eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
316 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
761) 🌺 إذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ 🌺 💐 ترجمه آنگاه که دو نفر سوی آنان فرستادیم، پس آن دو را تکذیب کردند، پس با سومین نفر [آنان را] عزت ‌بخشیدیم، پس گفتند همانا ما فرستادگان به سوی شماییم؛ سوره یس (36) آیه14 1397/3/12 17 رمضان 1439 @yekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) ابوحمزه ثمالی می‌گوید از امام باقر ع درباره تفسیر این آیه سوال کردم. فرمود خداوند دو نفر را به سوی اهالی شهر انطاکیه مبعوث کرد و اینان مطالبی برای آنان آوردند که آنان قبول نداشتند؛ پس بر این دو خشم گرفتند و آنان را گرفتند و در بتکده شان زندانی کردند. پس خداوند نفر سومی را برانگیخت و او وارد شهر شد و گفت: مرا به دربار سلطان راهنمایی کنند. چون به دربار سلطان رسید گفت: من مردی هستم که در بیابانی به عبادت مشغول بودم و اکنون دوست دارم خدای سلطان را بپرستم! سخنش را به گوش سلطان رساندند گفت او را وارد خانه خدایان کنید. پس او بدانجا راهنمایی کردند و در آنجا وارد شد و یک سال همراه با دو رفیقش بود و گفت: این گونه مردمی را از دینی به دین دیگر درمی‌آورند با مهارت و زیرکی [نه با به هم زدن اوضاع!] آیا شما با آنها از راه مدارا وارد نشدید؟! سپس به آنها گفت: شما به روی خودتان نیاورید که من را می‌شناسید. سپس به سراغ سلطان رفت . سلطان به او گفت: به من خبر داده‌اند که تو هم خدای مرا می‌پرستی! پس تو همواره برادر من بوده‌ای. هر حاجتی که می‌خواهی از من بخواه. گفت: سلطان! من حاجتی ندارم، اما دو نفر را در بتکده دیدم [که زندانی بودند] مشکلشان چیست؟ گفت: این دو نفر برای رد دین من آمده بودند و مرا به پرستش خدای آسمانها دعوت می‌کردند. گفت: سلطان! خوب است یک مناظره زیبا ترتیب بدهید! اگر حق با آنها بود از آنان پیروی کنیم و اگر حق با ما بود آن دو را در دین خودمان وارد کنیم. هرچه به نفع ماست، به نفع آنها هم باشد؛ و هر چیزی که علیه ماست، علیه آنها هم باشد. سلطان فرستاد و آن دو را آوردند. چون وارد شدند آن رفیقشان بدانها گفت: شما برای چه آمده‌اید؟ گفتند: آمده‌ایم که به عبادت خدایی دعوت کنیم که آسمانها و زمین را آفرید و در رَحِم‌ها آنچه بخواهد می‌آفریند و آن گونه که بخواهد صورت می‌دهد؛ و درختان و میوه‌ها را آفرید و باران را از آسمان فروفرستاد. به آن دو گفت: آیا خدایی که شما به او و عبادت او دعوت می‌کنید، اگر یک نابینایی را بیاوریم، می‌تواند او را بینا کند؟! گفتند: اگر از او بخواهیم، اگر بخواهد می‌تواند. گفت: سلطان! بفرمایید یک کور مادرزاد بیاورند! آوردند، و به آن دو گفت: از خدایتان بخواهید که بینایی را به او برگرداند! پس آن دو برخاستند و نماز گزاردند و بناگاه او چشم باز کرد و به آسمان نگریست! گفت: سلطان! یک کور دیگر بیاورید! پس آوردند و او به سجده افتاد و چون سر از سجده برداشت این دومی هم بینا شده بود. گفت: سلطان! این به آن در! حالا بگویید یک فرد افلیج زمین‌گیر بیاورند! آوردند و به آنها مثل مطلب قبل را گفت؛ و آنها نماز گزاردند و به پیشگاه خداوند دعا کردند و آن فرد زمین‌گیر پاهایش خوب شد و بلند شد و راه رفت؛ پس گفت: یک فرد افلیج زمین‌گیر دیگر بیاورید! آوردند و همان کاری که دفعه قبل کرده بود انام داد و او هم به راه افتاد. سپس گفت: سلطان! دو حجت آوردند و ما هم مثل آن برایشان آوردیم ولی یک چیز مانده است اگر آن دو این کار را انجام دهند من هم همراه آنانن در دینشان وارد می‌شوم. به من گفته‌اند که سلطان تنها یک پسر داشته که او هم از دنیا رفته است. اگر خدای آنها او را زنده کرد من هم با آنها در دینشان وارد می‌شوم. سلطان گفت: من هم همین‌طور! سپس به آن دو رو کرد و گفت: یک کار دیگر مانده است! فرزند سلطان از دنیا رفته؛ از خدایتان بخواهید که او را زنده کند! پس آن دو به سجده در پیشگاه خدا افتادند و سجده شان را طول دادند و پس از مدتی سر از سجده برداشتند و به سلطان گفتند: کسی را به سراغ قبر پسرت بفرست، خواهی یافت که او – ان شاء الله – از قرش برخاسته است. پس مردم برای تماشا بیرون آمدند و دیدند که او از قبرش برخاست و خاکها را از سرش تکاند. او را نزد سلطان بردند سلطان دید که این پسرش است. پرسید حالت چطور است؟ گفت من مرده بودم؛ تا اینکه اندکی قبل دو نفر را دیدم که در پیشگاه پروردگارم به سجده افتادند و از او درخواست کردند که مرا زنده کند و او مرا زنده کرد. پرسید: اگر آن دو را ببینی می‌شناسی؟ گفت: بله. پس با مردم به صحرا رفتند و افراد را یکی یکی از جلوی او عبور دادند و پدرش می‌گفت: نگاه کن آیا این بود؟ و او می‌گفت نه؛ تا اینکه بعد از عبور عده زیادی یکی از آن نوبت به یکی از آن دو رسید و گفت: این یکی از آن دو نفر است. سپس باز عده زیادی را از پیش روی او عبور دادند تا به نفر دوم رسید و این گفت: این آن فرد دیگر است. پس آن پیامبری که رفیق آن دو بود گفت: اما من، پس به خدای شما دو نفر ایمان آوردم و دانستم که آنچه آورده‌اید حق بوده است. سلطان هم گفت: و من نیز به خدای شما دو نفر ایمان آوردم و همه اهل مملکتش هم ایمان آوردند. 📚تفسير القمي، ج2، ص213-214 ✅توضیحی درباره این حدیث 👇 https://eitaa.com/yekaye/1300
هدایت شده از یک آیه در روز
✅توضیحی درباره حدیث فوق در جلسه قبل به حکایت این افراد با اندکی تفاوت اشاره شد. https://eitaa.com/yekaye/1276 مرحوم طبرسی این نقلی را که در اینجا ذکر شد به تفسیر عیاشی نسبت می‌دهد اما در تفسیر عیاشی یافت نشد. ⭕️لازم به ذکر است که اواخر این نقل با سیاق آیات قرآن آمده تفاوت‌هایی دارد که مهمترینش این است که در این نقل، در پایان ادعا می‌شود که همه ایمان آوردند در حالی که در آیات 20 به بعد، از ایمان نیاوردن اینان و ورود مومن آل‌یس به ماجرا و عذاب شدن همین مردم بعد از مرگِ [یا: کشتنِ؟] وی سخن گفته شده است.❌ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است: همانا خداوند – که جلالت دارد اسمش- متکفل شده است برای 🔹 یاری کسی که او را یاری دهد؛ 🔹 و عزیز داشتنِ کسی که خدا را عزیز بدارد. 📚نهج البلاغة، نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر) و من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعي إِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَكَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّه. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است: 🔹باشرافت کسی است که علمش مایه شرافتش شود؛ 🔹و بلندمرتبه کسی است که اطاعت مقام او را رفیع کند؛ 🔹و عزیز کسی است که تقوا او را به عزت رساند. 📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص85 وَ قَالَ الصَّادِقُ ع: الشَّرِيفُ مَنْ شَرَّفَهُ عِلْمُهُ وَ الرَّفِيعُ مَنْ رَفَعَتْهُ الطَّاعَةُ وَ الْعَزِيزُ مَنْ أَعَزَّتْهُ التَّقْوَى. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز. گزیده
💠در ابتدای بحث از سوره یس (جلسه 747 http://yekaye.ir/ya-seen-36/ ) احادیث متعددی درباره اهمیت و ب
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ» گاه برای انجام رسالت الهی و رساندن سخن خدا به گوش مردم، افراد متعددی باید دست به دست هم بدهند و یکصدا یک مطلب را بگویند. @yekaye
یک آیه در روز. گزیده
💠در ابتدای بحث از سوره یس (جلسه 747 http://yekaye.ir/ya-seen-36/ ) احادیث متعددی درباره اهمیت و ب
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5⃣ «فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» عزّت و ذلّت به دست خداست (حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/1303)، گرچه فرد يا چيزى واسطه شود. 📚(تفسير نور، ج9، ص530) @yekaye
یک آیه در روز. گزیده
💠در ابتدای بحث از سوره یس (جلسه 747 http://yekaye.ir/ya-seen-36/ ) احادیث متعددی درباره اهمیت و ب
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ» جمله آنان که گفتند «ما فرستادگان به سوی شماییم» با انواع تاکیدات همراه است: حرف أنّ برای تاکید، جمله اسمیه، استفاده از اسم مفعول (مرسلون) به جای فعل؛ تقدیم جار و مجرور (الیکم)، و ... . چرا این همه تاکید⁉️ 🍃الف. کسانی که حاوی رسالت الهی هستند به صراحت کامل ماموریت خود را بیان می کنند. 🍃ب. کسی که رسالت الهی را تبلیغ می کند باید به صراحت نشان دهد که در مقام انجام وظیفه است، نه دنبال منفعت و سود و ... . 🍃ج. نشان دهند که پیامبران، از جانب خداوند «فرستاده شده» اند؛ این گونه نیست که پیامبران صرفا یک افراد عارفی بوده باشند که صرفا دغدغه درونی آنها آنها را به این کار واداشته باشد. 💠نکته تخصصی برخی از مدعیان «فلسفه دین» بر این باورند که 🔻«واقعا پیامی از جانب خداوند ارسال نشده؛ بلکه عرفا بر دو دسته‌اند افراد درون گرا، که منزوی و گوشه‌گیرند؛ و افراد برون‌گرا، که دغدغه دیگران را دارند و به خاطر این دغدغه، ماموریتی بر دوش خود احساس می‌کنند و اینان همان مدعیان پیامبری‌اند»‼️ این تحلیل،حدس و گمانه‌زنی‌ای است نه تنها برخلاف مطالب صریحی است که در متن دعوت تمام پیامبران مشاهده می‌شود؛ بلکه بر مبانی معرفتی قابل اعتنایی هم تکیه ندارد و ریشه آن، - چنانکه قرآن کریم به آن تصریح می‌کند – ضعف در خداشناسی آنها است (وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْء؛ انعام/91). 🔸چنین فرضیه‌بافی‌های بی‌پشتوانه‌ای، ▪️یا ناشی از آن است که اساساً خدای واقعی را منکرند؛ ▪️و یا اگر هم خدایی قبول دارند، خدایی است که جهان را آفریده و دیگر کاری به کار انسانها ندارد و ربوبیت او و توجه او به مخلوقاتش را منکرند. 🔹شاید از این روست که در تعلیم پیامبران – بویژه در اسلام – بر و بودن خداوند این اندازه اصرار می‌شود، تا حدی که از ما می‌خواهند در ابتدای هر کاری، بر رحمان و رحیم بودن خداوند تاکید کنیم؛ یعنی دائما در پیش و پس کار خود رحمت خدا را ببینیم: ▫️هم در پرتو رحمت عمومی خدا ببینیم، که حتی اگر کافر باشیم هم ما را در بر می‌گیرد و همین رحمت موجب ارسال پیامبران شده (طه/90 ؛ انبیاء/36 ؛ شعراء/5 ؛ یس/52 )؛ ▫️و هم در پرتو رحمت خاصه خدا، که اگر در مسیر خدا قدم برداریم، از ما دستگیری مضاعف می‌کند (احزاب/43) . 🍃د. ... @yekaye