💫در محضر شهدا 💫
وحید یک عمر نوکری امام حسین (ع) را کرد و بین اهل محل به بچه هیئتی شناخته می شد.
رامین تعریف می کند:
«برای انجام کارهای هیئت همراه بود و از
هیچ کمکی دریغ نمی کرد. هر وقت می خواستیم برای دهه محرم هیئت بر پا کنیم، وحید قبل از همه ی بچه های محل می آمد و بعد از همه می رفت».
او ادامه می دهد: «سالها با وحید رفیق
بودم و در همه این سال ها کاری نکرد تا من را ناراحت کند. شاید من او را ناراحت کرده باشم اما او هیچوقت چنین کاری را نکرد».
وحید خیلی مردمدار بود. اهل کار خیر بود اما پنهانی. خوب به یاد دارم که همیشه
می گفت برای کار خیر همین که خدا بداند
کافی است و نیازی نیست بنده اش چیزی بداند.
اما من غیر مستقیم خبر داشتم که به خیلی ها کمک می کرد و شخصیتش طوری بود که اگر می فهمید کسی گرفتار است از هیچ کمکی دریغ نمی کرد».
#شهیدوحیدزمانینیا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
___________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
به یــاد شــهــــــدای گمـــنــام...
آنان که در زمـین گمـــنــام اند،
اما در آسمانها،مشـــهور…
#شهـدایگمنـــــام🕊
#شهیدحاجقاسمسلیمانی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتْفیسَبیلِکْ
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫در محضر شهدا 💫
همسر شهید نقل میکنند: همیشه به فقرا و نیازمندان کمک میکرد و نصف درآمد روزانه خود را برای کمک به فقرا کنار میگذاشت و هر روز که از مکانیکی برمیگشت، نصف درآمد خود را برای فقرا و نیمی دیگر را برای هزینههای منزل کنار میگذاشت.
نسبت به فقرا، نیازمندان و جوانانی که توان مالی برای ازدواج نداشتند، بیتفاوت نبود و به صورت پنهانی و مخلصانه به آنها کمک میکرد؛ چنانکه بعد از شهادت او همان فقرا، نبود ایشان را احساس میکنند و از کمکهای او بسیار میگفتند که تا به حال کسی خبر نداشته است. این خصوصیت او برگرفته از سیره و روش مولا علی علیهالسلام با فقرا و یتیمان بود.
#شهیدرضاعباسی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
تو حلب شبها با موتور، حسن غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش میرساند. ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم، با چراغِ خاموش میرفتیم.
▫️ یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد. چندبار گفتم چراغ موتورت رو خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند!!!!
▫️خندید! من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را میزنند.
دوباره خندید! گفت «مگر خاطرات شهید کاوه را نخواندهای؟ که شب روی خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری». در جواب میگفت «آن تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده است».
▫️حسن میخندید و میگفت نگران نباش! آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چندبار چه اتفاقهایی برایش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید!
📀راوے: شهید #مصطفیصدرزاده
#شهیدحسنقاسمیدانا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫در محضر شهدا 💫
سادهزيستی شهيد قلیزاده در ميان دوستانش بسيار شهره بود. به هرحال كسی كه میخواهد با خدا معامله كند، بايد قيد بعضی مسائل دنيا را بزند. ايشان هم با اينكه خيلی اجتماعی، شوخ و باصفا بود ولی به هيچعنوان اهل ريخت و پاش نبود.
به نظرم شهيد خودش را از مدتها قبل آماده شهادت كرده بود؛ چون كسی كه اهل اين دنيا باشد، دست و پای خودش را با پرداختن به تعلقات دنيوی میبندد ولی شهيد چيزی نداشت كه بخواهد دلبستهاش شود.
شهيد قلیزاده يك پيكان خيلی قراضه و مدلپايين داشت كه هميشه خراب بود. بدنهی اين ماشين از شدت خرابی زنگ زده بود و چند جايش سوراخ شده بود. ايشان با اينكه مسئول بود ولی با همين ماشين رفت و آمد میكرد و اصلاً چنين چيزهايی را برای خودش عيب نمیدانست.
قلیزاده در اوج بالندگی و تمايلات دنيوی در رسيدن به خواستهها بود ولی بدون توجه به اين مسائل، به هدف و آرمانی كه در سر داشت، فكر میكرد.
#شهیدمحمدعلیقلیزاده
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
____________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
وقتی شهید آقامهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد.
آنگاه با لحنی آرام جملهای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفتهام متأثر شده است:
خاک بر سرت مهدی آدم شدهای که بیتالمال را به زیر پایت انداختهاند⁉️
🥀شهدا شرمنده ایم
#شهیدمهدیباکری
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
___________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
سال ها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم. می دانستم هر طور شده تلفن پیدا می کند. زنگ می زند به خانه و می گوید:” این الرجبیون”.
آخرش هم توی همین ماه شهید شد، درست [۴ روز مانده به] روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام.
🥀شهدا شرمنده ایم
#شهیدمجیدپازوکی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
_____________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
شهیدی که جای قبر شهید گمنام دفن شد.
شانزده سال بیشتر نداشت که دوندگی کرده بود که برای روستایشان شهید گمنام بیاورند.
اسم نوشته بود، یک بار بهشان گفتند نمیشود. یک بار گفتند میشود ولی باید بروید توی نوبت.
منتظر بود که نوبتشان شود.
جای شهید گمنام را آماده کرده بود، پایین قبرستان روستا. آستین بالا زده بود که روستا را از گمنامی در آورد. تلاشش بالاخره نتیجه داد. وقتی که خبر شهادتش همهجا پخش شد، روزنامهها تیتر زدند؛ تشييع شهیده در روستایی که شهید نداشت.
#شهیدهزینبیعقوبی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
___________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
به یــاد شــهــــــدای گمـــنــام...
آنان که در زمـین گمـــنــام اند،
اما در آسمانها،مشـــهور…
#شهـدایگمنـــــام🕊
#شهیدحاجقاسمسلیمانی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتْفیسَبیلِکْ
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
بچـهکهبودفلجشد،نذرحضـرت
زینب﴿س﴾کردمش
نذرقبولشد
ورضاخوبشدخوبِخـوب، اونقدر
خوبکهمھرنوکریعمـهۍ
ساداتروےقلبشحڪشد عاقبت
همفدائیبیبیزینبشد
#شهیدرضاکارگر
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتْفیسَبیلِکْ
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
امروز در محضر دو قاضی انقلابی دیوان عالی کل کشور هستیم که در مقابل پارک شهر مورد سوء قصد قرار گرفتند،حجتالاسلام محمد مقیسه و حجتالاسلام علی رازینی به شهادت رسیدند
برخی از تجارب قضاوت حجتالاسلام مقیسه میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
🔹پرونده رهبران بهاییت
🔹پرونده برخی از عوامل فتنه ۸۸
🔹پرونده ابوالفضل قدیانی[از موسسین سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]
🔹پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی
🔹پرونده فساد بابک زنجانی
🔹پرونده موسوم به تخلفات اینستاگرامی
🔹پرونده برخی عوامل پژاک و کومله
#شهیدحجتالاسلاممحمدمقیسه
#شهیدحجتالاسلامعلیرازینی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
___________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
" پدر و مادرم؛ همسر عزیزم؛ برادران و خواهرم؛ هرچه از خداوند میخواهید فقط از باب #نمازاولوقت وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت میرسد."
#شهیدمدافعحرممحمدکامران
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
___________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi