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،...☝️
بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم و برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم....!!!
📚
✍ از خدا عافیت و عاقبتبهخیری بخواه
🔹خداوند ماجرای ابليس را تعريف کرد تا بدانی که نمیشود به عبادتت، به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی!
🔸خدا هيچ تعهدی برای آنکه تو همانی که هستی بمانی، نداده است.
🔹شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی، يادت نرود عافيت و عاقبتبهخيری بطلبی.
🔸پس به خوببودنت مغرور نشو، که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود.
🔴 آیات ۱۴، ۱۵ و ۱۶ سوره مبارکه حشر به چه موضوعی اشاره میکند؟
🔹آیه ۱۴:
لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُون
همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه] با شما نمی جنگند مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می ترسند]، آنان را متحد و هم دست می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند.
🔷 آیه ۱۵:
كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيبًا ۖ ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيم
[داستان این یهودی های نابکار بنی نظیر] مانند کسانی است که اندکی پیش از اینان [در پیرامون مدینه] بودند که سرانجام وخیم کارشان را چشیدند، و برای آنان عذابی دردناک است.
🔹 آیه ۱۶:
كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِين
[داستان منافقان که کافران از اهل کتاب را با وعده های دروغ فریفتند] چون داستان شیطان است که به انسان گفت: کافر شو. هنگامی که کافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خدا که پروردگار جهانیان است، می ترسم.
پ.ن: تو این ۷۵ روز گذشته، شما از تصاویری که منتشر شد چی دیدید؟!
سوره مبارکه توبه آیه 14.
قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مومنین
با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات میکند؛ و آنان را رسوا میسازد؛ و سینه گروهی از مؤمنان را شفا میبخشد (؛ و بر قلب آنها مرهم مینهد)
سوره مبارکه توبه آیه 15.
ویذهب غیظ قلوبهم ویتوب الله علی من یشاء والله علیم حکیم
و خشم دلهای آنان را از میان میبرد! و خدا توبه هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، میپذیرد؛ و خداوند دانا و حکیم است.
سوره مبارکه توبه آیه 16.
ام حسبتم ان تترکوا ولما یعلم الله الذین جاهدوا منکم ولم یتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المومنین ولیجة والله خبیر بما تعملون
آیا گمان کردید که (به حال خود) رها میشوید در حالی که هنوز کسانی که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخصّ نشدهاند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل میکنید، آگاه است!
سوره مبارکه نساء آیه 14.
ومن یعص الله ورسوله ویتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها وله عذاب مهین
و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکنندهای است.
سوره مبارکه نساء آیه 15.
واللاتی یاتین الفاحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان [= زنان] را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.
سوره مبارکه نساء آیه 16.
واللذان یاتیانها منکم فآذوهما فان تابا واصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابا رحیما
و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.
سوره مبارکه سجده آیه 14.
فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا انا نسیناکم وذوقوا عذاب الخلد بما کنتم تعملون
(و به آنها میگویم:) بچشید (عذاب جهنم را)! بخاطر اینکه دیدار امروزتان را فراموش کردید، ما نیز شما را فراموش کردیم؛ و بچشید عذاب جاودان را به خاطر اعمالی که انجام میدادید!
سوره مبارکه سجده آیه 15.
انما یومن بآیاتنا الذین اذا ذکروا بها خروا سجدا وسبحوا بحمد ربهم وهم لا یستکبرون
تنها کسانی که به آیات ما ایمان میآورند که هر وقت این آیات به آنان یادآوری شود به سجده میافتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا میآورند، و تکبّر نمیکنند.