💠 یک میلیون دینار عراقی؛ به شرط اینکه #زیارت_امام_حسین را رها کنی و برگردی خونه!
📚🌷📚
⛔️ نوشته بود: امروز از چند طرف برایم پیام رسید که: باید از اول ماه محرم از "امید" بنویسی"
امید همچون عطری است که باید "خود ببویَد، نه آنکه عطار بگوید"
💠 جناب ...!
از این "بایدِ" دروغین که بگذریم دستورِ به "نوشتن از امید" به کسی که سر تا پایش نسبتهای کذب دادن به نظام و دگرگون نشان دادن حقایق است و سیاهنمایی سرتیتر نوشته هایش، به کچلی مانَد که از او بخواهند زلفش را طلایی کند و با پیچش مویش، دل برباید.
استشمام #عطر_امید برای مشامی که به بوی مزبله #دروغ، #شایعه و #بدبینِی جناح سیاسی اش خو گرفته است اگر محال نباشد بسیار دشوار است.
طرفی نخواهید بست از این هجومی که برای سست کردن ارادهی ملّت، خاموش کردن امیدها، ترویج احساس بنبست در باورهای دینی و باورهای سیاسی انجام میدهید.
قطار کشور با سرعت در حرکت است. آویزان شدنتان با چشمان بسته، این قطار را متوقف نخواهد کرد. تا دیر نشده است و به سرنوشت #نوری_زاد ها و #نصیری ها مبتلا نشده اید پلکهای خود را بگشائید که «هر کس با #دست_علی بیعت نکند، عاقبت با #پای_حجاج بیعت میکند.»
قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاس، مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ، اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ، مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس
📚📚📚
💠 شما اگر #ایراندوست هستید یکی از علائم و شاخصهای #ایراندوستی شما این است که #امیدآفرینی کنید؛ اگر یأسآفرینی کردید، نمیتوانید بگویید ایراندوستید.
شاخصِ عمدهی #ایرانستیزی #یأسآفرینی است، #امیدسوزی است، #القای_ناتوانی است، #القای_بنبست است؛ اینها شاخصهای ایرانستیزی است.
آنهایی که ایران را دوست دارند، نقطهی مقابلِ این، حرکت میکنند.
نگذارید کسانی که دشمن ایرانند، در قالب دفاع از منافع ملّی، #لباس_عوضی بپوشند، چهرهی خودشان را عوض کنند و کارهایی مانند اینها کنند؛ یعنی شاخصها را سرِ دست بگیرید.
شما نویسنده، شما شاعر، شما عالِم، شما روحانی، ایران را دوست دارید، ایران اسلامی را دوست دارید، خیلی خوب، باید امیدآفرینی کنید. اگر خلاف این سر زد، ادّعا را نمیشود قبول کرد.
#امام_خامنهای
📚📚📚
💠 سلام و صلوات بر ارواح شهدای #دفاع_مقدس و #مدافع_حرم و همه فداکارانی که در طول تاریخ، راه را برای زیارت #حضرت_سیدالشهدا (ع) باز کردند و باز گذاشتند.
🌷🌷🌷
💠 شعر مرحوم هوشنگ ابتهاج در وصف امام حسین (علیه السلام):
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر
تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این در تماشا که به روی من گشادی
تویی آنکه خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟
📚📚📚