944) 📖 إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَريبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً 📖
💢ترجمه
قطعا توبهی بر عهده خدا تنها برای کسانی است که روی جهالت بدی را مرتکب میشوند سپس بزودی توبه میکنند؛ پس آنهایند که خداوند بر آنان توبه میکند و خداوند دانایی حکیم بوده است.
سوره نساء (4) آیه 17
1398/5/15
4 ذیالحجه 1440
@yekaye
🔹التَّوْبَةُ ؛ يَتُوبُونَ ؛ يَتُوبُ
در جلسه قبل بیان شد که
▪️ماده «توب» در اصل به معنای رجوع و بازگشت میباشد که غالبا در مورد رجوع از گناه به کار میرود.
▫️ وقتی این کلمه در مورد انسان به کار میرود به معنای رجوع انسان از گناهان به سوی خداست و لذا غالبا با حرف اضافه «الی» میآید (تاب الی الله)؛
▫️اما وقتی در مورد خدا به کار میرود، با تعبیر «علی» میآید (تاب الله علی عبده) که به معنای این است که خداوند از موضع بالا و البته با فضل و رحمت و مغفرتش به جانب بندهاش برمیگردد.
تعبیر «تاب الله علیه» را
غالبا به معنای «خدا توبهاش را پذیرفت» دانستهاند
و برخی به معنای «اعطای توفیق توبه از جانب خداوند» دانستهاند
و حق این است که در هر دو معنا به کار میرود و در قرآن کریم هم مواردی به وضوح در معنای اول (فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ؛ مائده/۳۹) و مواردی به وضوح در معنای دوم (تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا؛ توبه/۱۱۸) و در مواردی دوبار در یک آیه و ظاهرا هربار به یکی از این دو معنا به کار رفته است: «لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذينَ اتَّبَعُوهُ في ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزيغُ قُلُوبُ فَريقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِ» (توبه/۱۱۷).
🔖جلسه 943 http://yekaye.ir/an-nesa-4-16/
🔹 التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ / يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ
تعدد معانی هنگام کاربرد حرف «علی» با توبه، در این آیه بسیار زیباست:
🔺ابتدا از «توبهی علی الله» سخن میگوید که مقصود از «علی» چیزی است که خدا برعهده گرفته؛ و اصطلاحا «علیهِ» اوست نه «لهِ» او؛
🔺اما در فراز آخر از «توبهی الله علیهم» سخن میگوید که مقصود از «علی» توجه رحیمانه خداوند بر آنان است؛ و اصطاحا «لهِ» آنهاست، نه «علیهِ» آنها.
@yekaye
🔹السُّوءَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «سوء» در اصل به معنای قبیح و زشت میباشد، و گناه را به خاطر قبح و زشتیاش «سیئة» گفتهاند و این ماده، معادل کلمه فارسی «بد» میباشد.
▪️برخی گفتهاند تعبیر «سوء» بر هر چیزی که مایه غم و ناراحتی انسان شود اطلاق میشود، اعم از امور دنیوی و اخروی، نفسانی و بدنی و خارجی، از دست دادن مال باشد یا مقام یا دوست؛
و یا به تعبیر دیگر، «سُوء» به لحاظ معنایی درست نقطه مقابل «حُسن» است؛ و به هرچیزی که بذاته نیکو نباشد اطلاق میگردد، خواه در عمل باشد یا موضوع یا حکم، امر قلبی باشد یا معنوی یا ... .
🔸این کلمه به کلماتی مانند «ضرر» ، «قُبح» و «فساد» نزدیک است؛ با این تفاوت که:
▫️«ضرر» در مقابل «نفع» است؛ و در مورد آنچه انسان از وضعیتش ناآگاه است نیز اطلاق میشود و چهبسا چیزی که به خودی خود خوب باشد، ولی به دلایلی ضرر داشته باشد؛ به تعبیر دیگر، کلمه «سوء» را غالبا در مورد بدیهایی که ریشه و منشأش را میشناسیم به کار میبرند؛ اما «ضرر» را در مورد هر بدیای که به انسان برسد، ولو ریشهاش را نداند.
▫️در کلمه «قبح» صورت و ظاهر امر بیشتر مورد لحاظ است؛ در واقع، کلمه «سوء» از آن جهت اطلاق میگردد که بد بودنش آشکار است؛ اما کلمه «قبح» از آن جهت که انجام دادنش سزاوار نیست.
▫️و «فساد» هم نقطه مقابل «صلاح» است و هرگونه اختلال در عمل، نظر و … میباشد.
▪️و از آنجا که گاه اثر خوشی ویا غم در صورت آدمی نمایان میشود، گاه «سوء» به وجه آدمی اطلاق میگردد [فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ؛ اسراء/۷] چنانکه «سِيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» (هود/۷۷) یعنی بواسطه حضور آنان، احساس ناراحتی در چهرهاش نمایان شد و چهرهاش غمگین شد.
🔖جلسه 864 http://yekaye.ir/hood-11-77/
@yekaye
🔹بِجَهالَةٍ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «جهل» را عموما نقطه مقابل «علم» و به معنای «نادانی» دانستهاند و «جاهیلت» را به صرفاً معنای دورهای که جهل و نادانی در آن غلبه داشته است معرفی کردهاند.
▪️برخی گفتهاند «جهل» در سه مورد به کار میرود:
▫️جایی که با فقدان علم مواجهیم (يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ؛ بقرة/۲۷۳)؛
▫️جایی که اعتقاد به چیزی هست درست برخلاف آنچه در واقعیت وجود دارد [وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِين؛ اعراف/۱۹۹]؛
▫️و جایی که کاری برخلاف آنچه سزاوار است انجام شود، خواه شخص مطلب درست را بداند یا نداند، چنانکه در آیه «قالُوا: أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً؟ قالَ: أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ» (بقرة/۶۷) «مسخره کردن» را «جهل» معرفی کرده است.
▪️اما برخی معتقدند که این ماده در اصل در دو معنا به کار میرفته است.
▫️یکی همین معنای نقطه مقابل علم است و
▫️دیگری به معنای «سبکی» (خفت) و «اضطراب»؛ چنانکه به چوبی که با حرارت آتش حرکت میکند «مِجْهَل» گویند و تعبیر «استجهلت الرِّيحُ الغُصْنَ» به معنای این است که باد شاخهها را میلرزاند.
▪️بر این اساس شاید در کلمه «الْجاهِلِيَّة»، اشارهای به عدم سکون اضطراب و بیقراری نیز وجود باشد؛ چنانکه برخی گفتهاند که اساساً جهل تلازم با اضطراب و عدم طمأنینه دارد.
🔖جلسه 523 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-33/
@yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که درباره این آیه شریفه «و حقّا كه من بسيار آمرزندهام كسى را كه توبه كند و ايمان آورد و عملهاى شايسته كند، سپس در هدايت استوار ماند» (طه/82) فرمودند:
برای این آیه تفسیری هست که آن تفسیر دلالت دارد بر اینکه خداوند هیچ عملی را قبول نمیکند از کسی که آن عمل را انجام داده، مگر اینکه وی با التزام بدان تفسیر، و آنچه خداوند بر مومنان شرط کرده، با او ملاقات کند؛ و خداوند فرمود: «قطعا توبهی بر عهده خدا تنها برای کسانی است که روی جهالت بدی را مرتکب میشوند» یعنی هر گناهی را که بنده مرتکب میشود، هرچند به گناه بودن آن آگاه باشد، اما در آن هنگامی که در درون خویش معصیت پروردگار را خطور دهد، او جاهل است؛ و در این مورد خداوند تبارک و تعالی حکایت میکند سخن یوسف به برادرانش را که: «آیا دانستید که با یوسف و برادرش چه کردید وقتی که شما جاهل بودید» پس آنان را به جهالت منسوب کرد به خاطر اینکه در درون خویش معصیت خداوند را خطور دادند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص228؛ مجمع البيان، ج3، ص37
عَنْ أَبِي عَمْرٍو الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ «وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى» قَالَ:
لِهَذِهِ الْآيَةِ تَفْسِيرٌ يَدُلُّ ذَلِكَ التَّفْسِيرُ عَلَى أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ مَنْ عَمِلَ عَمَلًا إِلَّا مِمَّنْ لَقِيَهُ بِالْوَفَاءِ مِنْهُ بِذَلِكَ التَّفْسِيرِ وَ مَا اشْتَرَطَ فِيهِ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛ وَ قَالَ «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ» يَعْنِي كُلَّ ذَنْبٍ عَمِلَهُ الْعَبْدُ وَ إِنْ كَانَ بِهِ عَالِماً فَهُوَ جَاهِلٌ حِينَ خَاطَرَ بِنَفْسِهِ فِي مَعْصِيَةِ رَبِّهِ. وَ قَدْ قَالَ فِي ذَلِكَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَحْكِي قَوْلَ يُوسُفَ لِإِخْوَتِهِ: «هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَ أَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ»، فَنَسَبَهُمْ إِلَى الْجَهْلِ لِمُخَاطَرَتِهِمْ بِأَنْفُسِهِمْ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ.
@yekaye
☀️2) الف. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: همانا میشود که بنده مرتکب گناهی گردد و به خاطر آن به بهشت وارد شود!
گفتند: یا رسول الله! چگونه چنین شود؟!
فرمود: همواره آن گناه در پیش چشمش است و دائم از آن استغفار میکند و به خاطر آن پشیمان است؛ و خداوند بدین جهت او را به بهشت میبرد؛ و من چیزی ندیدم بهتر باشد از کار حسنهای که بعد از انجام یک گناه ریشهدار سر بزند که «همانا حسنات بدیها را [از بین] میبرند؛ این تذکری برای اهل ذکر است» (هود/114)
☀️ب. و نیز از ایشان روایت شده است که فرمودند:
وقتی بنده گناه کند نقطه سیاهی در دلش پدید آید؛ پس اگر توبه کند و آن را ریشهکن سازد و استغفار کند دلش از آن صاف گردد؛ و اگر توبه و استغفار نکند گناه بر گناه و سیاهی بر سیاهی میافزاید تا اینکه دل را کاملا بپوشاند و دل به خاطر کثرت پوشش گناهان بر آن بمیرد و این همان سخن خداوند است که «بلكه بر دلهاى آنان آنچه كسب مىكردهاند زنگار بسته است.» (مطففین/14) یعنی همان پوشش؛ و عاقل خود را چنین در نظر میگیرد که «مرده است و از خداوند طلب بازگشت میکند تا توبه کند و آن را ریشهکن سازد و اصلاح کند و خداوند این درخواست او را اجابت کرده است» پس به جد و جهد میکوشد.
📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج1، ص46
☀️الف. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ فَيَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَكُونُ نُصْبَ عَيْنَيْهِ لَا يَزَالُ يَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ يَنْدَمُ عَلَيْهِ فَيُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْ حَسَنَةٍ حَدَثَتْ بَعْدَ ذَنْبٍ قَدِيمٍ «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ».
☀️ب. وَ قَالَ صلی الله علیه و آله و سلم:
إِذَا أَذْنَبَ الْعَبْدُ كَانَ نُقْطَةً سَوْدَاءَ عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ هُوَ تَابَ وَ أَقْلَعَ وَ اسْتَغْفَرَ صَفَا قَلْبُهُ مِنْهَا وَ إِنْ هُوَ لَمْ يَتُبْ وَ لَمْ يَسْتَغْفِرْ كَانَ الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ وَ السَّوَادُ عَلَى السَّوَادِ حَتَّى يَغْمُرَ الْقَلْبَ فَيَمُوتَ بِكَثْرَةِ غِطَاءِ الذُّنُوبِ عَلَيْهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» يَعْنِي الْغِطَاءَ وَ الْعَاقِلُ يَحْسَبُ نَفْسَهُ قَدْ مَاتَ وَ يَسْأَلُ اللَّهَ الرَّجْعَةَ لِيَتُوبَ وَ يُقْلِعَ وَ يُصْلِحَ فَأَجَابَهُ اللَّهُ فَيَجِدُّ وَ يَجْتَهِدُ.
@yekaye
☀️3) الف. اما سجاد ع در فرازی از دعای معروف به دعای ابوحمزه ثمالی فرمودهاند:
خدایا هنگامی که عصیانت کردم، عصیانم بدین جهت نبود که منکر ربوبیت تو باشم و نه اینکه نسبت به دستور تو بیاعتنا باشم و متعرض عقوبت تو شده باشم و نسبت به وعدههای تو سستانگار باشم؛ و لیکن گناهی بود که بر من عارض شد و نفسم فریبم داد و هوا و هوس بر من غلبه کرد و بدبختیام مرا در این مسیر یاری نمود و پردهپوشی تو بر من مرا فریب داد.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص589؛ إقبال الأعمال، ج1، ص166
رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ: إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك ...
إِلَهِي لَمْ أَعْصِكَ حِينَ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جَاحِدٌ وَ لَا بِأَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَ لَا لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لَا لِوَعِيدِكَ مُتَهَاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ غَلَبَنِي هَوَايَ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهَا شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرْخَى عَلَيَّ.
☀️ب. امام سجاد ع در دعای 16 صحیفه سجادیه که دعایی است که حضرت هنگام درخواست عفو از گناهان میخواندند چنین دعا می کردند:
خدایا ! ای کسی که گناهکاران به پیشگاه رحمت وی نالاه کنند؛ و ای کسی که بیچارگان به یاد احسان وی پناهنده گردند؛ و ای کسی که خطاکاران از ترس او صدای گریهشان بلند شود؛ ای انیس هر وحشتزدهی غریب؛ ای گشایش هر گرفتار درمانده؛ ای فریادرس هر خوارشدهی تنهامانده؛ و ای یاور هر نیازمندِ راندهشده؛
تو آنی که با رحم و علم هر چیزی را در برگرفتهای؛ و تو آنی که برای هر مخلوقی از نعمتهایت سهمی در نظر گرفتهای؛ و تو آنی که عفوش برتر از عقابش است؛ و تو آنی که رحمتش بر غضبش پیشی میگیرد؛ و تو آنی که عطایش بیش از ندادنش است؛ و تو آنی که همه خلایق در سعه او در گشایشاند؛ و تو آنی که نه به مجازات کردن کسی که به او عطا کرده، رغبتی دارد و نه در عقاب کسی که او را عصیان کرده افراط میکند؛
و من، ای خدای من! همان بنده ای هستم که به من دستور دعا دادی و او لبیک گفت؛ هان این منم، ای پروردگارا ! همان که در پیشگاه ت بر زمین افتاده؛ من همانم که خطاها پشتش را خم کرده؛ من همانم که گناهان عمرش را بر باد داده؛ و هم همانم که از روی جهالت تو را عصیان کرده در حالی که تو سزاوار چنان کاری نبودی! ...
📚الصحيفة السجادية، دعای16 (كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ، أَوْ تَضَرَّعَ فِي طَلَبِ الْعَفْوِ عَنْ عُيُوبِهِ)
اللَّهُمَّ يَا مَنْ بِرَحْمَتِهِ يَسْتَغيثُ الْمُذْنِبُونَ وَ يَا مَنْ إِلَى ذِكْرِ إِحْسَانِهِ يَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ وَ يَا مَنْ لِخِيفَتِهِ يَنْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ؛ يَا أُنْسَ كُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِيبٍ، وَ يَا فَرَجَ كُلِّ مَكْرُوبٍ كَئِيبٍ، وَ يَا غَوْثَ كُلِّ مَخْذُولٍ فَرِيدٍ، وَ يَا عَضُدَ كُلِّ مُحْتَاجٍ طَرِيدٍ؛
أَنْتَ الَّذِي وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً؛ وَ أَنْتَ الَّذِي جَعَلْتَ لِكُلِّ مَخْلُوقٍ فِي نِعَمِكَ سَهْماً؛ وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَى مِنْ عِقَابِهِ؛ وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ؛ وَ أَنْتَ الَّذِي عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ. وَ أَنْتَ الَّذِي اتَّسَعَ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ فِي وُسْعِهِ. وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يَرْغَبُ فِي جَزَاءِ مَنْ أَعْطَاهُ. وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يُفْرِطُ فِي عِقَابِ مَنْ عَصَاهُ.
وَ أَنَا، يَا إِلَهِي، عَبْدُكَ الَّذِي أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ: لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ، هَا أَنَا ذَا، يَا رَبِّ، مَطْرُوحٌ بَيْنَ يَدَيْكَ. أَنَا الَّذِي أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي بِجَهْلِهِ عَصَاكَ، وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاكَ...
@yekaye
☀️4) الف. محمد بن مسلم میگوید:
امام باقر ع فرمود: محمد بن مسلم! گناهان مومن، اگر توبه کند، برایش مورد مغفرت قرار میگیرد؛ پس مومن باید بعد از توبه و استغفار عمل را از سر گیرد؛ اما به خدا سوگند این [تخفیف] جز برای اهل ایمان نیست.
گفتم: اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان بازگشت و دوباره به توبه بازگشت، چطور؟
فرمود: محمد بن مسلم! آیا چنین میپنداری که بنده مومن از گناهش پشیمان شود و به خاطر آن استغفار کند و خداوند توبهاش را قبول نکند؟!
گفتم: اگر بارها گناه کرد و سپس توبه و استغفار کرد چطور؟
فرمود:هر بار که مومن با توبه و استغفار برگردد، خداوند هم با مغفرت به سوی او برمیگردد و «همانا خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است» (مزمل/20)؛ «[از بندگانش] توبه را میپذیرد و از بدیهای درمیگذرد» (شوری/25)؛ پس مبادا که مومنان را از رحمت خدا مایوس سازی.
📚الكافي، ج2، ص434
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ! ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ؛ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ؛ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ الْإِيمَانِ.
قُلْتُ: فَإِنْ عَادَ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ عَادَ فِي التَّوْبَةِ؟
فَقَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ! أَ تَرَى الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ؟!
قُلْتُ: فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ؟
فَقَالَ: كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ»؛ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه.
☀️ب. از امیرالمومنین ع هم روایت شده است که از ایشان پرسیده شد: اگر باز برگردد و بارها توبه کند چطور؟
فرمودند: خداوند او را میآمرزد.
گفته شد: تا به کی؟
فرمود:تا جایی که شیطان باشد که در حسرت و افسوس بماند.
📚مجمع البيان، ج3، ص37
رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قِيلَ: فَإِنْ عَادَ وَ تَابَ مِرَاراً؟
قَالَ: يَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ.
قِيلَ: إِلَى مَتَى؟
قَالَ: حَتَّى يَكُونَ الشَّيْطَانُ هُوَ الْمَحْسُورَ.
@yekaye