☀️1) در جلسه قبل روایتی که شامل گفتگوی سدیر با امام صادق ع درباره خروج روح از بدن بود، گذشت. گفتگویی نیز بین ابوبصیر و امام صادق ع رخ داده که مضمونش به حدیث مذکور نزدیک است اما نکات دیگری هم در آن هست:
ابوبصیر میگوید: به امام صادق ع عرض کردم که: فدایت شوم! آیا مومن از قبض روحش ناراحت میشود؟
فرمود: به خدا قسم که چنین نیست.
گفتم: چگونه چنین چیزی ممکن است؟
فرمود: هنگامی که لحظه وفات مومن میشود، رسول خدا ص و اهل بیت ایشان یعنی امیرمومنان ع و حضرت فاطمه ع و امام حسن ع و امام حسین ع و جمیع ائمه - که سلام و صلوات خداوند بر آنان باد – نزد او حاضر میشوند (البته اسم حضرت فاطمه س را با کنایه فرمود – و نیز جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل نیز حاضر میشوند.
آنگاه امیرالمومنین ع میگوید: یا رسول الله! این از کسانی است که ما را دوست داشت و ولایت ما را پذیرفته بود؛ و من هم او را دوست دارم.
رسول الله ص به جبرئیل میفرماید: این از کسانی است که حضرت علی ع و ذریه او را دوست داشت؛ پس من هم دوستش دارم. و جبرئیل هم به میکائیل و اسرافیل همین را میگویند. سپس همگی به ملک الموت میگویند: او حضرت محمد ص و آل او را دوست داشت و علی ع و ذریه او را به ولایت خود پذیرفته بود؛ پس با او مدارا کن!
ملک الموت میگوید: سوگند به کسی که شما را برگزید و کرامت بخشید و حضرت محمد ص را به نبوت برگزید و رسالتش را به او داد قطعا من با او مهربانتر از پدری مهران و صمیمیتر از برادری صمیمی هستم.
سپس ملک الموت به او رو میکند و میگوید: ای بنده خدا: آنچه مایه رهاییات است را به دست آوردهای؟ آنچه تو را آزاد میکند آوردهای؟
می گوید: بله؟
میپرسد: آن چیست؟
می گوید: محبتم نسبت به حضرت محمد ص و آل او و پذیرش ولایت حضرت علی ع و ذریه او.
میگوید: ما آنچه که از آن نگران بودی خداوند تو را از آن ایمنی بخشید؛ و اما آنچه را که بدان امید داشتی خداوند به تو عطا فرمود. پس چشمانت را باز کن و ببین آنچه که نزد توست!
پس او چشمانش را باز میکند و تک تک آنان را مینگرد و باب بهشت بر او باز میشود و بدان هم نگاه میکند.
سپس به او گفته میشود: این آن چیزی است که خداوند برایت آماده فرموده؛ و اینان هم رفیقان تو هستند: آیا دوست داری بدانان ملحق شود یا میخواهی به دنیا برگردی؟
امام صادق ع فرمود: آیا ندیده ای که چشمش خیره میشود؟! او ابرو بالا میاندازد که یعنی نه نیازی به دنیا دارم و نه رجوع به آن؛ آنگاه منادیای از باطن عرش او را ندا میدهد به طوری که او و آنان که در محضرشان بود میشنوند که: «ای نفسِ به آرامش رسیده» به سوی محمد ص و وصی او و امامان پس از او؛ «به جانب پروردگارت بازگرد، در حالی که راضی هستی» به ولایت [علی ع]؛ و به خاطر پاداش[ی که دریافت میکنی، معلوم میشود] «مورد رضایت هستی. پس درآی در بندگانم» همراه با حضرت محمد ص و اهل بیتش «و داخل شو در بهشت من» بیهیچ شائبهای.
📚تفسير فرات الكوفي، ص553-554
@Yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث فوق
حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ [قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيُ] مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ يُسْتَكْرَهُ الْمُؤْمِنُ عَلَى خُرُوجِ نَفْسِهِ؟
قَالَ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ.
قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ؟
قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ حَضَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَهْلُ بَيْتِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ جَمِيعُ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ وَ [التَّحِيَّةُ وَ الْإِكْرَامُ] - وَ لَكِنِ الْتَوَى [كنو أكنوا] عَنِ اسْمِ فَاطِمَةَ - وَ يَحْضُرُهُ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ وَ عَزْرَائِيلُ ع.
قَالَ فَيَقُولُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ كَانَ مِمَّنْ يُحِبُّنَا وَ يَتَوَلَّانَا فَأَحِبَّهُ.
قَالَ فَيَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّهُ كَانَ مِمَّنْ يُحِبُّ عَلِيّاً وَ ذُرِّيَّتَهُ فَأَحِبَّهُ.
قَالَ فَيَقُولُ جَبْرَئِيلُ ع لِمِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ مِثْلَ ذَلِكَ.
قَالَ ثُمَّ يَقُولُونَ جَمِيعاً لِمَلَكِ الْمَوْتِ: إِنَّهُ كَانَ يُحِبُّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ وَ يَتَوَلَّى عَلِيّاً وَ ذُرِّيَّتَهُ فَارْفُقْ بِهِ.
قَالَ فَيَقُولُ مَلَكُ الْمَوْتِ: وَ الَّذِي اخْتَارَكُمْ وَ كَرَّمَكُمْ وَ اصْطَفَى مُحَمَّداً ص بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّهُ بِالرِّسَالَةِ لَأَنَا أَرْفَقُ بِهِ مِنْ وَالِدٍ رَفِيقٍ وَ أَشْفَقُ مِنْ أَخٍ شَفِيقٍ.
ثُمَّ مَالَ إِلَيْهِ مَلَكُ الْمَوْتِ فَيَقُولُ لَهُ: يَا عَبْدَ اللَّهِ أَخَذْتَ فَكَاكَ رَقَبَتِكَ؟ أَخَذْتَ رِهَانَ أَمَانِكَ؟
فَيَقُولُ نَعَمْ.
فَيَقُولُ فَبِمَا ذَا؟
فَيَقُولُ بِحُبِّي مُحَمَّداً وَ آلِهِ وَ بِوَلَايَتِي عَلِيّاً وَ ذُرِّيَّتِهِ.
فَيَقُولُ أَمَّا مَا كُنْتَ تَحْذَرُ فَقَدْ آمَنَكَ اللَّهُ مِنْهُ؛ وَ أَمَّا مَا كُنْتَ تَرْجُو فَقَدْ أَتَاكَ اللَّهُ بِهِ. افْتَحْ عَيْنَيْكَ فَانْظُرْ إِلَى مَا عِنْدَكَ.
قَالَ فَيَفْتَحُ عَيْنَيْهِ فَيَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَاحِداً وَاحِداً وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ فَيَنْظُرُ إِلَيْهَا. فَيَقُولُ لَهُ هَذَا مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَكَ وَ هَؤُلَاءِ رُفَقَاؤُكَ أَ فَتُحِبُّ اللِّحَاقَ بِهِمْ أَوِ الرُّجُوعَ إِلَى الدُّنْيَا؟
قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: أَ مَا رَأَيْتَ شَخْصَتَهُ وَ رَفْعَ حَاجِبَيْهِ إِلَى فَوْقُ مِنْ قَوْلِهِ لَا حَاجَةَ لِي إِلَى الدُّنْيَا وَ لَا الرُّجُوعِ إِلَيْهَا وَ يُنَادِيهِ مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ يُسْمِعُهُ وَ يُسْمِعُ مَنْ بِحَضْرَتِهِ: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» إِلَى مُحَمَّدٍ وَ وَصِيِّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ «ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً» بِالْوَلَايَةِ [بِوَلَايَةِ عَلِيٍ] «مَرْضِيَّةً» بِالثَّوَابِ «فَادْخُلِي فِي عِبادِي» مَعَ مُحَمَّدٍ [ص] وَ أَهْلِ بَيْتِهِ [ع] «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» غَيْرَ مَشُوبَةٍ.
📚تفسير فرات الكوفي، ص553-554
@Yekaye
☀️2) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد، پس آن را در آغوش گیرد و با دلش دوستش بدارد و با بدنش با آن دمساز باشد و وقتش را برای آن خالی کند؛ چنین کسی دغدغهای نخواهد داشت که در دنیا چگونه شبش را به صبح برساند: در سختی یا در آسانی.
📚الكافي، ج2، ص83
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا؛ فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْرٍ.
☀️ب. و نیز از امام صادق ع (و نیز با مضمونی مشابه از خود امیرالمومنین ع در نهجالبلاغه، حکمت۲۳۷) روایت شده است:
بندگان بر سه گونه اند:
عدهای خداوند عز و جل را پرستیدند از ترس؛ پس آن پرستش بردگان است؛
و گروهی خداوند تبارک و تعالی را پرستیدند به طلب پاداش؛ پس آن عبادت مزدبگیران [تجارتپیشگان] است؛
و گروهی خداوند عز و جل را پرستیدند از باب دوست داشتنِ او؛ پس آن پرستش آزادگان است؛ و آن برترین عبادت است.
📚الكافي، ج2، ص84
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ:
قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ؛
وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ؛
وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ؛ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ.
@Yekaye
☀️3) الف. از امام صادق ع روایت شده است که ایشان یکبار در توصیف امیرالمومنین برآمدند و از کارهای ایشان سخن گفتند.
سپس از شباهت شدید امام سجاد ع بدیشان در کارهای مختلف سخن گفتند و فرمودند:
یکبار امام باقر ع بر پدرش (زینالعابدین) ع - که هیچکس در عبادت به گرد او نمیرسید – وارد شد و او را دید که از شدت شبزندهداری رنگش زرد شده و از کثرت گریه چشمانش آب آورده بود. ملاحظه كرد كه رنگ صورت مباركش از بيدارخوابى زرد شده و ديدگانش از زيادى گريه ورم نموده و پيشانيش پينه بسته و پاهايش از قيام براى نماز متورم شده بود. امام باقر ع فرمود هنگامى كه اين حال را در پدر بزرگوارم مشاهده كردم نتوانستم از گريه خوددارى نمايم و از باب شفقت بر او گریستم در حالی که او غرق در انديشه بود.
پس به من رو کرد و فرمود: بخشى از آن صحيفههائى كه عبادات على ع در آن نوشته شده بياور.
پس آنها را به وی دادم و اندکی را خواند سپس با دلتنگی آنها را پس داد و فرمود:
چه كسى ميتواند همچون على ع عبادت كند؟!
📚الإرشاد (للمفید) ج2، ص142
أَخْبَرَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْأَنْصَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَيْمُونٍ الْبَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عُلْوَانَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ زِيَادِ بْنِ رُسْتَمَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ كُلْثُومٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَذَكَرَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَأَطْرَاهُ وَ مَدَحَهُ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ ... ثُمَّ قَالَ:
وَ لَقَدْ دَخَلَ أَبُو جَعْفَرٍ ابْنُهُ ع عَلَيْهِ فَإِذَا هُوَ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْعِبَادَةِ مَا لَمْ يَبْلُغْهُ أَحَدٌ فَرَآهُ قَدِ اصْفَرَّ لَوْنُهُ مِنَ السَّهَرِ وَ رَمِصَتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْبُكَاءِ وَ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ وَ انْخَرَمَ أَنْفُهُ مِنَ السُّجُودِ وَ وَرِمَتْ سَاقَاهُ وَ قَدَمَاهُ مِنَ الْقِيَامِ فِي الصَّلَاةِ.
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَمْ أَمْلِكْ حِينَ رَأَيْتُهُ بِتِلْكَ الْحَالِ الْبُكَاءَ فَبَكَيْتُ رَحْمَةً لَهُ وَ إِذَا هُوَ يُفَكِّرُ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ بَعْدَ هُنَيْهَةٍ مِنْ دُخُولِي فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَعْطِنِي بَعْضَ تِلْكَ الصُّحُفِ الَّتِي فِيهَا عِبَادَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَأَعْطَيْتُهُ فَقَرَأَ فِيهَا شَيْئاً يَسِيراً ثُمَّ تَرَكَهَا مِنْ يَدِهِ تَضَجُّراً وَ قَالَ «مَنْ يَقْوَى عَلَى عِبَادَةِ عَلِيٍّ ع».
☀️ب. عامر شعبی میگوید یکبار امیرالمومنین ع لب به سخن گشودند و بدون مقدمه نُه جمله بر زبان جاری ساختند که سرچشمههای بلاغت و جواهر حکمت بود و هیچ جنبندهای نمی تواند یکی از آنها را بیاورد. سه تا در مناجات؛ و سه تا در حکمت و سه تا در ادب؛ اما آنها که در مناجات بود این بود که فرمودند:
خدایا در عزت من همین بس که بنده تو باشم؛ و افتخار من همین بس که تو پروردگارم باشی؛ تو آن گونهای که دوست دارم؛ پس مرا هم آن گونه کن که دوست داری! ...
📚خصال صدوق، ج2، ص420
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ حَمْزَةَ الْعَلَوِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي يُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطَّبَرِيِّ عَنْ سَهْلٍ أَبِي عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنَا وَكِيعٌ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ أَبِي زَائِدَةَ عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِيِّ قَالَ: تَكَلَّمَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِتِسْعِ كَلِمَاتٍ ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُيُونَ الْبَلَاغَةِ وَ أَيْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِكْمَةِ وَ قَطَعْنَ جَمِيعَ الْأَنَامِ عَنِ اللِّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْمُنَاجَاةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْحِكْمَةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْأَدَبِ فَأَمَّا اللَّاتِي فِي الْمُنَاجَاةِ فَقَالَ
إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِب...
@Yekaye
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است که خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
ای بندگان صدیق من! با عبادتم در دنیا متنعم شوید که همانا شما در آخرت نیز از همان متنعم خواهید شد.
📚 الكافي، ج2، ص83
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:
يَا عِبَادِيَ الصِّدِّيقِينَ تَنَعَّمُوا بِعِبَادَتِي فِي الدُّنْيَا فَإِنَّكُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِهَا فِي الْآخِرَةِ.
@Yekaye
یک آیه در روز
900) 📖 فَادْخُلي في عِبادي 📖 💢ترجمه پس در [میان] بندگانم درآی؛ سوره فجر (89) آیه 29 1397/11/29 12
.
1⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ... فَادْخُلي في عِبادي»
صاحب نفس مطمئنه به مقام عبودیت محض رسیده است؛
چرا که او چون به پروردگارش اطمینان دارد هر گونه ادعای استقلال و منیت را کنار میگذارد و به هرآنچه از جانب پروردگارش است، که حتما حق است، راضی میشود و جز آنچه خدا خواسته، مقدر فرموده ویا دستور داده، کاری انجام نمیدهد؛
و این ظهور عبودیت تام در عبد است؛
و این خطاب از جانب خداوند امضا کردن این مقام عبودیت برای صاحب نفس مطمئنه است.
(الميزان، ج20، ص286)
@Yekaye
یک آیه در روز
900) 📖 فَادْخُلي في عِبادي 📖 💢ترجمه پس در [میان] بندگانم درآی؛ سوره فجر (89) آیه 29 1397/11/29 12
.
2⃣ «فَادْخُلي في عِبادي»
اینکه خداوند «عباد» را به خودش منسوب کرد نهایت تشریف و اکرام آنان است. (مجمع البیان، ج10، ص742)
شاید میخواهد بفرماید:
بهشت بدون یار و همدم، بهشت نیست. (تفسیر نور، ج10، ص480)
@Yekaye
یک آیه در روز
900) 📖 فَادْخُلي في عِبادي 📖 💢ترجمه پس در [میان] بندگانم درآی؛ سوره فجر (89) آیه 29 1397/11/29 12
.
3⃣ «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة + فَـ + ادْخُلي في عِبادي»
وقتی به سوی پروردگار برگردیم، اولین چیزی که از این حرکت نتیجه میشود، این است که در زمره بندگان خدا وارد میشویم. (حرف «فـ» اصطلاحا برای «تفریع بدون فاصله» است. فرمود: «ارجعی فادخلی»)
پس
🔺اگر حرکت به سمت خدا بالاترین کاری است که میتوان انجام داد،
آنگاه
🔺«بنده خدا بودن» و «در میان بندگان خدا بودن» بالاترین مقامی است که یک انسان میتواند بدان برسد.
🔖حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4689
💠تاملی با خویش
آیا ما این را بالاترین مقام میدانیم؟
آیا به بنده بودن خود افتخار میکنیم؟
چه اندازه دنبال انتساب به این و آن هستیم و چه اندازه به انتسابمان به خدا افتخار میکنیم؟
🔖حدیث 3 https://eitaa.com/yekaye/4690
@Yekaye
یک آیه در روز
900) 📖 فَادْخُلي في عِبادي 📖 💢ترجمه پس در [میان] بندگانم درآی؛ سوره فجر (89) آیه 29 1397/11/29 12
.
4⃣ «فَادْخُلي في عِبادي»
اگر در زمره بندگان خدا وارد شدن، نتیجهی حرکت به سوی خداست
پس دقت کنیم که «در این دنیا درصددیم با چه کسانی همنشین باشیم (کسانی که خود را بنده خدا میدانند یا کسانی که دنبال بندگی شیطاناند) »
تا بفهمیم که آیا «در مسیر حرکت به سوی خدا هستیم» یا نه؟
🔖حدیث 1 https://eitaa.com/yekaye/4684
@Yekaye
یک آیه در روز
900) 📖 فَادْخُلي في عِبادي 📖 💢ترجمه پس در [میان] بندگانم درآی؛ سوره فجر (89) آیه 29 1397/11/29 12
.
5⃣ «فَادْخُلي في عِبادي»
اگرچه اصطلاحا یک جمله لزوماً «مفهوم مخالف» ندارد؛ اما اینجا به قرینه سیاق و مقام، این جمله «مفهوم مخالف» دارد:
اینکه فرمود «در زمره «بندگان من» وارد شو»، یعنی از «خلائقی که بنده نیستند» جدا شو و به میان « خلائقی که بنده هستند» وارد شو!
🤔اما میدانیم که همه خلائق، نه فقط اولیاءالله، «بنده خدا» هستند، (چون خدا تعبیر «بندگان من» را برای انسانهایی که در معرض فریب شیطاناند (اسراء/53) یا حتی گناهکاراند (زمر/53) نیز به کار برده است)؛
اما وقتی همه خلائق، مخلوق، و لذا «بنده خدا» هستند، پس «از خلائقی که بنده نیستند، جدا شو» چه معنایی دارد⁉️
ا🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
ظاهرا مشکل کافران و گناهکاران این است که یادشان میرود بندهاند‼️
یعنی از طرفی همه مخلوق و لذا بندهی خدایند و هیچکس را نباید به چشم تحقیر نگریست و باب رحمت الهی را برای کسی بسته دانست!
و از طرف دیگر، اگر کسی میخواهد بندگی شیطان کند، از جهت این خواستهاش باید از او فاصله گرفت و حتی اگر لازم شد با او درگیر شد (مجادله/22).
💠ثمره #اخلاقی
از انسانهایی که در مسیر خدا گام برنمیدارند، از این جهت که خود را «بنده خدا نمیدانند»، باید جدا شویم؛
اما در میان همینها هم، از این جهت که واقعا «بنده خدا هستند» (چه خودشان متوجه باشند چه نباشند)، باید وارد شویم؛
و وقتی از این جهت بر آنها وارد میشویم،
در حالی که آنها را همانند همة بندگان خدا ارزشمند میشمریم،
اما در کفر و گناه و بندگی شیطان با آنها همراهی نخواهیم کرد و خواهیم کوشید که آنها هم به دامن رحمت خدا برگردند. 🤔🤔🤔
@Yekaye