تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
#رمان_پلاک_پنهان😍 #قسمت_اول ــ سمانه بدو دیگه سمانه در حالی که کتاب هایش را در کیفش می گذاشت، س
#رمان_پلاک_پنهان😍
#قسمت_دوم
صدای سمیه خانم سمانه را از فکر خارج کرد و نگاهش را از آقایون به خاله اش سوق داد :
ــ نمیدونم دیگه با کمیل چیکار کنم؟چی دیده که این همه مخالفه نطامه . خیره
سرش پسره شهیده .برادرش پاسداره دایی اش سرهنگه شوهر خاله اش سرهنگه
پسر خاله اش سرگرده ،یعنی بین کلی نظامی بزرگ شده ولی چرا عقایدش اینجوریه
نمیدونم!!
فرحناز دست خواهرش را می گیرد وآرام دستش را نوازش می کند؛
ــ غصه نخور عزیزم . نخور ڪه همه مثل هم باشن،درست میگی کمیل تو یک
خانواده مذهبی و نظامی بزرگ شده و همه مردا و پسرای اطرافش نظامین اما دلیل
نمیشه خودش و آرش هم نظامی باشن
ــ من نمیگم نظامی باشن ،میگم این مخالفتشون چه دلیلی داره؟؟االن آرش می گیم
هنوز بچه است تازه دانشگاه رفته جوگیر شده اما کمیل دیگه چرا بیست و نه سالش
داره تموم میشه نمیدونم شاید به خاطر این باشگاهی که باز ڪرده،باشه ،معلوم
نیست ڪی میره ڪی میاد!
ــ حرص نخور سمیه خداروشکر پسرت خیلےباحیاست،چشم پاڪه،نمازو روزه
اشو میگیره،خداتو شڪر ڪن.
سمیه خانم آهی میکشد و خدایا شکرت را زیر لب زمزمه می ڪند.
سمانه با دیدن سینے مرغ های به سیخ ڪشیده در دست زهره زندایی اش از
جایش بلند مے شود و به ڪمڪش مے رود.
کمیل مثل همیشہ کباب کردن مرغ ها را به عهده می گیرد و مشغول آماده کردن
منقل مےشود سمانه سینی مرغ ها را کنارش می گذارد:
ــ خیلے ممنون
سمانه !خواهش میڪنم" آرامی زیر لب مے گوید و به داخل ساختمان، به اتاق
مخصوص خودش و صغرا که عزیز آن را برای آن ها معین ڪرده بود رفت.
چادر رنگی را از ڪمد بیرون آورد و به جای چادر مشڪی سرش کرد، روبه روی
آینه ایستاد و چادر را روی سرش مرتب کرد . با پیچدن بوی کباب نفس عمیقے کشید و در دل خود اعتراف کرد که کباب هایی که
کمیل کباب مے کرد خیلےخوشمزه هستند،با آمدن اسم کمیل ذهنش به سمت
پسرخاله اش ڪشیده شد
ڪمیلی که خیلے به رفتارش مشڪوڪ بود،حیا و مذهبی بودنش با مخالف نظام
و والیت اصال جور در نمےآمد.
با اینڪه در ایڹ ۲۵ سال اصال رفتار بدی از او ندیده بود،اما اصال نمیتوانست با
عقاید او ڪنار بیاید و در بعضی از مواقع بحثی بین آن ها پیش مےآمد.
به حیاط برگشت و مشغول کمک به بقیه شد،فضای صمیمی خانواده ی نسبتا بزرگش
را دوست داشت ،با صدای ڪمیل که خبر از اماده شدن کباب ها مے داد ،همه دور
سفره ای که خانم ها چیده بودند ،نشستند.
سر سفره کم کم داشت بحث سیاسی پیش می آمد ،که با تشر سید محمود،پدر
سمانه همه در سکوت شام را خوردند.
بعد صرف شام،ثریا زن برادر سمانه همراه صغری شستن ظرف ها را به عهده گرفتند و
سمانه همراه زینب و طاها در حیاط فوتبال بازی می کردند ،سمانه بیشتر به جای
بازی، آن ها را تشویق می کرد،با صدای فریاد طاها به سمت او چرخید:
ــ خاله توپو شوت کن
سمانه ضربه ای به توپ زد،که محکم به ماشین مدل باالی کمیل که در حیاط پارڪ
شده بود اصابت کرد،سمانه با شرمندگی به طرف کمیل چرخید و گفت:
ــ شرمنده حواسم نبود اصال
ــ این چه حرفیه،اشکال نداره
سمانه برگشت و چشم غره ای به دوتا وروجک رفت!
با صدای فرحناز خانم،مادر سمانه که همه را برای نوشیدن چای دعوت می کرد،به
طرف آن رفت و سینی را از او گرفت و به همه تعارف کرد،و کنار صغری نشست،که با
لحنی بانمک زیر گوش سمانه زمزمه کرد:
ــ ان شاء اهلل چایی خواستگاریت ننه
#نکته_های_خلاصه_نویسی📚
#هفت_نکته📝
#کنکوریا📖
#موفق_باشید💪🏻😁
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی📚
#نکته_اول📝
#کنکوریا 📖
#همزمان_بامتن_پیش_نرو!!😁
اگه بخواهید همزمان با متن پیش برید و خلاصه نویسی کنید ،باید بگم شما دارید یک کپی از کتاب رو به صورت دست نویس تهیه میکنید !!
خلاصه نویسی باید بعد از خوندن دقیق و عمیق مطلب تهیه شه تا بفهمیم کدوم قسمت ها مهم هست و کدوماش میتونه حذف شه...
خلاصه نویسی خوب یعنی خلاصه ترین حالت ممکن که حداکثر مطالب اون فصل رو به یادمون بیاره ....
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی📚
#نکته_دوم📝
#کنکوریا 📖
#حذف_کلمات_ربط_دهنده🤓
علاوه بر کلمات بیخود متن ، کلمات ربط دهنده هم میتونن با استفاده از علائم حذف شن مثلا به جای در نتیجه از فلش استفاده کنیم...
یا مثلا قید های زیست رو اینطوری بهتر یاد بگیریم...
توی کتاب میخونیم بیشتر آنزیم ها پروتئینی هستند ...
خلاصه نویسی میکنیم: آنزیم های پروتئینی>آنزیم های غیر پروتئینی ...
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی📚
#نکته_سوم📝
#کنکوریا 📖
#درسهای_محاسباتی📋
خلاصه نویسی این درس ها مراتب از درس های حفظی راحتره ، چون با چند فرمول میشه اکثر مسائل کره زمین رو حل کرد !!
اما برای درس ها باید دفتر تیپ بندی تهیه کنید یا وقتی سوال با تیپ جدید میبینید کنارش علامت بزنید . این باعث میشه یک دفتر داشته باشید که همه سوالای دنیا به همراه راه حلش توش باشه و اگه سوالی اومد شما کافی باشه جایگذاری انجام بدی!!
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی 📚
#نکته_چهارم📝
#کنکوریا 📖
#نمودار_و_جدول📈
اصلا یکی از هدف های خلاصه نویسی درک بهتر و حفظ بهتر متن هست...
اگه مطالب اون متن های تودرتو رو نموداری کنیم یا توی جدول بنویسیم
خیلی راحت تر میتونیم ازاشون استفاده کنیم .
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی 📚
#نکته_پنجم📝
#کنکوریا 📖
#جذاب_باش !!😍
از کاغذ های سفید و سیاه کتاب فاصله بگیر .
خلاصه نویسی هاتو حداقل با دو رنگ مختلف روی برگه های A4 رنگی بنویس...
بزار از کاری که میکنی لذت ببری!! دور و برتو با خلاصه نویسی های مهم مثل جدولای شیمی پرکن و سعی کن توی دنیا#کنکور غرق شی !
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی 📚
#نکته_ششم📝
#کنکوریا 📖
#یه_مرجع_درست_کن🙂
وقتی تست حل میکنی و به نکته جدید برمیخوری اون نکته رو وارد خلاصه نویسیت کن
تا خلاصه نویسیت بشه یکی از مهم ترین منابع کنکوریت!!
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نکات_خلاصه_نویسی📚
#نکته_هفتم📝
#کنکوریا📖
#به_نوشته_هات_اعتماد_داشته_باش💪
بعضی ها به خصوص توی درس زیست دوست دارن خلاصه هاشون از کتابم کامل تر باشه!!
یادتون باشه خلاصه نویسی بعد از فهمیدن متن کامل درس انجام میشه و مال مرور و خوندن سریع درس هست ، خلاصه نویسی حداکثر مطالب رو با حداقل زمان یادتون میاره توی اون زمان شاید بتونید یک درس زیست رو خوب بخونید ولی اینطوری یک کتاب رو هم میتونید بخونید!!
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#انگیزشیــ..🌲🌕
اصلا مهم نیست
قبلا چجوری بودی
از همین الان شروع کنُ
همه چیزو تغییر بده💙
#انگیزشے 🌱🙂]••
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
✨
👈عاداتی ڪه معجزه میڪند:
با #ملايمت سخن بگوئيد
عمـــــيق ، نفـس بڪشـيد
شيڪ ، لباس بپوشــــــيد
#صــــبورانه ، ڪار ڪنيد
نجيــبانه ، رفـــــتار ڪنيد
همواره ، پـس انداز ڪنيد
عاقــــلانه ، بخــــــــــوريد
ڪافـــــى ، بخــــــــوابيد
بى باڪانه ، #عمـل ڪنيد
خـــــلاقانه ، بينديشـــــيد
#صادقانه ، عشــق بورزید
هوشــمندانه ، خرج ڪنيد
👌خوشبختی یک سفر است نه یک
مقصد! هیچ زمانی بهــتر از همــــین
لحظه برای شـــاد بودن وجود ندارد
زندگی ڪنید و از #حال لذت ببرید.
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
✅به سـوی خــ♡ــدا بگـریزید
تعبیر #فــرار در اینجا تعـبیر زیبا و
لطیف است معــمولا فرار در جایی
گفته میشود کهانسان از یک سو با
موجود یا حادثه وحشتناکی روبرو
شده و از سـوی دیگر پناهگاهی در
نقطهای ســــــراغ دارد از این رو با
ســـــرعت تمام از محل حادثه دور
میشود و به نقطهامن و امان پناه
میآورد.
ناامیدان از #رحـمت خدا نیز باید از
سیاهی گناه که موقعیت وحشتناکی
است بگریزند و به توحید خالص که
منطقه امن و امان واقعی است روی
آورنــد.
آیه از این رو خطاب میکند همه از
#عـــــذاب خدا بگریزند و به سوی
رحمت بروند از گناهان فرار کنند و
به توبه و استغفار متوسل شوند از
زشتیها، بدیها، بیایمانی، تاریکی
جهل و عذاب جاویدان بگــریزند و
خود را در #آغـــوش رحمت حق و
سعادت جاویدان قــرار دهید.
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314