🔆2) درباره فلسفه تشریع مهریه روایات متعددی آمده که هریک به زاویهای از این تشریع اشاره کرده است؛ از جمله:
☀️الف. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: مهریه بر عهده مردان، و نه برعهده زنان، واجب شده، با اینکه کاری است که هر دو انجام میدهند [و لدت و نفعش به هر دو میرسد] زیرا مرد وقتی از زن بهرهاش را گرفت از او جدا میشود و منتظر جدا شدن او نمیماند؛ پس مهریه بر عهده اوست، و نه بر عهده زن.
📚علل الشرائع، ج2، ص513
رُوِيَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّ الصَّادِقَ ع قَالَ:
إِنَّمَا صَارَ الصَّدَاقُ عَلَى الرَّجُلِ دُونَ الْمَرْأَةِ وَ إِنْ كَانَ فِعْلُهُمَا وَاحِداً فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا قَضَى حَاجَتَهُ مِنْهَا قَامَ عَنْهَا وَ لَمْ يَنْتَظِرْ فَرَاغَهَا فَصَارَ الصَّدَاقُ عَلَيْهِ دُونَهَا لِذَلِكَ.
☀️ب. محمد بن سنان سوالاتی را به صورت مکتوب از امام میپرسد. در فرازی از پاسخ مکتوب امام رضا ع آمده است:
علت مهریه و وجوبش بر مردان، و اینکه بر زنان واجب نیست که به همسرانشان چیزی بدهند این است که مئونه [= مخارج و هزینههای] زن بر عهده مرد است؛ زیرا زن همانند کسی است که خود را عرضه کرده و مرد خریدار [وصلت با] اوست؛ و هیچ فروشی بدون قیمت، و هیچ خریدی بدون پرداخت هزینه نمیباشد، علاوه بر اینکه زنان به علل متعددی از سر و کله زدن [با مردان] و درگیریهای کسب و کار، معاف شدهاند
📚علل الشرائع، ج2، ص501؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص94
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِي مَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ قَالَ:
عِلَّةُ الْمَهْرِ وَ وُجُوبِهِ عَلَى الرِّجَالِ وَ لَا يَجِبُ عَلَى النِّسَاءِ أَنْ يُعْطِينَ أَزْوَاجَهُنَّ قَالَ لِأَنَّ عَلَى الرِّجَالِ مَئُونَةَ الْمَرْأَةِ لِأَنَّ الْمَرْأَةَ بَائِعَةٌ نَفْسَهَا وَ الرَّجُلَ مشتري [مُشْتَرٍ] وَ لَا يَكُونُ الْبَيْعُ بِلَا ثَمَنٍ وَ لَا شِرَاءٌ بِغَيْرِ إِعْطَاءِ الثَّمَنِ مَعَ [أَنَ] النِّسَاءَ مَحْظُورَاتٌ عَنِ التَّعَامُلِ وَ الْمَتْجَرِ مَعَ عِلَلٍ كَثِيرَةٍ.
☀️ج. از امام صادق ع از علت اینکه دادن مهریه بر مردان واجب شده، سوال شد؛
فرمودند:
همانا خداوند غیرتمند است؛ برای ازدواج حد و مرزهایی قرار داده تا روابط جنسی مجاز شمرده نشود مگر به شرطهایی معین و مهریهای مشخص و رضایت بدان مهریه.
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج4، ص270
سُئِلَ الصادق ع عَنْ عِلَّةِ الْمَهْرِ عَلَى الرَّجُلِ فَقَالَ
إِنَّ اللَّهَ غَيُورٌ جَعَلَ فِي النِّكَاحِ حُدُوداً لِئَلَّا تُسْتَبَاحَ الْفُرُوجُ إِلَّا بِشَرْطٍ مَشْرُوطٍ وَ صَدَاقٍ مُسَمًّى وَ رِضًى بِالصَّدَاقِ.
@yekaye
☀️3) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که
شخصی خدمت امیرالمومنین ع آمد و از دردی که در شکم داشت گلایه کرد.
امیرالمومنین ع به او فرمود: آیا همسر داری؟
گفت: بله!
فرمود: از او بخواه که از مال خودش چیزی را با طبی خاطر به تو ببخشد؛ سپس با آن عسلی بخر و آن را با آبی که از آسمان فرود آمده [= آب باران] مخلوط کن [= با آب باران و عسل، شربت عسل درست کن] و آن را بنوش؛ که همانا من شنیدم که خداوند سبحان در کتابش فرمود «و از آسمان آبی مبارک نازل کردیم» (ق/9) و فرمود «از شکم آن [= زنبور] نوشیدنیای با رنگهای گوناگون بیرون میآید که در آن شفایی برای مردم هست» (نحل/69) و فرمود: اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4) پس هنگامی که برکت و شفا و گوارایی و نوش جان، با هم جمع شوند، ان شاء الله شفا خواهی یافت.
و او چنین کرد و شفا یافت.
📚تفسير العياشي، ج1، ص218؛
📚مجمع البيان، ج3، ص12؛
📚مكارم الأخلاق، ص407؛
📚فقه القرآن، ج2، ص286
عن عبد الله بن القداح عن أبي عبد الله ع عن أبيه قال:
جاءَ رَجُلٌ إلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بي وجَعٌ فی بَطْنِي.
فَقَالَ له أَمِير الْمُؤْمِنِينَ: أَ لَكَ زَوْجَةٌ؟
فَقَالَ نَعَمْ.
قَالَ اسْتَوْهِبْ مِنْهَا شَيْئاً طَيِّبَةً بِهِ نَفْسُهَا مِنْ مَالِهَا، ثُمَّ اشْتَرِ بِهِ عَسَلًا ثُمَّ اسْكُبْ عَلَيْهِ مِنْ مَاءِ السَّمَاءِ ثُمَّ اشْرَبْهُ فَإِنِّي أسمع [سَمِعْتُ] اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» وَ قَالَ «يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ» وَ قَالَ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» فَإِذَا اجْتَمَعَتِ الْبَرَكَةُ وَ الشِّفَاءُ وَ الْهَنِيءُ وَ الْمَرِيءُ شُفِيتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
قَالَ: فَفَعَلَ ذَلِكَ، فَشُفِيَ.
@yekaye
☀️4) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند متعال که میفرماید «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» سوال شد.
فرمودند:
مقصود اموال زنان است که جزء داراییهای آن و در اختیارشان است.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص346؛ تفسير العياشي، ج1، ص219
عَنْ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع [أو أبي الحسن ع] قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً»
قَالَ يَعْنِي بِذَلِكَ أَمْوَالَهُنَّ الَّذِي فِي أَيْدِيهِنَّ مِمَّا يَمْلِكْنَ.
@yekaye
☀️5) سعید بن یسار میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم. خانمی مبلغى از مال خود را به شوهرش مىدهد تا با آن برای او کار کند. موقع تسليم كردن وجه به شوهرش مىگويد: «از پول من خرج كن. اگر حادثه اى براى تو اتفاق افتاد، هرچه از آن خرج كردهاى خوشِ حلالت باد. و اگر براى من حادثهاى اتفاق افتاد، نیز آنچه از آن خرج كردهاى خوشِ حلالت باد.»
امام صادق ع به من گفت: سؤالت را تكرار كن.
من خواستم كه سؤال خود را تكرار كنم، صاحب مسأله كه حاضر بود، رشته سخن را به دست گرفت و سؤال را شبیه من بیان كرد. چون سخنش به پایان رسید، امام صادق ع با انگشت خود به او اشاره كرد، و فرمود: فلانی! اگر مىدانى كه همسرت واقعا بين خودت و او و بين اللّه این را به تو واگذار کرده، خوشِ حلالت! و سه بار این تعبیر را تکرار کرد.
سپس فرمود: همانا خداوند جل جلاله در کتابش فرموده است: «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4)
📚الكافي، ج5، ص136؛
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص346؛
📚تفسير العياشي، ج1، ص219؛
📚النوادر (للراوندي)، ص37
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ امْرَأَةٌ دَفَعَتْ إِلَى زَوْجِهَا مَالًا مِنْ مَالِهَا لِيَعْمَلَ بِهِ وَ قَالَتْ لَهُ حِينَ دَفَعَتْ إِلَيْهِ: «أَنْفِقْ مِنْهُ فَإِنْ حَدَثَ بِكَ حَدَثٌ فَمَا أَنْفَقْتَ مِنْهُ حَلَالًا طَيِّباً [فلك حلال طيب] فَإِنْ حَدَثَ بِي حَدَثٌ فَمَا أَنْفَقْتَ مِنْهُ فَهُوَ [فلک] حَلَالٌ طَيِّبٌ.
فَقَالَ أَعِدْ عَلَيَّ يَا سَعِيدُ الْمَسْأَلَةَ.
فَلَمَّا ذَهَبْتُ أُعِيدُ الْمَسْأَلَةَ عَلَيْهِ، اعْتَرَضَ فِيهَا صَاحِبُهَا وَ كَانَ مَعِي حَاضِراً فَأَعَادَ عَلَيْهِ مِثْلَ ذَلِكَ. فَلَمَّا فَرَغَ أَشَارَ بِإِصْبَعِهِ إِلَى صَاحِبِ الْمَسْأَلَةِ فَقَالَ:
يَا هَذَا إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا قَدْ أَفْضَتْ بِذَلِكَ إِلَيْكَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَحَلَالٌ طَيِّبٌ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.
ثُمَّ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ فِي كِتَابِهِ: «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً»
@yekaye
☀️6) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا صدقه، امری نو و بیسابقه است. [ظاهرا یعنی قبل از اسلام، چنین بخششی که برای خدا باشد رایج نبوده، یا از باب فخرفروشی و شهرتطلبی بوده، یا صرفاً از باب ترحم و احساساتی شدن؛ الوافي، ج10، ص514] همانا مردم در زمان رسول الله نحله [= بخشش بی هرگونه مطالبه] و هبه [= هدیه] میدادند؛ و سزاوار نیست که کسی که به خاطر خداوند [صدقه] میدهد، آن را بازپس بگیرد.
سپس فرمود: اما آنچه برای خدا و در راه خدا داده نشده، را می تواند بازپس بگیرد، خواه به عنوان نحله [= بخشش بیمطالبه] باشد یا هبه [= هدیه]، آن کالا بعد از بخشش مورد تصرف واقع شده باشد یا خیر؛ ولی مرد در آنچه به همسرش بخشیده و نیز زن در آنچه به شوهرش بخشیده حق بازپس گرفتن ندارد، خواه آن دیگری در آن کالا تصرف کرده باشد یا خیر؛ مگر نه این است که خداوند میفرماید «برای شما حلال نیست که از آنچه بدانان دادید چیزی را پس بگیرید» (بقره/229) و فرمود «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4) و این حکم شامل مهریه و هدیه هم میشود.
📚الكافي، ج7، ص30؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص152-153؛ الإستبصار، ج4، ص110
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّمَا الصَّدَقَةُ مُحْدَثَةٌ إِنَّمَا كَانَ النَّاسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص يَنْحَلُونَ وَ يَهَبُونَ وَ لَا يَنْبَغِي لِمَنْ أَعْطَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْئاً أَنْ يَرْجِعَ فِيهِ.
قَالَ: وَ مَا لَمْ يُعْطِ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَإِنَّهُ يَرْجِعُ فِيهِ، نِحْلَةً كَانَتْ أَوْ هِبَةً، حِيزَتْ أَوْ لَمْ تُحَزْ؛ وَ لَا يَرْجِعُ الرَّجُلُ فِيمَا يَهَبُ لِامْرَأَتِهِ وَ لَا الْمَرْأَةُ [لِلْمَرْأَةِ] فِيمَا تَهَبُ لِزَوْجِهَا، حِيزَ أَوْ لَمْ يُحَزْ [حِيزَا أَوْ لَمْ يُحَازَا] ؛ أَ لَيْسَ [لِأَنَّ] اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: وَ لَا تَأْخُذُوا [«وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا] مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً» وَ قَالَ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» وَ هَذَا يَدْخُلُ فِي الصَّدَاقِ وَ الْهِبَةِ.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
1️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
⭕️و به زنان مهریههایشان را هدیه بدهید. ⭕️
این آیه به اجماع شیعه و سنی، دلالت دارد بر وجوب پرداخت مهریه به زن توسط مرد
📚 (البحر المحيط، ج3، ص511)
و این مطلب بقدری قطعی است که علاوه بر اصل آن، علمای شیعه و سنی اجماع دارند که اگر ازدواج بدون مهریه انجام شود، پرداخت «مهر المثل» (= معادل مهریهای که عرفاً رایج است) بر مرد واجب میگردد.
📚(الخلاف (شیخ طوسی)، ج4، ص363)
📝 #فلسفه_مهریه
#مهریه هدیه مرد است به زنی که میخواهد با او ازدواج کند؛
و اصلا وجه تسمیه «مهریه»به «صدُقه» را این دانستهاند که نشانه راستین بودن علاقه مرد به زن است.
🔖(نکات ادبی: https://eitaa.com/yekaye/5761 )
در واقع،
در اسلام مقرر شده مرد به علامت اینکه به زن نشان دهد که من تو را دوست دارم و واقعا خواهان توأم در همان ابتدای ازدواج یک هدیه ارزشمندی به او بدهد؛
و با افزودن کلمه «نحله» (که به معنای هدیهای است که انسان کاملا با طیب خاطر میدهد و به ازایش چیزی نمیخواهد) بر اینکه این اقدام جز هدیه و پیشکشی و عطیه وجه دیگری ندارد تاکید کرده است.
چنین هدیه دادنی بقدری در شکلگیری و تقویت محبت بین زن و شوهر موثر است که حتی در روابط غیرشرعی نیز، غالبا این پسر است که ابتدا به دختر ابراز محبت میکند، هدیهای میدهد، و سعی میکند برای او هزینه کند.🤔
💠نقدی #جامعهشناختی بر وضعیت ما💠
هدف اصلی اسلام از وضع قانون مهریه، تشدید محبت بین زن و شوهر و تقویت پیوند زناشویی بوده است.
مساله این است در نگاه عمیق انسانی- اسلامی، نظام خانواده با تمام نظامات اجتماعی متفاوت است و منطق و معیار ویژهای دارد جدا از منطقها و معیارهایی که در سایر تاسیسات اجتماعی به کار میرود. (نظام حقوق زن در اسلام، ص13)
هدف از ایجاد هر #سازمان_اجتماعی، انجام شراکت به منظور رسیدن به نفع و فایده بیشتر برای طرفین است،
از این رو، منطق اصلیِ حاکم بر نظامات اجتماعی #عدالت است:
افراد باید #حد_و_مرز خود را از ابتدا دقیقا مشخص کنند که اگر در فرایند همکاری مشکلی پیش آمد براحتی و بدون اینکه ظلمی بشود بتوانند از هم جدا شوند؛
اما
هدف از #خانواده، صرفا یک شراکت برای نفع بیشتر نیست؛ بلکه تکمیل هریک از زن و مرد و رسیدن به وحدت روحیای است که از آن به #عشق تعبیر میشود: ابتدا بین زوجین، و سپس تجربه کردن محبت بیدریغ در خصوص فرزندان؛ که تجربه عشق ورزیدن و محبت کردن شکوفاییای برای روح انسان میآورد که جای دیگر به دست نمیآید.
به تعبیر قرآنی، منطق اصلی حاکم بر خانواده، تحقق #مودت_و_رحمت است:
«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (روم/21).
بدین ترتیب،
میزان اصلی در مطلوبیت روابط خانوادگی، تحقق #مودت_و_رحمت، و #برداشتن_مرزها و فاصله های بین زوجین، و والدین و فرزندان است؛ نه تحقق #عدالت، که در گروی #تثبیت_حد_و_مرزهای بین افراد میباشد.
🤔 البته عدالت، به عنوان #کف_وضعیت_خانوادگی قابل قبول است؛
یعنی اسلام رویهای در پیش گرفته و قوانینیش را به گونهای قرار داده که اگر مودت و رحمت (عشق) در فضای خانواده حاصل نشد، دست کم کسی به دیگری ظلم نکند؛
🤔🤔اما تفاوت بسیار است بین اینکه دغدغه اصلی در خانواده (همچون سایر نظامات اجتماعی) این باشد که ظلمی رخ ندهد، با اینکه دغدغه اصلی این باشد که مودت و رحمت حاصل شود.
💢مثلا
🔻وقتی دغدغه اولی عدالت، و نه عشق، باشد، «جنگ اول به از صلح آخر» میشود، در هنگام تاسیس شرکت سختگیری میشود، قراردادهای با وسواس نوشته و بر آن شاهد گرفته میشود؛ ولی در مقام به هم زدن شرکت، صرف توافق طرفین کافی است؛ زیرا خود این شرکت هیچ قداست و ارزشمندی خاصی نداشته؛
🔺اما وقتی دغدغه اصلی تحقق مودت و رحمت میباشد، در شکلگیری نهاد خانواده بنا بر آسان گرفتن میباشد، و صرفا در اصل انتخاب (مناسب بودن همسر) تاکید میشود، و وقتی این مقدار رعایت شد، بنا بر سهلگیری است، حتی تاسیس خانواده نیاز به شاهد ندارد؛ اما در مقابل، برای به هم زدن آن سخت گیری میشود، افراد به مدارا و تحمل همدیگر توصیه میشوند و طرفین به آوردن شاهد و حَکَم الزام میشوند، تا بلکه شاید به میانجیگری آنها این نهاد مقدس از هم نپاشد.
@yekaye
👇ادامه توضیح #فلسفه_مهریه👇
👇ادامه توضیح #فلسفه_مهریه👇
در دوره مدرن، به دلایل تاریخی، #نهاد_خانواده به عنوان یک #سازمان_اجتماعی فهمیده شد که هدف اصلی آن، شراکت برای نفع بیشتر طرفین است و قانون اصلی آن هم #عدالت و صرفاً ظلم نشدن به همدیگر قلمداد شد؛ و ثمرهاش تضعیف #قداست و #ارزشمندیِ نهاد خانواده بود، و فروکاستن آن در حد یک شرکت عادی، با تعهداتی بسیار اندک (حتی طرفین در مسائل جنسی هم مختص همدیگر نیستند) که براحتی قابل به هم خوردن است.
متاسفانه این رویکرد ناصواب چنان در فرهنگ ما رسوخ کرده، که برخی قوانین کاملا اسلامی که اصلا در غرب وجود ندارد (مانند مهریه) را به نحو کاملا غربی و خلاف آموزههای اسلام پیاده میکنیم❗️
#مهریه - چنانکه در بالا بیان شد – هدفش صرفاً ایجاد #مودت_و_رحمت در شروع زندگی بوده، اما نزد بسیاری از افراد تبدیل به قانونی صرفاً ناظر به عدالت و جلوگیزی از ظلم شده است؛ بیش از اینکه #علامت_صدق و نشانه علاقه مرد به زن باشد، #ضمانت_اجرایی برای تحت فشار قرار دادن مرد در آینده شده است؛ و طبیعی است که نهتنها کارکرد اولیه خود (کمک به تحقق مودت و رحمت)را از دست داده، بلکه کارکرد معکوس پیدا کرده، و خود چنین مهریههایی عامل نزاع و درگیری زن و شوهر و مداخلههای ناصواب اطرافیان شده است.
🤔شاید این گونه مواجهه با مهریه در کشور ما، از بارزترین نمونههای استفاده بسیار بد از قانونی بسیار خوب باشد‼️
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
2️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
با توحه به اینکه بالاخره این گونه نیست که زن در ازای مهریه، هیچ چیزی به مرد ندهد، بلکه همان اجازه تمتع جنسی، بهرهای است که به مرد رسیده است. پس چرا آیه این مهریه را «نحله» (که به معنای هدیه بدون هرگونه ما به ازایی است) خوانده است؟
🍃الف. چون بهره جنسی، ثمرهای است که در ازدواج به هر دوی زن و مرد میرسد؛ و این گونه نیست که فقط مرد بهرهمند شود و نه زن.
(السرائر (ابن ادریس)، ج2، ص576)
و با توجه به اینکه مرد و زن بهره مساویای میبرند چون خداوند مهریه را برعهده مرد واجب کرده، پس این قانون عطیه و هدیهای بدون ما به ازاء است از جانب خداوند برای زنان.
(مجمع البيان، ج3، ص12)
🍃ب. گفته شده که تا پیش از اسلام، مهریه را به اولیای زن (بویژه پدر زن) میدادند؛ چنانکه در داستان موسی و شعیب هم شرط ازدواج موسی ع با دختر شعیب ع این بود که موسی ع چند سال برای پدر شعیب کار کند « عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ، فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ» و گویی خداوند این که مهریه صرفاً برای خود زنان باشد نه برای ولیّ آنان، چیزی است که خداوند در این شریعت به زنان هدیهای کرده است که ما به ازایی بر عهده زنان نگذاشته است.
(السرائر (ابن ادریس)، ج2، ص575؛ تفسير الصافي، ج1، ص421)
🍃ج. چه بسا «نحله» از «انتحال» به معنای «تدین» اخذ شده باشد؛ (انتحال به معنای ادعای چیزی را کردن است که کاربرد آن در خصوص ادعای دین کردن و متدین بودن به دین خاص رایج است) یعنی مهریه زنان را به عنوان تدین و انجام یک وظیفه دینی بدهید.
(زجاج و ابن خالویه، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص12؛ و نیز السرائر (ابن ادریس)، ج2، ص575)
🍃د. مقصود از «نحله» در اینجا «امر واجبی است که مورد تصریح قرار گرفته (فریضة مسماة)
(قتاده و ابن جریح، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص12)
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
3️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً»
فرمود «صدقاتهن» تا نشان دهد مهريّه، نرخ زن نيست، بلكه نشانه صداقت مرد در علاقه و دوستى به همسر است.
فرمود «نحله» تا نشان دهد مهريّه، بهاى زن نيست، بلكه هديه مرد به همسرش مىباشد.
(تفسير نور، ج2، ص243)
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
4️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ»
اگر در فرهنگ غربی تا یک و نیم قرن پیش زنان حق مالکیت نداشتند،
اما اسلام نه تنها این حق را برایشان به رسمیت شناخته بود،
بلکه هرگونه معامله بر سر ازدواج زنان را هم باطل اعلام کرد و زن را مالك تمامی مهريه خود دانست؛ به طوری که پدر و بستگان زن، حقّی در مهريه او ندارند.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
5️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ ...»
در مورد بخشش مهریه، رضايت قلبى لازم است. بخششهاى اكراهى، اجبارى و ... اعتبار ندارد.
(تفسير نور، ج2، ص243)
در واقع،
چون فرمود مهریه زنان را به صورت «نحله» (هدیه بدون مطالبه چیز دیگر) به آنان بدهید،
و در ادامه تاکید کرد که در صورتی که با طیب خاطر آن را پس دادند اجازه استفاده دارید،
معلوم میشود اگر مردی زنش را با زور و اجبار به بخشیدن ویا نگرفتن مهریه مجبور کند و زن رضایت نداشته باشد، مصداق اکل به باطل (خوردن مال حرام) است.
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص59)
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
6️⃣ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً»
زن، در گرفتن يا بخشيدن مهريه، آزاد و مستقل است.
(تفسير نور، ج2، ص243)
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
7️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
قرآن در حالی که مردان را با قاطعیت تمام به دادن مهریه همسرانشان، آن هم بدون دریافت هیچ ما به ازایی ملزم میسازد، زنان را هم به طور ضمنی به بخشیدن مهریهشان تشویق میکند.
💠نکته تخصصی #فقهی (#فقه_آموزشی )
به نظر میرسد یکی از خلأهای نظام حوزوی ما این است که در عرصه ارائه آموزههای فقهی، به تفاوتهای مقام #استنباط و مقام #آموزش_و_تبلیغ بیاعتنا بوده،
و این امر
🔻نهتنها شبهات فراوانی را در جامعه پدید آورده
(شبیه برخی شبهات «کودکهمسری» که در جای دیگر به تفصیل توضیح دادهام: https://eitaa.com/souzanchi/616 )
🔻بلکه در مقام عمل نیز موجب شده برخی از اموری که برای شارع مهم بوده، اما وضعیتش به گونهای نبوده که آن را واجب گرداند، عملا از بستر زندگی اجتماعی مسلمانان رو به ضعیف یا حذف شدن نهاده است،
🤔شاید نمونه بارز آن این است که در اسلام، اینکه از ارث متوفی، به نیازمندان، بهویژه در خویشاوندان نیازمند، کمکی شود، بسیار مورد تاکید بوده: « وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (نساء/8) اما چون به دلایلی این حکم واجب نشده، عملا از زندگی اجتماعی مسلمانان کنار نهاده شده است.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
8️⃣ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
یکی از عوامل اینکه مالی بر انسان گوارا شود، آن است كه صاحبش آن را با طيب خاطر و رضايت ببخشد.
(تفسير نور، ج2، ص243)
🔖از این زاویه یکبار دیگر حدیث 3 را مرور کنید:
https://eitaa.com/yekaye/5773
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
9️⃣ «فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
📜حکایت📜
حافظ برسی روایتی را از ابن عباس نقل می کند که
رسول الله ص روزی آبی طلب کرد و امیرالمومنین ع و حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع نزدش بودند و پیامبر مقداری نوشید.
سپس امام حسن ع آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای ابامحمد!
سپس امام حسین ع آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای اباعبدالله! سپس حضرت فاطمه س آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای مادر نیکان پاک و طاهر.
سپس امیرالمومنین ع آن را گرفت؛ وقتی نوشید، پیامبر ص به سجده افتاد.
چون سر برداشت یکی از همسرانش که آنجا بود گفت: یا رسول الله! چرا وقتی حسن ع، حسین ع، و فاطمه س نوشیدند گفتی گوارا و نوش جان؛ اما وقتی علی ع نوشید سجده کردی؟
فرمود: وقتی خودم نوشیدم جبرئیل و فرشتگان همراهش به من گفتند: گوارا و نوش جانت ای رسول الله! و وقتی حسن ع نوشید همین طور؛ و وقتی حسین ع و فاطمه س نوشید باز جبرئیل و فرشتگان گفتند گوارا و نوش جان! و من نیز آنچه آنان گفتند را گفتم؛ اما وقتی امیرالمومنین ع نوشید خداوند فرمود: گوارا و نوش جانت ای ولیّ من و ای حجت من بر مخلوقاتم؛ پس به خاطر این نعمتی که خداوند در خصصو اهل بیتم بر من روا داشت سجده شکر بجا آوردم.
🤔حافظ برسی میگوید: وقتی یکی از افراد کمظرفیت این مطلب به گوشش خورد و عقلش ظرفیت فهم آن را نداشت، اعتراض کرد که: آیا خداوند به علی میگوید «گوارا و نوش جان»؟!
آیا نشنیده این کلام صریح خداوند رحمان را که «پس اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» چگونه بر آنها سخت میآید که همان خداوندی که به عامه مردم میگوید گوارا و نوش جان، به ولی و علیاش هم گوارا و نوش جان بگوید؟!
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين عليهالسلام، ص273
@yekaye
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً 📖
💢ترجمه
به سفیهان اموال خود را که خداوند مایه قوام شما [یا: در اختیار شما] قرار داده، ندهید؛ و [صرفاً] در آن روزیشان را تامین کنید و لباسشان بپوشانید و با آنان به نحوی شایسته سخن بگویید.
سوره نساء (4) آیه 5
1398/3/6
21 رمضان 1440
@yekaye
🔹السُّفَهاءُ
▪️ماده «سفه» در اصل بر «خِفّت» (سبکسری) و «سخافت» (سخیف و مبتذل بودن) دلالت میکند (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79)
▫️برخی اصل آن را در مورد «خفت» و سبکی در بدن دانستهاند که بعدا در مورد خفت نفسانی (سبکسری) که از مقوله کمخِرَدی است به کار رفته (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و موید این معنا هم تعبیر «تَسَفَّهَتِ الرِّياحُ الشيءَ» است که وقتی چیزی بسیار سبک باشد که باد بتواند آن بتواند جابجا کند، گفته میشود (لسان العرب، ج13، ص499).
▫️برخی هم اصل معنای آن را هرگونه اختلال، و در مقابل حلم و عقل دانستهاند که خفت و سخافت و ... از آثار آن است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص146-147)
▪️به مناسبتِ همین معنای «خفت»، گاه در معنای «جهل و نادانی» هم به کار میرود (لسان العرب، ج13، ص498). بسیاری آن را نقطه مقابل «حلم» (بردباری ناشی از دوراندیشی) معرفی کردهاند (كتاب العين، ج4، ص9؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79؛ المحيط في اللغة، ج3، ص416 ؛ التحقيق، ج5، ص147) و در حدیث جنود عقل و جهل هم این دو (حلم و سفه) در مقابل هم دانسته شده (الکافی، ج1، ص21) که در این صورت معادل فارسی مناسب برای آن شاید «نابخردی» و «کوتهبینی» باشد.
▪️مصدر فعل «سَفِهَ يَسْفَهُ» هم به صورت «سَفَاهَة» است: «إِنَّا لَنَراكَ في سَفاهَةٍ» (اعراف/66) هم به صورت «سَفَه»: «قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْم» (انعام/140)
▫️و ظاهرا فعل لازم است؛ اما با توجه به آیه «إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ» (بقره/130)
▫️برخی گفتهاند که کاربرد این فعل به صورت متعدی هم متداول است؛
▫️برخی احتمال دادهاند که برای متعدی شدن باید به باب تفعیل برود (سَفَّهَ)، و از این رو، در این آیه «نفسه» را نه مفعول، بلکه چهبسا تمییز باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ▫️ص147) و
▫️برخی هم آن را در اصل «سَفِهَت نَفْسُهُ» دانستهاند که دچار صرف در فعل شده، شبیه «بَطِرَتْ مَعِيشَتَها» (قصص/58) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و
▫️یک احتمال دیگر هم آن است که «نفسه» منصوب به نزع خافض، و در اصل «فی نفسه» بوده است.
▪️«سفیه» را اگرچه در مورد کسی که مرتکب سفاهت شود به کار میبرند، اما به نظر میرسد صفت مشبهه از ماده «سفه» باشد و دلالت بر ثبات این صفت در شخص کند، زیرا به کسی که یکبار رفتار سفیهانهای از او سر بزند، «سفیه» گفته نمیشود: «فَإِنْ كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهاً أَوْ ضَعيفاً أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلّ» (بقره/282) «وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً» (جن/4).
این کلمه به صورت «السُّفَهاءُ» جمع بسته شده؛ و این تعبیر در قرآن کریم، هم در مورد کمخردی نسبت به امور و معاملات دنیایی مطرح شده «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُم» [که در ادبیات فقهی نیز «سفیه» به همین معنا رایج است] و هم در مورد کمخردی در امور دینی و اخروی: «قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ» (بقره/13) « سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِم» (بقره/142) «أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا» (اعراف/155) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414).
📿ماده «سفه» و مشتقات آن جمعاً 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
📖 اختلاف قراءات
🔹الَّتي
▪️در اغلب قرائات به صورت «التی» قرائت شده است؛ اما
▪️در برخی قراءات اربعه عشر (حسن) و غیرمشهور (قرائت نخعی، و روایت هارون از قرائت ابوعمرو) به صورت جمع «اللاتی»
▪️و در برخی قراءات شاذ به صورت «اللواتی» قرائت شده است.
🔸قرائت آن به صورت «اللاتی» یا «اللواتی» از از باب این است که «اموال» جمع است؛
🔸و قرائت «التی» از باب این است که «اموال» جمع غیرذویالعقول است که غالبا ضمیر برای آن مفرد میآید.
📚البحر المحيط، ج3، ص516 ؛ معجم القراءات ج۲، ص16
@yekaye