☀️۴۸) اگر در برابر خدا اصل بر حسن ظن است، در برابر خویش اصل بر سوءظن است:
☀️الف. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
و بدانید ای بندگان خدا که همانا مومن شب را به روز و روز را به شب نمىرساند جز كه بشدت به نفس خویش بدگمان است؛ و پيوسته با آن عتاب دارد، و گناهكارش مىشمارد.
📚نهج البلاغة، خطبه 176؛
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 90
... وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلَا يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا
☀️ب. همانا مومنان نفس خود را نزد خويش متّهم مىدانند، و از لغزشهای گذشتهشان ترسانند از دنیا گریزانند و به آخرت مشتاق و در انجام طاعات کوشا.
📚 تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 90
الْمُؤْمِنُونَ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ فَارِطِ زَلَلِهِمْ وَجِلُونَ وَ لِلدُّنْيَا عَائِفُونَ [عَاقُّونَ] وَ إِلَى الْآخِرَةِ مُشْتَاقُونَ وَ إِلَى الطَّاعَاتِ مُسَارِعُون.
☀️ج. و در فرازی از خطبه متقین فرمودند:
با اعمالی پاک به سوی خداوندشان به راه افتادند و به اندک اعمالی برای خدایشان رضایت نمیدهند و طاعتهاى فراوان را در محضر او بسيار نشمارند. پس آنان خود را متّهم شمارند و از كردههاى خويش بيم دارند. اگر يكى از ايشان را بستايند، از آنچه درباره او گويند بترسد، و به پیشگاه خداوند از آنچه نمیدانند استغفار کند و گويد: «من خود را از ديگران بهتر مىشناسم و خداى من مرا از خودم بهتر مىشناسد. بار خدايا! مرا مگير بدانچه بر زبان مىآرند، و بهتر از آنم كن كه مىپندارند، و بر من ببخشاى آن را كه نمىدانند...
📚الأمالي( للصدوق)، ص572؛
📚صفات الشيعة، ص22؛
📚نهج البلاغة، خطبه193
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ وَ كَانَ عَابِداً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَتَثَاقَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: ...
... بَادَرُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْأَعْمَالِ الزَّكِيَّةِ لَا يَرْضَوْنَ لِلَّهِ بِالْقَلِيلِ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ لَهُ الْجَزِيلَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِنْ زُكِّيَ أَحَدُهُمْ خَافَ مَا يَقُولُونَ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِمَّا لَا يَعْلَمُونَ وَ قَالَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون ...
@yekaye
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
🔹الف. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
1️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
ظاهرا علت اصلی اینکه چرا باید از بسیاری گمان ها اجتناب کنیم، این نیست که گمان همیشه اشتباه است؛ بلکه این است که:
🌴الف. گمان گاه درست درمیآید و گاه خطا (حدیث۲)؛ و لذا قابل اعتماد نیست.
🌴ب. ظن و گمان با تردید و تزلزل رابطه متقابلی دارند (حدیث۴) و در واقع، با اینکه ظن نسبت به دروغ این برتری را دارد که گاه درست از آب درمیآید، اما بسیار میشود که به اشتباه برود ولی همین که گاه درست از آب درمیآید، موجب میشود خود شخص بدان اعتماد میکند، و شاید همین موجب شده از دروغ و کذب (که خود گویندهاش از اساس میداند نادرست است و خودش بدان اعتماد نمیکند) بدتر باشد. (حدیث۳).
🌴ج. ...
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
2️⃣«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
این آیه از ما خواسته است که از برخی از «ظن»ها اجتناب کنیم و برخی از آنها گناه است؛ این نشان میدهد که همه ظنها بد نیستند.
آن ظنهایی که بد نیستند کداماند؟
🌴الف. گاه ظن در مسیر اطمینان و یقین است؛ یعنی مطلبی هنوز به حد یقین نرسیده اما حدس و گمانی است که نشان از خردمندی شخص است (حدیث۱۲) و شاید به همین مناسبت است که در احادیث دو گونه «:ظن» را از هم متمایز میکنند «ظنِ» شک؛ و «ظنِ» یقین؛ و برخی از تعابیر ظن در قرآن که در خصوص مومنان آمده و ممدوح است را مصداق دسته دوم میشمرند (حدیث۱)
🌴ب. این آیه در ضمن آیات مربوط به روابط اجتماعی بین مومنان است؛ و اغلب ظنهایی که در جامعه پیدا میشود از مقوله سوء ظن است که در مجموع اغلب این سوء ظنها به دیگران نارواست و حسن ظن به مومنان مصداق بارز آن ظنونی است که ممدوح است. (تفصیل این ظنون در تدبر۳)
🌴ج. حسن ظن به خداوند و سوءظن به خویش از آن دسته ظنونی هستند که نهتنها مذموم نیستند بلکه از علائم مومنان واقعی است (تفصیل این ظنون در تدبر۳).
🌴د. ...
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
3️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
این آیه توصیه اولیهای به پرهیز از ظن دارد با این تحلیل که بسیاری از ظنها گناه است.
البته در قرآن کریم گاه شده که ظن افراد مورد مدح واقع شده است: «الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُون» (بقره/۱۴۶) و «قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره/۲۴۹)
یا افراد توصیه به ظن شدهاند: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً» (نور/۱۲).
صرف نظر از اینکه گاه مقصود از برخی مصادیق ممدوح ظن را یقین دانستهاند (توضیح در تدبر۲.الف)، برای اینکه معلوم شود واقعا تکلیف ما با ظنون مختلف چیست بهتر است نگاه جامعی به اقسام ظن داشته باشیم:
🔶اقسام ظن
ظن و گمانی که در انسانها پدید میآید:
➖به لحاظ متعلق آن:
یا ناظر به خداست،
یا ناظر به خویش،
یا ناظر به دیگران؛
➖ به لحاظ جهتگیری نسبت به متعلق آن:
یا حسن ظن است،
یا سوء ظن؛
➖و هریک از اینها به لحاظ ارزشگذاری:
یا خوب است،
یا بد است.
🔸الف. ناظر به خدا
در اینجا قاعده کلی این است که حسن ظن به خدا همواره خوب و سوء ظن به خدا همواره بد است.
(تفصیل این مطلب در احادیث ۱۴ تا ۲۸ گذشت. )
تنها نکتهای که شاید تذکرش لازم باشد این است که حسن ظن به خدا، هیچگاه نباید به سمتی کشیده شود که انسان از کار کردن دست بکشد و حسن ظن به خدا در معنای درست خویش نهتنها تنبلی و بیمبالاتی نمیآورد بلکه کاملا تقویت کننده عبودیت و خوف از خداست (به طور خاص به احادیث ۲۱ تا ۲۴ توجه شود)؛
و از آن سو، بنیان خصلتهایی همچون ترس و بخل و حرص، در سوء ظن داشتن به خداست (احادیث ۲۸ تا ۳۰).
پس اگر این آیه از منظر ظن به خدا مورد توجه قرار گیرد باید گفت:
مصداق آن ظن کثیری که نسبت به خداوند باید از آن پرهیز نمود، سوءظن داشتن به خداست و هرگونه سوءظنی به خداوند گناه است؛ و البته همواره باید به خدا حسن ظن داشت.
🔸ب. ناظر به خویش
در اینجا مساله کاملا بالعکس میشود؛ یعنی انسان همواره باید به خود بدگمان باشد و خود را متهم ببیند؛ و از خوشگمانی به خویش برحذر باشد (حدیث۴۸)؛ که خوشگمانی به خویش منجر به گناهی به نام عجب میشود که از بدترین گناهان کبیره است.
پس اگر این آیه از منظر ظن به خویش مورد توجه قرار گیرد باید گفت:
مصداق آن ظن کثیری که نسبت به خداوند باید از آن پرهیز نمود، حسن ظن داشتن به خویش است و در مقابل سوءظن به خویش از خصلتهای مومنان واقعی است.
🤔البته این بدگمانی به آن معناست که خوف از خدا را در انسان تقویت کند؛ وگرنه اگر این بدکمانی به خویش به حدی برسد که شخص امید و رجای خویش به خدا را از دست بدهد و ناامید از رحمت الهی شود قطعا مصداق آن سوءظنی است که باید از آن اجتناب نمود.
🔸ج. ناظر به دیگران
@yekaye
👇ادامه مطلب 👈
https://eitaa.com/yekaye/10146
ادامه تدبر ۳ (اقسام ظن)
🔸ج. ناظر به دیگران
در یک تقسیم کلی، دیگران را میتوان همکیشان (مومنان و مسلمانان) و غیرهمکیشان تقسیم کرد.
بحث در مورد غیرهمکیشان پیچیدگی خاص خود را دارد که فعلا از مباحث این آیه خارج است.
اما در خصوص مومنان و مسلمانان، ظاهرا اصل اولیه داشتن حسن ظن به دیگران و پرهیز از سوءظن به دیگران است و توصیه شده که حتی اگر وضعیت بظاهر نامطلوبی از او دیدیم تا حد امکان آن را بر وجه خوبی حمل کنیم (احادیث۳۱ تا ۴۱) مگر کسی که علنا به فسق و فجور اقدام میکند (حدیث۸۸)؛
و البته معدود مواردی توصیههای مختصری به سوءظن داشتن هم شده است، که مهمترینش آن است که اگر انسان در زمانهای زندگی میکند که بدی بر رفتار انسانهای جامعه و غالب است اینجا دیگر جای حسن ظن داشتن نیست (حدیث۴۳) و در واقع، داشتن سوءظن در چنین موقعیتهایی از باب احتیاط و دوراندیشی است (احادیث ۱۳ و ۴۲).
البته در روابط با مومنان درست است که از سویی باید تا حد امکان از سوءظن پرهیز داشت و از سویی اگر دیگران به ما حسن ظن داشتند بکوشیم طوری رفتار کنیم که حسن ظن ایشان صادق از آن درآید (حدیث۴۰)،
اما حقیقت این است که باید توجه داشته باشیم که بسیاری از مردم به این دستور عمل نمیکنند، و از این رو، همان طور که باید از سوءظن به دیگران اجتناب نمود باید از قرار دادن خود در موقعیتی که موجب سوءظن میشود پرهیز نمود (احادیث۴۶-۴۷)؛
که این مساله در خصوص زمامداران و کسانی که مسئولیتی برعهده دارند بمراتب بیشتر و ظریفتر است (حدیث۴۵).
البته یک نکته مهم درباره سوء ظن (بخصوص در مورد دیگران) که در احادیث مورد تاکید قرار گرفته این است که انسانها بالاخره ناخواسته مبتلا به سوء ظن میشوند تا حدی که گویی هیچ انسانی نیست که از آن خلاصی داشته باشد، ولی مهمترین وظیفه انسان این است که به سوءظن خود ترتیب اثر ندهد (حدیث۵)
و همین تحلیل محملی بوده است که بسیاری از بزرگان بین احادیثی که سوءظن را مذمت کردهاند و احادیثی که گاه از محاسن سوءظن سخن گفتهاند جمع کنند بدین بیان که اساسا ظن یک صفت انفعالی و خارج از اراده انسان است که نمیتواند مورد دستور قرار گیرد؛ پس جایی که از محاسن آن سخن گفته شده صرفا از باب حزم و احتیاط و دوراندیشی و در افق ذهن است ؛ و جایی که مذمت شده جایی است که انسان بخواهد بر این سوء ظن خود نتیجه عملی و خارجی مترتب کند.
📚(مجمع البیان، ج9، ص205 ؛ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص111 ؛ المیزان، ج18، ص323 و ۳۳۳ )
🔹تبصره
چنانکه مشاهده شد در مجموع مصادیق بد بودن سوءظن به نحو چشمگیری بیش از مصادیقی است که در آنها سوء ظن داشتن مطلوب است،
و شاید به همین جهت است که در این آیه تاکید اصلی بر اجتناب از سوء ظن است و در احادیث نیز وقتی به صورت کلی بحث شده غالبا از مضرات و مذمت سوءظن و تعارض آن با ایمان (احادیث ۶ تا ۱۰) و محاسن حسن ظن (احادیث۱۱-۱۲) سخن گفته شده است.
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
4️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
اگر در مجموع از سوءظن به دیگران برحذر داشته شدهایم خوب است عوامل پیدایش سوء ظن و آثار مترتب بر آن را هم بشناسیم تا از آنها اجتناب کنیم.
🔥عوامل پیدایش سوء ظن
💥الف. کثرت تزلزل و تردید (حدیث۴)
💥ب. ضعف ایمان و آلودگی باطن؛ و بیبهرگی از حیاء و امانت و صیانت و صدق (حدیث۱۱)
💥ج. پستی و لئامت (حدیث۳۷.ب)
💥د. دور شدن از خوبیها ( ۳۷.ج) و بد بودن خود شخص، که انتظار بدیهای خویش را در دیگران دارد (حدیث۳۴)
💥ه. همنشینی و همصحبتی با انسانهای بد (حدیث۳۶ و ۴۴)
💥و. ...
🔥آثار مترتب بر سوء ظن
💥الف. از دست دادن دین و ایمان (حدیث۷ و ۳۵.ج)
💥ب. گرفتار شدن به عذاب الهی، حتی بعد از اینکه شخص ایمان آورده بود (احادیث۷.د و ۱۶)
💥ج. گرفتار شدن به هبط عمل (حدیث ۱۰.الف) و سنگین کردن بار گناه (حدیث ۱۰.ب)
💥د. گرفتار شدن به توهمات بد (حدیث۹.الف)
💥ه. فاسد کردن امور (حدیث۱۰.الف) و بدجوری در هم پیچیده شدن (حدیث ۹.ب)
💥و. سوق دادن انسان به اقدامات شرورانه (حدیث ۱۰.ج) همچون آسیب زدن به همنشینان (حدیث ۹.ج)
💥ز. بخل و حرص و ترس و آزمندی (حدیث۲۵ تا ۲۹) (البته چهبسا اینها را به عنوان عوامل ایجاد سوءظن هم بتوان دانست؛ یعنی رابطهای دوسویه دارند)
💥ح. از دست دادن دوستان صمیمی (حدیث ۳۷.د)
💥ط. ترس و نگرانی از همگان (حدیث۳۹. الف) و اعتقاد به خیانت کسانی که اهل خیانت نیستند (حدیث ۳۹.ج)
💥ی. پیداش حسن ظن نابجا (حسن ظن به کسی که سزاوار حسن ظن نیست) (حدیث۳۹.ب)
💥ک. ...
🌈راههای غلبه بر سوءظن
علاوه بر ریشه کن کردن آنچه به عنوان عوامل پیداش سوءظن مطرح شد و نیز اندیشیدن درباره عواقب و پیامدهای سوءظن (که این دو مورد در بالا شرح داده شد) برخی راهکارهای خاص هم برای غلبه بر سوءظن و جلوگیری از وقوع پیامدهای آن مطرح شده است؛ از جمله:
⭐️الف. ترتیب اثر ندادن به ظن و گمانی که به ذهن خطور کرده (حدیث۵)
⭐️ب. تضرع به درگاه الهی برای رهایی از آن (حدیث۸)
⭐️ج. ...
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
5️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
این آیه که در فضای روابط اجتماعی است توصیه اولیهاش پرهیز از ظن است، با این تحلیل که بسیاری از ظنها گناه است؛ نه همه ظنها.
📝ثمره حقوقی
در مقام قانون گذاری نیاز نیست تمام مصادیق یک کار بد باشد تا ممنوعیت آن توصیه شود؛ گاه همین که اکثر مصادیق آن دارای آثار سوء باشد کافی است که از انجام آن نهی شود.
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
8️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
انسان باید تا میتواند از سوء ظن به مومنان اجتناب کند و کار آنها را بر محمل خوبی حمل نماید (حدیث۳۳) و اگر چنین نکرد حتما آن کار را تدارک نماید:
📜حکایت ۱
شخصی از خاص شیعه مضطرب و نگران خدمت امام کاظم ع آمد و در خلوت به ایشان عرض کرد: یا ابن رسول الله! آنچه موجب ترس من شده این است که فلانی که ظاهرا ابراز میدارد که امامت و وصی بودن شما را پذیرفته در این ابراز اعتقادش نفاق میورزد.
امام ع فرمود: چگونه؟
گفت: امروز من با او در مجلس فلانی که از بزرگان بغداد است بودیم؛ صاحب مجلس به او گفت: گمان تو این است که موسی بن جعفر، و نه این شخصی که بر تخت سلطنت نشسته، امام است؟ وی گفت: من چنین نمیگویم؛ بلکه گمانم این است که موسی بن جعفر ع غیر امام است؛ و اگر چنین نبود که اعتقاد داشتم که او غیر امام است پس بر من و برکسی که چنین اعتقادی ندارد لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد. پس صاحب مجلس گفت: خدا تو را جزای خیر دهد و کسانی که از تو سخنچینی کردند را لعنت کند.
امام کاظم ع فرمود: مطلب چنان نیست که گمان کردهای؛بلکه این رفیقت فقیهتر از تو بوده است؛ او فقط گفته: همانا موسی غیر امام است؛ یعنی همانا کسی که غیر امام است موسی غیر از اوست؛ پس در نتیجه او امام است* و در واقع با این سخنش امامت مرا اثبات و امامت غیر مرا نفی کرده است. ای بنده خدا! کی قرار است این گمان تو به برادرت که این را نشانه نفاق او دانستی از تو زدوده شود؟ به سوی خدا توبه کن!
پس آن شخص مراد وی را فهمید و [از گمان بدی که به او برده بود] اندوهگین شد و گفت: یا ابن رسول الله! من مالی ندارم که با آن رضایت وی را به دست آورم؛ ولی پارهای از همه عباداتم و نیز صلواتی که بر شما و لعنتی که بر دشمنان شما میفرستم را به او میبخشم.
امام ع فرمود: الان از آتش جهنم بیرون آمدی!
✳️* پینوشت
ظاهرا امام ع میخواهند چنین توضیح دهند که: مقصود او از عبارت «موسی بن جعفر ع غیر امام است» این است که «موسی بن جعفر غیر امام [مورد نظر تو] است»، که این امام مورد نظر تو غیر از امام واقعی است؛ و در نتیجه کسی که غیر امام [واقعی] است، موسی بن جعفر غیر از اوست
📚التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص359-340؛
📚الإحتجاج (للطبرسی)، ج2، ص395
@yekaye
#حجرات_12
یک آیه در روز
۱۰۷۷) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ
.
9️⃣ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
📜حکایت
شقیق بلخی گفته است: در سال ۱۴۹ برای انجام حج خارج شدم؛ وارد قادسیه گردیدم. نگاهم به مردمی افتاد که با لباسهای متنوع و وسائل مختلف آماده شده بودند و هرکس از آنان در حد وسع خود توشهای برای سفر آماده کرده بود. گفتم: خدایا اینان به خاطر تو راه افتادهاند پس آنان را محروم برنگردان.
در حالی که ایستاده بودم و زمام شترم را به دست داشتم و دنبال جایی بودم که جدای از مردم فرود آیم نگاهم به جوان خوشسیمای گندمگونی افتاد که سیمای عبادت در چهرهاش هویدا بود؛ بین چشمانش جای سجدهای بود همچون ستارهای درخشان، و روی لباس خود جامهای از پشم پوشیده بود و نعلین عربی به پا داشت و تنها و جدای از جمعیت نشسته بود. با خود گفتم این جوان از صوفیهایی است که به خیال توکل میخواهد در این راه کلّ بر مردم باشند؛ به خدا سوگند سراغش میروم و او را سرزنش میکنم.
نزدیک او رفتم همین که چشمش به من افتاد که به سویش میآیم؛ فرمود: ای شقیق! «بسیار از گمان اجتناب کنید، که همانا بعضی از آن گمانها گناه است و تجسس نکنید» (حجرات/۱۲) و آيه را خواند سپس مرا ترک کرد و رفت؛با خود گفتم این جوان از سر من آگاه بود و درباره آنچه در درون من میگذشت سخن گفت و مرا به اسمم خطاب کرد و کسی چنین نکند مگر اینکه ولیّ خدا باشد بروم و به او برسم و از او حلالیت بخواهم؛ پس بسرعت به دنبالش راه افتادم ولی به او نرسیدم و از چشمم گم شد و دیگر ندیدمش ...
(این شخص امام کاظم ع بوده و وی در این مسیر بارها ایشان را ملاقات میکند و کرامتهای متعدد از ایشان میبیند).
📚دلائل الإمامة، ص317؛
كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج2، ص214
@yekaye
#حجرات_12