eitaa logo
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
429 فایل
هُوَالرَّزّاق 🌸🍃گـروه فرهنگـی_اجتماعی تمـدن سـازان نسـل ظـهـور🍃🌸 سخنی وحرفی درخدمتیم👇 @yazahra4565 @nega_r83 📱پیجمون در اینستاگرام yazainab314 📢شرایط کپے ،تب و کارهای صورت گرفته شده @dokhtaran_Nassle_Zohor 🛍 کانال فروشگاه نسل ظهور @nassle_zohorr
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماراتهدیدبه‌مرگ‌مي‌ڪنید خون‌عشـٰاق سرِوقٺِ‌خودش خواهَدریٖخٺ......🥀 وشهادت‌‌ڪرامتي‌از‌جانب‌خداوند‌ براي‌ماست シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
26.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ عرشه اقتدار...✌️ 🎼 گروه سرود نورالمهدی همدان به مناسبت روز نیروی دریای ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرودی را با عنوان «عرشه اقتدار» برای مردان بزرگ و غرورآفرین وطن در این عرصه دفاع و اقتدار اجرا کردند. シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
‹💚👒› 🍀⃟🦋¦→ 🍀⃟📸¦→ シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
📗! کاش یادمون باشہ قلب ما مثل یک باطریہ و یک روزے از کار مےافتہ… و سرانجـام ما مےمونیم و نامہ اعمالمون و یہ خانہ‌ے ظاهرا ابدے :)! ؟ ! シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
🥀 افسردگی‌ناشی‌ازگناه، یڪی‌ازدستاویزهای‌خدای‌مهربون برای‌برگردوندنِ بندھ‌هابہ‌سمت‌خودشه !💔(: ✨¦⇠ シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
[میسوزَم‌اَزتَبـی‌ڪِھ عـلٰاجَـش‌بِھ‌خٰاڪ‌ڪَـربَلٰاست!‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌] ❤️‍🔥
جنگـ، جنگ است چھ سخت باشد، چھ نرم ! عدھ‌اۍ را با جسم‌شان مۍکُشند و دیگرانۍ را با فرهنگ‌شان .. از جنگـ نرم غافل نشوید. • مُحسنِ حُججۍ •• شھادتـ 18 مردادِ 1396
📲 اونا‌ڪہ‌توے‌دلِ‌قبر‌خوابیدن، اوناهم‌خیلیاشون یه‌زمانے‌غصہ‌میخوردن ڪہ‌چرا‌امام‌زمانشون‌نیست..! آره،ناراحت‌بودن.! ولی‌رفیق‌مهم‌‌اینه‌پاشی‌ڪار‌ڪنی‌واسه‌آقا!!🌿 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌿🌻🌿🌻 🌿🌻🌿🌻 🌻🌿🌻 🌿🌻 🌻 ༻﷽༺ محمدصادق اخم کرد و مسیح ابرو بالا انداخت اما مریم بدون توجه حرفش را زد. میخواست یک بار هم که شده، برای آینده برادرش هم که شده، قدمی بردارد. ادامه داد: زندگی قلدری کردن نیست. تحقیر کردن طرف مقابل و بالا بردن خودت نیست. زندگی این نیست که فکر تو درست هست و همه به رای تو کارهاشون رو انجام بدن. تو بد کردی محمدصادق! به زینب سادات و خودت بد کردی. چون مسیح رو الگوی خودت کردی. تو دردهای خواهرت رو ندیدی! ندیدی که تو قفس طلاییش داره میپوسه. ندیدی منت هایی که سرم میذاره، روح من رو مثل خوره میخوره. ندیدی بخاطر دروغ هایی که قبل ازدواج گفت چقدر آسیب دیدم. مسیح من رو خواست و بدست آورد. اون فقط پیروزی برای خودش و خواسته هاش میخواست. ندید که چند نفر برای خوش آمد اون شکستن. من رو تو این چهار دیواری زندانی کرد و فکر کرد عجب مردی هست که حرف، حرف خودش هست. نگاهش به نگاه مسیح نشست. مسیحی که مات حرف های او بود. مریم ادامه داد: مهم نیست که زنت رو به زور تو خونه نگه داری! مهم این که خودش تصمیم بگیره! خونه داری بد نیست! خیلی هم خوبه! به شرطی که اجبار نباشه. مسیح گفت: من مجبورت نکردم! تو آزاد بودی بری سرکار. مریم پوزخند زد: آزاد؟ با حرف ها و تهدیدها و منت هایی که میذاشتی؟ با زبونت که مثل زبون مار نیش میزد و هر بار خواستم جایی برم و کاری کنم، هزار جور حرف زدی؟ که من از بس کار کردم، خانمی بلد نیستم و خوشی بهم نیومده و باید مثل کلفت ها برای مردم کار کنم؟ یا اینکه سرکار بری کی مواظب بچه ها باشه و تو که خونه هستی از پس اینها برنمیای! یادت هست؟ تو من رو با حرفهات زمین گیر کردی! تو من رو با زبونت میسوزوندی. در ادامه با ما همراه باشید ☂ シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🌻 🌿🌻 🌻🌿🌻 🌿🌻🌿🌻 🌻🌿🌻🌿🌻