یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
1⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ»
تقوا خود را نگهداشتن است و ربّ آن صاحب اختیاری است که ربوبیت و تربیت شخص را بر عهده دارد.
به همه انسانها خطاب میشود که پروای پروردگارتان را داشته باشید.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
ما انسانها در زندگیمان پروای بسیاری از امور را داریم و زندگی خود را با توجه به آن امور تنظیم میکنیم:
اموری مانند شغل و درآمد، خانواده (اعم از همسر و فرزند و والدین و خواهر و برادر)، بدن و نیازهای آن، محیط پیرامون، خانه و مرکب، آبرو و شهرت، مقام و منصب، و ... .
و از مشکلات ما این است که چگونه پروای همه اینها را داشته باشیم؛ با به تعبیر عامیانه، به ساز چه کسی برقصیم؟!
🤔اگر ما «ربّ» داریم – که داریم – عاقلانهترین کار این است که به جای اینکه پروای هزاران امر متعدد و گاه مخالف هم را داشته باشیم؛ تنها و تنها پروای ربّ خود را داشته باشیم؛
زیرا او نهتنها ما را آفریده، بلکه هم صاحب اختیار ماست و هم تربیت و رشد و هرگونه منفعت رسیدنی به ما، در گروی اراده اوست.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
2⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»
اگر قرار است پروای کسی و چیزی را داشته باشیم، پروای پروردگارمان را باید داشته باشیم که همه ما را از یک نفر آفرید؛
و از این جهت تفاوتی بین ما نگذاشت؛ پس همگان یکسان تحت ربوبیت اویند؛
و چون ربوبیت او بر همه شمول دارد، اگر پروای او را داشته باشیم هیچکس هیچ کاری علیه ما – که او نخواهد – نمیتواند بکند.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
3⃣ «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها»
این آیه میفرماید «پروردگارتان شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد.»
مقصود چیست؟
🍃الف. مبدا همه بشر واحد است و آفرینش همسر بشر هم از جنس خود اوست. بر این اساس، این تعبیر رد نظر کسانی است که زن را موجودی پستتر میدانند و در اینکه از حیث انسان بودن همانند مرد است، مناقشه میکنند.
💠 #خلقت_همسر_آدم
🍃ب. مبدا خلقت همه ما آدم بوده و مبدا خلقت حوا نیز از آدم بوده است.
درباره نحوه آفرینش ما از حضرت آدم ع، میدانیم که همه از فرزندان اوییم؛ و از سوی دیگر، با توجه به متن این آیه، در اینکه حواء به نحوی از آدم آفریده شده، تقریبا در روایات و اقوال مفسران اختلافی نیست؛ اما درباره چگونگی آفرینش حواء از آدم در روایات اختلاف است:
🌱ب.1. در روایات فراوانی در اهل سنت و در روایات معدودی در شیعه ادعا شده که حواء از ضلع [= دنده] آدم آفریده شده است.
🌱ب.2. در بسیاری از روایات شیعه ادعای فوق بشدت نفی شده و مبنای آن ادعای نوعی نقص و ناتوانی در خصوص خداوند قلمداد شده است؛ در برخی از روایات تصریح شده «از بقیه طین آدم» [که ظاهرش این است که «طین»ی بوده که ابتدا از آن آدم ع، و از بقیه آن حواء ساخته شد.
🌱ب.3. در برخی روایات تعبیر شده از اضافه طینِ ضلع آدم (مثلا: علل الشرائع، ج2، ص471)، که این روایات میتوانند به نحوی جمع کنند بین دو دسته فوق جمع کنند: یعنی اگر مقصود این است که دندهای از دندههای آدم را برداشتند و حواء را از او ساختند غلط است، اما اگر منظور این است که از همان «طین»ی که آدم ساخته شد، از سمت آن فرازی که ضلع آدم ساخته شد، ساخت حواء را شروع کردند، مشکلی ندارد.
🌱ب.4. چهبسا تعابیری مانند «ضلع» و «طین» در اصل برای اشاره به یک ابعاد باطنی و ملکوتی در تفاوتهای آفرینش زن و مرد است؛ که ضلع (دنده) و «طین» (گِل) و مثلا ضلع اصغر، یا از سمت چپ بودن یا .. هر کدام یک معنای تاویلی دارد؛ و آنچه در روایات اخیر تکذیب شده، برداشتهای عامیانه از این مفاهیم است (تفسير الصافي، ج1، ص415) شاهد بر این مدعا هم آن است که در برخی از روایات، به جای «طین» کلمه «طینت« به کار برده شده است.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
4⃣ «رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً»
پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد، و از آن دو مردانی فراوان و زنانی را پراکند. یعنی سابقه آفرینش همه ما آدمیان به آدم و حوا برمی گردد و میدانیم که تنها انسانهایی که بدون پدر و مادر به دنیا آمدند آدم و حوا بودند. (البته حضرت عیسی ع هم بدون پدر به دنیا آمد؛ اما مادر داشت) اما در چگونگیِ ازدیاد فرزندان حضرت آدم ع در روایات اختلاف است:
📝 چگونگی #ازدیاد_نسل_آدم
با توجه به اینکه نسل همه انسانها به آدم و حوا برمی گردد؛ مساله چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم و چگونگیِ ازدیاد فرزندان حضرت آدم ع از مطالب بحثبرانگیز بوده است.
🔹دیدگاههای مربوطه را در یک تقسیم کلی به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
🔸ازدواج بین خود دختر و پسرهای آدم رخ داد؛
🔸و یا اینکه ازدواج بین آنها با موجودی دیگر رخ داد.
🔸الف. ازدواج بین خود فرزندان آدم
مهمترین مشکل این دیدگاه آن است که قبول آن به منزله جواز مقطعی ازدواج خواهر و برادر بوده است.
در برخی از روایات - که در میان اهل سنت نیز به وفور یافت میشود – ادعا شده که حوا در هر بار زاییدن دوقلو (یکی دختر و دیگری پسر) به دنیا آورد و چون انسان دیگری در جهان وجود نداشت هر دختری با پسری که در قلوی جداگانه به دنیا آمده بود ازدواج کرد؛ که چنانکه در قسمت احادیث گذشت، تنها دو روایت در کتب شیعه در این زمینه آمده است
🔖حدیث5 https://eitaa.com/yekaye/5586
و در مقابل، در روایات فراوانی از اهل بیت، بشدت این تحلیل فوق نفی شده و رواج چنین تلقیای، ناشی از دور افتادن از اهل بیت ع و تایید اقدام ناصواب مجوس (زرتشتیان) معرفی شده است
🔖مثلا احادیث بند 6 https://eitaa.com/yekaye/5586
و از این رو، اشاره شد که برخی از بزرگان محدثان مانند علامه مجلسی دو روایت مذکور را، به فرض صحت، حمل بر تقیه کردهاند.
🔸ب. ازدواج نسل اول با موجودات دیگر
🔺ب.1. ازدواج با #حورالعین، و نیز #جن
روایات متعددی هست که تداوم نسل آدم را محصول ازدواج فرزندان وی با #حورالعین برمیشمرد، و نیز روایاتی هست که در این تکثیر فرزندان حضرت آدم ع، هم حورالعین و هم #اجنه را دخیل میشمرند؛ (که در هر دو صورت نسل بعدی این فرزندان (که مثلا دختر عمو و پسر عمو میشدند) بیهیچ شبههای میتوانند با هم ازدواج کنند)
احادیث بند 7 https://eitaa.com/yekaye/5592
و ظاهرا این دو دسته روایات قابل جمعاند بدین بیان که دسته اول، تمرکزشان بر سابقه پیامبران و اوصیاء و خوبان است؛ و نسبت به کل بشر اطلاق ندارد؛ اما دسته دوم، درباره کل بشر است؛ و اتفاقا در این دسته دوم، اشاره میشود که وجود برخی از بدیهای ظاهری ( در شکل و سیما) و یا اخلاقی، به همان ریشه جنّی نسل بشر برمیگردد.
🔺ب.2. ازدواج با #نسناس
در میان مفسران، قول دیگری هم وجود دارد که از ازدواج فرزندان حضرت آدم با #نسناس سخن گفته است.
درباره اینکه نسناس چه موجودی است در کتب لغت اختلاف فراوان هست؛ که یک قول آن است که نوعی میمون است که بسیار شبیه انسان است (كتاب الماء، ج3، ص1247 ) و به تعبیر دیگر موجودی شبیه انسان اما ضعیفتر و پستتر است (لسان العرب، ج6، ص231 ) که حتی برخی مدعی شدهاند در جزایر چین این موجودات دیده شدهاند و برخی بر این باورند که منقرض شدهاند؛ هرچند اقوال دیگری هم درباره آنها هست (تاج العروس من جواهر القاموس، ج9، ص11-12 )
البته این نکته در روایاتی که ناظر به آفرینش حضرت آدم و وضعیت زمین پیش از آفرینش وی است، آمده که قبل از وی عدهای از «جن» و «نسناس» در روی زمین زندگی می کردهاند (مثلا در علل الشرائع، ج1، ص104-105) اما در حدی که جستجو شد در روایات شیعه و سنی، حدیثی بدین مضمون که به ازدواجی بین نسل آدم و نسل نسناس اشاره کند یافت نشد.
@Yekaye
👇نقد و بررسی این دیدگاهها 👇
ادامه تدبر 4
🤔نقد و بررسی دیدگاهها درباره چگونگی #ازدیاد_نسل_آدم
🔸علامه طباطبایی از مهمترین کسانی است که نظر اول را پذیرفته و به تَبَعِ ایشان این نظر بسیار گسترش پیدا کرده است.
استدلال ایشان این است که:
▪️اولا آیه ظهور در این دارد که نسل بشر فقط از این دو نفر (آدم و حوا) بوده و اگر کس دیگری در این امر مشارکت داشت باید میفرمود «و بث منهما و من غیرهما»؛
▪️ثانیا حرمت ازدواج خواهر و برادر، یک حرمت تشریعی بوده که زمامش به دست خداوند است و میتواند مطلبی را روزی حلال، و روز دیگر حرام کند، چرا که حکم تابع مصالح و مفاسد واقعی است؛ و امروزه چون جواز این حکم مایه گسترش فحشاء میشود، حرام شده است.
🔻وی در برابر این اشکال که چنین حکمی خلاف فطرت است و از خدا حکم خلاف فطرت صادر نمیشود، چنین پاسخ میدهد که فطرت این عمل را به خودی خود محکوم نمیکند بلکه از این جهت که منجر به شیوع فحشاء و بیعفتی در جوامع کنونی میشود محکوم میکند، آن زمان، با توجه به عدم وجود انسانی دیگر، که برای ازدیاد نسل چارهای جز آن نبود، این کار متصف به فحشاء نمیشد تا خدا آن را حرام کند؛ و شاهد بر اینکه خلاف فطرت نیست این است که قرنها بین زرتشتیان رواج داشته و در حکومت مارکسیستی شوروی و نیز اکنون در برخی از کشورهای غربی، ولو غیرقانونی، انجام میشود و بسیاری از دختران قبل از ازدواج، بکارتشان توسط پدر یا برادرشان زایل میشود! (الميزان، ج4، ص137 و 144-145)
🔸پاسخ این است که:
▪️اولاً اثبات شیء، نفی ما عدا نمیکند، بویژه در این آیه که اصلا در مقام بیان نبوده و تعبیری هم که دلالت بر حصر بکند وجود ندارد؛ و نیز به ویژه که آیه از سوی آدم و حواء است و در مقام اثرِ آدم و حواء است، نه از سوی نسل بشر که در مقام بیان علت منحصره نسل بشر باشد؛ یعنی حتی نفرمود: همه بشر به این دو برمیگردند، بلکه گفت از این دو همه شروع میشوند؛ و این هیچ منافاتی ندارد با اینکه در این شروع کس دیگری هم به نحوی مشارکت داشته باشد. بله، اگر مداخله جن و حورالعین به نحوی بود که کسی فقط فرزند آنها میشد اشکال می توانست وارد باشد، هرچند اگر بخواهیم به ظاهر صرف تمسک کنیم، همین مقدار هم وارد نیست و در مقابل کسی هم ممکن است مدعی شود که کلمه «کثیرا» قرینه است که درباره همه نسل بشر نیست و برخی از مردان و زنان، از این دو نفر پراکنده نشدند!
▪️ثانیا در متن بیان ایشان دلیل کافی برای رد مدعای ایشان وجود دارد. خود ایشان پذیرفته که جواز این کار موجب گسترش فحشاء میشود. فحشای مذکور از چه بابت است؟! اگر صرف مجوز قانونی دادن باشد و افراد خود را به قانون ملزم بدانند، چرا فحشاء باشد؟! همین تعبیر نشان میدهد که خود ایشان به نحو ناخودآگاه چنین ازدواجی را فحشاء و خلاف فطرت میدانند.
🔻اما پاسخ ایشان به اشکال خلاف فطرت بودن به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست؛
زیرا
▫️اولا این بیان در مورد تمام احکامی که فطری معرفی میشوند صادق است؛ مثلا وقتی میگوییم قبح دزدی ویا دروغگویی فطری است، مگر غیر از این است که این کارها منجر به مفاسدی در جامعه میشود؛ وگرنه اگر هیچ اثر خارجی بر خود دروغگویی و دزدی بار نشود، آیا قبیح و خلاف فطرت بودنشان معنیای دارد؟!
▫️ثانیاً و مهمتر اینکه اگر قرار باشد رواج یک امر فحشاء قرینه شمرده شود که اصل آن فحشاء خلاف فطرت نیست، پس اساساً هیچ امر خلاف فطرتی در کار نیست! زیرا هیچ کار کاملا حرام و خلاف فطرتی نیست مگر اینکه عدهای به آن اقدام کردهاند؛ بهترین نمونهاش لواط است که صریحا در لسان دین، و بلکه در نظرات خود علامه، خلاف فطرت شمرده میشود اما امروزه حتی قوانین حمایت از آن تصویب میشود. از علامه بسیار جای تعجب دارد که وجود رابطه جنسی پدر با دختر در برخی از بدترین انسانها را شاهد بر این گرفته که این اقدام خلاف فطرت نیست!
🔸به نظر میرسد ریشه این مطلب که ایشان و عدهای دیگر، نظر اول را ترجیح دادهاند این باشد که گمان کردهاند که ازدواج انسان با حورالعین ویا جن [ویا نسناس] و فرزنددار شدنِ وی از آنها را ناممکن است؛
در حالی که هیچ دلیل محکمی بر چنین استحالهای وجود ندارد؛
🔺اولا ازدواج با حورالعین که نص قرآن است که در بهشت رخ میدهد و دلیلی نیست که امری که در بهشت امکان وقوع دارد در دنیا محال باشد؛ و
🔺 ثانیا در ید قدرت خداوند، فرزنددار شدن انسان از ازدواج با چیزی غیر از جنس خود هیچ استحالهای ندارد، بلکه چنین امری حتی در حیوانات نیز شواهدی دارد که نمونههای معروفش بارزش مقاربت سگ با گرگ؛ و یا اسب با الاغ، و یا شیر با ببر و پلنگ است که در هر مورد دو جنس متفاوتند اما همگی به زاد و ولد ختم میشود.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
5️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً»
آغاز سورهى خانواده، با سفارش به تقوا شروع شده است، يعنى بنيان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. (تفسير نور، ج2، ص238)
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
6️⃣ «رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً»
همه انسانها از يك نوعند، و از یک پدر و مادر آفریده شدهاند، پس هر نوع تبعيض نژادى، زبانى، اقليمى و ... ممنوع است.
(تفسير نور، ج2، ص239)
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
7️⃣ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ»
منظور از تعبیر «الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ» چیست؟
🍃الف. نوعی سوگند دادن است؛ گویی شخص میگوید: به خاظر خدا از تو میخواهم که چنین و چنان کنی و تو را به خدا و به ارحام سوگند می دهم؛
(حسن و ابراهیم، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص6)
و این کنایه از بزرگداشت خدا در ذهن آنان است؛ یعنی تقوای همان خدایی را در پیش بگیرید که هنگام سوگند دادن، افراد را به حق او سوگند میدهید.
(المیزان، ج4، ص137)
🍃ب. مقصود این است همان خدایی که حقوقتان و حوایج بین خود را با واسطه او طلب میکنید. (مجمع البيان، ج3، ص6)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
8️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»
«الارحام» عطف به چیست؟
🍃الف. عطف به محل جار و مجرور (به)؛ یعنی این گونه بوده: تسائلون به و تسائلون الارحام؛ که بر اساس قرائت حمزه (الارحامِ)، ارحام عطف بر خود ضمیر میشود، یعنی تسائلون به و تسائلون بالارحام.
🍃ب. عطف به الله میشود یعنی این گونه: «واتقوا الله ... واتقوا الارحام» که بسیاری از مفسران این را بدین معنا گرفتهاند
(حدیث8 https://eitaa.com/yekaye/5606، و نظر ابن عباس و قتادة و مجاهد و ضحاك و ربيع، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص6)؛
آنگاه مقصود از این ارحام:
🌱ب.1. ارحام و خویشاوندان هر شخصی است؛ شبیه آیاتی مانند «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى» (بقره/83 یا نساء/36) و در روایات نیز این مورد توجه قرار گرفته، حتی در حدیثی از امام جعفر ع روایت شده که امام باقر ع این آیه را در مقام خواندن خطبه عقد قرائت می کردند (الجعفريات (الأشعثيات)، ص93)
🌱ب.2. ارحام و اقربای پیامبر اکرم است که در آیات متعدد بر رعایت حال آنان تاکید شده، مانند «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (شوری/23). و این معنا نهتنها در احادیث متعدد آمده (مثلا احادیث 12-14)، بلکه در برخی از نقلهای خطبه فدکیه هم حضرت زهرا س به عنوان یکی از شواهدی که برای ضرورت حرمت نهادن به ایشان و دادن میراث پدریشان بدان استناد می کننند، آمده است (الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص473)
📝نکته #تفسیری
این تعبیر یکی از شواهد خوب امکان استفاده از #یک_لفظ_در_چندمعنا است. ، زیرا واضح است که
تقوای خدا را داشتن، به معنای رعایت اوامر و نواهی او و خود را در مسیر او نگهداشتن است، اما تقوای ارحام را داشتن، به معنای حفظ پیوند خویشاوندی و پرهیز از قطع رحم است؛
و حتی در خصوص «ارحام» اینکه هم در مورد خویشاوندان خود شخص است و هم در مورد اهل بیت پیامبر ص؛ چنانکه امیرالمومنین ع در جریان شورای شش نفرهای که عمر برای انتخاب خلیفه تعیین کرد، بعد از اینکه این آیه را به سعد بن ابی الوقاص گوشزد میکند هم رابطه خویشاوندی خود با پیامبر ص را برمیشمرد (که معنایش این میشود که مقصود از ارحام، ارحام پیامبر ص است) و هم رابطه خویشاوندی بین خود و سعد بن وقاص را (که معنایش این میشود که مقصود از ارحام، رابطه خویشاوندیای است که هرشخص از جمله سعد، دارد)
(تفصیل ماجرا در شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج1، ص193)
🍃ج. چهبسا بتوان به عنوان یک احتمال دیگر (از باب امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، و نه نافی مطالب قبل) آن را عطف به «رجالا و نساءا» (یعنی از آن دو بود که مردان و زنان و نیز روابط خویشاوندی را گسترش داد)و یا حتی عطف به «زوجها» دانست (یعنی از همان یک نفر بود که زوجش را آفرید و ارحام را قرار داد) و عطف به محل جار و مجرور «منها» (یعنی خدایی که شما را از یک نفس واحده، و نیز از ارحام آفرید).
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
9️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»
چرا ابتدا از اتقوا ربکم سخن گفت و دوباره اتقوا الله را مطرح کرد؟ یعنی فلسفه تکرار توصیه به تقوای الهی چیست؟
🍃الف. از باب تقیید بعد از اطلاق، یا توسعه بعد از تضییق است؛ یعنی ابتدا توصیه فرمود به تقوای الهی از این جهت که خلقت و ربوبیت شما را عهدهدار شده و عظمت او از این جهت بر شما واجب میکند که تقوای او را داشته باشید؛ سپس مساله را خاصتر میکند و میفرماید تقوای خدا را داشته باشید به جهت وحدت رَحِمی و خویشاوندیای که بین شما برقرار کرد که جلوه خاصی از ربوبیت اوست. (المیزان، ج4، ص138)
به تعبیر دیگر، تقوای اول تقوای عمومی از خداست و تقوای دوم، در خصوص روابط خویشاوندی است و شاهدش هم این است که در تقوای دوم، تقوای الهی با تقوای نسبت به ارحام قرین شد.
🍃ب. در مسائل تربيتى، تكرار يك اصل است.
(تفسير نور، ج2، ص239)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
🔟 «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»
رعايت حقوق خانواده و خويشاوندان، لازمه تقواست.
(تفسير نور، ج2، ص239)
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْ
.
1️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً»
مقصود از «رقیب» بودن خداوند این است که او مراقب و ناظر بر اعمال ماست و چیزی از او فروگذار نشود.
و آوردن آن در پایان آیه، هشداری است برای جدی گرفتن توصیه به تقوای مطرح شده در این آیه؛ یعنی تقوای الهی در پیش بگیرید و بدانید که خداوند مراقب شما و اعمالتان هست و چیزی از او فروگذار نمیشود.
(مجمع البيان، ج3، ص6؛ الميزان، ج4، ص139)
@Yekaye
🌹 حلول ماه مبارک رمضان و بهار قرآن بر عاشقان کلام الهی و دلداگان حریم معبود مبارک باد 🌹
@yekaye
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبيراً 📖
💢ترجمه
و به یتیمان اموالشان را بازدهید و ناپاک را با پاکیزه عوض نکنید و اموالشان را در زمره اموال خود مخورید که همانا این گناهی بزرگ میباشد.
سوره نساء (4) آیه 2
1398/2/17
1 رمضان 1440
@Yekaye
🔹الْيَتامى
◾️ماده «یتم» و مصدر «يُتْم» برای کودکی (اعم از دختر و پسر) به کار میرود که پدرش را از دست داده باشد؛
که در مورد انسان، از جانب پدر «یتیم» محسوب میشود (أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى؛ ضحی/6) اما در مورد حیوانات از جانب مادر؛
و به تبعِ آن به هرکسی که منفرد و جدا از دیگران بماند «یتیم» گفته میشود
(معجم مقاييس اللغة، ج6، ص154؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص889)
▪️برخی اصل این ماده را انقطاع از آنچه شخص بدان تعلق دارد و منفرد ماندنی که شخص را در موقعیت ضعف قرار دهد، دانستهاند؛ و گفتهاند به همین مناسبت بوده که کلمه «یُتم» و «یتیم» برای فقدان پدر در انسان، و فقدان مادر در حیوان به کار میرود؛ چرا که تدبیر اصلی و گذران معیشت کودک در انسان برعهده پدر است اما در حیوانات این تعلق و وابستگی به مادر است. (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج14، ص15)
▫️برخی بیان کردهاند که از دست دادن پدر باید تا پیش از بلوغ باشد که کلمه یتیم صدق کند (مفردات ألفاظ القرآن، ص889) اما دیگران توضیح دادهاند که این مطلب، به لحاظ شرعی چنین است (البحر المحيط، ج3، ص500) یعنی اگر هم این محدوده برای صدق یتیم رایج شده، از باب حقیقت شرعیه یا متشرعه است، نه اقتضای اولیه لغت؛ و ظاهرا دلیل آن هم روایت معروف نبوی است که فرمودند «لا يتم بعد احتلام: بعد از رسیدن به بلوغ، یتیمیای در کار نیست» (مجمع البیان، ج3، ص7)
▪️جمع «یتیم» ، «أیتام» و «یتامی» می باشد که در قرآن کریم فقط دومی به کار رفته است.
📿ماده «یتم» (کلمات «یتیم» و «یتیمَین» و «یتامی») جمعا 23 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹 الْخَبيثَ
◾️قبلا بیان شد که ماده «خبث» دلالت دارد بر چیزی که به خاطر پست و حقارتش مورد انزجار است و ناخوشایند قلمداد میشود؛ و اصل آن، قسمت نامرغوب هر چیزی است که در درونش باشد همانند زنگاری که در آهن دیده میشود.
▪️ماده «خبث» درست نقطه مقابل ماده «طیب» است و «خبیث» در مقابل «طیّب»؛ تا حدی که برخی از اهل لغت، برای معرفی معنای این ماده، به همین تقابل بسنده کردهاند؛ و با توجه به استعمالات قرآنی این دو کلمه، به نظر میآید که این «طیّب» است که یک امر افزون و اضافهای دارد که نیازمند تحصیل و به دست آوردن است؛ شبیه نسبت جهل و علم (که علم برخورداری از چیزی اضافه است که برای شخص حاصل میشود؛ اما جهل صرفاً نداشتن همان چیز است)؛ چرا که مثلا از ما خواسته شده که از کثرت خبیثها تعجب نکنیم (لا يَسْتَوِي الْخَبيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبيثِ؛ مائده/۱۰۰)، و یا اینکه فرموده ما با ابتلائات خبیث را از طیّب جدا میکنیم (لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبيثَ بَعْضَهُ عَلی بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَميعاً فَيَجْعَلَهُ في جَهَنَّمَ؛ انفال/۳۵)؛ یعنی طبیعی است که خبیث کثیر باشد زیرا برای طیب شدن است که افراد باید اقدامی انجام دهند؛ و برای طیب شدن است که خداوند ابتلائات پیش میآورد.
▪️«خبیث» هم در مورد اشیاء (وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقُوا، بقره/۲۶۷؛ وَ آتُوا الْيَتامی أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّب، نساء/۲) به کار میرود، هم در مورد افعال (نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ؛ انبیاء/۷۴)، هم در توصیف امور و اشیاء (وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ؛ ابراهیم/۲۶) و هم در مورد انسانها؛ یعنی کسانی که متصف به کارها و امور خبیث (مثلا زناکاری) میشوند: «الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات» (نور/۲۶)
🔖جلسه 850 http://yekaye.ir/ale-imran-3-179/
@Yekaye
🔹بالطَّيِّبِ
◾️قبلا بیان شد که «طَیِّب» نقطه مقابل خبیث است و ماده «طیب» در اصل دلالت به هر چیز گوارا و لذتبخش و مطلوبی دارد که پاک و طاهر باشد و هیچگونه آلودگی ظاهری و باطنی نداشته باشد؛
که این به تبع موارد مختلف، فرق میکند:
▫️«أَرضٌ طَيِّبة» زمینی که آماده کشت است،
▫️«رِيحٌ طَيِّبَةٌ» (یونس/۲۲) نسیم ملایم و دلنواز است؛
▫️«طعامٌ طَيِّب» خوراکی لذتبخش و پاک و حلال است؛
▫️«امرأَةٌ طَيِّبة» همسر پاکدامن و عفیف است؛
▫️«كلمةٌ طَيِّبة» (ابراهیم/۲۴) سخنی است که هیچ جنبه ناپسندی در آن نباشد؛
▫️«الْبَلَدُ الطَّيِّبُ» (اعراف/۵۸) و «بَلْدَة طَيِّبة» (سبأ/۱۵) سرزمینی است که ایمن و پرخیر و برکت باشد؛
🔸و تفاوت «طیب» و «طاهر» در این است که در طهارت، پاکی از آلودگی مورد توجه است؛ اما در طیب، مطلوب بودن و صفا و جذابیت خود شیء مد نظر است.
🔖جلسه ۱۲۸ http://yekaye.ir/an-nahl-016-97/
@Yekaye
🔹 حُوباً
◾️ماده «حوب» را دارای سه معنای کاملا مرتبط با هم دانستهاند: گناه و نیاز و درماندگی؛ و «حَوْبة» را گناهی دانستهاند که ناظر به عاق (بویژه عاق مادر) باشد (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص113)
▪️در ارتباط این سه معنا برخی توضیح دادهاند اصل این ماده برای گناه است
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
بویژه گناهی که نوعی ظلم در حق زیردستان و کسانی که مخارجشان بر دوش انسان است، باشد
(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج2، ص351)
و غالبا در جایی به کار میرود که نیازمندی و درماندگی، شخص را به چنین گناه و ظلمی بکشاند.
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
▪️در معنای این ماده نوعی رانده شدن هم لحاظ شده است، چنانکه برخی اصل این ماده در خصوص راندن (زجر) شتر دانستهاند
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
و بر همین اساس، در تفاوت «حوب» با «ذنب» (= گناه) گفته شده که «حوب» گناهی است که شخص به نحوی به سوی آن رانده شده است.
(الفروق في اللغة، ص228)
▫️«حَوْب» مصدر است (گناه کردن)، و «حُوب» را اسم مصدر (یا حاصل مصدر) دانستهاند (گناه) شبیه غَسل و غُسل
(مجمع البيان، ج3، ص6؛ التحقيق، ج2، ص351).
و در میان مفسران، اغلب (مثلا ابن عباس و حسن) آن را به همین معنای گناه (إثم) دانستهاند هرچند برخی آن را در این آیه به معنای ظلم ویا وحشت نیز اخذ کردهاند.
(البحر المحيط، ج3، ص503)
📿ماده «حوب» تنها همین یکبار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً
مرجع ضمیر در «إنه»
▪️میتواند «أکل» (خوردن مال یتیم در زمره مال خویش) باشد
▪️و نیز میتواند «تبدل» (جابجا کردن جنس نامرغوب با جنس خوب) باشد؛
▪️و میتواند به هر دو برگردد؛ و در شعر عرب هم چنین استعمالی رایج بوده (البحر المحيط، ج3، ص503 )
و بر اساس امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، نیازی به چنین شاهد آوردنی هم نیست.
@Yekaye