🔹بِفاحِشَةٍ
در آیه ۱۵ بیان شد که
▪️ماده «فحش» (با کلماتی همچون فُحْش و فَحْشَاء و فَاحِشَة) در اصل دلالت بر زشتی و قبح و شناعت در چیزی میکند، به طوری که در مورد هر چیزی که از حد خودش تجاوز کند (که به نحوی موجب کراهت شود) «فاحش» گفته میشود؛
▪️«فاحشة» عملی است که زشتی آن شدید است؛ و کلمه «فحشاء» (إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ؛ بقره/۱۶۹) به خاطر «مد»ی که در کلام دارد، مفهومش شدیدتر از «فاحِشَة» است.
▪️همچنین اشاره شد که این کلمه بسیاری از اوقات به طور خاص در مورد «روابط جنسی نامشروع» (اعم از زنا و لواط و مساحقه) به کار میرود: «لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَة» (طلاق/۱) ، «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً» (اسراء/۳۲) ، «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ» (اعراف/۸۰) ، «وَ اللاَّتي يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ» (نساء/۱۵)
🔖جلسه ۹۴۲ http://yekaye.ir/an-nesa-4-15/
@yekaye
🔹الْعَذابِ
در آیه 18 همین سوره بیان شد که
▪️ماده «عذب» در معانی بسیار متعددی به کار رفته است، تا حدی که برخی از اهل لغت مانند ابن فارس، از اینکه یک اصل واحدی برای تمامی این معانی بیابند اظهار عجز کردهاند؛ برخی همچون راغب اصفهانی سعی کردهاند دو معنای اصلی برای این واژه مطرح کنند، یکی معنای طیب و گوارا، و دیگری به معنای عذاب دادن، یا کتک زدن و شکنجه دادن، و همه معانی اخیر را به نحوی به این دومی برگردانند، هرچند این احتمال را هم دادهاند که اصل عذاب دادن هم به نحوی به «عَذب: گوارایی» برگردد بدین صورت که تعذیب به معنای «زایل کردن عَذب و گوارایی معیشت» باشد.
▪️هرچه باشد، عذاب در این معنای دوم با معنای «درد» (ألم) و «عقوبت» (تنبیه کردن) بسیار نزدیک است؛ و در تفاوت «عذاب» و «ألم» گفتهاند که در مفهوم عذاب، نوعی استمرار نهفته است اما «درد» لزوما بدین معنا نیست که ادامه داشته باشد؛ و در تفاوت «عذاب» با «عقوبت» گفتهاند که عقوبت در جایی به کار میرود که شخص سزاوار تنبیه باشد، اما عذاب لزوما چنین نیست و نهتنها در مورد کسانی که مستحق عقوبتند، بلکه در مورد آزار و اذیت اشخاص بیگناه هم این تعبیر به کار میرود.
🔖جلسه 945 http://yekaye.ir/an-nesa-4-18/
@yekaye
🔹خَشِی
در آیه 9 همین سوره بیان شد که
▪️ماده «خشی» در اصل دلالت بر نوعی خوف و ترس میکند و البته با توجه به اینکه در برخی آیات در کنار «خوف» مطرح شده (لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى؛ طه/۷۷) تفاوت ظریفی با «خوف» و «ترس» دارد.
▫️ راغب اصفهانی «خشیت» را خوفی دانسته که همراه با نوعی تعظیم نسبت به امر مورد نظر باشد، و شاید بدین جهت است که در آیه قرآن آن را خاص علماء دانسته است (إِنَّما يَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ فاطر/۲۸).
▫️ اما مرحوم مصطفوی با توجه به برخی از کاربردهای قرآنی این واژه مانند «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً» (کهف/۸۰) «تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/۲۴) «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ منکم» (نساء/۲۵) «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/۳۱) و «خَشْيَةَ الْإِنْفاق» (اسراء/۱۰۰) با این تحلیل مخالفت کرده، و گفتهاند که معنای این ماده «مراقبت و محافظت کردنی است که همراه با خوف باشد» و به لحاظ معنایی به ماده «خشع» نیز نزدیک است (خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه؛ حشر/۲۱)
▫️ با توجه به توضیحات عسکری در فروق اللغه به نظر میرسد که این معنا، معنای «اتقاء» است و شاید تعبیر بهتر این است که بگوییم محور معنای «خشیت» خوف است، و البته خوفی است که شخص را به مراقبت وادارد. در واقع در هر دو کلمه «خشیت» و «اتقاء» دو معنای خوف و مراقبت وجود دارد اما در خشیت محور اصلی خوف است و در اتقاء محور اصلی مراقبت است.
🔖جلسه 934 http://yekaye.ir/an-nesa-4-9/
@yekaye
🔹الْعَنَتَ
▪️ماده «عنت» در اصل برسختی و شدت (مجمع البيان، ج3، ص54) و مشقت و مانند آن و چیزی که صحت و سهولت در آن راه نداشته باشد (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص150) دلالت دارد؛
▫️و برخی افزودهاند که وارد شدن در مشقتی است که با اختلال [در معیشت و برنامههای زندگی] همراه باشد . (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص234)
☀️«وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» (آل عمران/118)
☀️«عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ» (توبه/128)
☀️«وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُكُمْ في كَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ» (حجرات/7)
▪️در مورد کلمه «عَنَت» (ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ؛ نساء/25) از نظر خلیل،وارد کردن مشقت بر انسان است (كتاب العين، ج2، ص72) و
▫️از مبرد هم نقل شده که به معنای هلاکت است. (مجمع البيان، ج3، ص54)
▫️از ابن درید نقل شده که «عنت» سختگیری و شخصی را در موقعیت دشوار و ناخوشایند قرار دادن است و
به همین مناسبت است که این تعبیر را در مورد کسی که مرتکب گناهی میشود به کار میبرند و ظاهرا معنایش در این آیه نیز همین است که این ازدواج با کنیزان به شما اجازه داده شود در مورد کسی که میترسد به گناه و مشقت بیفتد (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص150)
▪️این ماده وقتی به باب افعال برود متعدی میشود و به معنای کسی را در مشقت و سختی انداختن است: «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ» (بقره/220)
📿ماده «عنت» و مشتقات آن همین 5 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
📖الف) وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ
☀️1) از امام باقر ع روایت شده که درباره عبارت «و کسی از شما که به لحاظ طَول، توان آن را نداشت...» فرمودند: منظور از طَول، ثروت است.
📚مجمع البيان، ج3، ص54
«وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا» أي لم يجد منكم غنى عن ابن عباس و سعيد بن جبير و مجاهد و قتادة و السدي؛ و هو المروي عن أبي جعفر (ع).
☀️ و از امام صادق ع روایت شده است:
امروزه سزاوار نیست که مرد آزاد با زن کنیز ازدواج کند؛ آن [حکم] بدان جهت بود که خداوند عز و جل فرمود: «و کسی از شما که به لحاظ سعه [مالی] توان آن را ندارد ...» و سعه مالی همان مهریه است؛ و مهریه زن آزاد امروزه معادل مهریه زن کنیز و گاه کمتر است.
📚الكافي، ج5، ص360؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص334
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَا يَنْبَغِي أَنْ يَتَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْحُرُّ الْمَمْلُوكَةَ الْيَوْمَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ حَيْثُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا» وَ الطَّوْلُ الْمَهْرُ وَ مَهْرُ الْحُرَّةِ الْيَوْمَ مَهْرُ الْأَمَةِ أَوْ أَقَلُّ.
@yekaye
☀️2) از امام صادق ع در مورد مرد آزادی که با کنیز ازدواج کند روایت شده است که فرمودند:
اگر بدان مضطر است اشکالی ندارد.
📚الکافی، ج5، ص359؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص334
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الْحُرِّ يَتَزَوَّجُ الْأَمَةَ
قَالَ لَا بَأْسَ إِذَا اضْطُرَّ إِلَيْهَا.
📚شبیه این مضمون با سندی دیگر از امام باقر ع هم روایت شده است.
☀️و از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
مرد آزاد با زن کنیز ازدواج نکند مگر اینکه دو شرط در وی جمع شده باشد: «عَنَت» (مشقت و خوف به گناه و هلاکت افتادن) و عدم «طَول» [نداشتن وسعت مالی].
📚دعائم الإسلام، ج2، ص244
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: وَ لَا يَتَزَوَّجُ الْحُرُّ الْأَمَةَ حَتَّى يَجْتَمِعَ فِيهِ الشَّرْطَانِ الْعَنَتُ وَ عَدَمُ الطَّوْلِ.
@yekaye
☀️3) سماعه میگوید از امام صادق ع در مورد مردی پرسیدم که با زن آزادی ازدواج کرد در حالی که زن کنیزی داشت و آن زن آزاد نمی دانست که وی یک همسر که کنیز است، دارد؟
فرمودند: آن زن آزاد اگر دلش خواست همراه با آن زن کنیز همسر وی میماند و اگر دلش خواست به نزد خانواده خود برمیگردد.
گفتم: اگر این زن راضی نشد و نزد خانواده خود برگشت آیا آن مرد راهی برای [برگرداندنِ] آن زن دارد در حالی که آن زن به باقی ماندن در کنار وی راضی نیست؟
فرمود: اگر وقتی آن زن قضیه را فهمید راضی نشد آن مرد هیچ راه و تسلطی بر وی ندارد.
گفتم: آیا پس رفتن وی به نزد خانواده خودش به منزله طلاق اوست؟
فرمود: هنگامی که از خانه آن مرد خارج شد سه ماه یا تا سه بار عادت ماهیانه عده نگه دارد سپس اگر دلش خواست [با فردی دیگر] ازدواج کند.
📚الکافی، ج5، ص359
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَحْيَى اللَّحَّامِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً حُرَّةً وَ لَهُ امْرَأَةٌ أَمَةٌ وَ لَمْ تَعْلَمِ الْحُرَّةُ أَنَّ لَهُ امْرَأَةً أَمَةً؟
قَالَ إِنْ شَاءَتِ الْحُرَّةُ أَنْ تُقِيمَ مَعَ الْأَمَةِ أَقَامَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ ذَهَبَتْ إِلَى أَهْلِهَا.
قَالَ قُلْتُ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَرْضَ بِذَلِكَ وَ ذَهَبَتْ إِلَى أَهْلِهَا أَ فَلَهُ عَلَيْهَا سَبِيلٌ إِذَا لَمْ تَرْضَ بِالْمَقَامِ؟
قَالَ لَا سَبِيلَ لَهُ عَلَيْهَا إِذَا لَمْ تَرْضَ حِينَ تَعْلَمُ.
قُلْتُ فَذَهَابُهَا إِلَى أَهْلِهَا هُوَ طَلَاقُهَا؟
قَالَ نَعَمْ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ مَنْزِلِهِ اعْتَدَّتْ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ أَوْ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ثُمَّ تَزَوَّجُ إِنْ شَاءَتْ.
@yekaye
📖ب) مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ
☀️4) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
مرد مسلمان حق ندارد با کنیز غیرمسلمان ازدواج کند؛ زیرا خداوند عز و جل تنها ازدواج با کنیزان مومن را مباح فرمود چنانکه فرمود «[از آن کسان که تحت ملکیت شماهاست،] از آن دختران جوان باایمانتان»؛ و چنان ازدواجی [ازدواج مرد مسلمان با کنیز غیرمسلمان] را رسول الله ص خوش نداشت بدین جهت که مبادا یهودیان و مسیحیان فرزندان مسلمانان را برده خود سازند.
توضیح: ظاهرا بدین جهت که علیالقاعده مالک کنیزان یهودی و مسیحی، خود یهودیان و مسیحیان بودهاند و میتوانستند ادعا کنند که چون فرزند این مرد مسلمان، فرزند کنیزِ آنهاست پس فرزند کنیز هم برده آنان محسوب میشود.
📚دعائم الإسلام، ج2، ص246
عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ:
لَا يَحِلُّ لِلْمُسْلِمِ تَزَوُّجُ الْأَمَةِ الْمُشْرِكَةِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا أَبَاحَ الْمُؤْمِنَاتِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى «مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ»؛ وَ قَدْ كَرِهَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِئَلَّا يَسْتَرِقَّ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى أَبْنَاءَ الْمُسْلِمِينَ.
📚این حدیث با اندک تفاوتی در عبارت در الجعفريات (الأشعثيات)، ص106 و النوادر (للراوندي)، ص48 نیز آمده است.
@yekaye
📖ج) فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ
☀️5) الف. ابوبصیر میگوید از امام صادق ع درباره ازدواج با کنیز شوال کردم.
فرمودند: ازدواج با کنیز جز با اذن صاحبش جایز نیست.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص335؛ الإستبصار، ج3، ص219
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ نِكَاحِ الْأَمَةِ؟
قَالَ لَا يَصْلُحُ نِكَاحُ الْأَمَةِ إِلَّا بِإِذْنِ مَوْلَاهَا.
☀️ب. از امام رضا ع سوال شد که آیا متعه کردنِ [= ازدواج موقت با] کنیز در صورتی که از صاحبش هم اذن گرفته شود، جایز است؟
فرمودند: بله؛ خداوند عز و جل میفرماید: «با آنها با اجازه کسانشان نکاح کنید»
✅تبصره
این استناد امام ع بخوبی نشان میدهد که در جایی که قرینه نباشد، «نکاح» مطلق است و شامل ازدواج موقت هم میشود.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص257؛ تفسير العياشي، ج1، ص234؛ الإستبصار، ج3، ص146؛ الكافي، ج5، ص463
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ الرِّضَا ع يُتَمَتَّعُ بِالْأَمَةِ بِإِذْنِ أَهْلِهَا؟
قَالَ: نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ».
☀️ج. ابوالعباس میگوید: به امام صادق ع عرض کردم که مردی با کنیزی بدون اذن و اطلاع صاحب آن کنیز ازدواج میکند.
حضرت فرمود: این زنا محسوب میشود زیرا خداوند متعال میفرماید: «با آنان با اذن کسانان ازدواج کنید.»
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص348؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص451؛ تفسير العياشي، ج1، ص234؛ الإستبصار، ج3، ص219
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْبَقْبَاقِ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: الرَّجُلُ يَتَزَوَّجُ الْأَمَةَ بِغَيْرِ إِذْنِ [علم] أَهْلِهَا؟
قَالَ هُوَ زِنًى؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ «فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ».
@yekaye
☀️6) از امام صادق ع سوال شد درباره کنیزی که دو نفر مشترکا مالک وی بودند؛ یکی از آن دو با وی ازدواج کرد در حالی که نفر دوم غایب بود؛ آیا این نکاح جایز است؟
فرمود: اگر آن فرد غایب ناخرسند باشد نکاح جایز نیست.
یعنی اگر وی به شریکش اذن نداده باشد ویا او را در اینکه با وی ازدواج کند آزاد نگذاشته باشد، و [وقتی هم باخبر شد] کار او را تایید نکند.
📚دعائم الإسلام، ج2، ص246
وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ مَمْلُوكَةٍ بَيْنَ رَجُلَيْنِ زَوَّجَهَا أَحَدُهُمَا وَ الْآخَرُ غَائِبٌ، هَلْ يَجُوزُ النِّكَاحُ؟
قَالَ إِذَا كَرِهَ الْغَائِبُ لَمْ يَجُزِ النِّكَاحُ؛
يَعْنِي إِذَا لَمْ يَكُنْ أَذِنَ لِصَاحِبِهِ وَ لَا أَطْلَقَ لَهُ فِي أَنْ يُزَوَّجَ وَ لَا أَجَازَ فِعْلَهُ.
@yekaye