☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که هنگامی که پس از کشته شدن عثمان مردم با امیرالمومنین ع بیعت کردند ایشان بر منبر رفت و خطبهای خواندند و در فرازی از آن خطبه فرمودند:
همانا بلیه و مصیبتهای شما برگشت به همان شکلی که روزی که خداوند پیامبرش را برانگیخت بدان مبتلا شدید؛ و به کسی که او را به حق برانگیخت سوگند که قطعا به بلا میافتید، چه بلاهایی؛ و غربال میشوید چه غربالشدنی؛ تا جایی که زیردستانتان بالا روند و بالدستان به زیر کشیده شوند؛ و بر سبقتگیرندگان کسانی سبقت گیرند که به قصور مبتلا بودند؛ و سبقتگیرندگانی که سبقت میگرفتند قاصر شوند؛ به خدا سوگند که نه نشانهای را مخفی کردم و نه دروغی بستم؛ و به من در مورد این مقام و این روز خبر دادهاند.
📚الكافي، ج1، ص369؛ الغيبة للنعماني، ص201-202
https://eitaa.com/yekaye/3087
4) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا اهل حق همواره از زمانی که بودند در شدت و سختی بودند؛ اما این برای مدتی کوتاه است و سپس عافیتی طولانی.
📚الكافي، ج2، ص255
https://eitaa.com/yekaye/3088
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
اگر در جنگ با دشمن و یا در هر معرکه دیگری آسیب و مصیبتی به مومنان برسد، این گونه نیست که امور از دست خداوند بیرون شده باشد؛
همه اینها به اذن خداوند و مقدر شده در برنامه الهی است.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
و آنچه روزی که دو گروه با هم رو در رو شدند به شما رسید، پس به اذن خدا بود؛
و واضح است که منظور از این اذن، اذن تکوینی است؛ نه اذن تشریعی.
💠نکته تخصصی #خداشناسی و #دینشناسی
خداوند دو گونه اراده در عالم دارد؛
🔺#اراده_تکوینی؛ که هر آنچه که در عالم رخ دهد به این اراده خداوند وابسته است؛ حتی شیطان هم هر عملی انجام می دهد از محدوده اراده تکوینی خداوند خارج نیست؛
🔺و #اراده_تشریعی، یعنی آنچه خداوند بدان دستور داده است و انجام آن را از ما میخواهد.
به همین ترتیب، اذن و اجازه دادن خداوند هم در همین دو معناست:
هیچ واقعهای در عالَم رخ نمی دهد مگر با اذن تکوینی خداوند؛ اما البته خداوند تشریعا اذن به گناه نداده است.
مطابق با این دو اذن خداوند می توان از دو مفهوم «اختیار داشتن ما» و «حق داشتن ما» سخن گفت:
🔺خداوند به اذن تکوینی به ما اختیار داده است؛
🔺و به اذن تشریعی به ما برای انجام کارهایی حق داده است؛
⛔️پس اینکه خداوند به ما اختیار داده است، به این معنا نیست که در هر عرصهای که #اختیار داریم، #حق هم داریم❗️
❌خلط بین اذن تکوینی و اذن تشریعی، و نیز بین اختیار و حق، از مهمترین عرصههای سوءاستفاده افراد از نام خدا برای هوسرانیهای خویش است.
⛔️نمونه بارزش این است که میگویند خداوند به من اختیار [= اذن تکوینی] داده است که چنین بکنم یا نکنم (مثلا خدا به من اختیار داده که نماز بخوانم یا نخوانم، یا به من اختیار داده که حجاب داشته باشم یا بیحجاب باشم، یا ...) پس حق دارم [اذن تشریعی]که نماز نخوانم، یا بیحجاب باشم، یا ...‼️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ ... هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ ... وَ ما أَصابَكُمْ ... فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ»
این مصیبت را
🔹هم ناشی از خود مومنان دانست،
🔹هم به اذن خدا خواند و
🔹هم برای معلوم کردن مومنان؛
🤔کارهای خداوند میتواند در آن واحد وجوه متعدد داشته باشد؛ و یک وجه به معنای نفی سایر وجوه نیست:
مثلا اینکه واقعهای از باب عقوبت و نتیجه اعمال خود افراد باشد بدین معنا نیست که خداوند در همان واقعه، قصد آزمایش و خالص کردن مومنان را ندارد.
@Yekaye
838) 📖و لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا وَ قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ 📖
💢ترجمه
و برای اینکه معلوم دارد کسانی را که نفاق ورزیدند؛ و به آنان گفته شد بیایید در راه خدا مبارزه کنید یا [تجاوز دشمن را] دفع نمایید [= از حریم خود دفاع کنید]، گفتند: اگر جنگی را بدانیم [که رخ میدهد] ، بیشک از شما پیروی میکنیم؛ آنان در آن روز به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به دهانهای خویش چیزی میگویند که در دلهایشان نیست؛ و خداوند بدانچه پنهان میدارند آگاهتر است.
سوره آلعمران (3) آیه 167
1397/7/17
29 محرم 1440
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📜 شأن نزول
در جریان جنگ احد، نظر پیامبر و عدهای از اهل مدینه – از جمله عبدالله بن ابَیّ این بود که در شهر بمانند و با دشمن بجنگند؛
اما اکثریت نظرشان این بود که از شهر بیرون روند و در بیرون شهر با دشمن مواجه شوند.
پیامبر ص علیرغم نظر خود، نظر اکثریت را ترجیح داد و به سوی احد به راه افتاد.
پس از اینکه بقیه هم به راه افتادند کسانی که نظرشان این بود که در شهر بمانند گفتند: پیامبر نظر اینان را پذیرفت و با ما مخالفت کرد و ما برمیگردیم.
برخی از افراد مانند جابر بن عبدالله انصاری بر آنان اعتراض کردند و گفتند: پیامبر برای مبارزه با دشمنان خدا و دشمنان دین حرکت کرده، شما از همراهی با او سر باز میزنید؟
عبدالله بن ابی، که سردسته این افراد بود و همراه او حدود یک سوم جمعیت در حال برگشت بودند، گفت: ما میدانیم که جنگی رخ نخواهد داد؛ و اگر بدانیم که جنگی رخ میدهد حتما با شما همراهی میکنیم.
در اینجا بود که آیه نازل شد که: «گفتند: اگر جنگی را بدانیم [که رخ میدهد] ، بیشک از شما پیروی میکنیم؛ آنان در آن روز به کفر نزدیکترند تا به ایمان»
وی به کسانی که با او برگشته بودند گفت: او از دیگران اطاعت کرد و با ما مخالفت کرد، چه دلیلی دارد که برای او خودمان را به کشتن بدهیم؟! و اینان برگشتند و اصلا به احد نرسیدند.
📚تفسير القمي، ج1، ص122 ؛ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار ع، ج1، ص267-268 ؛ الدر المنثور، ج2، ص94
@Yekaye