یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
3⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
پرستش یعنی رام و ذلیل و تسلیم کامل بودن
کسی ارزش پرستش دارد که هم انسان را پدید آورده باشد و هم ختم کار انسان به او باشد.
به تعبیر دیگر،
توجّه به مبدء و معاد سرچشمهى بندگى است.
📚(تفسير نور، ج7، ص532)
@yekaye
یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
4⃣ «أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني»
«فطر» به معنای پدید آوردن، و ایجاد کردن بدون سابقه است؛
و موجودی که بدین سان پدید آمده باشد همه هویت و صفات و افعالش را وامدار پدیدآورنده خویش است؛
از این رو،
کسی که انسان را این چنین ایجاد کرده، شایسته پرستش است.
📚(المیزان، ج17، ص77)
📝 نکته #تفسیری
وقتی کاری را با وصفی به کسی نسبت میدهیم، این وصف هم آن شخص را معرفی میکند و هم چرایی آن نسبت را بیان میکند. مثلا
وقتی میگوییم «به معلم باید احترام گذاشت» هم معلوم کردهایم به چه کسی باید احترام بگذاریم، و هم دلیل آن را بیان کردهایم:
به او احترام میگذاریم، چون کار معلمی کار شریفی است و سزاوار احترام است.
در اینجا نیر تعبیر «الذی فطرنی» هم نشان میدهد چه کسی را باید پرستید و هم برهان است بر اینکه چرا او را باید پرستید.
@yekaye
یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
5⃣ «أَعْبُدُ الَّذي ... إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
کسی سزاوار پرستش است که به سوی او بازمیگردیم.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی ( #ازخودبیگانگی )
پرستش، یعنی کسی را مقصود و غایت خود قرار دادن و همه کار را برای او انجام دادن.
اگزیستانسیالیستها توضیح دادهاند که اگر انسان هر امری خارج از خود را هدف خود قرار دهد دچار ازخودبیگانگی میگردد؛ زیرا آن امر بیرون از وی، «غیر او» است؛ و وقتی به او برسد، دیگر «خودش» نیست و از «خود» بیگانه شده است.
بر همین اساس،
برخی از آنان با خداپرستی مخالفت میکنند، چون میپندارند که خداپرستی – طبق توضیح فوق – منجر به از خود بیگانگی میشود‼️
این آیه پاسخ آنها را میدهد:
🔺تنها و تنها کسی ویا چیزی ارزش آن دارد که هدف قرار گیرد که غایت واقعی انسان باشد و انسان خواه ناخواه به سوی او بازگردد. 🔺
🔶اتفاقا اگر در استدلال اگزیستانسیالیستها خوب بیندیشیم، لازمهاش آن است که انسان:
🔸یا هیچ حرکتی نکند و وضع موجود خود را وضع نهایی خود بداند! (که هیچ عاقلی چنین چیزی را نمیپذیرد؛ و همگان میفهمند که اهمیت انسان در پویایی و شکوفا شدن است)
🔸یا اگر حرکتی میکند آن حرکت در مسیری باشد که او را از خود حقیقیاش بیرون نبرد؛ و این تنها در صورتی فرض دارد که آن غایت، غایت حقیقیای باشد که در متن آفرینش او قرار داده شده باشد؛ و سرانجام او حقیقتا بدانجا ختم شود.
🔹تمثیل:
حرکت یک دانه سیب به سمت درخت سیب شدن، کاملا در راستای هویت خودش است؛ اما هرگونه حرکت دیگر آن – ولو اینکه از آن یک کاردستی بسیار زیبا و ظریف بسازند – در راستای هویت خودش نیست و او را از خود بیگانه کرده است.
پس،
🔆اگر خدا غایت نهایی ماست؛ هر حرکتی، جز به سوی خدا، به ازخودبیگانگی انسان منجر خواهد شد.
📚این اشکال اگزیستانسیالیستها و پاسخ آن را شهید مطهری در کتاب سیری در نهجالبلاغه، ص280-293 توضیح داده است.
@yekaye
یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
6⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
چرا وقتی ضرورت عبادت خدا را میخواهد مطرح کند،
در جمله اول تعبیر کرد «مرا پدید آورد»
اما در جمله دوم گفت «شما به سوی او بازگردانده میشوید»؟
🍃الف. در بحث از آیه 20 اشاره شد که وی در مقام عبودیت محض است و خدا را فقط به خاطر خدا میپرستد، نه حتی برای بهشت و جهنم
🔖جلسه 767، تدبر4، بندب https://eitaa.com/yekaye/1462
این آیه میخواهد همین را بیان کند: برای من همین که او مرا پدید آورده، کافی است تا او را بپرستم؛
اما چون شما در این افق نیستید و صرفا بر اساس زیان و سود (خوف و طمع، ترس از جهنم و شوق به بهشت) کار میکنید، بدانید که این خدا همان کسی است که نهایتا به سوی او برمیگردید و جزای عملتان را خواهد داد.
📚(المیزان، ج17، ص77)
🍃ب. وی با این اقدامش در دفاع از آن فرستادگان الهی، عملا خود را در معرض دشمنی آن مردم قرار داد.
شاید با این تعبیر میخواهد بگوید من از شما ترسی ندارم و شما حتی اگر مرا بکشید، از دست او رهایی نخواهید یافت؛
من خدایی را میپرستم که مرا پدید آورد و شما هم نهایتا به سوی او برمیگردید و نمیتوانید از او بگریزید.
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
7⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
يكى از راههاى دعوت ديگران، بيان اعتقادات منطقى خود است.
📚(تفسير نور، ج7، ص532)
@yekaye
یک آیه در روز
769) 🌺 وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 🌺 💐 ترجمه و آخر چرا کسی را ن
.
8⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
منطقی که این مومن در پیش گرفته، هشداری است به وجدان و فطرت خویش، که چرا من خدایی را نپرستم که هم مبدا من و همه چیز است و هم غایت و نهایت شما؛
🔹و این مطلبی است که خداوند در آیه دیگر، به پیامبر اکرم ص تذکر میدهد که با همین منطق با دیگران سخن بگو:🔹
«قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فيهِ تَخْتَلِفُون: بگو: آيا غير خدا پروردگارى بجويم در حالى كه او پروردگار همه چيز است، و هيچ كس [عملی] جز بر عهده خود كسب نمىكند و هيچ گرانبارى بار ديگرى را برنمىدارد، سپس بازگشتتان به سوى پروردگارتان است، پس شما را از آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاه خواهد ساخت.» (انعام/164)
@yekaye
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ 🌺
💐 ترجمه
آیا فروتر از او خدایانی را برگیرم که اگر خداوند رحمان بخواهد به من زیانی رساند، نه شفاعت آنان نیازی را از من مرتفع سازد، و نه مرا رهایی بخشند؟!
سوره یس (36) آیه23
1397/3/22
27 رمضان 1439
@yekaye
🔹الرَّحْمنُ
درباره کلمه «الرحمن» و ماده «رحم» در آیه 15 همین سوره توضیحات کافی گذشت.
🔖جلسه 762 http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/
🔹شَفاعَتُهُمْ
قبلا بیان شد که ماده «شفع» به معنای «جفت»، در مقابل «تک» است و به صورت فعل در جایی به کار می رود که امری به امر دیگر ملحق می شود تا کاری که اولی بتنهایی نمی توانسته انجام دهد با کمک دومی انجام شود.
🔖جلسه 81 http://yekaye.ir/al-baqarah-002-255/
@yekaye
🔹يُنْقِذُونِ
▪️ماده «نقذ» دلالت دارد بر نجات دادن
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص468)
▫️و خلاص کردن از ورطه (مفردات ألفاظ القرآن، ص821) و از محیط شر و بلا (أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ؛ زمر/19)
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص216)
▪️وقتی این ماده به باب استفعال میرود به معنای طلب رهایی میباشد (وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ؛ حج/73)
📚(التحقيق، ج12، ص217)
▪️تفاوت «نقذ» با کلمات متشابه در
🔖 جلسه۴۱۹ http://yekaye.ir/al-anbiyaa-21-112/
به شرح زیر گذشت:
درباره «یاری کردن» در زبان عربی، علاوه بر دو ماده «عون» و «نصر»، کلمات متعددی به کار رفته که شاید همه را در فارسی به «یاری کردن» ترجمه کنیم؛ اما در هر یک نکته خاصی مد نظر است:
▫️انقاذ («نقذ») به معنای خارج کردن از ابتلاء و جلوگیری از فرو رفتن در آن است؛
▫️تخلیص (خلاص کردن، «خلص») به معنای پاک کردن از شائبهها و آلودگیهاست؛
▫️نجات (انجاء، «نجی») به معنای این است که چیزی را کمک کنیم تا مبتلا به وضعیت ناخوشایند جدیدی نشود؛
▫️تفریج («فرج») یاری کردنی است با جدایی انداختن بین دو چیز؛
▫️«غوث» نجات دادن از ابتلاء و شدت و تحت حمایت ویژه قرار دادن است؛
▫️«ظهیر» (پشتیبان، از ماده «ظهر») به معنای آن است که کسی در پشت سر قرار گیرد و انسان بتواند به او تکیه کند؛ و
▫️«مساعده» («سعد») حالتی است که اقتضای خیر و برتری دارد.
📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۷، ص۲۷۹ و ج۸، ص۲۵۸)
@yekaye