◾️ آجرک الله یامولای یاصاحب العصر و الزمان فی مصیبة جَدک المظلوم و ساعدالله قلبک الشریف فی هذه المصیبة ، و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف
▪️ عَظَمَ الله اُجورنا وَ اُجورکُم
(با عرض تسلیت شهادت ششمین اخترتابناک امامت وولایت امام جعفرصادق محضر ملکوتی اقاصاحب الزمان وتمامی شیعیان ومحبین آنحضرت و شما عزیزان جهت همدردی بامهدی صاحب الزمان نذرسلامتی وظهورش کام مبارکتان راهرکدام معطربه عطر14صلوات هدیه به ارواح پاک محمدوال محمد کنید)
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
💠 ساخت مسجد با قدمت ۴۰۰ سال با یک حبه انگور
حاج آقای قرائتی نقل میکند:
🔹روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود، گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد، برایتان تعریف کنم:
🔻روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگوید: لطفا انگور را بیاور تا دورِهم با بچهها انگور بخوریم.
🔻همسرش باخنده میگوید:
من و فرزندانت همه انگورها را خوردیم، خیلی هم خوشمزه و شیرین بود...!
🔻مرد با تعجب میگوید: تمامش را خوردید..؟!
زن لبخند دیگری میزند و میگوید: بله تمامش را.
🔻مرد ناراحت شده میگوید:
یک من (سه کیلو) انگور خریدم یک حبهی اون رو هم برای من نگذاشتهاید؟! الان هم داری میخندی جالب است..!
خیلی ناراحت می شود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...
🔻ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...
🔻همسرش که از رفتارش شرمنده شده بود او را صدا میزند، ولی هیچ جوابی نمیشنود...
🔻مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشته...
🔻به او میگوید:
یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آن را نقدا خریداری میکند، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند و میگوید:
🔻بیزحمت همراه من بیایید؛ او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید:
🔻میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید...
🔻معمار هم وقتی عجله مرد را میبیند تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت مسجد میکند...
🔻مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.
همسرش به او میگوید:
کجا رفتی مرد...؟! چرا بیجواب چرا بیخبر؟!
👈مرد در جواب همسرش میگوید:
هیچ؛ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
🔻همسرش میگوید چطور؟ مگر چه شده؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده ما کملطفی کردیم معذرت میخواهم...
🔻مرد با ناراحتی میگوید:
شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست.. جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟!؟
🔻و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....
🔻امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده، ۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد، چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...
🔻ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد، محبوبترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند.
┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
حاج سید محمد تقی فیاض دستجردی(رضوان الله علیه):
این قانون است،شما گره از کار مردم باز کن،خدا گره از کار شما باز می کند،فرض کنید این یک سنت الهی است.
✍️منبع:فیض حضور ص 177 و 178 و 179
نویسنده: حجت الاسلام موسوی مطلق
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
📘#داستانهایبحارالانوار
💠بوی بهشت
🔹یکی از خدمتگزاران #امام_صادق علیه السلام به نام سالمه میگوید:
حضرت وقت احتضار (از شدت اثر سمی که به ایشان داده بودند) بی هوش بودند، هنگامی که به هوش آمدند، فرمودند:
«به حسن افطس هفتاد دینار بدهید و به فلانی این مقدار و به دیگری فلان مقدار.»
🔹عرض کردم: به کسی این همه پول میدهید که شمشیر کشید و قصد کشتن شما را داشت؟
در پاسخ فرمودند:
آیا مایل نیستی من از کسانی باشم که خداوند درباره آنها میفرماید:
(والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب)*۱
« آری! ای سالمه! خداوند بهشت را آفرید و بویش را خوب و مطبوع قرار داد و بوی دل انگیز بهشت از مسافت دو هزار سال به مشام میرسد و همین بوی خوش به مشام دو دسته نمی رسد:
1⃣ عاق پدر و مادر
2⃣ قاطع صله ارحام
۱* [سوره رعد آیه ۲۱]
📚بحار: ج ۷۴، ص ۹۶.
#شهادت_امام_صادق علیه السلام تسلیت باد.🏴
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
✨رئیس مذهب، امام صادق علیه السلام فرمودند:
اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب علیه السلام با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالى که شخص با دو شاهد حق خود را مى گیرد.
📖بحار الانوار، جلد37، ص140
◾️شهادت امام صادق علیه السلام را به محضر ولی زمان حضرت مهدی علیه السلام تسلیت عرض می کنیم.
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
♦️۷ نشانه کمبود امگا۳ در بدن !
🔹خشکی پوست
🔹موی بی جان
🔹ناخن های شکننده
🔹بی خوابی
🔹ضعف تمرکز
🔹خستگی
🔹درد مفاصل
#سالم_باشیم
#سلامت
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
✅برای مسجد حضرت زهرا فرش لازم داریم ،اگر کسی کارخانه فرش سراغ داره
⬅️هم جنس خوب بده
⬅️هم قیمت خوب
⬅️هم شرایطی😍
تا بانیش جور کنیم.لطفاً اطلاع بده
⬅️فرشش حدود ۲۰۰ ملیون میشه
✅۲۰۰تا بانی یک ملیونی لازمه
هماهنگی با هیئت امنای مسجد⏬
09122519350
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
مداحی آنلاین - روایتی جانسوز از قبرستان بقیع - دارستانی.mp3
2.58M
🏴 #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
♨️روایتی جانسوز از قبرستان بقیع
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #دارستانی
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
✨محفوظ ماندن خانواده از #فحشا با تلاوت #سوره_نور
[توصیه به عمل کردن معارف سوره عفاف قرآن]
#امام_صادق علیه السلام میفرمایند:
✨«خانواده و اموال خود را با قرائت سوره نور حفظ کنید و زنان خود را به وسیله آن مصون و محفوظ نگه دارید زیرا کسی که همیشه روزی یکبار این سوره را قرائت کند هیچ فردی از اهل منزل او به فحشا کشانده نخواهند شد.»[1]✨
[1] نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۶۸
#شهادت_امام_صادق
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این نه حرف ما که نجوای امام صادق علیهالسلام است:
سیّدی...از هجر تو دارم بسی دلواپسی
@yazahramadad135
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳