🔹 لِكُلٍّ
تنوین دلالت بر محذوف دارد که این محذوف میتواند «أحدٍ» (هرکس) یا «شیءٍ» (هرچیزی) باشد (اعراب القرآن (نحاس)، ج1، ص212)
(برخی به جای «شیء» ، «مالٍ» گفتهاند: التبيان فى اعراب القرآن، ص103)
بر این اساس یک معنای رایج برای فراز «لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی» این است که:
برای هرکسی (یا برای هرچیزی/ هر مالی) وارثانی قرار دادیم.
@yekaye
🔹) لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ ...
اولین جمله این کلام را
▪️میتوان این را یک جمله فعلیه دانست که «لکلٍ» جار و مجروری است که در مقام مفعول اول برای «جعلنا» و مقدم بر فعل آمده است، که در این صورت این تقدمش دلالت بر تاکید دارد؛ و مفعول دومش موالی است و «مما ترک ...» هم صفت برای موالی است [صفت بودنش در فرازهای بعدی شرح داده میشود؛ فعلا تقدیر کلام چنین میشود: جعلنا لکلٍ موالی مما ترک ...؛ که خود همین عبارت چند معنا دارد که در بندهای بعدی بیان خواهد شد.]
(اعراب القرآن و بيانه، ج2، ص207 )
و آنگاه
▫️یا جمله «لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك» یک جمله کامل قلمداد میشود و ادامه آن، گویی پاسخ سوالی است که آن موالی کیستند، و گفته شده: «هم الوالدان و ...»؛
▫️و یا اینکه الوالدان، فاعل «ترک» است؛ آنگاه عبارت گویی بدین صورت بوده است: جعلنا لکل انسانٍ موالی، یرث الموالی مما ترک الوالدان و ...»
(البحر المحيط، ج3، ص619-620)
▪️و میتوان جمله اسمیه دانست بدین بیان که «لِكُلٍّ» جار و مجروری است که میتوان آن را متعلق به محذوف، و خبر مقدم دانست؛
و آنگاه عبارت «جعلنا موالی» صفت برای «کلٍّ» است (در این حالت مفعول اول «جعلنا» را میتوان محذوف دانست که همان مضاف الیه مقدر «کُلٍّ» بر آن نیز دلالت دارد) و «مما ترک» متعلق به یک صفتی است که آن صفت، صفتِ مبتدای محذوفی همانند «نصیبٌ» است [در واقع، جار و مجرورِ «ما ترک» بر این محذوف دلالت میکند]؛
یعنی تقدیر کلام این بوده: «لكلٍ [لکلٍ من هؤلاء الذين/ لکلّ قومٍ] جعلناهم موالي، نصيبٌ مما ترک»
(البحر المحيط، ج3، ص620 ؛ اعراب القرآن و بيانه، ج2، ص206-207 )
@yekaye
🔹لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی «مِمَّا تَرَك»
«مما ترک»
▪️میتواند متعلق به صفت محذوف برای کلمه محذوف در «کلٍ» باشد، آنگاه فاعل «ما ترک»، «والدان» میباشد، یعنی: لکلِ [أحدٍ او مالٍ موجود] مما ترکه الوالدان جعلنا موالی: برای هر یک (از انسانها یا اموال موجودی) که والدان برجا گذاشتهاند موالیای قرار دادیم (التبيان فى اعراب القرآن، ص103؛ البحر المحيط، ج3، ص620 )
▫️که در این حالت «موالی» صرفا وارث نیست
▫️بلکه میتواند به معنای ولیّ (کسی که ولایت دارد) باشد؛
👈البته این گونه فاصله افتادن بین صفت و موصوف مجاز است یا خیر، محل بحث است.
▪️و میتواند در جایگاه صفت برای «موالی» باشد؛
آنگاه فاعل «ما ترک»،
▫️میتواند «والدان» میباشد، یعنی: موالي كائنين مما ترك أي خلف الوالدان و الأقربون: موالیای که این موالی از زمره آن کسانی که والدین برجای خود گذاشتند، بودند؛ [یعنی موالی برجای مانده از والدین] (مجمع البيان، ج3، ص66)
▫️و میتواند خود مضاف الیه مقدر کلمه «کل» باشد؛ یعنی: لکل انسانٍ جعلنا موالی مما ترک [ذلک الانسان]: برای هر انسان قرار دادیم موالیای از آنچه آن انسان بر جای گذاشت. (پاورقیِ الجدول فى اعراب القرآن، ج5، ص25)
▪️و میتواند متعلق به فعل محذوفی باشد که «موالی» بر آن دلالت دارد، یعنی: لکل جعلنا موالی یرثون مما ترک: برای هر کس (یا هر مالی) وارثانی قرار دادیم که از آنچه باقی گذاشته شده ارث میبرند. (التبيان فى اعراب القرآن، ص104)
▪️و میتواند «مِن» نه به معنای «از»، بلکه به معنای «نسبت به» باشد (شبیه علیٍ منّی بمنزلة هارون من موسی) و آنگاه مما ترک، متعلق به «موالی» باشد، یعنی: لکلٍ جعلنا «موالی مما ترک»: برای هرکس موالیای نسبت به آنچه باقی گذاشت، قرار دادیم؛ که در این حالت، فاعل «ترک»، همان مضاف الیه «کلٍ» است [= أحد یا مال] که در تقدیر میباشد؛ یعنی در این حالت، دیگر «الوالدان» نمیتواند فاعلِ «ترک» باشد.
▪️و میتواند «ما» به معنای «مَن» باشد، یعنی «لكل أحدٍ ممّن ترك الوالدان: برای هریک از کسانی که والدین و ... برجای گذاشتند موالیای قرار دادیم. (التبيان فى اعراب القرآن، ص104)
@yekaye
🔹 لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك «الْوالِدانِ» وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ
«الوالدان»
▪️میتواند فاعل «ترک» باشد: مما ترک الوالدان: از آنچه والدین برجای گذاشتند؛
▪️و میتواند خبر برای عبارت محذوف باشد که کل جمله بدل یا عطف بیان برای «کلٍّ» ویا برای «موالی» میباشد: لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی...[وَ هُم] الْوالِدانِ وَ ...: برای هرکسی موالیای گذاشتیم که آن کسانی که موالی دارند همان والدین و ... هستند؛ یا برای هرکسی موالیای گذاشتیم که آن موالی همان والدین و ... هستند.
▫️در اینجا نیز «موالی» هم به معنای وارث و هم به معنای ولی میتواند به کار رفته باشد.
▪️و میتواند مبتدا برای جملهای باشد که «فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ» خبر آن است؛ و آنگاه کل جمله نسبت به ما قبل خود جمله استینافیه میشود: لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك؛ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ: برای هرکس/هرچیزی موالیای نسبت به آنچه برجای گذاشته قرار دادیم؛ والدین و خویشاوندان و همپیمانان، نصیبشان را بدهید.
@yekaye
🔹لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ «وَ» الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ
حرف «و» قبل از «الْأَقْرَبُونَ»
▪️میتواند حرف عطف باشد برای عطف «اقربون» به «والدین»؛ لذا در تمام موارد فوق که درباره والدین گفته شد، درباره اقربون هم میآید؛
▪️و میتواند واو استیناف باشد و اقربون مبتدای برای جمله جدیدی باشد که خبر آن «فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ» خبر آن است؛ و آنگاه کل جمله نسبت به ما قبل خود جمله استینافیه میشود؛ مثلا یک معنا این است: لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ؛ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ: برای هرکس/هرچیزی از آنچه والدین برجای گذاشته موالیای قرار دادیم؛ و به خویشاوندان و همپیمانان هم نصیبشان را بدهید.
👈(البته این احتمال بسیار ضعیف است به خاطر اینکه آمدن حرف «ف» بر روی خبر توجیهی میخواهد که در ادامه خواهیم دید این توجیه برای «الذین عقدت ایمانکم» وجود دارد؛ اما اینجا خیر.)
@yekaye
🔹لكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ «وَ» الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ
حرف «و» قبل از عبارت «الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ»
▪️میتواند واو استیناف باشد (معنایی که در شأن نزول آمده با این گزینه بیشترین سازگاری را دارد)؛
آنگاه این عبارت،
▫️میتواند مبتدا برای جملهای باشد که «فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ» خبر آن است (مجمع البيان، ج3، ص66 ؛ التبيان فى اعراب القرآن، ص104)؛ و آنگاه کل جمله نسبت به ما قبل خود جمله استینافیه میشود، مثلا به این صورت: لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ؛ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ: برای هرکس/هرچیزی از آنچه والدین و خویشاوندان برجای گذاشتهاند موالیای قرار دادیم؛ و به کسانی که با آنان پیمان بستهاید هم نصیبشان را بدهید.
▫️و میتواند منصوب به فعل محذوف باشد که فعل مذکور آن را تفسیر میکند؛ یعنی این گونه بوده است «و آتوا الذين عقدت». (التبيان فى اعراب القرآن، ص104 ).
▫️و میتواند مفعول برای «آتوهم نصیبهم» باشد از باب اشتغال (شبیه «زیداً فاضربه») (البحر المحيط، ج3، ص622)
▪️و میتواند حرف عطف باشد؛
آنگاه
▫️میتواند برای عطف این عبارت به «الوالدان و الاقربون» (مجمع البيان، ج3، ص66 )؛ لذا مواردی که درباره والدین گفته شد، میتواند شامل این هم بشود؛
▫️میتواند برای عطف به «موالی» باشد که معنایش میشود «و جعلنا الذین عقدت أیمانکم ورّاثا»؛ که این رویه [که با پیمانی، مثلا پیمان برادری از هم ارث ببرند] وجود داشت و بعدا نسخ شد؛ آنگاه عبارتِ بعدی آیه فقط برای تاکید میشود. (التبيان فى اعراب القرآن، ص104 )
@yekaye
🔹 «وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ»
علاوه بر نسبت نحوی این فراز با فرازهای دیگر آیه، به لحاظ ساختار درونی خود این عبارت، بویژه با توجه به دو قرائت «عاقدت» و «عقدت» تقدیرهای مختلفی فرض دارد:
▪️اگر قرائت «عقدت» را در نظر بگیریم تقدیرش «عقدت حلفهم أیمانکم» است
▪️و اگر قرائت «عاقدت» را در نظر بگیریم، آنگاه تقدیر کلام هم میتواند «الذین عاقدتهم أیمانکم» باشد و هم میتواند «الذین عاقدت حلفهم أیمانکم» باشد. (مجمع البيان، ج3، ص65)
▫️و با توجه به اینکه پیمان با شخص سوگندخورنده بسته میشود نه با خود سوگندهای اشخاص، چهبسا تقدیر دقیقتر به جای «عقدت/عاقدت حلفهم أیمانکم» این است که مضافی هم در تقدیر بگیریم، یعنی «عقدت حلفهم ذووأیمانکم» (التبيان فى اعراب القرآن، ص104)
👈البته جدای از تحلیل نحوی، مفاد این عبارت هم معانی دیگری را میتواند منتقل کند که در ادامه بیان خواهد شد.
@yekaye
🔹لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ «فَ»آتُوهُمْ نَصیبَهُمْ.
حرف «ف» در «فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ»
▪️ می تواند برای تفریع کل جمله بعد (آتُوهُمْ نَصیبَهُمْ) بر جمله قبل (لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ) است: یعنی حال که خداوند برای آنچه والدین و خویشاوندان و همپیمانان موالیای از ما ترک قرار داده، پس نصیب هریک از اینها را به آنها بدهید.
▪️و میتواند فاء رابطه (یا «فاء زائده»؛ الجدول فى اعراب القرآن، ج5، ص26) باشد برای تفریع «آتوهم نصیبهم» بر »الذین عقدت ایمانکم»؛ و این تفریع بدین جهت است که «الذین عقدت ایمانکم» چون موصول است، معنای شرطی دارد (اعراب القرآن و بيانه، ج2، ص207) یعنی کسانی که با آنان همپیمان شدهاید پس [چون با آنان پیمان بستهاید] نصیب آنان را بدهید.
@yekaye
🔹 لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَك الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُو«هُمْ» نَصیبَ«هُمْ»
مرجع ضمیر «هم» در «آتوهم» ( و به تبع آن در «نصیبهم»)
▪️میتواند «موالی» باشد (البحر المحيط، ج3، ص622)؛ آنگاه به تبع تفاوتهای معناییای که اشاره شد «نصیب» میتواند سهمالارث باشد، و یا حق وی در کفالت و ولایت و ...
▪️و میتواند «الوالدان و الاقربون و الذین عقد أیمانکم» باشد (البحر المحيط، ج3، ص622)؛
▪️و میتواند فقط «الذین عقدت ایمانکم» باشد (البحر المحيط، ج3، ص622).
@yekaye
✅ تبصره:
علاوه بر این تکثرهای معنایی که به خاطر ظرفیت نحوی عبارات میسر شده است،
برخی از کلمات یا عبارات در این آیه میتواند بر چند معنای متفاوت دلالت داشته باشد، که همین ظرفیت معنایی این آیه را بیشتر کرده است؛
از جمله:
@yekaye
🔹«موالی»
این کلمه چنانکه در برخی از فرازهای فوق اشاره شد، میتواند به معنای
▪️«وارث» (کسی که اولیتر است به میت، از حیث دریافت اموال وی)
▪️یا «ولیّ» (کسی که اولیتر است به بازماندگان میت، برای سرپرستی آنان)؛
▪️و چهبسا بر مفهوم «وصیّ» (کسی که اولیتر است به میت، از حیث انجام درخواستها و وصیتهای وی)
دلالت کند.
@yekaye
🔹 «وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ»
این تعبیر میتواند
▪️دلالت کند بر یک پیمان محکم؛ یعنی به معنای کسانی باشد که با هم پیمان برادری بسته ویا شخصی را بر اساس پیمانی به فرزندخواندگی پذیرفته و با هر نحوه پیمان دیگری برای ارث بردن همقسم شدهاند (مفاتيح الغيب، ج10، ص68 )؛
▫️که اگر یکی از این سه گونه افراد مد نظر باشد، و مراد از «آتوهم نصیبهم» به اینان برگردد (منظور این باشد که نصیب اینان از ارث را هم بدهید)، آنگاه اغلب مفسران قائلند این فراز از آیه توسط آیهی [اولویت] اولوالارحام (احزاب/6) (ابنعباس، به نقل از نهج البيان، ج2، ص148 ) ویا توسط آیات ارث (حسن و قتاده، به نقل از اعراب القرآن (نحاس)، ج1، ص212) نسخ شده است.
▫️اما میتوان این تعبیر را به گونهای در نظر گرفت که نسخی رخ نداده باشد؛ مثلا خداوند برای هر چیزی که والدین و خویشاوندان و کسانی که با آنان پیمان بستهاید برجای میگذارند، موالی و وارثانی معین کرده است؛ پس نصیب را به موالی و وارثانی که خداوند تعیین کرده، بدهید، نه به کسانی که با آنان پیمان بستهاید. (جبائی، به نقل از مفاتيح الغيب، ج10، ص69 ) ویا حالتهای دیگری که مفسران برای این حالت برشمردهاند (ر.ک: مفاتيح الغيب، ج10، ص69 )
▪️و میتواند دلالت کند بر همسر شرعی، زیرا خداوند نکاح را هم «عقد» نامید و فرمود «وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ» (بقرة/235) در این صورت، بهترین معنا برای آیه عطف این عبارت به «الوالدان و الاقربون» است؛ یعنی خداوند همراه با والدین و خویشاوندان همسر (زن وشوهر) را هم ذکر کرد؛ خواه موالی را در معنای وارث در نظر بگیریم یا در معنای کسی که ارث میبرد؛ شبیه آیات ارث که هم حکم ارث والدین و برادر و خواهر و ... را ذکر کرد و هم حکم ارث همسر را. (ابومسلم اصفهانی، به نقل از مفاتيح الغيب، ج10، ص69 )
▪️و میتواند دلالت کند بر میراث حاصل از «ولاء» (رابطه عبد و مولا) دلالت کند (مفاتيح الغيب، ج10، ص69 ) در واقع، در این صورت، تعبیر «عقد أیمان» اشاره به پیمانی ناظر به «ملک أیمان» (مالک در مقابل برده) باشد، که مهمترین آنها پیمان آزاد کردن است (مانند عبد مکاتب یا ...) که آنگاه انواعی از معانی پدید میآید؛ مثلا همان ارثی که مستقیما بین مولا و عبد برقرار است ویا حتی ناظر به مطلق نصیب بردنهای اینها از هم بشود؛ مثلا به این معنا که به بردههای آزاد شدهتان نصیبی بدهید؛ به صاحبانی که شما را از بردگی آزاد کردند سهمی بدهید؛ ویا بر مبنای عطف به دو کلمه قبل، مثلا از آنچه بردههای نیمآزاد شده (عبد مکاتبی که هنوز تمام خود را آزاد نکرده) برای شما باقی گذاشتند، و ...
▪️و میتواند دلالت کند بر مطلق افرادی که به خاطر عهد و پیمانهای متقابل (که مثلا ثمرهاش بدهکاری یا بدهی به میت میشود) میتوانند به میت بدهکار باشند (در صورتی که این عبارت به دو عبارت قبلی (الوالدان و الاقربون) عطف شود و هر سه فاعل «ترک» باشند)؛ ویا از ماترک شخص سهم داشته باشند ویا اینکه ولایتی نسبت به داراییها یا بازماندگان میت پیدا کنند (در صورتی که این عبارت به دو عبارت قبلی (الوالدان و الاقربون) عطف شود و هر سه خبر برای عبارت محذوف باشد یعنی بدین صورت: لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی...[وَ هُم] الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ)
@yekaye