✳️ ادامه شبهات #تعدد_زوجات
📛ج. #نابودی_عشق
تعدد زوجات با #عشق_به_همسر منافات دارد، زیرا #محبت تقسیمبردار نیست.
🤔پاسخ:
تعبیر #تقسیم_محبت، تعبیری است که به خاطر مقایسه محبت با امور مادی مطرح شده است؛
در حالی که
محبت ورزیدن ناظر به روح و معنویت انسان است؛
و به لحاظ روحی، کاملا ممکن است که یک نفر که قبلا کسی را دوست داشته، بعد از مدتی نفر دومی را هم دوست بدارد بدون اینکه ذرهای از محبتش به نفر اول کم شود.
این را در دوستیهای عادی زندگی مکرر دیدهایم و بهترین شاهدش هم در فرزندان است:
آیا وقتی شخصی فرزند دومش به دنیا میآید، برای اینکه او را دوست بدارد از دوست داشتنش نسبت به فرزند اولش ذرهای کم میشود؟!
البته قبول داریم که #عشق در فضای #تکهمسری بهتر حاصل میشود؛ و ما هم در مقام ترجیح چندهمسری بر تکهمسری نیستیم، بلکه بحث در مقام رفع یک #نیاز_اجتماعی است، و اینکه این گونه نیست که با رفع این نیاز، حتما عشق و محبتی حاصل نخواهد شد.
📛د. #آثار_تخریبی_در_خانواده
اجرای این قانون، با توجه به نزاعهایی که بین هووها و فرزندان آنان در پی دارد، به لحاظ روحی، تربیتی و اخلاقی آثار بدی به همراه خواهد آورد.
شما خواستهاید مشکل عدهای (تامین #حق_تأهل و #تشکیل_خانواده برای بقیه زنان) را حل کنید، عده بیشتری را به خاطر وقوع #نزاعهای_خانوادگی در تعدد زوجات دچار مشکل کردهاید.
اگر فرض کنیم مثلا تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج، نسبت ۱۰۰ به ۸۰ باشد؛ آنگاه در فضای تک همسری، ۸۰ نفر از دختران ازدواج می کنند و فقط ۲۰ نفر بدون شوهر میمانند و متضرر میشوند؛ اما با پذیرش این قانون و تحمیل این ۲۰ نفر بر مثلا 20 خانواده دیگر، ۴۰ نفر از دختران و ۲۰ نفر از پسران درگیر نزاعهای خانوادگی خواهند شد؛ و خواستهاید مشکل 20 نفر را حل کنید، برای 60 نفر ایجاد مشکل کردهاید.
🤔پاسخ
▪️اولا تعدد زوجات، بهتنهایی موجب به وجود آمدن نزاع در #خانواده نمیشود (چنانکه در بسیاری از ملل دیگر نیز این پدیده رواج داشته و خانوادهها همچنان پابرجا بوده است) و آنچه مایه نزاع میشود عدم رعایت برخی از #اصول_زندگی_مشترک است، که این رعایت نکردن، خانوادههای تکهمسری را هم تهدید میکند.
خوب است توجه شود که #کانون_خانواده زن است؛ و مکانیسم اصلیِ گردش محبت در خانواده این است که:
مرد به زن محبت بورزد،
که اگر چنین محبتی آمد، عواطف زن با فروان بسیار عظیمتری در حق شوهر و فرزندان شکوفا خواهد شد؛
و دوایر محبت در ذیل کانونهای زنان شکل میگیرد و لزوما درگیریای نخواهد بود.
▪️ثانیا محاسبة فوق ناشی از ساده انگاری و بیتوجهی به بسیاری از #واقعیتهای_اجتماعی است.
درواقع در محاسبات فوق، این که آن ۲۰ دختر باقی مانده چه کار خواهند کرد، و چه اثری در همان خانواده های سالم خواهند گذاشت؟!
آیا همه آنها میپذیرند غریزه جنسی و عواطف شخصی خود را کاملا نادیده بگیرند؟
آری، احتمالا در میان آنان عدهای باشند که راه #رهبانیت در پیش بگیرند و از ارضای #غریزه_جنسی تا آخر عمر منصرف شوند؛
اما قطعا بسیاری از آنها وقتی راه قانونی برای اشباع غريزه و #حق_طبیعی خود پیدا نکنند، به راه های #غیرقانونی روی خواهند آورد و فساد ناشی از اقدام آنها، متوجه تمامی خانواده های تک همسری ای خواهد شد که به خیال خود، به دنبال زندگی آرام وعشق بیدریغ همسرشان به خود هستند.
در واقع، اگر بخواهیم آن معادله فوق را #واقعبینانه تحلیل کنیم، باید بگوییم حتی اگر تعدد زوجات همواره منجر به #مشکلات_خانوادگی شود، طبق حساب شما فقط 60 نفر از 180 نفر صورت مساله آسیب میبینند؛ اما اگر این قانون نباشد آن 20 زن باقیمانده برای اشباع نیاز خود، سراغ همان ۸۰ مرد موجود می روند و چون رابطه قانوناً مشخصی با هیچ یک ندارند، به زندگی کل زنان و مردان در خانوادههای تک همسری آسیب میزنند.
از این روست که به تعبیرشهید مطهری، #چندهمسری، عامل نجات #تکهمسری است. مسئولیتی است به عهده تعدادی از مردان، که با قبول مسئولیت زنانی که تعدادشان افزون بر مردان است، آنها را از حقوق و مزایای همسری و زناشویی بهرهمند گردانند.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
1️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
⭕️و به زنان مهریههایشان را هدیه بدهید. ⭕️
این آیه به اجماع شیعه و سنی، دلالت دارد بر وجوب پرداخت مهریه به زن توسط مرد
📚 (البحر المحيط، ج3، ص511)
و این مطلب بقدری قطعی است که علاوه بر اصل آن، علمای شیعه و سنی اجماع دارند که اگر ازدواج بدون مهریه انجام شود، پرداخت «مهر المثل» (= معادل مهریهای که عرفاً رایج است) بر مرد واجب میگردد.
📚(الخلاف (شیخ طوسی)، ج4، ص363)
📝 #فلسفه_مهریه
#مهریه هدیه مرد است به زنی که میخواهد با او ازدواج کند؛
و اصلا وجه تسمیه «مهریه»به «صدُقه» را این دانستهاند که نشانه راستین بودن علاقه مرد به زن است.
🔖(نکات ادبی: https://eitaa.com/yekaye/5761 )
در واقع،
در اسلام مقرر شده مرد به علامت اینکه به زن نشان دهد که من تو را دوست دارم و واقعا خواهان توأم در همان ابتدای ازدواج یک هدیه ارزشمندی به او بدهد؛
و با افزودن کلمه «نحله» (که به معنای هدیهای است که انسان کاملا با طیب خاطر میدهد و به ازایش چیزی نمیخواهد) بر اینکه این اقدام جز هدیه و پیشکشی و عطیه وجه دیگری ندارد تاکید کرده است.
چنین هدیه دادنی بقدری در شکلگیری و تقویت محبت بین زن و شوهر موثر است که حتی در روابط غیرشرعی نیز، غالبا این پسر است که ابتدا به دختر ابراز محبت میکند، هدیهای میدهد، و سعی میکند برای او هزینه کند.🤔
💠نقدی #جامعهشناختی بر وضعیت ما💠
هدف اصلی اسلام از وضع قانون مهریه، تشدید محبت بین زن و شوهر و تقویت پیوند زناشویی بوده است.
مساله این است در نگاه عمیق انسانی- اسلامی، نظام خانواده با تمام نظامات اجتماعی متفاوت است و منطق و معیار ویژهای دارد جدا از منطقها و معیارهایی که در سایر تاسیسات اجتماعی به کار میرود. (نظام حقوق زن در اسلام، ص13)
هدف از ایجاد هر #سازمان_اجتماعی، انجام شراکت به منظور رسیدن به نفع و فایده بیشتر برای طرفین است،
از این رو، منطق اصلیِ حاکم بر نظامات اجتماعی #عدالت است:
افراد باید #حد_و_مرز خود را از ابتدا دقیقا مشخص کنند که اگر در فرایند همکاری مشکلی پیش آمد براحتی و بدون اینکه ظلمی بشود بتوانند از هم جدا شوند؛
اما
هدف از #خانواده، صرفا یک شراکت برای نفع بیشتر نیست؛ بلکه تکمیل هریک از زن و مرد و رسیدن به وحدت روحیای است که از آن به #عشق تعبیر میشود: ابتدا بین زوجین، و سپس تجربه کردن محبت بیدریغ در خصوص فرزندان؛ که تجربه عشق ورزیدن و محبت کردن شکوفاییای برای روح انسان میآورد که جای دیگر به دست نمیآید.
به تعبیر قرآنی، منطق اصلی حاکم بر خانواده، تحقق #مودت_و_رحمت است:
«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (روم/21).
بدین ترتیب،
میزان اصلی در مطلوبیت روابط خانوادگی، تحقق #مودت_و_رحمت، و #برداشتن_مرزها و فاصله های بین زوجین، و والدین و فرزندان است؛ نه تحقق #عدالت، که در گروی #تثبیت_حد_و_مرزهای بین افراد میباشد.
🤔 البته عدالت، به عنوان #کف_وضعیت_خانوادگی قابل قبول است؛
یعنی اسلام رویهای در پیش گرفته و قوانینیش را به گونهای قرار داده که اگر مودت و رحمت (عشق) در فضای خانواده حاصل نشد، دست کم کسی به دیگری ظلم نکند؛
🤔🤔اما تفاوت بسیار است بین اینکه دغدغه اصلی در خانواده (همچون سایر نظامات اجتماعی) این باشد که ظلمی رخ ندهد، با اینکه دغدغه اصلی این باشد که مودت و رحمت حاصل شود.
💢مثلا
🔻وقتی دغدغه اولی عدالت، و نه عشق، باشد، «جنگ اول به از صلح آخر» میشود، در هنگام تاسیس شرکت سختگیری میشود، قراردادهای با وسواس نوشته و بر آن شاهد گرفته میشود؛ ولی در مقام به هم زدن شرکت، صرف توافق طرفین کافی است؛ زیرا خود این شرکت هیچ قداست و ارزشمندی خاصی نداشته؛
🔺اما وقتی دغدغه اصلی تحقق مودت و رحمت میباشد، در شکلگیری نهاد خانواده بنا بر آسان گرفتن میباشد، و صرفا در اصل انتخاب (مناسب بودن همسر) تاکید میشود، و وقتی این مقدار رعایت شد، بنا بر سهلگیری است، حتی تاسیس خانواده نیاز به شاهد ندارد؛ اما در مقابل، برای به هم زدن آن سخت گیری میشود، افراد به مدارا و تحمل همدیگر توصیه میشوند و طرفین به آوردن شاهد و حَکَم الزام میشوند، تا بلکه شاید به میانجیگری آنها این نهاد مقدس از هم نپاشد.
@yekaye
👇ادامه توضیح #فلسفه_مهریه👇
ادامه شرح حدیث 9 (فراز دوم)
💢اکنون برای فهم حدیث محل بحث، بگذارید از مخاطب حدیث شروع کنیم که روحیهاش در جملات پایانی منعکس شده است:
🤔این زن،
▪️از طرفی پیامبر را کاملا در مقام پیامبری قبول دارد، و
▪️ از طرف دیگر بقدری از پاسخ پیامبر ناراحت میشود که میگوید اگر این طور است هیچگاه ازدواج نخواهم کرد❗️
نکته مهم دقیقا همین است:
▪️هم او علیرغم این ناراحتی در نبوت پیامبر شک نکرد؛ و
▪️هم پیامبر ص
▫️نه برای خوشایند او از تحلیلش دست برداشت؛ و
▫️نه بر مجبور کردن وی اصرار کرد‼️
🤔چگونه اینها با هم قابل جمع است؟
🤔اگر بنای اسلام بر ظلم به زن است، چرا پیامبر تاکید میکند که اگر خودش اجازه ازدواج ندهد، کسی حق ندارد او را بدین کار مجبور کند؟
💢ریشه اشکالی که در ذهن این خانم، و احتمالا در ذهن بسیاری از افراد پیدا میشود - و در تدبر 3 تاحدودی توضیح داده شد https://eitaa.com/yekaye/6906 – این است که میخواهند مسائل و حقوقی را که اساساً در فضای خانواده و با توجه به وضعیت خاص خانواده طراحی شده، از منظر کاملا فردگرایانه تحلیل کنند
🔖(توضیح بیشتر در جلسه 951، تدبر2 http://yekaye.ir/an-nesa-4-24/)؛
یعنی #خانواده را صرفاً یک همکاری و #شرکت مبتنی بر #قرارداد_اجتماعی - آنچنان که در خصوص اغلب #سازمانهای_اجتماعی میبینیم- قلمداد میکنند❗️
درحالی که #خانواده تفاوتی بنیادین با هرگونه #سازمان_اجتماعی دارد
🔖(توضیح در جلسه قبل، تدبر6 http://yekaye.ir/an-nesa-4-33/).
🔺(یک شاهد ساده بر این مدعا آن است که «بنگاه»ها و «شرکت»های اجتماعی مقدس نیستند: اگر افراد میلی به ادامه همکاری نداشته باشند براحتی میتوانند آن شرکت را پایان دهند. اما خانواده مقدس است: اگرچه اسلام طلاق را پذیرفته، اما آن را حلال مبغوض معرفی کرده است.)
💢ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به سازمانهای اجتماعی #عدالت است؛ که در گروی #تعیین_دقیق_حد_و_مرزهای بین افراد و رعایت آن توسط تمام اعضاء است. اما ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به روابط خانوادگی، #عشق –یا به تعبیر قرآنی: #مودت_و_رحمت (روم/21) – است؛ که بنای اصلیاش بر #کنارگذاشتن_حد_و_مرزها، و باهمیکیشدن تمام اعضاء، و بلکه فداکاری اعضاء برای همدیگر است.
🔺و اگر قانونی که برای مودت طراحی شده با منطق عدالت بسنجیم از دلش تبعیض درمیآید.🔺
در واقع،
ارتباط اعضای خانواده، نه یک #ارتباط_مکانیکی که در اغلب سازمانهای اجتماعی میتوان دید (که هر جزیی مستقلا یک خاصیتی دارد، و البته با در کنار هم گرفتن اعضاء خاصیتشان بیشتر میشود؛ ولی عوض کردن هر جزءبا جزء مشابه فرقی ندارد)،
بلکه بیشتر شبیه ارتباط اجزای یک #واحد_ارگانیک (موجود زنده) است:
🤔در یک ارگانیسم، تکتک سلولها، موجوداتی زنده، و مستقل از همدیگرند؛ اما آنچه ادامه حیات را برای همه آنها میسر میکند زیستن در بدن یک موجود زنده است.
استقلال سلولها به این معنا نیست که باید حقوق و وظایف کاملا برابر داشته باشند؛ بلکه حقوق و وظایف هرکس متناسب با نقشی است که حضورش در این بدن برعهدهاش نهاده است. شاید موقعیت سلولهای مغز مهمتر و خطیرتر از مثلا گلبولهای قرمز باشد، اما همه اینها به هم وابستهاند؛ و اگر هریک نقش خود را در مجموعه درست انجام ندهد، به فراخور نقشاش آن ارگانیسم آسیب خواهد دید؛ و دود این آسیب به چشم تمام سلولها خواهد رفت.
🤔اکنون از این منظر یکبار دیگر حدیث را بنگرید🤔
وقتی ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، تعیین حد و مرز، و رعایت عدالت باشد و هر فردی بتنهایی موضوعیت داشته باشد؛ مهمترین دغدغه هر فردی این است که حقوقش دست کم به اندازه افراد دیگر باشد؛
اما وقتی که ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، برداشتن حد و مرزها و عشق ورزیدن و یکی شدن باشد، دیگر این فرد در قبال آن فرد موضوعیت ندارد، تا اینکه میزان برابر بودن یا نبودنِ حقوق، اصلاً مساله شود❗️
💠 خانواده اصیل با خواستگاری [= درخواست و تقاضای] مرد از زن (یعنی ابراز محبت مرد به زن) شروع میشود؛
و علامت این محبت، با دادن هدیهای گرانبها به زن است (مهریه = صَدُقَه = علامت صدق)؛
با عباراتی کاملا معین [= خطبه عقد] پیوند و یکیشدن ماورایی رقم میخورد [به تفاوت زنا و ازدواج دقت کنید: پس ازدواج، صرف توافق طرفینی نیست؛ بلکه توافق خود را به ماوراء گره زدن است]
و خداوند مودت و رحمت را بین این دو برقرار میکند (روم/21).
اکنون
👨🏻⚕️مرد میپذیرد مسئولیت ارگانیسم خانواده را عهدهدار شود و مخارج کل ارگانیسم را تامین کند؛ و
🧕زن هم میپذیرد به این مدیریت تن دهد و روح حیات را در این ارگانیسم بدمد.
👨👩👧👦حالا برای این اجزاء قرار است توصیه حقوقیای بشود که ارگانیسمِ خانواده [و نه استقلالطلبی اجزاء] تقویت شود:
💢بیشترین حق بر مرد را والدینش دارند؛ و بیشترین حق بر زن را شوهرش. 💢
🤔چرا؟🤔
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
یک آیه در روز
. ۱۱۲۲) 📖 و صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ 📖 ترجمه 💢[روزی که آدمی فرار میکند از برادرش، و مادرش و پدرش،] و
.
2️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...»
در قرآن کریم برای اشاره به همسر انسان، هم از تعبیر «زوج» استفاده شده است و هم از تعبیر «صاحبة»
(البته در حالتی که فقط زن بودن آن همسر مورد توجه بوده است از تعبیر «امرأة» [امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ؛ تحریم/۱۰] و در حالت جمع از تعبیر «نساء» [مانند: نِساءَ النَّبِيِّ؛ احزاب/۳۰] هم استفاده شده است).
🔻در این آیه که بحث فرار و جدایی از همسر در قیامت مطرح است (و نیز در جایی که شخص حاضر میشود همسرش را فدای خودش کند تا نجات یابد؛ معارج/۱۲) از تعبیر «صاحبة» استفاده شد؛
🔺اما در موارد دیگری که همراهی بین زوجین در مرتبه وجودی قیامت مد نظر است از تعبیر «زوج» استفاده شده است،
▪️چه این همراهی، قبل از دنیا باشد: «يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّة» (بقره/۳۹؛ اعراف/۱۹)؛
▪️یا بعد از دنیا،
▫️خواه هردو جهنمی باشند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)،
▫️خواه بهشتی: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (رعد/۲۳)، «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (غافر/۸)، «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ» (زخرف/70)؛
▫️و اساسا از همسران بهشتی (اعم از اینکه همسر دنیوی شخص بوده، یا نبوده و در آخرت به تزویج انسان درآمده: وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين؛ دخان/۵۴ و طور/۲۰)، همواره با تعبیر «زوج» یاد شده است: «لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» (بقره/۲۵)، «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛ و برای اشاره به همسران بهشتی از تعابیری همانند صاحبة و امرأة و نساء و ... استفاده نشده است
(البته این غیر از استفاده از تعابیری است که بر ویژگی خاصی از آنان تاکید دارد، مانند: حُورٌ عين؛ قاصِراتُ الطَّرْف، فُرُشٍ مَرْفُوعَة و ... ).
▪️جالب است که در مورد خداوند هم هرگاه بحث از این است که او همسری ندارد، از تعبیر «صاحبة» استفاده شده است، نه زوج: «أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ» (انعام/۱۰۱)، «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» (جن/3).
🔸اگر توجه کنیم که در کلمه «صاحبة» تأکید اصلی بر «مصاحبت و همنشینی» است (ر.ک: نکات ادبی)
اما کلمه «زوج» در اصل بر مقارنت و تداخل بین دو چیز به طوری که با هم مختلط و مرتبط و درهمتنیده شوند، به کار میرود (جلسه ۷۸۴ http://yekaye.ir/ya-seen-36-36/)؛
شاید بتوان نتیجه گرفت که ازدواجی که در این دنیا رخ می دهد دو گونه است:
▪️یکی ازدواجی که در حد مصاحبت و همنشینی میماند؛ که این گونه ازدواجهاست که در قیامت زن و شوهر از هم فرار میکنند و حاضرند برای نجات خود همدیگر را فدا کنند؛ و
▪️دوم ازدواجی که در آن پیوند روحی عمیقی بین زوجین برقرار میشود، که اگر این پیوند برقرار شد، وقتی پردهها کنار رفت معلوم میشود که این دو همواره با هم بودهاند؛ حتی در جهنم: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ ... وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» (مسد/4).
📝بحث تخصصی #خانوادهشناسی :
محوریت #خانواده بر #عشق» یا #مصاحبت_بالمعروف
▪️اگرچه یک مولفه مهم و مطلوب در خانواده آن است که پیوند عمیق عاطفیای به نام عشق بین زوجین برقرار شود،
▪️و این در حد خویش میتواند یک زندگی شیرین دنیوی را رقم بزند و از نظر اسلام هم ممدوح و مورد توصیه، و بلکه یک لطف و عنایت الهی است که اگر کسی اقدام به ازدواج کند شامل حالش میشود: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱)
▪️و چنین خانوادهای، اگر عبودیت را بتمامه رعایت کنند برترین خانواده خواهند بود (ر.ک: تدبر۱)؛
اما از نظر اسلام، این رابطه برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛ یعنی این گونه نیست که اگر رابطه به این حد نرسید یا در این حد نماند، پیوند خانوادگی بیارزش، و به هم زدن آن مطلوب شود:
@yekaye
👇توضیح در ادامه مطلب👉
ادامه بحث محوریت #خانواده بر #عشق» یا #مصاحبت_بالمعروف
💢وجود پیوند عمیق عاطفیای به نام عشق برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی برای یک خانواده مطلوب از اسلام؛
⛔️شرط لازم نیست، زیرا ممکن است چنین پیوند عمیق روحی بین زن و شوهر برقرار نشود، یا اگر هم در اول برقرار شده، در ادامه از بین برود؛ در عین حال آنها بتوانند به مصاحبت با همدیگر و زندگی مشرکشان در دنیا ادامه دهند؛ و با توجه به قداست بنیاد خانواده، اصرار و ضرورتی برای گسستن این پیوند در دنیا نیست؛
و اساسا اینجاست که اسلام برای زن و شوهری که ارتباط روحی و عاطفی بینشان فروکش کرده و تمایل به جدایی از هم دارند، «امساک به معروف» را بر جدایی مقدم میکند: «فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْريحٌ بِإِحْسان» (بقره/۲۲۹)، «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» (بقره/۲۳۱) «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوف» (طلاق/۲)؛
که اوج مصادیق چنین خانوادهای را - که علیرغم تضاد بنیادین زن و شوهر به طلاق منجر نشد - در نمونههایی همچون پیوندهای زناشویی حضرت نوح ع و حضرت لوط ع و فرعون (تحریم/۱۰-۱۱)، و چهبسا برخی همسران پیامبر اکرم ص (تحریم/۳-۵) و برخی همسران ائمه اطهار ع (مانند امام حسن ع و جعده، یا امام جواد ع و أمّ فضل) مشاهده میکنیم؛
🚫و شرط کافی نیست، زیرا ممکن است چنین پیوند عمیق بین زن و شوهر برقرار باشد، اما هردو با هم جهنمی شوند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)، که شاید مصداق معروف قرآنی آن ابولهب و همسرش باشند که با هم مسیر سقوط در جهنم را میپیمایند (مسد/۱-۴).
🤔ظاهرا شرط لازم و کافی برای ادامه دادن زندگی مشترک بین زن و شوهر، #تراضی_بالمعروف و #معاشرت_بالمعروف و در یک کلام #مصاحبت_بالمعروف است: «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوف» (بقره/۲۳۳)، «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (نساء/۱۹)، «وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ» (طلاق/۶)، همان توصیهای که در ارتباط با پدر و مادر (ولو مشرک باشند) شده است: «صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً» (لقمان/۱۵)؛
تعبیر دیگر این وضعیت، #صلح و #آشتی (أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْر؛ نساء /۱۲۸) است که در میانه عشقورزی و عدالتورزی قرار دارد؛ طرفین چهبسا عاشق همدیگر نباشند، اما صرفا همچون دو شریک (شریک زندگی!) نیستند که بخواهند همه چیز را صرفا بر مدار عدالت جستجو کنند و اگر لازم شد با هر زور و ترفندی حق خود را از حلقوم طرف مقابل بیرون کشند؛ بلکه حقوق متقابل خود را در فضای «معروف» [= آنچه در عرف ستودنی و قابل احترام است] پیگیری میکنند: «لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوف»(بقره/۲۲۸) و مراتبی از گذشت را در قبال هم در پیش میگیرند؛ و اگر گاهی بینشان نزاعی رخ داد زود به آشتی رو میآورند.
🔸البته تأکید میشود که اینکه این وضعیت «صلح» و آشتی - که نه به افق عشقورزی میرسد و نه در حد عدالتورزی خشک فروکاسته میشود - شرط لازم و کافی برای تداوم زندگی خانوادگی است، بدین معنا نیست که الگوی آرمانی خانواده در اسلام در همین حد باشد؛
#الگوی_آرمانی_خانواده در اسلام آن است که زوجین بکوشند، زیر سایه عبودیت، مودت و رحمتی را که خداوند پس از خطبه عقد بدانان هدیه داد، روز به روز شکوفاتر کنند و به حد عشقورزی برسانند.
💢پس عشق بین اعضای خانواده، اگر در سایه عبودیت باشد، خانواده را آرمانیترین خانواده در اسلام قرار میدهد، و به تبع خود، عالیترین روابط را بین والدین و فرزندان رقم میزند؛ و بدین جهت است که الگوی برتر خانواده در اسلام همان اصحاب کساء هستند؛ که عمده توصیف بهشت در سوره انسان، بهشتی است که برای این خانواده میها شده است (همچنین: ر.ک: تدبر۱).
@yekaye
👇ادامه مطلب👉