هوالعلیم
محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
استانبول، دوبی، اربیل و هرات. این چهار شهر در چهار کشور همسایه، مقصد قاچاق دلارهای جمع آوری شده در ایران ظرف 10-11 ماه گذشته بودند. اتاق عملیات آمریکا (وابسته به سازمان سیا و وزارت خزانه داری و خارجه) این چهار ایستگاه مکنده دلار ایران را برای ایجاد تقاضا و تورم مصنوعی بر پا کرده است.
تامین بخش از بودجه لازم برای خرید و جمع آوری دلارهای ایرانی را، رژیم سعودی با اختصاص چند میلیارد دلار و تبدیل آن به ریال و مجددا تبدیل ریال به دلار انجام می دهد. اینجا حتی یارانه هم اختصاص داده شده و برخی خریداران در ایستگاه های چهارگانه ضرر می دهند؛ چون اصل کار عملیات امنیتی است و هزینه هایش به عهده دولت سعودی است.
نیرو های امنیتی و دادستانی ترکیه پریروز در یک اقدام غافلگیرانه در 40 شهر، یک شبکه 417 نفره قاچاق و انتقال دلار از ایران به ترکیه و سپس آمریکا را به دام انداختند که از اواسط سال 2017 میلادی (تیر 96) تا 13 آگوست 2018 (22 مرداد امسال) با تراکنشهای 5000 لیرهای، معادل نیم میلیارد دلار به 28 هزار حساب در خارج از ترکیه واریز کردهاند.
ترکیه که خود درگیر جنگ ارزی آمریکاست، می گوید این شبکه به شکل غیر قانونی پول را از کشور خارج کرده و به امنیت اقتصادی ترکیه ضربه زدهاند. اغلب افرادی که از شبکه مزبور در آمریکا پول دریافت کردهاند، ایرانیان یهودی تبار مقیم آمریکا هستند. این باند دلار را از بازار ایران جمع آوری و به ترکیه برای انتقال به خارج قاچاق می کردند. اتهام این افراد، پولشویی و قاچاق و اقدام علیه ثبات اقتصادی ترکیه است.
400 نفر شبکه بزرگی است. تصور کنید شبیه این شبکه ها در هرات افغانستان، اربیل کردستان عراق و دوبی امارات فعالند که یک کار مشترک را انجام می دهند: خرابکاری و اخلال ارزی، پولشویی و قاچاق دلار به خارج کشور و نهایتا تروریسم اقتصادی علیه ملت و حاکمیت ایران. آیا این اقدامات همان جرائم سازمان یافته ای نیست که کارگروه FATF مدعی مبارزه با آن است؟!
پس چرا واقعیت بر عکس است و همین آمریکا در راس یک مافیای بزرگ پولشویی و قاچاق و تروریسم مالی سازمان یافته عمل می کند؟ آیا بزک کنندگان FATF این قدر بی خبرند یا ماموریت دارند ردّ شبکه ترور مالی و ارزی را بپوشانند؟ نقش وزارت اطلاعات و سایر مراکز امنیتی و انتظامی و قضایی در این میان کدام است؟ چرا ما از نهادهای امنیتی و قضایی ترکیه جا بمانیم و به اندازه آنها جنگ ارزی و اقتصادی دشمن را جدی نگیریم؟
سرشاخه های ایرانی شبکه متلاشی شده در ترکیه چه کسانی هستند؟ با کدام محافل در ایران و آمریکا مرتبطند؟ و رابط ها و مرتبط ها و سرشبکه های ایستگاه های عملیاتی دوبی و اربیل و هرات، کدام خود فروختگان هستند؟ آنها چه نسبتی با برخی مقامات معزول بانک مرکزی و ... دارند؟ تصورش را بکنید انهدام یک شبکه در ترکیه موجب سقوط 9 هزار تومانی قیمت دلار در ایران شد و اگر این اتفاق در ایران رخ بدهد، چه نتایج درخشانی به دنبال خواهد داشت؟ اکنون سرنخ ها تا حدودی معلوم شده است.
اولین ضرورت این است که متوجه شویم مافیای گرداننده FATF دشمن ما و مشغول تروریسم اقتصادی علیه ما از جمله با همین ابزار FATF (فشار به صرافی ها و بانک ها) و کنوانسیون CFT و... است. ابزار دشمن را اسباب گشایش اقتصادی تصور کردن نهایت کج فهمی بلکه خیانت است.
@yazdfatemi
هوالعلیم
⏹چالش طبقهمتوسط یا نیازمندان؟!
#شیوع_زرنگبازی
⏯تا دیروز 4 کیلو میوه می خریده و خانه می برده و حالا باید دوکیلو بخرد. مجبورست کمتر غذای گوشتی بخورد. احتمالن بجای دو بار در ماه رستوران رفتن، یکبار باید برود. کمتر می تونه مسافرت بره. نمی تونه مثل گذشته برای اون که دوستش داره هدیه بخره. با اینکه مهمون رو خیلی دوست داره اما دیگه کمتر می تونه مهمون دعوت کنه.
⏺روشنست درباره چه چیز حرف می زنیم. گرانی و تورم این روزها....
ممکن است تصور کنید این مشکلات خیلی مهم نیست. خب چه چیز را مهم می دانید؟ وضعیت اقشار آسیب پذیر؟ حرف درستی است؛ باید نگران طبقات آسیب پذیر جامعه بود. اما چالش امروز ما چالش طبقه متوسط است. آنچه در ابتدا مرور کردیم تغییر سبک زندگی است نه فقط کمبود و کسری اقتصادی. تغییر عادت در مقیاس سطح زندگی، بجهت روانی بسیار ویران کننده ترست. یک ضرب المثل قدیمی هست که می گه خدا نکنه کسی از عرش به فرش برسه.
مشکلات نیازمندان خیلی نسبت به گذشته فرقی نکرده است؛ هرچند دسترسی شان به امکانات سخت تر شده است. اما این امکانات چه حجمی از مصرف کل را شامل می شود؟ بیش از 20 قلم کالا؟ راه حل این چالش خیلی سخت نیست. دولت یک سبدغذایی کوپنی در نظر می گیرد و مشکل این بخش از جامعه را حل می کند. همزمان قیمت کالاهای اساسی را هم باید کنترل کند. رفع مشکل اقتصاد، اقتصادی است. اما مشکل طبقه متوسط فراتر از اقتصادست. برای طبقات متوسط مساله اقتصادی تبدیل شده است به مساله خانوادگی و فرهنگی؛ تبدیل شده به کنش سیاسی. برای این طبقه، آینده بدتر از حالست.
⬅️اما با چالش طبقه متوسط دقیقن باید چه کرد؟ پول به حساب شان بریزد؟ چقدر؟ فارغ از اینکه دولت چنین امکانی داشته باشد، آیا این پول منجر به حل مشکل این بخش از جامعه می شود؟
اگر شناخت درستی از ترکیب نیازهای این بخش از جامعه پیدا نکنیم به هیچ تصمیم عالمانه ای برای کاهش فاصله "اقشار آسیب پذیر از دلار" و حاکمیت نخواهیم رسید.
اقشار آسیب پذیر از دلار، بیش از آنکه دچار مشکلات عینی شوند، گرفتار چالش های ذهنی و روانی اند. تغییر سبک زندگی اتفاق ساده ای نیست. این تغییر در سبک زندگی را بگذارید کنار کاهش دارایی ها و نگرانی از آینده شان. ایندو را کنار کاهش اعتمادشان به حاکمیت قرار دهید.
⬅️جامعه ای که امروزش بجهت روانی بهم ریخته است و نتواند آینده اش را پیش بینی کند اولین اقدامی که می کند میانبر است. در چنین جامعه ای جَلَب بازی های غیراخلاقی و دغل کاری های نامتداول کم کم رشد می کند و ما با پدیده زرنگ بازی طبقه متوسط مواجه می شویم که کمترین آن خالی کردن مغازه ها و انبار کردن کالاهاست. فراتر از این نیز ورود نقدینگی سرگردان به بازار ارز و شکل گیری ارزهای خانگی است. بالاتر از این نیز همدلی با جریان آشوبگرست ولو اینکه مشارکت نکند.
زرنگ بازی طبقه متوسط اگر کنترل نشود ویران کننده است. از طرفی گله گذاری ها و غرولند های زیرلب طبقه متوسط اگر تبدیل به اعتراض و عصبانیت شود حتمن ویران کننده است. کمترین سطح ویرانی اش، ویرانی اجتماعی درون طبقه است که در کوچکترین سطحش، نهاد خانواده را نابود می کند.
⬅️یکی از عوامل تحریک این طبقه احساس تبعیض در این شرایط است. این روزها مانور پورشه و بنز در خیابان های تهران یعنی بنزین ریختن بر آتش این کینه و حقد اجتماعی. تبعیض همیشه بدست اما این روزها شلیک نهائی به چالش طبقه متوسط است.
اما راه مواجهه با جلب بازی طبقه متوسط چیست؟ اتفاقن برخلاف ظاهر ماجرا طبقه متوسط با حاکمیت همراه است اگر و فقط اگر احساس صمیمت و شفافیت و پاسخگوئی ببیند. طبقه متوسط در چنین شرایطی احساس همزادی می کند و قدرت همراهی دارد. کافیست او را نسبت به آینده امیدوار کنیم و نسبت به حاکمیت اعتماد پیدا کند. نتیجه اش بی کم و کاست همراهیست. کافیست گارد مبارزه با تبعیض بگیریم، بدون تردید موجی از اعتماد ایجاد کرده ایم.
🔳حالا شما با این توضیح آرایش دولت و مجلس و عدلیه محترم برای مواجهه با این طبقه را ارزیابی کنید. گفتیم شفافیت اما این روزها مجلس تمام قد مقابل شفافیت ایستاده است. گفتیم اطلاع رسانی و پاسخگوئی اما دولت چند ماه است سخنگو ندارد. گفتیم عدلیه اما دستگاه قضا نقش کمتری در مقابل با سوداگری و سفته بازی در بازار ارز دارد.
✍محسن مهدیان
گپ و سروش:
@mehranfatemi
ایتا و بله:
@yazdfatemi
هوالعلیم
◾ مردی نامه نوشت به امام سجاد علیه السلام که مرا به خیر دنیا و آخرت مطلع گردان. امام در جواب آن مرد و همه مردان و زنان پارسایی که این نامه به دستشان می رسد راز کامروایی انسان را بیان فرمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
«مَن طَلَبَ رِضى اللّهِ بِسُخطِ النّاسِ كَفاهُ اللّهُ اُمورَ النّاسِ ، وَمَن طَلَبَ رِضى النّاسِ بِسُخطِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إلى النّاسِ ، وَالسّلامُ» .
به نام خداوند بخشنده مهربان!
كسى كه در راه خشنود كردن خدا از خشم مردم، پروايى نداشته باشد، خداوند او را از مردم، بى نياز گردانَد و خود كفايتش كند و هر كه براى جلب خشنودى مردم، خدا را به خشم آورد، خداوند او را به مردم وا گذارد.
گپ و سروش:
@mehranfatemi
ایتا و بله:
@yazdfatemi
هوالعلیم
▪️خوب و بدِ مجلسِ 15 مهر/ درسی دیگر از سبک مدیریت رهبری
یکم | رای کارشناسی مجلس، هرچه بود اما تیرخلاص را آقای لاریجانی با خبر نامه رهبری زدند. نظر رهبری حکم حکومتی نبود و بهتر بود از ابتدا مخالفان محترم بجای تاکید بی اندازه بر نظر رهبری، استدلال شان را تقویت میکردند؛ چه آنکه خبر نامه را پیش از جلسه گرفته بودند.
دوم | مجلس حاضر نشد رای گیری شفاف و علنی داشته باشد. بهانه ها برای تصویب لایحه، شفافیت بود؛ حال آنکه حاضر نشدند به این حداقل شفافیت عمل کنند. از چه چیز ترسیدند؟ چرا نخواستند نام شان در تاریخ ثبت شود؟
سوم | جلسه مجلس پر از تنش بود. دهها بار مخالف و موافق همدیگر را دروغگو خطاب کردند. این سطح از بگومگو در شان خانه ملت است؟ وقتی در مجلس چنین متعصبانه مجادله می شود، چه انتظاری است رسانه ها و مردم در شبکه های اجتماعی با آرامش بحث کنند؟
و اما چهارم | این جلسه با همه اشکالاتش درسی آموزنده از سبک مدیریت رهبری داشت. ضمن توجه به سه نقد فوق، یک بار ماجرا را از منظر مردم سالاری مرور کنید:
رهبرانقلاب نظرشان را درباره کنوانسیون ها گفته بودند. صریح هم گفتند. اما حاضر نشدند موضع شان در تصمیم مجلس دخالت داده شود و نهاد مردم سالاری صدمه ببیند. طبیعی است که رهبری جایی ورود می کنند که اصل جمهوریت و اسلامیت در خطر باشد، در غیراینصورت جمهوریت را فدای هیچ چیز نمی کنند.
توجه کنیم که اگر نامه علنی نمی شد، رای مجلس مخالفت با حکم حکومتی رهبری تلقی میشد ولی رهبرانقلاب حاضر شدند این هزینه را هم بپذیرند اما مجلس در راس امور بماند.
این برای همه ما آموزنده است که بجای خونی نشان دادن مسائل و ایدئولوژیک کردن اختلافات اجازه دهیم سازوکارهای مردمی به منطق خودش عمل کند.
همه چیز بزودی روشن می شود. تاریخ در معرفی خادمان و دلسوزان مردم دچار خطا نمی شود.
📝 محسن مهدیان
گپ و سروش:
@mehranfatemi
ایتا و بله:
@yazdfatemi